وقتی هفتاد درصد از سرطان‌ها درمان می‌شود

کد خبر: 607624

دکتر آرش جنابیان در سال 1347 در تهران متولد شد. او پزشکی عمومی‌را در دانشگاه شهید بهشتی گذراند. بعد از آن برای تخصص و فوق تخصص عازم کشور فرانسه شد و 5 سال دوره تخصص بیماری‌های داخلی و خون و 3 سال دوره فوق تخصص سرطان شناسی را در دانشگاه دکارت گذراند.

روزنامه مردسالاری: دکتر آرش جنابیان در سال 1347 در تهران متولد شد. او پزشکی عمومی‌را در دانشگاه شهید بهشتی گذراند. بعد از آن برای تخصص و فوق تخصص عازم کشور فرانسه شد و 5 سال دوره تخصص بیماری‌های داخلی و خون و 3 سال دوره فوق تخصص سرطان شناسی را در دانشگاه دکارت گذراند. همچنین به عنوان دومین ایرانی، 4 سال عضو هیات علمی‌همان دانشگاه بود. در سال 1387 به ایران بازگشت و در دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی‌مشغول به کار شد و در بیمارستان آموزشی بوعلی به همراهی چند تن ازهمکاران بخش سرطان شناسی را راه اندازی کرد. دکتر جنابیان از اسفند سال 93 به عنوان رییس بیمارستان آموزشی بوعلی انتخاب شد. وی استاد نمونه دانشگاه و در حال حاضر مدیر گروه خون و سرطان دانشگاه آزاد اسلامی‌و عضو کمیته علمی‌انجمن خون و سرطان ایران است. گفت‌و‌گوی «مردم‌سالاری» را با دکتر جنابیان می‌خوانید:
علت علاقه شما به رشته پزشکی چیست؟
علاقه شخصی که از کودکی برای خدمت‌رسانی مستقیم به هم نوعان خودم داشتم باعث شد این رشته را که مستقیم ترین نوع خدمت رسانی به همنوعان است انتخاب کردم. در گذشته روال بر این بوده که درسخوان‌تر‌ها پزشکی را انتخاب می‌کردند و از آن جایی که من هم از دسته درسخوان ترها بودم این رشته را انتخاب کردم. از آنجایی هم که کارهای آسان برایم خسته کننده است، برای تخصص خود وارد شاخه سرطان‌شناسی شدم. در حال حاضر از کار خود راضی هستم و مسئولیت جان هزاران بیمار را برعهده دارم.
آیا از زندگی پزشکی خود راضی هستید؟
هم بله و هم خیر. بله برای اینکه من رسالت خود را بیشتر در خدمت به مردم می‌دانم و در این سن خوشحالم که خودم را وقف مردم کرده‌ام و در کشور خودم به مردم خدمت می‌کنم. با وجود اینکه شرایط کیفی کار در پاریس برای من بهتر بوده اما از اینکه احساس می‌کنم فرد مفیدی در نظام آموزش و درمان در مجموعه پزشکی کشور هستم خدا را شکر می‌کنم و همین که دعای خیر مردم پشت سر ماست برای ما منشا بزرگترین روحیه و انرژی است.خیر، به این دلیل که من فرزندانم را آن طور که باید نمی‌بینم، زیرا زمانی که ستاره در آسمان است بیرون می‌آیم و دوباره زمانی که ستاره در آسمان است به خانه برمی‌گردم. مسئولیت داشتن، وقت و انرژی بسیار زیادی را می‌طلبد، زیرا دانشگاهی بودن فقط آموزش نیست. تربیت پزشکی و کار پژوهشی است. با افتخار باید بگویم که اولین مرکز پایگاه تحقیقات بالینی مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی‌در بیمارستان بوعلی که بنده مدیریت می‌کنم راه‌اندازی شد که این‌ها همه وقت و انرژی زیادی می‌خواهد.
عقیده شما درباره برخی مسایلی که این روزها مطرح می‌شود مبنی بر اینکه پزشکان بدون دریافت هزینه هیچ اقدامی‌برای درمان بیمار نمی‌کنند، چیست؟
این حرف را قبول ندارم، زیرا اگر اقلیتی خطایی می‌کند و به دلایلی این کار را انجام می‌دهد، تعمیم دادن آن به کلیت مجموعه پزشکی مملکت کار بسیار اشتباهی است. بنده به عنوان یک مسئول نظام سلامت به شما عرض می‌کنم این موضوع اشتباه است و وجود ندارد، اما از طرفی باید در نظر گرفت که کسی که زحمت کشیده و عمر خود را پای این رشته گذاشته است، انتظار دارد بعد از اتمام این سختی‌ها زندگی خوبی برای خود بسازد. اما از نظر اخلاق پزشکی، ما باید در دانشکده‌های پزشکی مسئله اخلاق پزشکی و حکمت آن را با توجه به تاریخچه بسیار خوبی که کشور ما دارد پررنگ تر کنیم و بیشتر به آن بپردازیم و بهتر است این آموزش توسط پزشکان اخلاق مدار و برجسته کشور انجام شود. ضمن اینکه اخلاق فقط مخصوص پزشک نیست. اخلاق اصولا باید در کل جامعه آموزش داده شود.
آیا سرطان یعنی پایان زندگی؟

خیر، اینطور نیست. به عقیده من این وظیفه رسانه‌هاست که آگاهی مردم را نسبت به این بیماری بالا ببرند. امروزه حتی با سرطان‌های پیشرفته مانند سایر بیماری‌های مزمن طب داخلی برخورد می‌شود یعنی با درمان‌هایی که موجود است بیماری مزمن سرطانی را محدود نگه می‌داریم و اجازه پیشرفت به آن نمی‌دهیم. سرطان‌ها یکی از واقعیت‌های جدی پزشکی مملکت ما هستند و شیوع آن هم کم نیست و میزان بروز برخی از سرطان‌ها در کشور ما بسیار بالا است. بنابراین اولا برای پیشگیری، ثانیا برای ردیابی و تشخیص باید اقدامات لازم انجام شود. بخش مهمی‌از نگرانی‌های بیمار سرطانی هزینه‌های درمان است که دولت و بیمه‌ها باید اقداماتی انجام دهند. در حال حاضر حدود 70 درصد از سرطان‌ها درمان می‌شوند. اگر سرطان در همان مراحل اولیه تشخیص داده شود ما برای بیمار انتظار بهبودی کامل داریم. امروزه با سرطان مانند بسیاری از بیماری‌های مزمن طب داخلی رفتار می‌شود. برای مثال آیا کسی که فشارخون یا مرض قند دارد خوب می‌شود؟ خیر، این بیمار روزانه درمان می‌شود تا بیماری کنترل شود. سرطان هم به همین شکل است. بنابراین باید فرهنگسازی شود. در کشور‌های دیگر کسی که از یک بیماری جدی رهایی یافته به عنوان یک الگو و نماد مقاومت و استقامت و سلامتی نشان داده می‌شود. این وظیفه صداوسیما است که آگاهی رسانی کند و من در همین خصوص به صداوسیما نقد دارم زیرا در طول روز تبلیغات مواد مضر برای سلامتی بیشتر انجام می‌شود تا اینکه از یک پزشک بخواهند به مردم آگاهی بدهد تا سرطان نگیرند.

ما از یک سو سعی می‌کنیم توریسم سلامت را افزایش دهیم اما از سوی دیگر با کمبود دارو و تجهیزات مواجه هستیم. لذا مسئولین ذی‌ربط باید رسیدگی کنند.
وضعیت دستگاه‌ها و تجهیزات بیمارستان بوعلی چگونه است؟
خیلی خوب است اما جای پیشرفت دارد. ما تلاش داریم که تجهیزات را گسترش دهیم. در حال حاضر بیمار مراجعه می‌کند اما با کمبود تخت مواجه هستیم. ما تلاش داریم ابزار تشخیصی را گسترش دهیم و بهبود ببخشیم که برای این کار نیاز به حمایت و کمک‌های مالی از طرف دولت و مسئولین داریم.
به عنوان کلام آخر، توصیه‌ای به علاقمندان به حرفه پزشکی دارید؟

سه توصیه برای جوان‌ترها که می‌خواهند پا در عرصه پزشکی بگذارند دارم: 1-‌ ثابت قدم بودن: هر اتفاقی افتاد با اعتقاد و ایمان به مسیر خود ادامه دهند و بدانند که مسیرساده‌ای در پیش ندارند. باید جوانی خود را پای آن بگذارند و بسیار درس بخوانند. عشق خود را حفظ کنند زیرا جنبه معنوی رشته پزشکی بسیار بالاست. بنده شبی نیست که از مطب خارج شوم و هدیه‌ای دریافت نکنم. 2-‌ اخلاق را مبنای کار خود قرار دهند: یک پزشک باید بداند جان و مال و ناموس مردم در اختیار اوست و بدون شرافت و اخلاق ادامه شایسته کار برایش ممکن نیست. 3-‌ و در آخر، یک بعدی نباشند: یعنی فقط پزشک نباشند. اهل مطالعه و ورزش باشند و مسائل سیاسی و فرهنگی جامعه خود را دنبال کنند. چند بعدی بودن باعث می‌شود در کار اصلی خود موفق‌تر باشند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت