اندیشکده آمریکایی: تحریم‌ها در توانمندی‌شان برای مهار و بازداری ایران فرسوده شده‌اند

کد خبر: 1226992

یک اندیشکده آمریکایی در گزارشی نوشته اعمال تحریم علیه ایران به عنوان یک ابزار سیاستی با محدودیت‌های خود مواجه شده و در تنگنا قرار گرفته است.

اندیشکده آمریکایی: تحریم‌ها در توانمندی‌شان برای مهار و بازداری ایران فرسوده شده‌اند

«کنث کاتزمان»، عضو ارشد موسسه سوفان که به تازگی از سمتش به عنوان تحلیلگر ارشد مرکز تحقیقات کنگره آمریکا بازنشسته شده در یادداشتی در یک اندیشکده آمریکایی به شکست تحریم‌ها در محقق کردن اهدافشان علیه ایران اعتراف کرده است. 

کاتزمان در تحلیلی که امروز دوشنبه در وبگاه «انجمن بین‌المللی خلیج [فارس]» که اندیشکده‌ای مستقر در واشنگتن است نوشته اعمال تحریم علیه ایران به عنوان یک ابزار سیاستی با محدودیت‌های خود مواجه شده و در تنگنا قرار گرفته است.

کاتزمان که تحلیلگر ارشد مسائل غرب آسیا با تمرکز بر ایران است در این یادداشت یادآوری کرده در یک دهه گذشته «اعمال تحریم‌های چندجانبه و یکجانبه محور سیاست‌گذاری‌های غرب» در قبال ایران را تشکیل داده است. 

نگارنده در ادامه دیدگاه غالب در غرب مبنی بر اینکه تحریم‌های وضع‌شده بین سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ علیه ایران موجب حضور ایران بر سر میز مذاکره در خصوص برنامه هسته‌ای این کشور و حصول توافق برجام شد را تکرار کرده است. 

کاتزمان یادآوری می‌کند بعد از خروج آمریکا از برجام در دوران ریاست‌جمهوری «دونالد ترامپ» و اعمال «فشار حداکثری علیه ایران» شرکت‌های اروپایی برای اینکه اقتصاد ۲۴ تریلیون دلاری آمریکا را از دست ندهند شروع به خروج از بازار ایران کردند. 

تأثیرات اقتصادی تحریم‌ها

نگارنده خاطر نشان می‌کند «هیچ بخش از اقتصاد ایران نیست که از تحریم‌های آمریکا در امان مانده باشند.» ارتباط بانکهای ایران با سامانه بانکی دنیا قطع شده است. شرکت‌های خارجی که با بنادر و بخش کشاورزی و کشتی‌رانی و معدن ایران ارتباط داشته‌اند همه در معرض جریمه‌های آمریکا قرار گرفته و از اقتصاد این کشور اخراج شده‌اند.  

 او همچنین نوشته بیش از ۸۰ درصد از ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی‌های ارزی بانک مرکزی ایران در حساب‌های خارج از این کشور با محدودیت‌های عمده مواجه شده‌اند. 

کاتزمان می‌افزاید: «تحریم‌های اقتصادی محدودیت‌های گسترده‌ای ایجاد می‌کنند که تا چندین دهه علیه بخش دفاعی ایران و برنامه‌های هسته‌ای، موشکی، شیمیایی، بیولوژیکی و نهادهای نظامی و اطلاعاتی ایران باقی خواهند ماند. صدها  مقام و شخص ایران به دلیل نقض حقوق بشر، حملات سایبری، دخالت در انتخابات سایر کشورها، فساد، انتشار اطلاعات نادرست، انتقال پول‌های غیرقانونی تحریم شده‌اند.»

این تحلیلگر آمریکایی در ادامه اذعان کرده که تحریم‌ها به موفقیتی در اهداف خود دست نیافته‌اند. او می‌نویسد: «با وود این، آشکار است که اهداف تحقیق‌ها- برای تغییر بنیادین رفتار ایران و مجاب کردنش به تهدید کمتر منافع کشورهای غربی- محقق نشده‌اند.»

وی اضافه می‌کند: «ایران توانسته با شناسایی و تعامل با کشورها و نهادهایی که توجهی به جریمه‌های آمریکا ندارند فشارهای ناشی از تحریم‌ها را تسکین دهد. به عنوان مثال، تاجران چینی نفت کماکان به وارد کردن مقادیر بالای نفت -تنزدیک به یک میلیون بشکه در روز- در نقض تحریم‌های آمریکا اقدام می‌کنند.»

او درباره دلایل بی‌توجهی چنین نهادهایی به تحریم‌های آمریکا نوشته در پاره‌ای از موارد شرکت‌های انرژی مستقر در چین که اقدام به وارد کردن نفت از ایران می‌کنند هیچ دارایی در آمریکا ندارند که نگران مسدود شدن آن به دلیل نقض تحریم‌ها باشند و به همین دلیل «بدون نگرانی برای خارج شدن از بازار آمریکا به فعالیت خود ادامه می‌دهند.»

 تأثیر تحریم‌ها در مهار ایران 

کاتزمان می‌نویسد: «تحریم‌ها برای محقق کردن هدف خود در مهار ایران یا تغییر دادن رفتار این کشور در تنگنا قرار گرفته‌اند. تحریم‌های بیشتر احتمالاً تنها بر بخش جزئی و قابل چشم‌پوشی از اقتصاد ایران اثر دارند.»

او در ادامه می‌نویسد: «تحریم‌های آمریکا به طور قطع بر اقتصاد ایران فشار آورده‌اند اما نتوانسته‌اند باعث فروپاشی آن شوند و فروپاشی قریب‌الوقوعی هم در کار نیست.»

کاتزمان بر همین اساس پیشنهاد کرده پیشبرد سیاست‌های آمریکا در قبال ایران نیازمند راهبردهایی فراتر از توسل به تحریم‌ها است. 

او تصریح کرده حتی در صورتی که کل تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد در اثر فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران فعل شوند باز هم این تحریم‌ها اثراتی جزئی بر اقتصاد ایران خواهد داشت. 

وی می‌نویسد: «حتی بازگشت کامل تحریم‌های سازمان ملل- گزینه‌ای که بنا به درخواست کارشناسان و مقام‌های غربی در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت گنجانده شده- اثراتی بیش از اثرات جزئی بر اقتصاد یا رفتار ایران نخواهد داشت.»

کاتزمان در توضیح این موضوع می‌نویسد: «بخش زیادی از شرکت‌های مستقر در اروپا همین حالا که اتحادیه اروپا از لحاظ فنی در حال اجرای برجام است و تحریم‌ها علیه ایران را برنگردانده از تجارت با ایران امتناع می‌کنند.»

وی می‌افزاید: «اعمال تحریم‌های بیشتر از سوی غرب هیچ تغییر مهمی در سیاست اتحادیه اروپا نسبت به چیزی که الان در حال اجرا است پدید نخواهد آورد. شرکت‌های خارج از آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای متحد آنها که هم‌اکنون در حال انجام تجارت با ایران هستند احتمالاً حتی در صورت بازگشت تحریم‌های سازمان ملل بازار ایران را ترک نخواهند کرد.»

به باور کاتزمان، در شرایطی که تحریم‌ها در توانمندی‌شان برای مهار و بازداری ایران «فرسوده شده‌اند» وظیفه چالش‌برانگیزتر برای مقام‌های کشورهای غربی این است که به مشخص کردن راهبردهایی بپردازند که می‌تواند موجب بازگشت رهبران ایران از مسیر فعلی شود. 

وی «جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته‌ای، پایان عرضه تسلیحات و بودجه از سوی ایران به گروه‌های شبه نظامی، جلوگیری از اقدامات مخل کشتی‌رانی بین‌المللی در خلیج فارس، قطع حمایت مادی از جنگ روسیه در اوکراین و تعلیق ساخت موشک‌های بالیستیک و کروز و پهپادهای جنگی» را اهدافی دانسته که سران کشورهای غربی باید به دنبال دستیابی به آن باشند. 

کاتزمان یادآوری کرده که غرب فاقد ابزارهای عملی برای محقق کردن براندازی حکومت در ایران است. او می‌نویسد: «این اجماع وجود دارد که غرب فاقد ابزارهای عملی- اعم از تحریم‌ها، اقدام نظامی، عملیات‌های مخفیانه، تبلیغات رسانه‌ها، حمایت از فعالان جامعه مدنی یا هر ابتکار دیگر- برای محقق کردن تغییر حکومت در ایران است.»

کاتزمان در پایان این یادداشت پیشنهاد کرده که آمریکا و متحدان این کشور می‌توانند از مجموعه‌ای از «گزینه‌های نظامی» برای کاستن از «تهدید ایران» و اثر گذاشتن بر محاسبات سران این کشور استفاده کنند. 

او البته خاطرنشان کرده که سران آمریکا و کشورهای متحد آن به دلیل مخاطرات و هزینه‌های آن از فکر کردن به گزینه‌های حمله مستقیم نظامی به ایران همانند حمله به عراق اجتناب می‌کنند.

وی نوشته از طرف دیگر گروه زیادی از کارشناسان تصریح می‌کنند که حملاتی که در مقیاس کوچک علیه متحدان ایران در عراق و سوریه انجام می‌شوند نیز برای ایجاد تغییر در رفتار ایران کافی نیستند. 

با وجود این، کاتزمان در پاراگراف پایانی تحلیل خود بدون تشریح گزینه‌های مدنظر خود مدعی شده «گزینه‌های زیادی» برای ارتش آمریکا در برابر ایران وجود دارد. او البته یادآوری کرده که سیاست‌گذاران آمریکایی برای توسل به چنین گزینه‌هایی باید «هزینه‌ها و مخاطرات» آن و اثرات هر گزینه بر پاسخ ایران را در نظر بگیرند.  /فارس

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت