باکو مستعمره اردوغان شد؟

کد خبر: 1196645

رژیم باکو با تصور پشتیبانی رژیم صهیونیستی و ترکیه، هرگونه اقدام ضدامنیتی را در دستور کار قرار می‌دهد. امّا اردوغان تکیه‌گاه پوشالی‌ای بیش نیست. ترکیه همواره شروع پرسر و صدایی دارد امّا نهایتاً در باتلاق طراحی خود گرفتار می‌شود.

باکو مستعمره اردوغان شد؟

تهران هر چه تلاش می‌کند اقدامات ناشیانه طرف رژیم باکو را نادیده بگیرد، خاندان علیف  وقیحانه‌تر علیه ایران می‌تازد. رژیم علیف با اتکا به دولت ترکیه و رژیم صهیونیستی اصرار به جنگ افروزی در منطقه قفقاز جنوبی دارد. اعتماد به نفس مضحک این رژیم نیز ناشی از شکست دولت ضعیف پاشینیان در ارمنستان در جریان جنگ پاییز ۱۳۹۹ است. 

اکنون دیگر می‌توان گفت که جمهوری آذربایجان رسماً مستعمره ترکیه است. حاکم  باکو نیز «بختیار ارسای» ژنرال ارتش ترکیه در آذربایجان است نه الهام علیف. کنترل ترکیه بر نیروهای مسلّح آذربایجان به قدری عمیق است که گزارش‌های مبنی بر اخراج افسران نظامی آذربایجان به دستور آنکارا وجود دارد. این دستورات پس از انتقاد افسران آذری به میزان دخالت ترکیه در جنگ قره باغ صورت گرفت.[1]

ارتش رژیم باکو اخیراً با ارتش ترکیه در ماه آذر رزمایشی تحت عنوان « مشت برادر » برگزار کردند که عبور از رود ارس (خط مرزی ایران - آذربایجان) را در بخشی از آن تمرین می‌کردند!

امّا این اولین رزمایش مشترک میان دو کشور نبود. طی دو سال سپری شده از جنگ ۴۴روزه پاییز ۱۳۹۹ رزمایش‌های متعددی برگزار شد. از جمله: رزمایش دوجانبه « زمستان ۲۰۲۱ » در بهمن ۱۳۹۹ در استان قارص ترکیه، رزمایش « برنامه اقدام مشترک برای ۲۰۲۱ » در خرداد ۱۴۰۰، رزمایش « سه برادر ۲۰۲۱ » با حضور پاکستان ، رزمایش « بی‌نهایت ۲۰۲۱ » در مهر ۱۴۰۰ به همراهی گرجستان در تفلیس، رزمایش « برادری خدشه ناپذیر ۲۰۲۱ » در مهر ۱۴۰۰ و رزمایش هوایی « شاهین ترکیه و آذربایجان ۲۰۲۲ » در شهریور ۱۴۰۱.

نشریه فرانسوی لوبس ( L’Obs ) هفت بحران بین‌المللی را برای سال ۲۰۲۳ پیش بینی کرده که دو بحران ذکر شده آن با ایران مرتبط است. اول؛ منازعه دو همسایه شمالغرب ایران. دوم؛ حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به تاسیسات اتمی ایران.

فارن پالیسی (Foreign Policy) آمریکا نیز در اولین روز سال ۲۰۲۳ میلادی (یازدهم دی) درباره ۱۰ منازعه‌ای احتمالی در سال جاری میلادی نوشت: «به نظر می رسد که ارمنستان و آذربایجان به سمت رویارویی دیگری پیش می روند.» این جنگ به زعم فارن پالیسی کوتاه‌تر از جنگ پاییز ۲۰۲۰ امّا شدید خواهد بود.

علت منازعه کنونی از این قرار است که رژیم علیف با اتکا به ناتو درصدد ایجاد یک کریدور موهوم به نام زنگزور است. الهام علیف روز دهم دی بار دیگر اظهار کرد: «کریدور زنگزور قطعا باز خواهد شد چه ارمنستان بخواهد و چه نخواهد».

این اقدام در ظاهر علیه ارمنستان است امّا هدف اصلی، پیشبرد پروژه صهیونیستی خفه کردن منفذهای اقتصادی ایران و اتصال سرزمینی ترکیه  (ناتو) با کاسپین است. تهران تغییر جغرافیای سیاسی منطقه را خط قرمز خود اعلام کرد، زیرا منجر به تسلط ساکنان کاخ آکسارای ترکیه بر تمام گذرگاه‌های ارتباطی ایران به سوی شرق اروپا خواهد شد؛ نظیر آنچه در دوران خلافت عثمانی شاهد بودیم.

خط کریدور زنگزور | منبع عکس: شبکه TRT ترکیه

افتتاح خط لوله باکو - تفلیس - جیهان (BTC) | تاریخ: ۲۲ تیر ۱۳۸۵

باکونشینان اکنون پا را فراتر گذاشته‌ و از ارمنستان با نام  آذربایجان غربی  و از مناطق آذری ایران تحت عنوان  آذربایجان جنوبی  نام می‌برند! این بخشی از ابر پروژه ژئوپلیتیک انگلیس است که قدمت آن به بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی می‌رسد. گواه آن مراسم افتتاح خط لوله انتقال نفت از مسیر باکو - تفلیس- جیحان (BTC) در سال ۱۳۸۵ شمسی است که در نقشه طراحی شده برای نمایش خط لوله، مرز ایران و ارمنستان به کلی حذف شده بود!

تحقق این نقشه یعنی ناتو بر همسایگی شمال ایران و همسایگی جنوب روسیه مسلط خواهد شد. شبکه TRT ترکیه روز هشتم تیر ۱۴۰۱ در مقاله‌ای تحت عنوان « کریدور زنگزور چیست و چرا برای برای اوراسیا مهم است؟ » صراحتاً درباره این کریدور جعلی نوشت که کریدور زنگزور قصد دارد به آذربایجان دسترسی نامحدود به منطقه نخجوان بدون هیچگونه پست بازرسی از سوی ارمنستان بدهد! این رسانه وابسته به دولت اردوغان در ادامه نوشت: «در یک مفهوم کلی، این کریدور یک پروژه ژئوپلیتیکی است که اروپا [بخوانید ناتو] را از طریق مسیر آذربایجان-ترکیه به آسیای مرکزی و چین متصل می کند.» [2]

مرکز موشه دایان دانشگاه تل آویو  نوشت: «آذربایجان منبع اصلی انرژی خود را آذربایجان قرار داده است. اسرائیل به عنوان یکی از واردکنندگان اصلی نفت آذربایجان از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیهان  (BTC) بیش از نیمی از تقاضای نفت خود را از دریای خزر دریافت می کند.»

این نهاد صهیونیستی نوشت: «این احتمال وجود دارد که منطقه هم مرز با ایران، چین و روسیه در آینده شاهد منازعه ژئوپلیتیک باشد.» [3]

اتحادیه خبری یهود (jns) در مقاله‌ای تحت عنوان « [دولت] آذربایجان: سلاح مخفی و بالقوه آمریکا » نوشت: «این کشور سکولار می تواند متحد ارزشمندی در عقب راندن ایران و روسیه باشد.» اریک لوین در این مقاله آورده است که مشارکت استراتژیک با کشورهای دارای منافع مشترک و متمایل به ایجاد اهداف مشترک با آمریکا در سراسر جهان حیاتی است و جمهوری آذربایجان نامزد اصلی چنین رابطه‌ای است.

ستون نویس اتحادیه خبری یهود (JNS) نوشت: «آذربایجان تنها کشوری در جهان است که با روسیه و ایران همسایه است. آمریکا پس از خروج فاجعه بار از افغانستان و به ویژه تخلیه پایگاه نیروی هوایی بگرام در آسیای مرکزی کر و کور شده است ... حضور منسجم‌تر در آسیای مرکزی برای امنیت ملی آمریکا حیاتی است. آذربایجان می تواند آن حضور استراتژیک ژئوپلیتیکی را به ما بدهد.»

این ستون نویس، آمریکا و رژیم باکو را «دشمن ایران»، «متحد راهبردی رژیم صهیونیستی» و «نگران رفتار روسیه در آسیای مرکزی» توصیف کرد و اصل ماجرا را در پایان بدین شرح آورده است: « آذربایجان می‌تواند نقطه شروع حمله به تاسیسات اتمی ایران باشد. »[4]

درس عبرت سوریه برای الهام علیف!

مقامات رژیم باکو با تصور پشتیانی متحدانی نظیر رژیم صهیونیستی و ترکیه ، هرگونه اظهارنظر و اقدام ضد امنیتی را در دستور کار قرار دادند. امّا اردوغان تکیه‌گاه پوشالی بیش نیست.  ترکیه همواره شروع پر سر و صدایی در پروژه‌های کلان منطقه‌ای دارد امّا نهایتاً در باتلاق طراحی خود گرفتار می‌شود. رفتار اولیه و ثانویه ترکیه در موضوع سوریه به عنوان نمونه حاضر   نکته جالبی را در بر دارد:

گرایش دولت اردوغان نزدیک به اخوان المسلمین است. پایتخت‌های عربی در جریان انقلاب‌های سال ۲۰۱۱ یکی پس از دیگری به تصرف اخوان المسلمین در می‌آمد. اخوان توانست نظام‌های سیاسی  مصر ، تونس ، لیبی را ساقط کند. دولت در پادشاهی مراکش به دست این جریان افتاد. «حزب الاصلاح» شاخه اخوان در یمن به قیام علیه رژیم حاکم پیوست و در نهایت عبدالله صالح از قدرت خلع شد. عامل اصلی شروع جنگ سوریه نیز اخوان المسلمین بود.

دولت اردوغان سرمست از تسلط اخوان بر جهان عرب بود و حتی به منطقه اویغورنشین شرق چین نیز طمع کرد که این امر منجر به سردی روابط آنکارا - پکن تا سال ۲۰۱۵ شد. امّا این فتوحات دوام نیاورد. اخوان المسلمین در مصر سرکوب شد، در تونس و مراکش از قدرت خلع شد، در لیبی مقابل خود، دولت خودخوانده و قدرتمند خلیفه حفتر را در شرق این کشور می‌بیند، در یمن نیز تبدیل به سرباز شورای جریان وابسته به امارات علیه دولت قانونی صنعا شده و در سوریه نیز عملاً وجود خارجی ندارد.

اردوغان عید فطر سال ۱۳۹۱ می‌خواست با سقوط دولت سوریه به دمشق سفر کند تا با برادرانش (بخوانید تروریست‌ها) ملاقات کند، سپس سوره فاتحه را بر سر قبر صلاح الدین ایوبی قرائت کند و نماز فطر را در صحن مسجد بزرگ امویان دمشق اقامه کند! اکنون اردوغان در سال ۱۴۰۱ پس از یک دهه پشتیبانی از تروریست‌ها علیه سوریه به دنبال دیدار با بشار اسد رئیس جمهور سوریه است. 

هفته گذشته «شویگو»، «عباس» و «آکار» وزیران دفاع  روسیه ، سوریه و ترکیه برای اولین بار پس از شروع جنگ سوریه در مسکو گرد هم آمدند. دولت اردوغان به دولت اسد قول داد که نیروهای نظامی خود را اراضی اشغالی سوریه خارج کند. وزیر امور خارجه ترکیه نیز روز هشتم دی از برنامه ریزی برای دیدار اردوغان با اسد  خبر داد.

پروژه اسلامی ترکیه در بلاد عرب پس از یک دهه در سال ۱۴۰۱ به شکست منجر شد.  اکنون پروژه قومیتی خود را با پشتیبانی ناتو در قفقاز جنوبی جلو می‌برد و درحال پشتیبانی از ایده کریدور کریدور زنگزور است. امّا اقتصاد آشفته ترکیه با تورم نزدیک ۷۰ درصدی چیزی نیست که اجازه ماجراجویی به یک حکمران عاقل را بدهد. به خصوص که اردوغان با تمام همسایگان خود از جمله  یونان (بر سر جزایر دریای اژه) درگیر است.

 رژیم ضعیف علیف نیز وضعیت بدتری دارد. فساد اداری پیشرفته‌ای که سردسته آن خاندان الهام علیف است، افزایش اختناق برای سرکوب مخالفت رو به افزایش مردم ساکن در جمهوری آذربایجان و  تشکیل علنی گروه‌های آزادی‌خواه مسلمان شرایط را بر این رژیم دشوارتر کرده است. ادامه رویه جنگ طلبی باکو، علیف را ۱۰ سال بعد به وضعیت امروز الجولانی و دیروز زهران علوش  در سوریه مبتلا خواهد کرد./ فارس

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت