نقش آمریکا و اسرائیل در بحران امنیتی اردن
هدف از کودتای نمایشی اخیر در اردن که با کارگردانی رژیم صهیونیستی انجام شد، تغییر رفتار دولت امان در قبال تحولات منطقه و فرمان برداری هرچه بیشتر از سیاستهای آمریکا و اسرائیل در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا بود.
خبرگزاری فارس: «حسین محمدی اصل» پژوهشگر تحولات غرب آسیا در یادداشتی برای خبرگزاری فارس تاکید کرد که نمایانشدن ردپای آمریکا و مزدوران منطقهایاش در ناآرامیهای اخیر اردن که خود از متحدان نزدیک این کشور است، گویای اجرای کودتایی نمایشی و هشدار گونه است.
در این یادداشت آمده است: بهار اردن رنگ و بوی کودتا گرفته است و این عبدالله دوم است که امنیت و ثبات سیاسی جامعه ۱۰ میلیون نفری اردن را قربانی همپیمانی با اسرائیل و اعراب هم پیمانش یافته است. اردن پس از سالها ارتباط و دوستی با اسرائیل این روزها پس از بازداشتهای متعدد سران فتنه اسرائیل در سرزمینش به این یقین رسیده که ژن جهش یافته صهیونیسم عربی دیگر به او وفا نخواهد کرد و در آینده صحنه روابط سیاسی عربی با نفوذ ویروس منحوس اسرائیلی دستخوش دور جدید تنشها خواهد شد؛ اما اینکه قضیه کودتای ناموفق شنبه گذشته در اردن چیست و جه ابعاد و زوایایی دارد را به اختصار بررسی خواهیم کرد و روشن خواهد شد که پشت پرده دسیسه برای فروپاشی دولت اردن چه کسانی سود میبرند و مسببین این قضیه چه کسانی هستند.
برای اینکه به علت کودتای ناموفق شنبه هفته گذشته در اردن برسیم ابتدا باید ریشههای این کودتا را بشناسیم و بعد ها کارنامه سیاسی و رفتار بین المللی عبدالله دوم را نیز بررسی کنیم تا پازل ما تکمیل شود.اگر کم تر شناختی از تحولات دهه اخیر منطقه داشته باشیم و نسبت به اقدامات براندازانهای که در جهان اسلام رخ میدهد اشراف پیدا کنیم، متوجه میشویم که وجه اشتراک همه این قضیهها دست مشترک عربستان سعودی امارات متحده عربی و رژیم اسرائیل است که میتوان به راه اندازی شبکههای نفوذ عملیات روانی گسترده و ترور نخبگان شخصیتها و شهروندان بیگناه اشاره کرد.
فتنههای فرقهای و سیاسی ایران و حتی کودتای یک شبه جماعت گولن علیه اردوغان در ترکیه؛ در همه این موارد شاهد رد پای مثلث اعراب اسرائیلی و تروریستهای کاخ سفید هستیم.
یکی از برنامههای قطعی استکبار جهانی برای کنار زدن مخالفانش در منطقه کودتا و ترور است که در مورد اردن به بررسی آن خواهیم پرداخت.
مسئله فلسطین و سازش تروریست ها با یکدیگر
از ریشههای دیگر کودتای ناموفق اردن اختلافات یک سال اخیر امان و ریاض بر سر مسئله علنی سازی روابط اعراب و اسرائیل است که پس از علنی شدن روابط بحرین و اسرائیل اردن معتقد بود اگر اشغالگری باقی بماند و اسرائیل به الحاق اراضی، ساخت و گسترش شهرکها و تجاوزات در مسجد مبارک الاقصی ادامه دهد، مناقشه تشدید شده و عمیقتر میشود و منطقه از صلح عادلانهای که مورد قبول مردم باشد و یک ضرورت منطقهای و بین المللی است، برخوردار نخواهد شد به همین دلیل اردن معتقد بود که برقراری رابطه با اسرائیل و مذاکرات اعراب با این رژیم، اگر به دنبال خروج اسرائیل و پایان شرارت آن نباشد قطعا ارزشی ندارد و صرفا تضییع حقوق ملت فلسطین محسوب میشود.
اردن؛ گرانیگاه معامله قرن
از بدو هجوم اشغالگران صهیونیست به قدس شریف، تلاش محور اسرائیلی برکوچ دادن ملت فلسطین به اردن بوده است وتلاش کرده اند که اردن را به عنوان وطن دوم ملت فلسطین قرار بدهند اما مقاومت امان دربرابر خواست ریاض و تلآویو همیشه عاملی است که میل ریاض و تل آویو بر حذف عبدالله دوم و نشاندن یک شخص دیگر به جای او را بیشتر کرده است. اردن نیز سیاستهایش را برکنترل اخوانالمسلمین اردن و جریان های بنیاد گرای اسلامی بومی گذاشته است و طی این سالها تمام تلاشش آن بوده است که رادیکالیسم سلفی اخوانی در این کشور پایگاه کُنشگر به دست نیاورد و این نگرانی عبدالله دوم برای حفظ ثبات و امنیت جامعه کشورش نیز جای تامل دارد، زیرا کوچ فلسطینی یعنی برتری یافتن اسرائیل جنایتکار بر نیروهای مسلمان و از طرفی دیگر موجب بروز بحران امنیتی در اردن میشود.
نکته تکمیلی دیگر آنکه عبدالله دوم همواره به اعراب و اسرائیل جنایت کار از موضع قدرت نگریسته است و سعی کرده است هم وجه مدرن ناسیونالیسم عربی را داشته باشد و هم ابعاد مذهبی و معنوی یک کشور اسلامی را حفظ کند.
اردن و مسئله خادمی قدس شریف
موضوع مهم دیگر احاطه اردن بر قدس شریف و تسلط امان بر بیت المقدس است. سعودی ها به دنبال رقیب کشی هستند آنها اصلا تمایلی ندارند که در جهان اسلام و جهان عربی کسی به دنبال کسب جایگاهی مشابه جایگاه ریاض در امت اسلامی باشد به همین خاطر هرگونه تحرکی را با حساسیت دنبال و در صورت نیاز با آن وارد چالش میروند. عدم شناخت سعودیها از سیاست بین المللی و نیز سازوکار نظام بین الملل موجب اشتباه محاسباتی آنها شده است. مقامات سعودی احساس کردند که به تنهایی میتوانند روند تحولات منطقه را دستخوش تغییر و تحول سازند. سعودیها سیاست متهورانه ای را در منطقه در پیش گرفته اند.
رژیم اسرائیل نیز برای آنکه بتواند تسلط خود را بر قدس شریف افزایش دهد تمایلی به حضور اردن درآنجا ندارد و ان را یک مانع بزرگ و مهم میداند به همین خاطر بعد از مخالفت اردن با عادی سازی و علنی سازی روابط اعراب با اسرائیل شکاف ها پررنگ شد و احتمال بروز چالش ها و تنش ها جدی تر شد که این روزها شاهدیم به یک کودتای ناموفق رسیده ایم.
نقش آمریکا و اسرائیل در بحران امنیتی اردن
هدف آمریکا و رژیم اسرائیل غاصب از ایجاد روابط علنی با اعراب و اجبار کشورهای عربی از سوی عربستان برای علنیسازی روابطشان با تلآویو تقویت یکهتازی صهیونیستها در منطقه است.
چندی قبل شاهد ان بودیم که دولت اردن اجازه عبور هواپیمای مسافرتی نتانیاهو نخستوزیر رژیم تروریستی اسرائیل برفراز آسمان این کشور را نداد و حتی در مذاکراتی که ضمن سفر عبدالله دوم به ریاض شاهد آن بودیم بیانیه خاصی منتشر نشد و هر دو طرف مذاکرات از نشر ابعاد ان خودداری کردند که به گمان بسیاری از صاحب نظران نمود بحران در روابط اردن و محور اعراب صهیونیست بود.
نقش آمریکا نیز غیر قابل چشم پوشی است وبرخی از صاحب نظران عرب بر این باور هستند که طرح ریزی این شبهه کودتا توسط دولت ترامپ انجام شده است و انجام این برنامه را به متحدین عربستان و تروریست های اسرائیل در اردن محول کرده اند که دلایل متعددی برای شکست ان وجود دارد.
کودتای نمایشی- ضرب شست اعراب اسرائیلی
ردپای موساد سازمان امنیت رژیم تروریستی اسرائیل در کودتای ناموفق اردن به چشم میخورد و موید آن مطلبی است که از درگاه یدیعوت احارونوت اسرائیل منتشر میکند. روزنامه «یدیعوتآحارانوت» به نقل از وبگاه اردنی نزدیک به خاندان سلطنتی نوشته یک جاسوس سابق موساد در اقدام به کودتا در اردن دست داشته است. گفته میشود جاسوس سابق موساد به شاهزاده «حمزه» و همسرش که در حصر خانگی قرار دارند، پیشنهاد داده بود تا از اردن فرار کنند.
بازداشتهای گسترده شنبهشب گذشته در اردن و بازداشت ولیعهد پیشین اردن در خانهاش حاکی از نفوذ گسترده عوامل عربستان و رژِیم صهونیستی در ماجرای کودتاست. علیرغم کلیپهای منتشر شده از بازداشت شدگان تلاش میشود که این کودتا را بومی جلوه دهند، اما حقیقت آن آست که تبعات مخالفت عبدالله دوم با معامله قرن و علنی سازی روابط اعراب و اسرائیل به امان رسیده است و این تنها میتواند دسیسه تروریستهای هم پیمان تل آویو و موساد باشد.
نمایانشدن ردپای آمریکا و مزدوران منطقهایاش در ناآرامیهای اخیر اردن که خود از متحدان نزدیک این کشور است، گویای اجرای کودتایی نمایشی و هشدار گونه است. سیاستی هر چند نخ نما شده که دولت بایدن مشابه آن را در درگیری نمایشی با بن سلمان نیز در پیش گرفته است.
پس در جمع بندی که ما میتوانیم از ریشههای بروز بحران در اردن ارائه دهیم میتوانیم بگوییم که حذف عبدالله دوم به عنوان یکی از موانع اصلی معامله قرن تنها مطلوب عربستان سعودی امارات متحده عربی و رژیم قاتل اسرائیل است .
در یک سال گذشته اغلب اقداماتی که از سوی تروریستهای محور اسرائیلی انجام شده است برای نزدیک کردن تلآویو به خواست وی یعنی تسلط بیشتر بر فلسطین است. حقیقت این کودتای نمایشی تغییر رفتار دولت امان در قبال تحولات منطقه و فرمان برداری هرچه بیشتر از سیاستهای آمریکا و اسرائیل در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقاست.
دیدگاه تان را بنویسید