درمانهای روانپزشکی پوشش مناسب بیمهای ندارند
با اجرای طرح تحول سلامت، خدمات روانپزشکی در بیمارستانهای دولتی تحت پوشش بیمه قرار گرفتند اما خدمات روانشناسی هنوز تحت پوشش بیمه نیستند و مردم مجبورند خودشان از پس هزینههای مربوط به این خدمات برآیند. احمد جلیلی، رئیس انجمن روانپزشکان کشور در گفتوگو با «آرمان امروز» میگوید: روان شناسان بالینی و روانشناسان سلامت حق دارند از پوشش بیمه ای برخوردار شوند تا نگرانی در مورد حق ویزیت خود نداشته باشند و رابطه مالی آنها و بیماران قطع شود.
روزنامه آرمان امروز - رامین علیزاده: با اجرای طرح تحول سلامت، خدمات روانپزشکی در بیمارستانهای دولتی تحت پوشش بیمه قرار گرفتند اما خدمات روانشناسی هنوز تحت پوشش بیمه نیستند و مردم مجبورند خودشان از پس هزینههای مربوط به این خدمات برآیند. احمد جلیلی، رئیس انجمن روانپزشکان کشور در گفتوگو با «آرمان امروز» میگوید: روان شناسان بالینی و روانشناسان سلامت حق دارند از پوشش بیمه ای برخوردار شوند تا نگرانی در مورد حق ویزیت خود نداشته باشند و رابطه مالی آنها و بیماران قطع شود. خدمات روانشناسی و روانپزشکی چه تفاوتهایی دارند؟ خدمات روانپزشکی از سوی روانپزشک ارائه میشود که پس از گذراندن دورههای آن، تخصص روانپزشکی میگیرد. بر اساس استانداردهای جهانی، مردم باید ابتدا به روانپزشک مراجعه کنند. درمانهای روانپزشکی در ۸۰ درصد موارد درمانهای دارویی است. ۲۰ درصد باقیمانده، شامل روشهای روان درمانی، الکتروشوک و دیگر درمانهای غیر دارویی است. روانشناس براساس قوانین حق ندارد به طور مستقیم نسبت به ویزیت بیمار اقدام کند چون همان حساسیتی که در مورد بیماران قلبی وجود دارد، در مورد بیماران روانی نیز وجود دارد. بیماریهای روانی مثل افسردگی ممکن است علامتی از یک مشکل جسمی باشند. برای مثال کم کاری یا پرکاری تیروئید باعث افزایش اضطراب و افسردگی در بیمار میشود. از این رو بیماران روانی باید ابتدا به روانپزشکان مراجعه کنند. روانشناسان بالینی و سلامت میتوانند در کنار روانپزشکان فعالیت داشته باشند. بنابراین روانشناسان باید پس از قطعی شدن تشخیص و صلاحدید روانپزشک، به روان درمانی و مشاوره بپردازند. ارزیابی شما از پوشش بیمه ای خدمات روانشناسی و روانپزشکی چیست؟ روانشناسان میتوانند در قالب تیم درمانی با بیمهها قرارداد بسته و براساس ضوابط موجود به درمان بیماران بپردازند. در مورد روانپزشکان نیز باید گفته شود که در حال حاضر پوشش بیمه ای مناسبی در رابطه با روانپزشک و بیمار وجود ندارد. گاهی دیده میشود روانشناسان به طور مستقیم اقدام به پذیرش و درمان آنها میکنند. باتوجه به تعدد رشتههای تخصصی روانشناسی و بی ارتباط بودن اغلب آنها با مسائل پزشکی، باید نظارتی بر این امر صورت گیرد. ارزیابی شما از سطح خدمات روانپزشکی که شامل بیمه هستند، چیست؟ بسیار ناقص، ناتوان ومشکل ساز برای مردم اند. پوشش بیمه به این معناست که ارتباط مالی بین پزشک و بیمار قطع شود. مردم باید بدون دغدغه به مراکز درمانی مراجعه کنند و از سوی دیگر، مراکز درمانی نیز در مورد دریافتهای خود نگرانی نداشته باشند. به این صورت که صورت حساب درمان توسط شرکتهای بیمه، به مراکز درمانی و پزشکان پرداخت شود. این امر زمانی محقق میشود که ما شرکتهای واقعی بیمه داشته باشیم که درحال حاضر نمیتوان چنین چیزی را در کشور متصور شد. از سوی دیگر تعرفههای پزشکی، باید با سایر تعرفههایی که مردم در زندگی خود با آن سروکار دارند، تناسب داشته باشد. هرگاه شرکتهای واقعی بیمه داشتیم و تعرفهها متناسب شدند، میتوان انتظار داشت که مراکز درمانی برای کار کردن با بیمهها رغبت داشته باشند. نظرتان در مورد خدمات روانشناسی که تحت پوشش بیمه قرار نگرفته است، چیست؟ روان شناسان بالینی و روانشناسان سلامت حق دارند از پوشش بیمه ای برخوردار شوند. نکته مهم در این زمینه این است که باید دید چه کسی حق روان درمانی دارد و این امر نیازمند تایید صلاحیتهای لازم است. خدمات روانشناسی از جنبههای روان درمانی، مشاوره و تستهای تشخیصی میتوانند تحت پوشش قرار بگیرند. اگر روانشناسی در زمینه بالینی و سلامت آموزش ندیده باشد، ابتدا باید توجه داشت که حق ویزیت بیمار ندارد. البته این امر بسیار شایع شده است. دوم اینکه به تبع نداشتن مجوز ویزیت بیماران، حقی هم به لحاظ پوشش بیمهای ندارد. در صورت پوشش بیمه ای خدمات روانشناسی، مردم نسبت به آنها گرایش پیدا میکنند. پتانسیلها و زیرساختهای موجود برای این امر را چطور ارزیابی میکنید؟ بر اساس قانون، اجازه و نظارت بر وسایل درمانی به عهده وزارت بهداشت است. هزینههای درمانی و تشخیصی که مردم با آن سروکار دارند نیز شامل این مساله میشود. وزارت بهداشت مسئول آموزش این افراد است که باید قبل از تحت پوشش قرار گرفتن این خدمات انجام شده باشد. زمانی که افراد قصد ارائه خدمات درمانی دارند، باید از وزارت بهداشت مجوز داشته باشند. با این اقدامات است که میتوان انتظار داشت وزارت بهداشت بتواند بر آنها نظارت داشته باشد. در حال حاضر تا جایی که من خبر دارم، هنوز قانونی وجود ندارد که مجوز کاری روانشناسان حتی آنان که مانند روانشناسان بالینی و روانشناسان سلامت تحصیلات کاملی دارند، تحت اجازه وزارتخانه و نظام پزشکی باشد تا بر آنها نظارت شود. باید توجه داشت که تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات روانشناسی، نیازمند دستگاه بیمه ای درخور کشور است تا از این راه، ارتباط مالی درمانجو و درمانگر قطع شود. اگر ضوابطی که گفته شد رعایت شود، به طور قطع روانشناسان بالینی و روانشناسان سلامت جزو کسانی هستند که میتوانند با بیمهها قرارداد داشته باشند. مراجعه نکردن مردم برای دریافت خدمات روانشناسی و روانپزشکی، چه پیامدهایی به دنبال دارد؟ آیا پوشش بیمه ای این خدمات میتواند راهی برای کاهش آسیبهای اجتماعی شود؟ بیمار ماندن و مزمن شدن بیماریها در فرد پایین آمدن سطح بهداشت عمومی و روانی جامعه را میتوان از عواقب عدم مراجعه افرادی دانست که به هر دلیلی برای دریافت این خدمات مراجعه نمیکنند. به طور قطع یکی از دلایل کاهش آسیبهای اجتماعی مراجعه به روانپزشک و روانشناس است و بیمهای شدن این خدمات در صورت رعایت ضوابط گفتهشده، میتواند دریافت این خدمات را برای مردم تسهیل کند. رابطه مستقیمی میان بیماریها، اعتیاد و آسیبهای اجتماعی وجود دارد. اگر بتوان از این راه، مردم را به لحاظ روانی کنترل کرد، میتوان مانع از بروز بیماریهای روانی شد. بیمه ای شدن این خدمات راه را برای درمان بیماران روانی نیز تسهیل خواهد کرد. نظر شما در مورد خصوصی سازی خدمات روانپزشکی و روان شناسی چیست؟ در مورد مسائل اقتصادی باید خصوصی سازی شکل بگیرد تا گردش مالی بالا رود و کسانی که توان آفرینش شغل و خدمت دارند، تولید را در دست بگیرند و دولت ناظر این فعالیت باشد. در مورد مسائل پزشکی، ما از گذشته ۲ سیستم داشتیم. سیستم گذشته به این شکل بود که بیمارستانها، دولتی بودند. مردم در این بیمارستانها بستری میشدند و تمام هزینههای درمان مبلغ ناچیزی بود که بیمارستان برای گرفتن آن اصراری نداشت. برای مثال در زمان کارورزی من، گواهی کوتاهی برای مددکار اجتماعی میتوانست بیمار را از پرداخت تمام هزینههای بستری معاف کند. مشکل ما به زمانی بر میگردد که برای بیمارستانهای دولتی بودجه ای در نظر گرفته نشد و آنها مجبور به خودکفایی شدند. سیستم دومی که از آن نام بردم همین نیمهخصوصی شدن بیمارستانهاست. در زمان حاضر بیمارستانهای دولتی به صورت گذشته وجود ندارد. خصوصی شدن خدمات روانشناسی نیز در این صورت موفق خواهد بود که تحت نظارت وزارتخانه مربوطه باشد تا ضوابط منصفانه در این زمینه رعایت شود. در حال حاضر، شرکتهای بیمه برای پرداخت حق العلاج بیماران به پزشکان و بیمارستانها تاخیری یکساله دارند. سوال این است که در چنین شرایطی و با این نحوه پرداختها، پوشش بیمه ای برای خدمات روانشناسی چه مشکلی را میتواند حل کند. اطلاع دقیق دارم که بسیاری از مراکز درمانی و روانپزشکان، هنوز مطالبات مربوط به سال ۹۴ خود را دریافت نکرده اند. آرزوی ما تحت پوشش قرار گرفتن آحاد مردم از سوی بیمهها و امکان برخورداری مردم از همه خدمات درمانی لازم است.
دیدگاه تان را بنویسید