سرویس اجتماعی فردا: سفر درمانی آیت الله هاشمی شاهرودی به آلمان حاشیههای زیادی را به همراه داشت تا آنجا که دفتر ایشان ناچار به ارائه توضیحاتی شد و در نهایت مشخص شد که درمان ایشان در داخل کشور با خطای پزشکی همراه بوده است. چند روز پیش نیز خبر ناراحت کننده سکته مغزی دکتر روستا آزاد رئیس سابق دانشگاه صنعتی شریف منتشر شد. توضیحات تکمیلی این خبر نیز نشان میدهد که اگر خطای پزشکی نبود، امروز نیمی از بدن این دانشمند کشور فلج نبود و دانشجویان و مراکز علمی کشور امکان بهره مندی از چنین چهرهای را داشتند. پیشتر نیز خبرهای متعددی از خطای پزشکی درباره هنرمندان منتشر شده بود. پر واضح است که وقتی خطای پزشکی در سطح رئیس مجمع تشخیص مصلحت و رئیس سابق دانشگاه شریف رخ میدهد، مردم معمولی چه روزگاری در نظام سلامت دارند... لیکن به دلیل خلا در نظامات حمایت از حقوق بیمار صدای مردم به جایی نمیرسد. اینک که مقامات ارشد نیز دچار چنین مشکلی شدند شایسته است که از مسئولیت و جایگاه خود برای مقابله با ریشههای این مشکل اقدام نمایند. قبلترها دانشجویان، متخصصان و سیاست پژوهان درباره ریشههای چنین پدیدههایی سخن گفته
اند. یکی بودن ناظر، سیاستگذار و مجری در نظام سلامت یکی از مهمترین ریشههای این مشکل است. وقتی مدیران نظام سلامت همگی در بخش خصوصی مشغول هستند و خودشان صاحب بیمارستان خصوصی هستند بدیهی است که هیچگاه نباید سراغ کیفیت در بخش دولتی را گرفت. وقتی مدیران نظام سلامت اعضای نظام پزشکی هستند و وقتی نظام صنفی پزشکی را اشتباها نهادی حاکمیتی تلقی میکنیم و اختیارات حاکمیتی را به آن میدهیم روشن و بدیهی است که صنف پزشکان بر نظام سلامت غلبه میکنند و کسی حریف آنها نمیشود. وقتی داوری و قضاوت و نظارت بر پزشکان را به خودشان میسپاریم نباید انتظار داشته باشیم با خطاهای پزشکی برخورد جدی شود، برعکس میبینیم که رضایت نامهای اجباری را بر بیماران تحمیل میکنند تا از مسئولیت خطای پزشکی فرار نمایند و هیچ نهاد و صنفی هم برای حمایت از حقوق بیمار وجود ندارد. وقتی مدیران نظام سلامت، پزشک هستند و همزمان از پزشکی کسب منفعت میکنند بدیهی است که هیچگاه پیشگیری بر درمان غلبه نمیکند. وقتی همه نظام سلامت در اختیار پزشکان باشد روشن و بدیهی است هزینههای چند هزار میلیاری را به نام طرح تحول سلامت از جیب مردم به جیب پزشکان منتقل میکنیم
بدون آنکه تحول پایدار و ریشهای شکل بگیرد. نبود شفافیت و خلا پرونده الکترونیک سلامت از یک سو و ضعف در بیمهها از دیگر ریشههای چنین مشکلی است. اگر بیمه نقش خریدار آگاه را در نظام سلامت ایفا میکرد و با تخصص خود و در راستای منافع خود مانع از تحمیل هزینههای اضافی بر بیمار و بیمه میشد حتما مشکلات نظام سلامت کمتر بود و اگر پرونده الکترونیک وجود داشت میشد رفتار پزشکان را دقیقتر ارزیابی کرد. جناب آقای هاشمی شاهرودی؛ سیاستهای کلی نظام سلامت که مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام است بر اصلاحات عمیقی در نظام سلامت تاکید کرده است که نظارت بر آنها امروز بر عهده شماست. نظام سلامت چهار اصلاح عمیق و جدی نیاز دارد. یک: جدایی ناظر و سیاستگذار و مجری. اگر کسی در مقام سیاستگذاری نظام سلامت است نباید خودش منفعتی از فعالیت در نظام سلامت کسب کند و نباید صاحب #بیمارستان خصوصی باشد و حتی کسب در آمد در بخش دولتی هم محل تامل است دو: تقویت جدی بیمهها به عنوان ناظر مالی بر فعالیت پزشکان. باید رابطه مالی بیمار و پزشک قطع شود و همه هزینههای نظام سلامت از مسیر بیمه به پزشکان پرداخت شود تا بیمه به
نیابت از بیمار بر رفتار پزشک نظارت کند ... سه: ایجاد پرونده الکترونیک سلامت برای ایرانیان و ثبت همه روندهای پزشکی آنها در آن چهار: ایجاد نهادها و نظاماتی برای حمایت از حقوق بیمار این موارد در بندهای دو، پنج، هفت و نه سیاستهای کلی سلامت تاکید شده است و اینک انتظار است شما بر اجرای آنها به طور جدی نظارت فرمایید تا تجربه تلخ شما در لمس آثار منفی خطای پزشکی را سایر آحاد ملت تجربه نکنند.
منبع: کانال تلگرامی خودجوش
دیدگاه تان را بنویسید