مادرانی که در سونوگرافی وسواس به خرج می‌دهند

کد خبر: 621788

زمانی که پزشک آزمایشی برای بیمار تجویز می‌کند، ممکن است آن آزمایش مورد تایید پزشک دیگر واقع نشود و آن را بی مورد بپندارد.

روزنامه آرمان: ایرج خسرونیا* : زمانی که پزشک آزمایشی برای بیمار تجویز می‌کند، ممکن است آن آزمایش مورد تایید پزشک دیگر واقع نشود و آن را بی مورد بپندارد. باید توجه داشت زمانی که یک پزشک آزمایشی تجویز می‌کند، به این دلیل است که بیماری خاصی مورد نظر اوست و می‌خواهد با انجام آزمایشات به تشخیص و فکری که در مورد بیماری دارد، برسد؛ ممکن است این تشخیص از نظر پزشک دیگر مورد تایید نباشد و به آن آزمایش، بی مورد گفته شود. البته برخی آزمایش‌ها نیز براساس خواست بیمار انجام می‌شود یا به این دلیل که پزشک در پی یافتن گروه خونی بیمار است که ربطی هم به خود بیماری ندارد. بنابراین انجام آزمایش برای بیمار هیچ‌گونه زیانی ندارد. این روزها آزمایش سونوگرافی که مادران باردار انجام‌ می‌دهند، یکی از رایج‌ترین آزمایش‌هاست. این آزمایش شکل و شمایل جنین را از همان ماه‌های اول نشان می‌دهد و مادران با ذوق فهمیدن جنس فرزندشان، اقدام به این کار می‌کنند. این آزمایش وضع سلامت جنین را نیز به والدین نشان می‌دهد و مادران می‌توانند از این راه، به حرکت‌ها و رشد فرزندشان پی ببرند. مادران باردار در مورد انجام این آزمایش دچار نوعی وسواس شده و می‌خواهند مدام آن را تکرار کنند، در صورتی که این آزمایش نباید براساس خواست مادران باشد و پزشک در مورد درخواست آزمایش سونوگرافی تصمیم بگیرد. البته این آزمایش ضرر خاصی به مادر و جنین نمی‌رساند، اما انجام بیش از حد آن هم توصیه نمی‌شود.

ریشه آزمایشات بی‌مورد

مشکل ما این است که اکثر بیماران به طور مستقیم به پزشک متخصص مراجعه می‌کنند، در صورتی که در تمام دنیا، یک بیمار باید به پزشک خانوادگی خود مراجعه کند و اگر او لازم دید و تشخیص داد، پزشک متخصص را معرفی کند. متاسفانه در کشور ما، در برخی مواقع بیمار بی‌دلیل به پزشک فوق تخصص مراجعه می‌کند، در حالی که یک پزشک عمومی نیز می‌تواند همان کار را انجام دهد. از طرفی پزشک فوق تخصص نیز برای اینکه بیماران بیشتری را ویزیت کند، از آزمایش‌های مختلفی استفاده می‌کند که باعث افزایش هزینه‌های بیمار می‌شود.

چه باید کرد؟

اگر پزشک خانواده و طرح ارجاع داشته باشیم، هم به نفع پزشک و بیمار است و هم به نفع مملکت، چون ما در کشور، پزشک فوق تخصص برای انجام کارهای پژوهشی و تحقیقات تربیت می‌کنیم نه برای درمان؛ کارهای درمان مثل درمان سرماخوردگی به هیچ وجه در شان یک پزشک فوق تخصص نیست. بنابراین دست این پزشکان باید برای انجام کارهای تحقیقاتی خالی باشد. اگر پزشک خانواده ما از نظر علمی خوب تربیت شده و آموزش دیده باشد، بسیاری از کارها را به درستی انجام خواهد داد.

وضعیت طرح «پزشک خانواده» در ایران

آنچه ما از طرح پزشک خانواده در کشور داریم، بسیار ناقص و ناکافی است و پزشکانی که در روستاها فعالیت دارند، در صورت نیاز به بیمارستان ارجاع می‌دهند و ارجاع به پزشک دیگر انجام نمی‌شود. در استان‌هایی مثل شیراز و مازندران، این طرح به صورت پایلوت در حال انجام است و مردم از آن راضی هستند. از نظر بودجه نیز هزینه‌های وزارتخانه کم شده است، اما دستمزد این پزشکان پرداخت نمی‌شود. اگر فرصت کافی برای معاینه بیمار وجود داشته باشد و معاینه دقیقی از بیمار صورت پذیرد، کمتر به آزمایشگاه احتیاج پیدا می‌شود، اما در مواقعی وقت کافی برای معاینه بیمار وجود ندارد و گاهی اوقات تعداد مراجعان به همکاران ما به قدری زیاد می‌شود که فرصت معاینه از آنها گرفته می‌شود، در چنین شرایطی از آزمایشگاه و پاراکلینیک برای تشخیص بیماری استفاده می‌شود. طرح پزشک خانواده برای این است که تعداد بیماران پزشکان فوق تخصص کمتر شود، به این معنا که فرصت معاینه بیمار را داشته باشند. بررسی‌ها نشان می‌دهد، آزمایشاتی که از سوی متخصصان و فوق تخصص‌ها تجویز می‌شود، از پزشکان عمومی ما بیشتر است.

جلوگیری از برخی آزمایشات با معاینه دقیق

انجام آزمایش ضرری برای بیمار ندارد و به تشخیص بیماری کمک می‌کند، اما گاهی اوقات می‌توان با انجام یک معاینه دقیق، کار تشخیص را به درستی انجام داد و نیازی به آزمایش نیست. در کشور ما پزشکی که روزانه ۵۰ بیمار را ویزیت می‌کند، فرصت ندارد بیماران را به صورت دقیق معاینه کند. اگر قرار باشد معاینه یک بیمار به درستی و دقت انجام شود، این موضوع حدود ۴۵ دقیقه زمان می‌برد، اما پزشکی که چهار ساعت در روز در مطب حضور دارد باید در نهایت ۶ نفر را ویزیت کند، در صورتی که این پزشک ۵۰ نفر را مورد معاینه قرار می‌دهد. البته خود بیماران هم کمی مقصر هستند و تحت تاثیر رادیو و تلویزیون، به سمت یک پزشک خاص هجوم می‌برند. برای مثال پزشکی که در یک برنامه تلویزیونی حاضر می‌شود، روز بعد ۵۰ نفر به بیماران او اضافه می‌شوند. این مساله، فرهنگ غلط بیماران ماست. در صورتی که این پزشک فرصت کافی برای معاینه بیماران خود را ندارد، هجوم بیماران جدید نیز افزوده می‌شود و در نهایت باعث افزایش آزمایش‌های بی مورد می‌شود.

لزوم فرهنگسازی در زمینه سلامت

فرهنگ ما در زمینه سلامت غلط است؛ فرهنگ ویزیت بیمار و مراجعه به پزشک از سوی بیماران. برخی بیماران به طور کلی تابلوی پزشک را نیز نمی‌خوانند و بدون علم به تخصص آن پزشک، به او مراجعه می‌کنند؛ ممکن است در چنین شرایطی برای اختلالات گوارشی خود به دکتر پوست مراجعه کنند. باید در این زمینه فرهنگسازی صورت بگیرد تا یک بیمار، در ابتدا به پزشک عمومی مراجعه کند و آن پزشک خانواده بیمار را راهنمایی کند، اما باید توجه داشت آن بیماری که خودش دست به انتخاب پزشک می‌زند، قطعا اشتباه خواهد کرد. رسانه‌های ما مثل مطبوعات، رادیو و تلویزیون و همچنین انجمن‌های پزشکی، نظام پزشکی، وزارت بهداشت و... با اقداماتی مثل ساخت فیلم و اجرای نمایشنامه و... می‌توانند اقدام به این فرهنگسازی کنند. هرکس می‌تواند از اطرافیان خود سوال کند که چقدر بودجه برای ویزیت آنها توسط پزشک در نظر گرفته می‌شود؟ هیچ بودجه ای را صرف این کار نمی‌کنیم تا اینکه با بیماری سختی مواجه شویم؛ آن هم زمانی که کار از کار گذشته است. بسیاری از بیماری‌های موجود در ایران که کشنده هستند، در اروپا و آمریکا کشنده نیستند. مردم ما به دلیل مراجعه دیرهنگام به پزشک یا مراجعه به پزشکان نامناسب، به درستی راهنمایی نمی‌شوند و این موجب شده تعداد مرگ و میر در کشور ما، خیلی بالاتر از مرگ و میر در آمریکا و اروپا شود. پیشگیری بیماری را کاهش می‌دهد؛ آن هزینه‌ای که صرف پیشگیری می‌شود، پس انداز ماست، به این معنا که اگر دولت بودجه‌ای را در زمینه پیشگیری در نظر بگیرد، آن بودجه هزینه نیست، بلکه پس انداز فردای ماست و با پیشگیری می‌توان از انجام آزمایشات بی‌مورد نیز جلوگیری کرد.

*رئیس انجمن متخصصان داخلی ایران

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت