روزنامه ایران: اعتقاد عمومی بر این است که کودکان دهه شصت و قبل از آن، بیشتر از حالا بچگی میکردند. نسلهای قبلی در سنین کودکی خود برای پر کردن زمان خالی و اوقات فراغت، بیشتر به بازیهای دسته جمعی در حیاط و کوچه و همچنین بازیهایی که بر پایه مهارتهای بدنی بود، رو میآوردند. گرچه در سه چهار دهه اخیر تلویزیونی هم بوده، اما شاید فقط نیم تا یک ساعت از اوقات بچهها پای تلویزیون و برنامه کودک و کارتون میگذشت؛ هر چه پیشتر آمدهایم و بخصوص با ظهور فضای مجازی در سالهای اخیر، کمتر شاهد بازی کودکان در کوچهها هستیم و بچهها دیگر تمایل چندانی به بازیهای گروهی مبتنیبر مهارتهای بدنیشان ندارند.
فرشاد رضایی، روانشناس با اشاره به نقش کنونی و پررنگ فضای مجازی در زندگی کودکان، به «ایران» میگوید:
«بر خلاف تصور عموم، پژوهشها نشان میدهد که کودکان دهه جدید در زمینه تواناییهای فیزیکی و به لحاظ هوش غیرکلامی از کودکان دهههای قبل ضعیفتر هستند. متأسفانه امروزه شاهد این اتفاق هستیم که کودکان و نوجوانان به لحاظ رفتاری چارچوب پذیر نیستند و نه تنها قبح برخی رفتارهای منفی ریخته بلکه حتی تبدیل به نوعی رفتار افتخارآمیز هم شدهاند! به عنوان مثال رفتار ناهنجاری مثل خط انداختن روی بدن، به دلایل مختلف از جمله شکست عشقی به نوعی در بین دانشآموزان مد شده و شاهد عکسهای گوناگونی در فضای مجازی از تیغ زدن قسمتهای مختلف بدنشان در صفحات اینستاگرام هستیم. این اتفاق قطعاً نشانهای از بروز اختلال روانی و افسردگی است.»
لزوم پایش استفاده از فضای مجازی در خانه
هر چه جلوتر میرویم شاهد روند افزایشی رفتارهای خارج از چارچوب اخلاقی و انواع فحاشیها در فضای نامحدود اینترنت هستیم و همین فضاهای مجازی غیرقابل کنترل باعث شده به تصویرکشیدن رفتارهای زشت، رفته رفته عادی و به قول روانشناسان سبب «خوگیری» افراد شوند.
به گفته این روانشناس، فضای مجازی و اینستاگرام در ذات خود بد نیست ولی این مدلی که توسط نسل جدید استفاده میشود، نادرست است. به نظر میآید نسل جدید کلاً از مدیریت رسانه بی بهره است و الگوی مناسبی در اختیارشان قرار داده نمیشود. در نخستین قدم باید زمانهایی که برای استفاده از فضای مجازی در اختیار فرزندان قرار داده میشود، پایش شود، آمارها نشان میدهد، درصد بالایی از نوجوانان به طرز ناباورانهای در شبکههای مجازی بخصوص اینستاگرام و تلگرام حضور دارند و در نهایت هم هیچ فعالیت سازنده و مفیدی از سوی آنها در این محیطها دیده نمیشود. متأسفانه در کشور ما میانگین ساعت حضور افراد جامعه در فضای مجازی بین حدود 5 الی 6 ساعت است که رقمی فاجعه بار است؛ برای اصلاح این اخلاق نادرست باید به دنبال جایگزین مناسبی باشیم.
رضایی با اشاره به پایین بودن هزینه اشتراک اینترنت نسبت به فعالیتهای دیگر میافزاید: «هزینه یک پیتزا با هزینه یک ماه اشتراک اینترنت در کشور ما یکسان است. قطعاً اگر بخواهیم سقف زمان استفاده کودکان و نوجوانان را از این فضا پایین بیاوریم، ناگزیر هستیم که تفریحات دیگری را جایگزین کنیم. مثلاً در کشورهای توسعه یافته که ساعات شبانه روز به سه قسمت 8 ساعتی تقسیم میشود (8 ساعت کار، 8 ساعت تفریح و 8 ساعت خواب) ساعاتی که کودکان به تفریح سپری میکنند، کمتر متعلق به فضای مجازی است و میبینیم که جامعه نیز دامنه تفریحات بسیار گسترده تری در اختیار خانوادهها و به تبع کودکان میگذارد؛ حضور در فضاها و انواع شبکههای مجازی نیز بیشتر هدفمند است و نه برای وقت گذرانی.» پدر ومادرها در زمینه استفاده کودکان و حتی خودشان از فضای مجازی و دنیای اینترنت باید به گونهای عمل کنند که آسیبی به زندگی شخصی و خانوادگی وارد نشود. باید پدر و مادر، مربیان مهدکودکها، معلمان و مدیران مدارس نیز همه با هم همکاری و همفکری کنند تا بتوانند به طور ریشهای اثرات مثبت و منفی این فضا را برای کودکان و نوجوانان روشن کنند. اینکه یک کودک 4 یا 5 ساله
برند آیفون 4 و 6 را از هم تشخیص میدهد، نه تنها خنده دار نیست بلکه جای تأسف هم دارد. سعی کنید در ساعات فراغت فرزندانتان ورزش، کتابخوانی یا موسیقی را هم بگنجانید، یک برنامه مدون بهترین راهکار برای بالا بردن فرهنگ استفاده و دور ماندن از آسیبهای ناشی از فضاهای مجازی است؛ به خاطر داشته باشید فضای مجازی در ذات خود بد نیست به شرط اینکه مصرفکننده بافرهنگی باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید