شایع‌ترین موانع استفاده از خدمات سلامت روان در ایران

کد خبر: 803402

پیمایش ها نشان می‌دهد که حدود دو سوم افراد مبتلا، گر چه از اختلالات روانی رنج می‌برند، اما از مداخلات بهداشتی‌ـ درمانی بهره‌مند نمی‌شوند. عواملی مانند امید به بهبود خودبه‌خود اختلال، کم‌اهمیت تلقی کردن یا تحمل کردن آن شایع‌ترین موانع استفاده از خدمات موردنیاز بوده‌اند. عوامل دیگر مؤثر در این زمینه شامل مشکلات مربوط به پرداخت هزینه و مشکلات استفاده از بیمه، عدم دسترسی به درمان مناسب، نگرانی از انگ بیماری روانی یا انگ مصرف دارو‌های روان‌پزشکی بوده‌اند.

شایع‌ترین موانع استفاده از خدمات سلامت روان در ایران
روزنامه کیهان: «سلامت برای همه» عنوان جنبش سلامت همگانی است که توسط سازمان جهانی بهداشت (WHO) در اواخر قرن بیستم به وجود آمده است. در سال ۱۹۷۷، مجمع سازمان جهانی بهداشت به این نتیجه رسید که یکی از اهداف اجتماعی مهم دولت‌ها و سازمان جهانی بهداشت باید این باشد که تا سال ۲۰۰۰ همه مردم جهان از سطح سلامت قابل قبولی برخوردار باشند، به طوری که به آنان اجازه دهد تا زندگی اجتماعی و اقتصادی سازنده‌ای داشته باشند. از سال ۱۹۸۱، مجمع سازمان جهانی بهداشت به طور سالیانه یک استراتژی جهانی را در مورد سلامتی انتخاب و معرفی کرده است. جنبش «سلامت برای همگان» از دل این تحولات متولد شد.
طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، منظور از «سلامت برای همگان» این نیست که به تمام بیماری‌ها و معلولیت‌ها پایان داده خواهد شد یا این که پزشکان و پرستاران از همه مراقبت خواهند کرد. مفهوم «سلامت برای همگان» آن است که منابع و امکانات سلامتی بین گروه‌های مختلف جمعیتی به طور مساوی توزیع شود و مراقبت‌های بهداشتی ضروری برای همه قابل دسترس باشد.
این بدان معنی است که توجه به سلامت باید از خانه، از مدرسه و از محل کار شروع شود و مردم از روش‌های بهتر برای پیش‌گیری از بیماری‌ها استفاده کنند و بیماری‌ها و معلولیت‌ها، که وجودشان اجتناب‌ناپذیر است، کاهش یابند. در این صورت، مردم متوجه می‌شوند که بیماری بدنی اجتناب‌ناپذیر نیست و در صورت بروز بیماری هم خود و خانواده‌هایشان باید بتوانند زندگی سازنده‌ای داشته باشند. برخی از پیش‌رفت‌ها به سوی این اهداف صورت گرفته است، اما دسترسی به این اهداف در سطح جهانی کامل نبوده است. برای مثال، در بسیاری از کشورها، از جمله ایالات متحده، نمی‌توان گفت که «منابع برای سلامتی به طور مساوی توزیع شده‌اند و مراقبت‌های بهداشتی ضروری برای همه قابل دسترس است.»
سلامت با عدالت اجتماعی مرتبط است وجود نابرابری‌های عمده در وضعیت سلامت مردم، به ویژه بین کشور‌های توسعه‌یافته و در حال توسعه و نیز در بخش‌های مختلف یک کشور، از لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی غیرقابل‌قبول است. این موضوع نگرانی و مسأله عمده مشترک در نظام سلامت همه کشور‌ها است. ارتقا و حفظ سلامت مردم برای توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار ضروری است و به کیفیت زندگی بهتر و صلح جهانی کمک می‌کند.
اگرچه جنبش «سلامت برای همگان» نتوانسته است به اهداف بلندپروازانه خود دست بیابد، اما باعث افزایش دسترسی به خدمات بهداشت عمومی شده و زمینه سیاسی گسترده‌ای را برای سلامت به وجود آورده است. برای مثال، زیمبابوه، در طول دهه اول استقلال خود و با وجود اقتصاد ناپایدارش، سهم بودجه خود را برای سلامتی افزایش داد.
در نتیجه این اقدامات، مرگ و میر نوزادان به نصف کاهش یافت، میزان ایمن‌سازی کودکان سه برابر شد و اسهال دوران کودکی که یکی از مهم‌ترین علت‌های مرگ کودکان است، کاهش یافت. امروزه شکاف بین کشور‌های ثروتمند و فقیر، از نظر دسترسی همگانی به سلامت، باقی مانده است. در کشور‌های آفریقایی و کشور‌های جنگ‌زده‌ای مثل عراق و سوریه، مشکلات سلامت بسیار گسترش یافته است؛ و در کشور‌های ثروتمند نیز نابرابری درآمد و در نتیجه دسترسی به خدمات سلامت، افزایش یافته است.
اهمیت سلامت روان
«سلامت روان» یکی از مهم‌ترین جنبه‌های سلامت همگانی است که در قرن حاضر تأکید بر آن بیش‌تر شده است.
سلامت روان شامل سلامت هیجانی، روان‌شناختی و اجتماعی است که بر چگونگی تفکر، احساس و رفتار فرد تأثیر می‌گذارد. همچنین، سلامت روان بر نحوه مواجهه با استرس، ارتباط با دیگران و انتخاب‌هایمان نیز تأثیر می‌گذارد. سلامت روان در تمام مراحل از زندگی، از دوران کودکی و نوجوانی تا بزرگسالی، اهمیت دارد. مشکلات روانی که در طول زندگی تجربه می‌شوند، باعث تغییراتی در تفکر، خلق و خوی و رفتار فرد می‌شود و ممکن است در طول زمان مزمن شود. بنابراین، پیش‌گیری از بروز مشکلات و بیماری‌های روانی و سالم‌سازی محیط روانی‌ـ اجتماعی می‌تواند باعث شود تا افراد بتوانند سازگاری و رابطه بهتری با محیط خود داشته باشند. از آن‌جا که توجه هر جامعه به مسائل سلامت روانی رابطه مستقیمی با رشد و اعتلای اجتماعی آن جامعه دارد، از این رو ارائه خدمات سلامت روان از اهمیت بسیاری برخوردار است.
شعار امسال سازمان جهانی بهداشت «سلامت برای همه» است و بر نقش دسترسی داشتن آحاد مردم به خدمات سلامت روان تأکید ویژه باید داشت. نگاهی به وضعیت سلامت روان در ایران طبق گزارش پیمایش ملی سلامت روان که در سال ۸۹-۹۰ انجام شده است، در ۱۲ ماه قبل از بررسی، ۶/۲۳ درصد از افراد ۱۵ تا ۶۴ ساله کشور دچار یک یا چند اختلال روان‌پزشکی هستند. گروه‌هایی که بیش‌تر مبتلا به اختلالات روانی بوده اند شامل زنان، ساکنین مناطق شهری، افراد بی‌کار، افراد دارای تحصیلات کمتر و افراد دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایین بوده‌اند. این پیمایش نشان می‌دهد که حدود دو سوم افراد مبتلا، گر چه از اختلالات روانی رنج می‌برند، اما از مداخلات بهداشتی‌ـ درمانی بهره‌مند نمی‌شوند. این شاخص به نام «نیاز پاسخ داده نشده» (unmet need) معروف است. بیش از نیمی از افرادی که از این خدمات استفاده می‌کنند تنها از «حداقل درمانِ کافی» بهره‌مند می‌شوند. بنابر این، به طور کلی تنها ۲۰ درصد از کل بیماران «حداقل درمان کافی» را دریافت می‌کنند. بر اساس نتایج این پیمایش، خانواده یک بیمار دچار اختلال روانی، به طور میانگین، حدود ۷ میلیون ریال در سال ۱۳۸۹ برای هزینه‌های مستقیم بهداشتی‌ـ درمانی و غیربهداشتی‌ـ درمانی از جیب خود هزینه کرده است که حدود ۲۸ درصد درآمد سرانه خانوار‌ها را در همان سال تشکیل می‌دهد.
این پیمایش نشان داده است که عواملی مانند امید به بهبود خودبه‌خود اختلال، کم‌اهمیت تلقی کردن یا تحمل کردن آن شایع‌ترین موانع استفاده از خدمات موردنیاز بوده‌اند. عوامل دیگر مؤثر در این زمینه شامل مشکلات مربوط به پرداخت هزینه و مشکلات استفاده از بیمه، عدم دسترسی به درمان مناسب، نگرانی از انگ بیماری روانی یا انگ مصرف دارو‌های روان‌پزشکی بوده‌اند
با توجه به مطالبی که در پیمایش ملی سلامت روان در سال ۸۹-۹۰ بیان شده، برای رسیدن به سلامت روان همگانی اهداف زیر باید دنبال شود:
۱. تربیت و وجود تعداد کافی نیرو‌های باکیفیت و متخصص.
۲. توزیع جغرافیایی مناسب نیرو‌های متخصص در بخش‌های مختلف شهری و روستایی.
۳. دسترسی گروه‌های مختلف اجتماعی، به ویژه اقشار و گروه‌های کم‌درآمد و به حاشیه رانده‌شده از نظر اقتصادی و اجتماعی.
۴. فراهم کردن امکان پرداخت هزینه این خدمات، که معمولاً به سبب درآمد پایین طبقات آسیب‌دیده و هزینه درمان این اختلالات که در بسیاری موارد شکل مزمن و نیاز به درمان بلندمدت دارند و نیز کاهش عمل‌کرد شغلی و درآمد افراد دچار این اختلالات، غالباً مانعی در برابر دسترسی افراد به این خدمات است. پوشش بیمه‌ای کافی خدمات سلامت روان یکی از مهم‌ترین و ضروری‌ترین اقدامات لازم برای نزدیک شدن به هدف «سلامت روان برای همه» است.
۵. وجود انگ اجتماعی یا نگاه منفی جامعه به بیماران دچار اختلالات روانی باعث می‌شود اغلب افراد اختلال خود را انکار کنند یا به دنبال درمان نباشند تا از برچسب بیماری روانی دوری کنند. فائق آمدن به این مانع بزرگ مستلزم فعالیت‌های فرهنگی مختلف و مشارکت بخش‌های اجتماعی گوناگون است و تنها مختص متخصصان سلامت روان نیست.
۶. ارتقای سطح سواد سلامت روان و آگاهی عمومی جامعه نسبت به سلامت روان و اختلالات مرتبط با آن نیز یکی از اقدامات پراهمیت در این زمینه است که مستلزم برنامه‌ها و فعالیت‌های آموزشی، فرهنگی و اجتماعی است.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت