صلح، آرمان گم شده ملت افغانستان
درحالیکه که دولت افغانستان و طالبان هر دو به برقراری صلح در افغانستان تأکید دارند، مذاکرات صلح نیز از سوی طرفین با جدیت پیگیری میشود اما روند صلح تا کنون نتیجه مثبتی برای ملت افغانستان نداشته است.
فاطمه قیّمی بشنو، دانش آموخته ارشد مطالعات منطقهای: افزایش تعداد ترورها در افغانستان نشان دهنده روی دیگری از مذاکرات است. آیا طالبان در موضع ضعف قرار دارند؟ یکی از ارزشها و نیازهای ضروری انسان و شاید مهمترین آنها صلح است. درحیات نیز صلح یک ارزش و ضرورت جوامع انسانی است. صلح متضمن و مستلزم ساز و کارها، نهادها و قواعد سیاسی برای حل و فصل تعارضات، منازعات و اختلافات است[1].
در چهار دهه گذشته، افغانستان شاهد تحولات اجتماعی و بسیج سریع گروههای قومی- ملی بوده است. علت خشونت و بی ثباتی در افغانستان، بدون شک، عقب ماندگی در توسعه نهادهای سیاسی بوده است. این امر توسط عوامل بیرونی تشدید شده است توافق سیاسی که با موافقتنامه پسابُن در سال ۱۳۸۰ به دست آمد، نظم سیاسی جدیدی را در افغانستان ایجاد و نهادهای سیاسی جدید را معرفی کرد. با اینحال، نهادهای سیاسی جدید با واقعیتهای اجتماعی- سیاسی عینی همخوانی نداشتند. نظام سیاسی شدیداً متمرکزی که در«پروسه بُن» طراحی شده بود، قادر به سازگاری با تنوع فرهنگی و اخلاقی جامعه افغانستان نشد. علاوه بر این، این نظام متمرکز موانع دیوان سالاری را افزایش و در نتیجه سرعت ارائه خدمات را کاهش داد و منجر به افزایش سطح فساد و نارضایتی عمومی شد. خطای اساسی ایجاد یک نظام سیاسی متمرکز، ناشی ازعدم شناخت فرهنگ سیاسی افغانستان و نگرش مردمان مختلف افغانستان و همچنین تأکید بیش از حد بر «ثبات» بود. سازمان ملل متحد، ایالات متحده و تسهیل کنندگان بین المللی از اولین کنفرانس بُن«ثبات» را بر عامل تعیین کننده «عدالت» ترجیح داده اند[2].
علت طولانی شدن جنگ در افغانستان و نرسیدن به یک صلح پایدار در کشور افغانستان چیست؟ اگر هدف تامین رفاه و امنیت و پیشرفت برای ملت افغانستان باشد، این هدف از طریق جنگ و کشتار مردم امکان پذیر نخواهد بود. با شروع مذاکرات صلح در سال اخیر با افزایش حملات خونین در دانشگاه و مدارس افغانستان افزایش یافته است. انفجار در دانشگاه کابل، ترور خبرنگاران و اصحاب رسانه، انفجار در ورودی مدرسه دخترانه سیدالشهدای غرب کابل که شیعیان هزاره در آن درس میخوانند، تمامی این فجایع همزمان با روند صلح بین دولت افغانستان و طالبان روی داده است. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا این مذاکرات سرانجام خوبی برای طرفین مذاکره و به خصوص برای ملت افغانستان در پی خواهد داشت؟
سالها جنگ در افغانستان، سبب آوارگی، کشتار و تخریب گسترده افغانستان شده است. حضور نیروهای آمریکا در پی حمله به پایگاههای بن لادن و حضور در افغانستان نیز نتوانست زمینه های صلحی پایدار را در افغانستان بوجود آورد. خروج نیروهای نظامی در آمریکا از افغانستان در حالی شروع میشود که حملات خونبار به غیر نظامیان افزایش یافته است. هرچند این حملات از سوی طالبان مکرراً رد شده است و انگشت اتهام را به سوی داعش نشانه میرود، اما دولت افغانستان طالبان را مسئول این حملات مرگبار میداند.
اثرات پروسه صلح برای ملت افغانستان با اثرات جنگ در این کشور هیچ فرقی نداشته است. زیرا کشتار غیر نظامیان در هر دو وضعیت ادامه داشته است. چه در شرایط جنگی و چه در شرایطی در دو طرف به پیش بردن روند مذاکرات در طی مذاکرات پی در پی اصرار دارند اما ملت افغانستان در راه رسیدن به صلح نیز در حال از دست دادن جان خویش هستند.
صلحی که پیامدی مثبتی برای ملت افغانستان نداشته باشد کم خطرتر از جنگ نیست. وقوع این حمله و حملات مشابه در مدارس و دانشگاهها نشان دهنده ناامیدی یکی از طرفین به ادامه روند مذاکره در افغانستان است. هم اکنون صلحی خونین در افغانستان در جریان است. صلحی که حاصلی جزء ویرانی و کشتار کودکان، زنان، خبرنگاران و دانشجویان نداشته است. این نشان دهنده استراتژی جدید مخالفان دولت مرکزی است که تلاش نمودهاند تا دانش آموزان و دانشجویان و اصحاب رسانه را از بین ببرند تا بتوانند مانع گسترش دانش و آگاهی در بین مردم شوند و راحت تر بر آنها تسلط یابند.
با روی کار آمدن جو بایدن به ریاست جمهوری امریکا، تلاشها برای خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان در شرایطی مطرح و انجام میشود که دولت ملی افغانستان در برابر حجم گسترده ای از حملات به غیر نظامیان قرار گرفته است. آیا نیروهای آموزش دیده در داخل توانایی مقابله با تحرکات نظامی و عملیاتهای متعدد در برابر نظامیان و دفاع از غیر نظامیان افغانستان را دارند. نیروهای نظامی آمریکایی همواره در حمایت از دولت افغانستان حملات متعددی را علیه شبه نظامیان طالبان انجام داده بودند. این امر سبب پایدار ماندن دولت ملی افغانستان تا کنون شده است. اما نیروهای شبه نظامی هم اکنون جبهه جدیدی را در موازات با کنفرانسهای صلح در پیش گرفتهاند که پیشترین آسیبهای آن را مردم افغانستان متحمل میشوند.
طالبان توقف حمله را در ایام عید سعید فطر که یکی از بزرگترین اعیاد جهان اسلام را موقتاً پذیرفته اند، این تصمیم در حالی اتخاذ شده است که در ماه مبارک رمضان ریختن خون دختران دانش آموز قلب جهان اسلام را به درد آورده است.
منبع: إیلسس آلپ
[1] دهقانی فیروز آبادی، سید جلال(1399)، اصول و مبانی روابط بین الملل (2)، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی.
[2] صدر، عمر (1397)، فرایندهای صلح در افغانستان و دیدگاههای مردم، کابل، افغانستان.
دیدگاه تان را بنویسید