تبیان: زمانی فکر می کردم آنهایی که ویژگی های ممتازشان را بروز می دهند، خودنمایی می کنند و پررو و خودپسندند. اما ازخودراضی بودن واقعا چه معنی دارد؟ آیا واقعا به معنی فقط خودپسندی و تکبر است یا اعتماد بنفس داشتن است؟ آیا غرور و خودبرتر بینی نسبت به دیگران است یا صرفا دست کم نگرفتن خود است؟ ازخودراضی بودن یعنی پذیرفتن همان چیزی که هستید، چقدر جالب است! این که خودتان را همان طور که هستید قبول داشته باشید چقدر باارزش است، راضی کننده و کافی! چرا فکر می کنیم بزرگداشتن زیبایی های مان، کار زشتی است؟ ما نگرانیم که اگر تمام صفات خوب مان را بروز دهیم، ازخودراضی تلقی شویم. برای همین سعی می کنیم روی بیشتر این صفات سایه بیاندازیم تا همرنگ جماعت شویم. آیا باید روی مرزی بین درخشیدن و شرمندگی حرکت کنیم؟ وقتی خودمان را جوری تنظیم می کنیم که خود واقعی مان را ضعیف جلوه دهیم، یعنی خودمان را انکار می کنیم و حق زندگی با نهایت شکوفایی را از خودمان می گیریم. آیا پیش آمده که از میان باغی پراز گل های فوق العاده زیبا و حیرت انگیز بگذریم و آرزو کنیم کاش این گل ها کمتر زیبا و چشم نواز و شاداب بودند؟! مطمئنا نه! محو زیبایی بی نقص شان
می شویم و شکوه پرشورشان را می ستاییم. از آنها نمی خواهیم از قشنگی و طراوت شان کم کنند، خیلی ساده از ته دل می خواهیم همان چیزی که هستند باشند. اگر خودمان را در سایه مخفی کنیم، نه تنها مانع درخشش نور حقیقی مان می شویم بلکه باعث می شویم حس حسادت مان نسبت به کسانی که با خود واقعی شان می درخشند برانگیخته شود. من قبلا به آنهایی که اعتمادبنفس و نوردرون شان را همه جا منتشر می کردند حسادت می کردم و از ته دل آرزو می کردم اعتمادبنفس و باور آنها را داشتم و می توانستم بدون شرمندگی خودم را زندگی کنم. تا وقتی که دست از آرزو کردن چیزی که نداشتم کشیدم و شروع کردم به تمرکز و توجه به چیزهایی که داشتم و امتیازاتم بودند، همه چیز تغییر کرد. دیگر دربه در به دنبال جلب نظر دیگران نبودم، دیگر نسبت به زندگی دیگران حرص و حسد نداشتم و خودم بودن را پذیرفتم. وقتی به صحنه ی زندگی خودم قدم گذاشتم زندگی ام متحول شد، دیگر مخفی نشدم تا زندگی و رفتارهای دیگران را تماشا کنم، هر قدمی که برداشتم مرا بیشتر به سمت قدرتمند شدن برد و از شک و تردید نسبت به خودم بیشتر فاصله گرفتم. آیا در دل خودتان به زندگی کس دیگری حسادت می کنید؟ آیا ساعت ها به این
فکر می کنید که زندگی و شرایط شان چقدر خوب و راضی کننده است؟ اگر مقداری از این وقت و انرژی را صرف سرمایه گزاری روی ویژگی ها و توانایی های خودتان بکنید چه اتفاقی می افتد؟ این تمرین ساده را برای نگرش تان انجام دهید تا نتیجه اش را ببینید. خودتان را تصور کنید که روبروی آینه ای که با لامپ های زیادی روشن شده نشسته اید، تصویر شما در آینه، عشق ، شادی و اعتمادبنفس را باز می تاباند، زیر این همه نور و بدون هیچ سایه ای شما خودتان هستید، این لامپ ها تمام شما را جلوه می دهند، زیبا و شگفت انگیز. این را یادتان باشد: هر وقت که انرژی و وقت صرف می کنید تا به این فکر کنید کاش زندگی کس دیگری را داشتید، یک از لامپ های زندگی خودتان خاموش می شود، یکی از این نورها می میرد، و تصویرتان کمی از درخش خود را از دست می دهد. این لامپ ها برای درخشیدن به نیروی زندگی شما نیاز دارند. چرا با حسادت تان تصویر فرد دیگری را پرنورتر کنید؟ چرا انرژی تان را به لامپ های زندگی او بدهید؟ زندگی خودتان را روشن کنید، این تنها زمانی است که لازم نیست حواس تان به پیرامون تان باشد. اگر حواس تان پرت دیگران شود، نور زندگی خودتان کم خواهد شد، کم کم از نورهای تان
کم شده و تدریجا در تاریکی فرو می روید، آن وقت مجبورید کورمال کورمال به دنبال روزنه ای بگردید؛ و این چیزی نیست که برایش خلق شده باشیم. پس مواظب درخشش خودتان باشید و زنده نگه شان دارید چون واقعا به آنها نیاز دارید. 1. دست به ابتکار بزنید وقتی روی احساسات خودمان تمرکز کنیم، ذهن مان دیگر به سختی گمراه می شود و دیگر نگران این نیست که دیگران چکار می کنند. اگر هنوز تردید دارید و می دانید چطور در این مسیر حرکت کنید، دست به کار شوید و راهی پیدا کنید تا برای تان جالب باشد و از رکود و کسالت به سمت کسب انرژی بروید. شاید عکاسی، سرودن شعر، قصه نویسی یا مجسمه سازی برای تان جذاب و انرژی بخش باشد. خلاقیت، یک ابزار شگفت انگیز برای بروز خودتان و توانایی های تان است که هم به شما لذت می دهد و هم خودتان را واضح و آشکار خواهید دید. 2. از افرادی که سم پراکنی می کنند فاصله بگیرید اگر در محیطی باشیم که احساس کنیم مورد قبول و حمایت نیستیم، به سختی می توانیم زیبا باشیم و بدرخشیم. از افراد منفی و ایرادگیر دور شوید و وقت بیشتری با آنهایی صرف کنید که مدافع تان هستند و قابلیت های تان را باور دارند. همه ی ما گهگاه نیاز داریم دیگران
تشویق و دلگرم مان کنند. برای تشویق و دلگرمی دادن به دیگران هم وقت بگذارید تا آنها هم بدرخشند، این کار یک اثر دومینو وار دارد که تلالو شکوهی جهانی خلق می کند. 3. در زمان حال باشید، اما نگاه تان به آینده باشد درس از گذشته، زندگی در حال و نگاهی به آینده! ذهن تان را در همین زمان نگه دارید اما چشم اندازتان جایی باشد که می خواهید بروید. هرگز بابت بازتاب درخشان تان شرمنده نباشید، دنیا از این که شما در سایه زندگی کنید نفعی نخواهد برد، دنیا از این که شما انرژی تان را صرف حسادت به این و آن کنید سودی نخواهد برد و دنیا مطمئنا از این که در شرمندگی و ترس زندگی کنید بهره ای نخواهد برد. دنیا از این که خودتان باشید و با نور خودتان بدرخشید، درخشان تر خواهد شد، درخششی که بازتابش باز هم به نورهای شما خواهد افزود!
دیدگاه تان را بنویسید