سعودی‌ها چگونه توانستند اف-۱۵ بخرند

کد خبر: 1016472

برداشته شدن تحریم‌های تسلیحاتی ایران علاوه بر این که می‌تواند پیروزی دیپلماتیک تهران در مقابل واشنگتن باشد، عملاً واشنگتن را نگران حفظ برتری نظامی رژیم صهیونیستی می‌کند که سال‌هاست اصلی در سیاست خارجی آمریکا محسوب می‌شود.

سعودی‌ها چگونه توانستند اف-۱۵ بخرند

خبرگزاری فارس: «نوری المالکی» نخست‌وزیر اسبق عراق در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی العراقیه به ذکر خاطره‌ای درباره روزهای بحرانی ظهور داعش در سال 2014 و کمبود تجهیزات نظامی می‌پردازد و به این نکته اشاره می‌کند که آمریکایی‌ها از تحویل تسلیحات به خصوص جنگنده‌های اف-16 طفره می‌رفتند. جالب اینجاست که وی به این نکته اشاره می‌کند که نخست وزیر کویت در دیداری برای او از مصائب خرید جنگنده‌های اف-18 می‌گوید و این که برای تعمیر و نگهداری جنگنده هر ماه یک میلیون دلار به آمریکایی‌ها پرداخت می‌کنند بدون این که این جنگنده‌ها پروازی داشته باشند.

این خاطره نوری المالکی به شدت مشابه مجادله‌ای است که هم اکنون بر سر موازنه تسلیحاتی غرب آسیا در جریان است. از یک سو فروش جنگنده اف-35 و فناوری‌های پیشرفته آمریکایی به امارات به بخش جنجالی تفاهم‌نامه محرمانه امنیتی امارات و رژیم صهیونیستی تبدیل شده و از سوی دیگر آمریکا در تلاش است با تعریفی یک‌جانبه از قطعنامه 2231 محدودیت‌های تسلیحاتی ایران را تمدید کند.

شاید اگر بخواهیم در یک جمله کوتاه دلیل تمام این کشمکش‌ها را مطرح کنیم باید به اصل آمریکایی برتری کیفی نظامی اسرائیل اشاره کنیم.

* تلاش آمریکا برای بقای رژیم صهیونیستی

تقریباً از سال 1973 میلادی تاکنون یعنی زمانی که آمریکا با تهدید تل‌آویو در خصوص حمله مستقیم اتمی به قاهره مجبور به ایجاد یک خط تدارک هوایی به سمت خاک فلسطین اشغالی و ارسال حجم عظیمی از کمک‌های نظامی برای جلوگیری از سقوط رژیم صهیونیستی شد، اصل برتری کیفی نظامی رژیم صهیونیستی تبدیل به یک راهبرد غیرقابل خدشه در تمام دولت‌های آمریکا شده است.

بر این اساس تحویل هر نوع سلاح به هر کدام از کشورهای خاورمیانه که امکان تسلط هوایی، دریایی و زمینی رژیم صهیونیستی را به خطر اندازد، ممنوع شد. علاوه بر این باید با کمک‌های گسترده نظامی و اقتصادی این برتری تضمین شود.

بر اساس گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک کنگره آمریکا از سال 1949 میلادی تا سال 2017 میلادی بیش از 137 میلیارد دلار کمک نظامی در اختیار رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. در سال 2020 میلادی این کمک‌ها به 3 میلیارد و 700 میلیون دلار رسیده است. از این رو رژیم صهیونیستی بزرگترین دریافت‌کننده کمک‌های نظامی آمریکا بوده است.

جالب اینجاست که در مرتبه بعدی کشور مصر قرار دارد. دریافت نزدیک به 200 جنگنده اف-16 و 1000 تانک آبرامز تنها بخشی از کمک‌های نظامی آمریکا به مصر بوده که در حقیقت باجی برای حفظ صلح کمپ دیوید محسوب می‌شود. البته تا سال 2008 نیز رژیم صهیونیستی کمک‌های اقتصادی نیز از آمریکا دریافت می‌کرد اما از آن زمان به بعد به دلیل این که رژیم فوق از سوی سازمان توسعه اقتصادی، توسعه‌یافته تلقی شد، جریان کمک‌های فوق نیز قطع شد.

* سعودی‌ها چگونه توانستند اف-15 بخرند

اگر از آن زمان تاکنون تاریخ را ورق بزنیم موارد فراوانی را می‌یابیم که در آن رژیم صهیونیستی توانسته در فروش سلاح حتی به نزدیک‌ترین متحدین آمریکا در منطقه اخلال ایجاد کند.

مشهورترین مثال در این باره به فروش جنگنده اف-15 سی و پرنده شناسایی هوابرد ئی-3 سنتری در اوایل دهه 80 میلادی به عربستان سعودی اشاره کرد. اولین سفارش این جنگنده در سال 1978 به امضای دو طرف رسید. این نمونه از جنگنده اف-15 تنها دارای قابلیت نبرد در آسمان و امکان حمله به اهداف نظامی را نداشت. با این حال همین قرارداد مخالفت‌های گسترده‌ای را در کنگره آمریکا برانگیخت. علی‌رغم لابی گسترده عربستان سعودی در کنگره روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به این نکته اشاره کرد که عربستان برای تحویل جنگنده‌ها باید اسرائیل را به رسمیت بشناسد.

ظاهراً ارائه طرح صلح فهد برای فلسطین در سال 1980 تا حدودی توانست نظر صهیونیست‌ها را به خود جلب کند و تحویل جنگنده‌ها به رژیم سعودی آغاز شد. با این حال زمانی که قرار بر تحویل جنگنده‌های اف-15 استرایک ایگل با توانمندی حمله به اهداف زمینی رسید هیچ لابی نتوانست صهیونیست‌ها را راضی کند و در نهایت تحویل این مدل از جنگنده فوق لغو شد.

به همین دلیل ریاض به سراغ متحد دیگر خود بریتانیای دوران «ماگارت تاچر» رفت و توانست در قالب قرارداد «الیمامه» مدل تهاجم زمینی جنگنده تورنادو را خریداری کند. سال‌ها بعد و در سال 1993 و پس از جنگ اول خلیج فارس زمانی که آمریکایی‌ها با تحویل مدل تهاجم زمینی این جنگنده به عربستان سعودی موافقت کردند باز هم تجیهزات ضعیف‌تری بر روی مدل تحویلی به این کشور نصب شد. به عنوان مثال رادار جنگنده تحویلی به عربستان توانمندی نقشه‌برداری از زمین را نداشت و یا امکان حمل موشک‌های تهاجمی دور ایستا را نداشت.

* شکل‌گیری ناتوی عربی با مشارکت تل‌آویو

در سال‌های اخیر اصل برتری نظامی رژیم صهیونیستی به دلایل مختلف دچار فرسایش شده است. یکی از مهم‌ترین دلایل این فرسایش تلاش آمریکا برای تجمیع قدرت متحدان عرب خود در منطقه و تبدیل آن‌ها به یک بلوک نظامی همچون ناتو است.

قراردادهای بزرگ تسلیحاتی آمریکا با کشورهای عربی سبب شده تا به ناچار برخی از مهم‌ترین سلاح‌های پدافندی به کشورهای عربی تحویل داده شود. به عنوان مثال تمام کشورهای عربی چندین آتش‌بار پاتریوت در اختیار دارند. عربستان سعودی نیز به زودی پدافند برد بلند «تاد» را تحویل خواهد گرفت که این مسئله توانمندی نظامی رژیم صهیونیستی را در یک نبرد احتمالی با اعراب دچار مشکل خواهد کرد.

علاوه بر این هرگونه ناآرامی احتمالی در کشورهای عربی احتمال این که کنترل سلاح‌ها از دستان نیروهای دولتی کشورهای عربی خارج شود را نیز به وجود آورده است. به همین دلیل آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند تا تحویل سلاح‌های پیشرفته‌تر را منوط به مشارکت راهبردی با رژیم صهیونیستی کنند.

اولین گام آشکار در این مسیر برقراری رابطه بین امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی است. برقراری رابطه‌ای که یکی از مزایای آن تحویل جنگنده‌های پنهان کار اف-35 به این کشور است. البته افشای این مسئله موجب ناراحتی برخی از هم‌پیمانان حزبی نتانیاهو در فلسطین اشغالی شد و پامپئو نیز در سفر به تل‌آویو بار دیگر بر این نکته تاکید کرد که برتری نظامی رژیم صهیونیستی همچنان حفظ خواهد شد.

البته در این میان بعید نیست که در نهایت رژیم صهیونیستی با تحویل جنگنده‌ای با سیستم‌های راهبردی ضعیف‌تر و همچنین پنهانکاری برتر به امارات موافقت کند تا طرح آمریکا برای پیشبرد یک بلوک منطقه‌ای برای تشکیل ناتوی منطقه‌ای صدمه نبیند.

* تحریم تسلیحاتی و شکستن اصل برتری کیفی نظامی رژیم صهیونیستی

علاوه بر مورد فوق هم اکنون لغو تحریم‌های تسلیحاتی ایران خطر بسیار بزرگتری برای برتری نظامی رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. واقعیت این است که ساختار امنیتی- نظامی در واشنگتن چندین سال است که بطور مداوم درخصوص برنامه هسته‌ای و ارتباط آن با توانایی‌های نظامی وموشکی ایران به‌عنوان تهدید نسبت به امنیت خود و متحدان‌اش هشدار می‌دهد و در دستگاه سیاست خارجی آمریکا برنامه موشکی ایران در تکمیل و مرتبط با برنامه هسته‌ای فهم می‌شود. به همین دلیل، برنامه موشکی یکی از موضوعات و محورهای اصلی مذاکرات آمریکا وکشورهای 1+5 با ایران بود، اما با اصرار و استدلال ایران که موشک‌ها هیچ ارتباطی با برنامه هسته‌ای ندارند، از دستور مذاکرات حذف شد.

این درحالی است که برخی نهادهای دفاعی آمریکا مانند آژانس اطلاعات دفاعی این کشور به ماهیت دفاعی و بازدارنده استراتژی نظامی کلان ایران تاکید کرده و در گزارش‌های خود برای نکته تاکید می کنندکه «استراتژی نظامی ایران همچنان بر بازدارندگی و در صورت ضرورت، بر دفاع متمرکز است». با این حال آمریکا، اصولاً هدف ایران از پیگیری همزمان برنامه موشکی و برنامه هسته‌ای را دستیابی به ساخت و پرتاب سلاح هسته‌ای می‌داند که در نهایت موازنه قدرت را به ضرر رژیم صهیونیستی تغییر داده و برتری آن رژیم را درمعرض تهدید قرار خواهد داد.

برداشته شدن تحریم‌های تسلیحاتی به ایران این توان را می‌دهد تا نقاط احتمالی ضعف خود را در حوزه دفاعی و توان رژیم صهیونیستی را برای واکنش در مقابل هرگونه تحرکی به شدت کاهش ‌دهد. شاید با همین استدلال بتوان متوجه شد که چرا نتانیاهو مرتباً از ترامپ به دلیل آنچه فعال کردن مکانیسم ماشه می‌خواند، تشکر می‌کند. بدیهی است که بسیاری از کشورهای عضو شورای امنیت، فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی آمریکا را نپذیرفته‌اند چون این کشور به‌صراحت از توافق هسته‌ای با ایران خارج شده است.

البته بخشی از این هراس‌افکنی در خصوص امکان تعدی ایران به خاک فلسطین اشغالی نوعی جنگ روانی محسوب می‌شود، چر که ایران بارها پیش از این اعلام کرده است که سیاست اصلی ایران نوعی سیاست دفاعی است و هیچ گاه به دنبال وارد کردن ضربه اول نخواهد بود.

این موضع‌گیری ایران بارها از سوی کشورهای مختلف مورد تأیید قرار گرفته و شاید از همین رو بحث استفاده از مکانیسم ماشه برای بازگشت تحریم‌های تسلیحاتی ایران به چنین افتضاحی ختم می‌شود.

* افتضاح در شورای امنیت سازمان ملل متحد

هم‌اکنون تقریباً هیچ کدام از اعضای دائم شورای امنیت آمریکا را برای بازگشت تحریم‌ها همراهی نمی‌کنند و مخالفت‌ها به قدری عمیق است که حتی جان بولتون نیز نسبت به تبعات یکجانبه اقدام آمریکایی‌ها و تأثیر آن بر حق وتو هشدار می‌دهد.

البته آمریکایی‌ها اگر در مورد بازگشت تحریم‌های تسلیحاتی ایران با شکست مواجه شوند باز هم به تلاش‌های خود برای ایجاد موازنه با ایران خواهند افزود. از آنجا که برنامه موشکی ایران تهدید اصلی علیه رژیم صهیونیستی است، سرمایه گذاری بیشتر در زمینه تولید بیشتر و پیشرفته‌تر موشک‌های استاندارد 3 (SM-3) درمقابل تهدید بالقوه موشک‌ها علیه رژیم صهیونیستی، افزایش سرمایه گذاری در زمینه سامانه‌های حسگر و شناسایی جدید و پیشرفته و دارای قابلیت استقرار در فضا ونیز نسل جدیدی از سامانه دفاع موشکی زمینی در دستور کار آمریکایی‌ها به خصوص در منطقه خلیج فارس قرار خواهد گرفت.

در مقابل ایران نیز نشان داده که می‌تواند با یک سرمایه‌گذاری اندک و با بهره‌گیری از توان داخلی خود تمام معادلات را تغییر دهد، هما‌ن‌گونه که در سال‌های تحریم توانست با یک برنامه موشکی هزینه بالایی بر آمریکا تحمیل کرده، حتی متحدان خود همچون حزب الله لبنان و حماس را نیز به این سلاح‌ها مجهز کند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت