خبرگزاری مهر: «آمپول» واژهای بود که در کودکی ما حکم یک سلاح سرد را داشت. خودش که هیچ حتی اسمش هم ترس به جانمان میانداخت؛ برای همین هم در بیشتر مواقع بین خانوادههای ایرانی علاوه بر خاصیت درمانی خاصیت تربیتی هم داشت و در ۹۰ درصد اوقات از اسم آن برای آرام کردن بچههای بازیگوش استفاده میشد. در بیشتر ایام هم آمپول برایمان فقط و فقط در یک نوع خلاصه میشد و آن هم چیزی نبود جز پنی سیلین؛ دارویی که با وجود دردناک بودنش موقع فرو کردن سرنگ در جانمان، حکم شوالیهای را داشت که رفته رفته هرچه بزرگتر میشدیم برای خلاصی از مکافات ویروسهای مختلف دوست داشتیم برای بهبود هرچه زودتر درد لحظهای آن را به جان بخریم و خودمان را راحت کنیم. در تقویم جهانی امروز روز بزرگداشت «الکساندر فلمینگ» کاشف این داروی شفابخش و نوستالژیک است. دارویی که طی همه این سالها توانسته جان آدمهای زیادی را در دنیا نجات دهد. پزشکی که دوست داشت جراح شود، ولی کاشف شد کشف اصلی پنی سیلین را به «الکساندر فلمینگ» نسبت میدهند. یک پزشک اسکاتلندی که در قرن ۱۹ زندگی میکرده و اگر بخواهید نگاهی به دوران زندگی و کودکیاش بیندازید به یک
دانشمند تیپیکال برخواهید خورد که مثل بسیاری از کاشفان و محققان تاریخ، بچگی سختی را پشت سرگذاشته است. او در هفت سالگی پدرش را از دست داده بود و مادرش عهده دار بزرگ کردن او و چهار خواهر و برادر دیگرش شد. او در دوران نوجوانیاش برای ادامه تحصیل در مدرسه به لندن نزد برادرش رفت برای درآوردن هزینههای زندگیاش در یک شرکت کشتیرانی مشغول به کار شد. او وقتی وارد دانشگاه شد قصد داشت تا جراح شود، اما بعدها به او کار در یک آزمایشگاه پیشنهاد شد و او تا پایان عمر زندگی خودش را در آنجا صرف کرد. از جنگ جهانی اول تا زخم عفونی سربازان شاید یکی از اتفاقات مهمی که فلمینگ را به سمت کشف پنی سیلین تشویق کرده است حضور او در جنگ جهانی اول به عنوان یک پزشک نظامی بود. جایی که کار اصلی او التیام بخشیدن به زخم سربازان حین جنگ بود؛ زخمهایی که عفونی میشد و برطرف کردن این مشکل آرام آرام به یکی از دغدغههای اصلی فلمینگ تبدیل شد؛ چون در آن زمان مواد ضد عفونی کننده پیش از اینکه میکروب را نابود کنند، سلولهای خود بدن را از بین میبردند. به همین جهت او به دنبال مادهای بود که علاوه بر برطرف کردن عفونت به بافت بدن نیز
آسیبی نرساند. دارویی که بهره برداری آن ۱۰ سال طول کشید یکی از نخستین کشفهای فلمینگ که یک جورهایی شاید مقدمه پیدایش پنی سیلین به شمار میرفت کشف مادهای به نام لیسوزیم است. یک آنزیم که در مخاط و اشک پیدا میشد، ولی یک مشکل بزرگ داشت آن هم اینکه این ماده بعضی میکروبها را از بین میبرد، ولی در برابر میکروبهای خاصّی که به انسان آسیب میرساند اثری ندارد. اما کشف بزرگ این دانشمند در سال ۱۹۲۸ اتفاق افتاد. وقتی که او ظرف کشت باکتری «استافیلوکوک» را در معرض هوا قرار داد متوجه کپکهایی شد که در برخی ازقسمتهای آن پوشیده شده و باکتری همان قسمتها هم از بین رفته برای همین او به این نتیجه رسید که این کپک پادزهر باکتری استافیلوک است. پادزهری که میتواند از بسیاری از بیماریهای مضر در انسان جلوگیری کند. او اسم این ماده را گذاشت «پنی سیلیوم نوتانیوم»، اما چون تا ۱۰ سال روشی برای به دست آوردن و پالایش آن پیدا نکرد از این دارو در دنیا بهره برداری نشد؛ اما بعد از جنگ جهانی دوم استفاده از این داروی شفابخش در جهان گسترش پیدا کرد و جایزه نوبل را برای فلمینگ به ارمغان آورد. شوکی که میتواند به قیمت
جان بیمار تمام شود، اما در تمام این سالها پنی سیلین کنار همه ویژگیهای خوبش در درمان سریع، یک خصوصیت منفی هم داشته چیزی که باعث شده در چند سال گذشته پزشکان کمتر از قبل به تجویز این دارو اقدام کنند. پنی سیلین جزو دسته آنتیبیوتیکها محسوب میشود برای همین عدهای از کارشناسان معتقدند از آنجایی که تقریبا تمامی آنتیبیوتیکهای تزریقی حساسیتزا هستند پنی سیلین هم از این قاعده مستثنی نیست؛ که از مهمترین آنها میشود به شوک آنافیلاکسی اشاره کرد. با اینکه حساسیت نسبت به پنیسیلین را یک در صدهزار نفر تخمین زده اند، ولی باز هم واکنش آلرژیک به آن انقدر خطرناک هست که در تجویز این دارو احتیاط کنند. پزشکی درباره این دارو گفته است: «بسیاری فکر میکنند با تست پیش از تزریق میشود به آلرژیک بودن آن برای بیمار پی برد، اما نکتهای که وجود دارد این است که روشهای تست این دارو هم یک روش منسوخ محسوب میشود، چون اگر کسی واقعا به پنی سیلین حساسیت داشته باشد ممکن است با همان مقدار کم در تست هم دچار عوارض شود.»
دیدگاه تان را بنویسید