خبرگزاری میزان: قصور واژه آشنا به گوش از مرز لغات گذشت و به مرحله عمل رسیده است و اتفاقهای ناگوار و فراموشنشدنی را در روزگار امروز ما رقم میزند. کم نبوده موارد قصور پزشکی که به راحتی آب خوردن در لفافه پنهان شده است و در معدود مواردی شاید تیتر اخبار این روزهای ما شده باشد. روز هشتم خرداد ماه سال 96 خبری مبنی بر فوت ناگهانی استاد اکبر اکرامی سرمربی اسبق تیم ملی کاتای کشور منتشر شد و زبان را به ناگفته های پشت پرده باز کرد. در پی رسانهای شدن این خبر، حرف به قصور پزشکی و کوتاهی در کمکرسانی به یک استاد نه، به یک انسان رسید. سهل انگاریهایی که کمو بیش اتفاق میافتد و توان زندگی را از خانوادههای داغدار سلب میکند. ماجرا از یک اتفاق ساده شروع شد. سبحان اکرامی فرزند او در گفت و گو با خبرنگار میزان اینگونه موضوع را شرح می دهد: 13 روز قبل،حال پدر بد میشود و بنا به شرایط با اورژانس تهران تماس گرفته شد. تیم اورژانس با تأخیر رسید، با توضیحات خواهرم مبنی بر مشکل قلبی پدر به تیم پزشکی اعزام شده، عکسالعملی در قبال توضیحات نشان داده نشد و در کمال بیتخصصی از رشته پزشکی بدون هیچ سؤالی از علائم و سوابق بیماری تشخیص
به افت فشار خون داده میشود. تا مدت 35 دقیقه بیمار به حال خود رها شد و با توجه به احراز علائم سکته در استاد، اصرارهای خواهرم بر تشخیص اشتباه و معاینه مجدد راهی به جایی نبرد و در نهایت پدر را به قصد بیمارستان سوار بر آمبولانس کردند. اینبار تمام التماسها برای انتقال پدر به بیمارستان تهران که یک کوچه پایینتر از خانه بود، ادامه داشت و تیم اورژانس با بیتوجهی از انتقال او به بیمارستان تهران یا بیمارستانهای خصوصی دیگر مخالفت کردند و در کمال بیتوجهی به تقاضای خانواده او را راهی بیمارستان فیروزگر کردند. علاوه بر بیتخصصی تکنسین اورژانس، بیاحترامی، رفتارهای زننده، بیان الفاظ زشت و تمسخرآمیز به دختر استاد غیرقابل باور بود. فرزند متوفی افزود: با تمام این تفاسیر تنها تجویز آنها به حال بد پدر یک سرم بیش نبود. وی به بیمارستان منتقل شد. کادر درمانی بیمارستان فیروزگر بدون توجه به حال اورژانسی بیمار او را با یک سرم به حال خود رها کردند و با تمام اصرارهای خانواده او در شرایط احراز علائم سکته قلبی باز تشخیص پرستاران بر فشار پایین داده شد. مدت 10 دقیقه بیمار در اورژانس رها شد تا اینکه بدن کامل کبود شده و علائم حیاتی
از بین رفتند. با اصرار خانواده بالاخره پزشک مجاب شد تا بیمار را معاینه کند این در حالی بود که وقت از دست رفته بود و انجام CPR و عملیات احیا بینتیجه ماند. بعد از فوت اکبر اکرامی با اصرار دکتر معتمد پزشکی قانونی بیمارستان فیروزگر خانواده مجاب به پیگیری بیشتر میشوند تا این قصور پزشکی در حق فرد دیگری صورت نگیرد. این گزارشگر رادیو تاکید کرد: در پیگیریهای انجام شده مطلع شدیم که گزارش اورژانس به نحوی نوشته شده بود که گویی استاد در خانه فوت شده و بدن بیجان او به بیمارستان منتقل شده است. با ارجاع بیمارستان به کلانتری شکایتی مبنی بر قصور پزشکی و اخلاق غیرحرفهای تکنسین اورژانس و عدم پیگیری حال بیمار توسط پزشکان بیمارستان فیروزگر تنظیم شد. خانواده مرحوم اکبر اکرامی ، استاد فن و اخلاق و رئیس سبک شیتوریو در کاراته جسد بیجان استاد را برای احراز علت دقیق مرگ راهی پزشک قانونی کرده تا از علت علمی و دقیق فوت وی مطلع شوند و اقدامات قانونی از سر گرفته شود. با همه این تفاسیر کوتاهی در کمک به بیمار و بیتفاوتی به جان او منجر به مرگ اکبر اکرامی شد و جامعه ورزشی و هنری را بار دگر عزادار کرد. با توجه به پیشرفتهای پزشکی و
وجود تجهیزات مدرن و امکانات جدید در بیمارستانها کمکاری کادر درمانی بیماران را به دام مرگ میاندازد و وجدان کادر پزشکی را زیر سؤال میبرد. این درحالی است که متأسفانه این اتفاق در کشور ما رواج یافته است و به دلیل عدم پیگیری های قانونی خانوادههای داغدار در شرایط روحی نامناسب روند بیمسئولیتی نسبت به جان بیماران ادامه دارد و به حال خود رها شده است. اعزام افراد غیرمتخصص، بیتعهد و بیاطلاع نسبت به علم پزشکی به همراه آمبولانس به بالین بیماران بدحال، تشخیص اشتباه و اتلاف وقت حیاتی، بازی با روان خانوادههای نگران بیمار و در آخر عدم پیگیری و تشخیص نادرست پزشکان آماده به خدمت در بیمارستانهای مورد پذیرش اورژانس تهران، همگی ناشی از عدم نظارت های به موقع و دائمی سازمان نظام پزشکی است که بهراحتی از جان مردم برای آموزش نکات اولیه پزشکی به کادر فعال بیمارستانها مایه میگذارند و نقش شورای انتظامی سازمان نظام پزشکی را به زیر سؤال میبرد و در آخر ابهام در جواب این سؤال که چه اعتمادی به کادر درمانی بیمارستانهای مورد پذیرش اورژانسها و اعزام تکنسین آمبولانسها وجود دارد؟
دیدگاه تان را بنویسید