چگونگی برخورد با اختلالات روانی کودکان
یکی از شگفتیهای خلقت تفاوت افراد با یکدیگر است. برخی افراد در مقایسه با توده جامعه از تفاوتهایی برخودار هستند که در برخی مواقع این تفاوتها نیازمند توجه و رسیدگی است.
روزنامه آرمان؛بهروز بیرشک* :یکی از شگفتیهای خلقت تفاوت افراد با یکدیگر است. برخی افراد در مقایسه با توده جامعه از تفاوتهایی برخودار هستند که در برخی مواقع این تفاوتها نیازمند توجه و رسیدگی است. در این زمینه مساله هنجار یا نابهنجار بودن مطرح است و اینکه چه افرادی با چه خصوصیاتی از ویژگیهایی طبیعی برخودار هستند. در ضمن تقسیم بندیها و تعاریف موجود نیز به فرهنگ افراد هر سرزمین مربوط میشود. چون این امر میتواند در یک جامعه به عنوان یک هنجار طبیعی مطرح شود، اما در جامعه دیگر چندان مورد توجه نباشد. از سوی دیگر باید گفت که افراد به چه میزان از خصوصیات جامعه خود برخوردار هستند و به چه میزان میتوانند این امر را پذیرفته یا جزئی از خصوصیات را کسب کنند. اگر برخی از این خصوصیات مورد پسند افراد نیست، نمیتوان آن را دلیل موجهی برای بروز نابهنجاری دانست، چراکه مولفههای دیگری نیز در این زمینه مطرح است. اگر رفتار، اخلاق، خصوصیات موجود در افراد و... با فرهنگ جامعه و مسائل متداول چندان هماهنگ نباشد به نسبت این گونه افراد چندان مورد پذیرش از سوی جامعه نیستند. در این شرایط افراد نادیده گرفته میشوند و حتی در برخی مواقع به آنها برچسبها زده میشود. اغلب این افراد ارتباطات اجتماعی و معاشرتهای محدود داشته و در آمال خود سیر میکنند. برای مثال ممکن است یک فرد از طرز فکر متفاوت، هوش سرشار، دیدگاه متفاوت و... برخوردار باشد. این چنین افراد در تعامل با دیگران متوجه میشوند که اطرافیان آنها را چندان درک نمیکنند. در این زمینه ایراد خاصی وجود ندارد. چون بسیاری از افراد برخی معیارها را نمیپسندند و برای خودشان معیارهای دیگر در نظر میگیرند. اما مشکل اصلی عدم پذیرش این افراد از سوی دیگران است.
رفتار خاص با افراد خاص
بسیاری از خصوصیات و ویژگیها همچون وجود استعدادهای ویژه یا بروز رفتارهای ویژه از ابتدای سنین کودکی در بین افراد مشاهده میشود، اما متاسفانه اغلب والدین توجه چندانی به این مسائل ندارند. برای مثال برخی والدین از عدم ایجاد ارتباط بین فرزندشان با گروه همسن و سالان گلایه مند هستند. در برخی مواقع نیز شاهد چسبندگی فرزند به پدر و مادر هستیم. این در حالی است که اگر در همان سنین کودک برای درمان به متخصصان کودک در رشتههای روانشناسی کودک، مشاوره و... سپرده شود بسیاری از مشکلات برطرف میشود. اما بسیاری از این کودکان با چنین ویژگیهایی وارد مدرسه میشوند و در مدرسه هم نمیتوانند با دیگر دانش آموزان ارتباط برقرار کنند. این کودکان هیچ گونه ارتباط خارج از کلاس با دیگر دانش آموزان نداشته و به این ترتیب در ساعات زنگ تفریح همیشه تنها میمانند. والدین برای نجات فرزند از چنین مشکلاتی باید قبل از ورود آنها به مدرسه به فکر درمان باشند. در اکثر مواقع مشاهده میشود والدین با هدر دادن زمان درمان فرزند در سنین قبل از مدرسه، کودک را به مدرسه میفرستند. در این شرایط هم میتوان با مراجعه آن فرد به روانپزشک خصوصیات شخصی یا اختلالهای منجر به بروز چنین رفتارهایی را موشکافی و به این ترتیب روند درمان را طی کرد. والدین باید بدانند که در صورت وجود اختلال روانی در فرزندشان در هر شرایط سنی باز هم میتوانند اقدامات درمانی را انجام دهند.
چگونه اختلال روانی بروز میکند؟
در اکثر موارد بروز اختلال روانی به مساله وراثت مرتبط است. این در حالی است که شاید ژن موجود را کودک از والدین یا اقوام درجه یک خود کسب نکرده باشد، بلکه این ژن وراثت در دو یا سه نسل گذشته وجود داشته و هم اکنون خود را نشان داده است. اما دیگر دلایل شامل جنبههای موقعیتی و محیطی میشود. در اصل محیط زندگی افراد شیوههای تربیتی و ارتباطی توقعات بیش از حد والدین از فرزند و مقایسههای نا بجا میتواند در بروز اختلالات روانی یا درخود ماندگی تاثیر داشته باشد. در این شرایط اغلب افراد در معرض اختلالها و آسیبهای روانی روابط خود با دیگران را محدود کرده و بر این باورند که چندان مورد قبول دیگران نیستند. این فرد در روند این گونه رفتارها به خود عدم تاثیر گذاری و بی فایده بودن را تلقین میکند. در این شرایط خودپنداری افراد کاهش یافته و به نوعی این امر را میتوان در رفتارهای محیط و خانواده دخیل دانست.
والدین بهجای نگرانی فرزندشان راپیش روانشناس ببرند
در جامعه ایران نیز همچون دیگر جوامع در نرخ ابتلا به بیماریهای روانی و اختلالهای روانی شدت و حدت وجود دارد. در زمینه تعداد افراد در خود مانده یا متفاوت در جامعه تاکنون هیچ اقدام کارشناسی، بررسی یا پژوهش دقیقی انجام نشده است. برای مثال ۲۰ تا ۲۵ درصد افراد در کشور ما از اختلالات روانی رنج میبرند که این مساله خود را در بیماریهایی مانند افسردگی، استرس و... نشان میدهد. در اصل پژوهشهای انجام شده کلی است. این در حالی است که هنوز در زمینه اختلال روانی و درخودماندگی مطالعه دقیق و بررسی جامع انجام نشده است. برای مثال تاکنون در مناطق مختلف ایران فقط میزان وسواس مورد بررسی قرار گرفته است. با بررسی متون، کتب، مطالب و بررسیهای انجام شده در خارج از کشور نیز باید گفت که هنوز مطالعه مناسبی در زمینه افراد متفاوت و خاص انجام نشده است. در سالهای اخیر نیز با مقوله در خود ماندگی کودکان یا همان اوتیسم رو به رو بوده ایم. این کودکان واکنشهای متفاوتی به حرکات از خود نشان میدهند. آنها به سختی با دیگران ارتباط برقرار میکنند. با توجه به اینکه این افراد از هوش و درایت مناسب برخورار هستند و میتوانند از توانایی ذهنی خود به نحو مطلوب بهره ببرند، اما چون در خود مانده اند به نسبت نمیتوانند از قابلیتها و تواناییهای خود بهرهمند شوند. اگر از ابتدا والدین با مشاهده این گونه رفتار در فرزند خود او را برای درمان نزد روانشناس، مشاوره و... ببرند، بی شک این گونه کودکان به سرعت جذب اجتماع میشوند. این در حالی است که عدم ایجاد ارتباط کودکان با گروه همسن و سال، والدینشان را با نگرانیهای فراوانی همراه میکند. در صورتی که با توجه به موقع به این ویژگی میتوان این اختلال را در افراد کاهش داد. والدین باید بدانند که وجود چنین نارسایی در کودکان به هیچ عنوان عیب و عار و کمبود محسوب نمیشود، بلکه یک ویژگی است. باید این مسائل شناخته شده و به صورت علمی و تخصصی مورد بررسی قرار گیرد. فراموش نکنیم که زمان در این زمینه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
* روانشناس و استاد دانشگاه
دیدگاه تان را بنویسید