مسائلی فراتر از خطای پزشکی!/ رواج زیرمیزی برای دریافت نوبت ویزیت/ وقتی که یک پزشک برای معاینه بیمار وقت نمی‌گذارد

کد خبر: 636725

نارضایتی از برخورد پزشکان یا بی‌اعتنایی آنها به بیمار، از مسائلی‌ست که اکثر بیماران آن را تجربه کرده‌اند و خیلی‌ها برای آن‌که روند درمان‌شان تکمیل شود، ناملایمتی‌ها و برخوردهای ناصواب را تاب می‌آورند.

مسائلی فراتر از خطای پزشکی!/ رواج زیرمیزی برای دریافت نوبت ویزیت/ وقتی که یک پزشک برای معاینه بیمار وقت نمی‌گذارد
پزشک
سرویس اجتماعی فردا؛ عماد صادقی نسب: نارضایتی از برخورد پزشکان یا بی‌اعتنایی آنها به بیمار، از مسائلی‌ست که اکثر بیماران آن را تجربه کرده‌اند و خیلی‌ها برای آن‌که روند درمان‌شان تکمیل شود، ناملایمتی‌ها و برخوردهای ناصواب را تاب می‌آورند. از تبعیض میان بیمار بیمه‌ای و بیمار آزاد و تخلفات منشی‌ها تا عدم اختصاص زمان کافی برای معاینه بیمار و البته مهم‌تر از همه خطای پزشکی - که این روزها به امری عادی تبدیل شده - همه و همه نمایانگر نواقص نظام درمانی کشور هستند؛ نواقصی که مردم و مسئولان از آن باخبرند، ولی برای حل همیشگی آنها قدمی برداشته نمی‌شود.
سرشان شلوغ است!
مشکلات بیماران با پزشکانی که به واسطه تبحر در درمان یا حتی معروفیت‌های از روی اقبال و شانس، روزی صدها بیمار را ویزیت می‌کنند، به مراتب بیشتر از دیگر پزشکان است. مطب این دست پزشکان پرمشغله، پر است از بیماران و خانواده‌های آنها که نگران از احتمال پیشرفت بیماری، یا به نقطه‌ای خیره شده‌اند یا در حال لحظه‌شماری‌اند تا منشی پزشک، آنها را برای ورود به اتاق دکتر فرابخواند و پزشک، راه حلی پیش پای‌شان بگذارد. اما مشکل زمانی آغاز می‌شود که عایدی این همه معطلی و سپری کردن ظهر تا شام در مطب پزشک، دو سه دقیقه نشستن در مقابل پزشکی‌ست که یک چشم‌اش به بیمار و یک چشم‌اش به گوشی موبایل‌اش است. پزشکانی که آن‌قدر مشغله تجاری و اداری دارند که اصلا یادشان می‌رود بیماری در مقابل‌شان نشسته. خودکار را برمی‌دارند، از بیمار شرح‌حالی دو سه خطی را جویا می‌شوند و بعد نسخه را می‌نویسند. همه این کارها، چند دقیقه بیشتر وقت نمی‌برد و بیماران - عمدتا - ناراضی از وضع موجود و بی‌توجهی پزشک به وضعیت آنها، از مطب خارج شده، یا به پزشک دیگری مراجعه می‌کنند یا به همان نسخه‌ نیم‌بند پزشک امید می‌بندند.
خانم احمدی، یکی از میلیون‌ها ناراضی از وضعیت درمان در کشور، تجربه‌اش از بی‌توجهی پزشک به بیماران را بازگو می‌کند: «دو سال قبل چشم درد شدیدی داشتم. تمام سفیدی چشم‌ام قرمز شده و درد تا پیشانی‌ام پیش رفته بود. نزد پزشکی معروف در یکی از کلینیک‌های چشم پزشکی تهران رفتم. هزینه ویزیت را پرداختم. پزشک باید ساعت ۴ می‌آمد، اما ساعت ۵ به کلینیک رسید و تاب و تحمل بیماران به سر آمده بود. بعد از یکی دو ساعت انتظار وارد مطب شدم. تمام زمانی که پزشک برای معاینه من صرف کرد، ۵ دقیقه هم نشد. نیمی از آن زمان را هم به چک کردن پیام‌های درون گوشی‌اش گذشت.» بنا بر اعلام وزارت بهداشت، زمان استاندارد برای معاینه بیمار توسط پزشک متخصص و پزشک فوق‌تخصص باید به ترتیب ۲۰ و ۲۵ دقیقه باشد؛ زمانی که تنها روی کاغذ و در حد بخشنامه باقی‌مانده و کمتر پزشکی به آن توجه می‌کند. حتی این زمان گاهی به صفر می‌رسد و بیمارانی که نتیجه آزمایش یا ام.آر.آی را می‌آورند تا نسخه‌ای مطابق با آن تحویل بگیرند، اجازه ورود به اتاق پزشک را نمی‌یابند و منشی موظف است که نتیجه را به درون اتاق پزشک برده و نسخه نوشته شده را به بیمار تحویل دهد! در واقع پزشک به صورت توامان یکی را معاینه می‌کند و برای فردی که بیرون اتاق ایستاده نسخه می‌نویسد!

خانم احمدی در مورد عدم شکایت در مورد رفتار این پزشک نیز می‌گوید: «اگر بنا باشد شکایت کنیم که هر روز باید به این سو و آن سو برویم و گله کنیم. نهایتا هم کسی که متضرر می‌شود بیمار است، چون پزشک بالاخره بی‌اعتنایی به بیمار را به یک نحوی توجیه خواهد کرد!» پزشکان تاجر یا تاجران پزشک! بی‌توجهی به بیمار از مشغله فکری پزشک نشأت می‌گیرد؛ مشغله‌ای که ریشه در بیرون از مطب دارد و در پس آن انبوهی از کارهای تجاری و بازرگانی پنهان شده‌اند. بیماران بسیاری وجود دارند که به جای معاینه‌شدن، شاهد کسب و کار و تجارت پزشکان‌ بوده‌اند و در پایان معاینه نیز، یک عمل جراحی یا دست کم چیزی شبیه آندوسکوپی برای‌شان تجویز شده. مژگان مقصودی، بیماری که مدت‌ها با ناراحتی گوارشی دست و پنجه نرم می‌کرده، ماجرای خود را شرح می‌دهد: «معده درد شدیدی داشتم. به یکی از بیمارستان‌های خصوصی در مرکز تهران رفتم. پزشک به جای معاینه من، مدام در حال صحبت با موبایل بود و از دلار و ساختمان نوسازش در خیابان شریعتی می‌گفت. آن‌قدر راحت در حال تجارت تلفنی بود که انگار نه انگار درد شدید دارد من را از پا درمی‌آورد. تحمل‌ام تمام شده بود. بعد از پایان تماس گوشی را روی میز گذاشت. خوشحال شدم که قرار است معاینه‌ام کند. اما گفت چون درد مشکوک است، ابتدا باید آندوسکوپی شوم! از پزشک پرسیدم که آیا می‌توانم از بیمه‌ام استفاده کنم که جواب منفی داد و گفت ۲۰۰ هزار تومان هزینه آندوسکوپی است و تا زمانی که نتیجه آن مشخص نشود، نمی‌تواند کاری برای‌ام بکند!» یا در نمونه‌ای دیگر، آقای صالحی، بیمار تحت نظر یکی از پزشکان قلب و عروق تهران می‌گوید: «هر بار که به سراغ این پزشک می‌روم، باید چند دقیقه‌ای صبر کنم تا دست از موبایل کشیده و به من توجه کند. بعد هم که معاینه را شروع می‌کند یک تست ورزشی و اکو و نوار قلب را برایم به ارمغان می‌آورد!» اگرچه هیچ‌کس نقدی بر فعالیت‌های جانبی پزشکان ندارد، اما مادامی که این فعالیت‌ها بر تصمیمات پزشک و روند درمان بیمار تاثیر بگذارند، انتقاد از این موضوع به حق و شایسته خواهد بود. زیر میز منشی‌ها! شلوغی مطب و نوبت‌هایی که از چند ماه قبل تعیین شده‌اند، باب خیلی از تخلفات را باز می‌کند. بیماران ناچار و درمانده به سراغ همان پزشک‌های مشهور می‌روند و با خیل عظیم بیماران در صف مواجه می‌شوند، از منشی نوبت می‌خواهند و منشی هم سررسید را آن‌قدر ورق می‌زند تا به سه ماه بعد برسد. بعد هم خودکار را روی یک جای خالی می‌گذارد و می‌گوید ۲۱ خرداد، بیمار با تعجب می‌پرسد: «۹۶؟»، منشی هم بلادرنگ پاسخ می‌دهد: «بله، وقت دکتر تا اون موقع پُره!» همین جمله کافی‌ست تا کورسوی امید بیمار برای درمان، از بین برود. در این شرایط و تا همین چند سال قبل، بیمار با شنیدن این جمله یا به خواهش و التماس می‌افتاد و از وضعیت اورژانسی خود می‌گفت تا اذن حضور در مطب به صورت «بین مریض» را بگیرد، یا همان وقت ویزیت سه ماه بعد را می‌پذیرفت و بی‌چون و چرا از مطب خارج می‌شد. اما امروز با پدیده‌ای جدید در نوبت‌دهی پزشکان مشهور مواجه شده‌ایم. پدیده‌ای که از نظر شرعی و عرفی و قانونی خلاف است و ریشه آن تنها با عدم تمکین بیماران و همکارای پزشکان خشک خواهد شد. خانم میرزا احمدی، جزو اولین بیمارانی‌ست که این پدیده را مشاهده کرده؛ او در تشریح این موضوع می‌گوید: «به واسطه بیماری دیابت تحت نظر یکی از پزشکان غدد هستم. پزشکی حاذق که هزاران نفر نزد او پرونده پزشکی دارند. اولین چهارشنبه هر ماه نوبت ویزیت می‌دهد و هر بیمار هم بنا به میزان استفاده از انسولین و دارو باید هر یکی دو ماه به این پزشک مراجعه کند و ناچار است که وقت ویزیت بگیرد. تا اینجای کار عادی به نظر می‌رسد، اما مشکل زمانی به وجود می‌آید که نوبت‌ها برای اواخر ماه داده می‌شوند، در حالی که نوبت‌های اول ماه خالی است. بار اول تصور کردم که این نوبت‌ها برای بیماران اورژانسی است، اما در دفعات بعدی شاهد آن بودم که منشی پزشک پول می‌گرفت و نوبت‌های نزدیک‌تر را به بیماران می‌داد! این وضعیت تا جایی ادامه یافته که حالا هر کسی پول بدهد می‌تواند همان روز و تنها چند دقیقه بعد از حضور در مطب ویزیت شود و ما که نوبت قبلی داریم و چند ساعت معطل مانده‌ایم، تنها باید ناظره‌گر رشوه‌خواری و رشوه‌دادن آنها باشیم!» البته شایان ذکر است که این مسئله نه فقط در یک مطب که در مطب‌های دیگر سطح شهر هم مشاهده می‌شود و بیماران - چنان که پیش‌تر هم ذکر شد- برای آن‌که روند درمان‌شان ناقص نماند و انتظارشان بی‌ثمر بماند، سکوت را به اعتراض ترجیح می‌دهند. حالا به سبب کاستی‌های نظارتی در نظام درمان، عادت زیرمیزی از برخی پزشکان به برخی منشی‌ها هم سرایت کرده و به حق باید از آینده این رویه بیم‌ناک بود. تبعیض میان بیمه و غیربیمه! اما یکی دیگر از مشکلات نظام درمانی کشور، تبعیضی است که برخی پزشکان میان افراد تحت پوشش بیمه و آنهایی که پوشش بیمه‌ای ندارند، قائل می‌شوند. جابه‌جا کردن نوبت، توجه بیشتر در هنگام معاینه و درمان و ... تنها گوشه‌ای از این تبعیضات است. علیرضا فرقانی که تحت پوشش بیمه بانک صادرات است، در این باره می‌گوید: «چند وقت قبل به دندانپزشک طرف قرارداد مراجعه کردم. پزشک احتمالا برای کاهش هزینه‌ها تنها بخشی از دندان‌ام را سِر کرد و تا پایان ترمیم آن، درد کشیدم.» او ادامه می‌دهد: «مدتی بعد با یکی از دوستان‌ام به همان پزشک مراجعه کردیم. دوست‌ام بیمه نبود و هزینه ترمیم دندان را به صورت آزاد پرداخت کرد. ناباورانه شاهد آن بودم که پزشک چند آمپول بی‌حسی به او تزریق کرد تا درد نداشته باشد؛ به علاوه این‌که قبل از تزریق آمپول‌ها، به قسمت مورد نظر اسپری بی‌حسی می‌زد تا مبادا بیمار دردی حس کند!» یا در مواردی نیز مشاهده می‌شود که با وجود معافیت بیماران تحت پوشش بیمه از پرداخت حق ویزیت، به واسطه آن‌که بیمه احتمالا حق ویزیت کمتری را به پزشک پرداخت می‌کند؛ پزشک به دریافت این مابه‌التفاوت از خود بیمار اقدام می‌ورزد. نقش مسئولان در حل معضلات درمان نظام درمان هر کشور، متضمن سلامتی و بهداشت مردم آن کشور است و هر گونه نقص و کاستی در آن، تبعات گسترده‌ای در جامعه‌ خواهد داشت. رواج هر کدام از خطاها و عادی شدن تخلفات در نگاه مردم و مسئولان، جدا از آن‌که بدنامی جامعه پزشکی - که اغلب آنها با جان و دل به درمان مردم می‌پردازند - را موجب می‌شود، می‌تواند میزان اعتماد عمومی را از سطح کنونی، پایین‌تر آورده و بهداشت و درمان کشور را تا حد چشمگیری متزلزل کند. در نتیجه شایسته‌ است که مسئولان، گاهی هم که شده به ارزیابی نظرات مردم پرداخته و مطالعات میدانی در حوزه بهداشت و درمان را سرلوحه کار خود قرار دهند تا با بررسی نواقص، در جهت رفع آنها و تعالی خدمات درمانی در کشور گام بردارند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت