روزنامه ابتکار: عدم مراجعه به پزشک در ایران چند سالی ست که با سایر نقاط جهان متفاوت شده است؛ در بسیاری از کشور ها مردم به دلیل عدم توانایی در تامین هزینهها به پزشک نمیروند و در ایران به دلیل ترس از پزشک! ترس از عملی که مربوط به کلیه است و کبد آسیب میبیند و یا به قول معروف برای برداشتن ابرو، چشم ها از دست می روند. قصور پزشکی، خطای پزشکی و جرایم پزشکی، هرچه که اسمش را بگذاریم فرقی ندارد این اشتباهات یا باعث آسیب رساندن به سیستم بدنی افراد می شود و یا مرگ آنها را در پی دارد. پزشکان و دست اندرکاران بهداشت می گویند خطای پزشکی بخشی از پزشکی است اما بیماران معتقدند این خطا جان آن ها را نشانه رفته است. مساله ای که باعث شده است دیوار اعتماد میان بیمار و پزشک هر روز بیش از روز دیگر ترک بردارد.
مرگ کیارستمی و داغ شدن دوباره ماجرا
در اسفند ماه سال گذشته خبری مبنی بر بستری شدن «عباس کیارستمی» کارگردان برجسته سینما منتشر شد. او که به دلیل مشکلات متعدد گوارشی مدتی بود تحت نظر پزشکان قرار داشت در پی شدت گرفتن بیماری و مشکلات جسمی راهی بیمارستان شد. گفتنی است در فرآیند بستری شدن کیارستمی تا مرگ، وی 4 بار تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. عباس کیارستمی در اواسط اردیبهشت ماه مرخص شده بود و اوایل تیرماه به دلیل تب بالا یک بار دیگر در بیمارستان بستری شد. این فرآیند مراجعه به پزشک برای کیارستمی ادامه یافت تا سرانجام برای ادامه درمان در روز دوشنبه هفتم تیرماه با یک هواپیمایی اختصاصی از بیمارستانی در فرانسه که به فروردگاه بین المللی امام خمینی فرستاده شده بود به فرانسه برده شد؛ این هواپیما مجهز به تمام تجهیزات پزشکی و کادر پزشکی مجرب بود. کیارستمی سرانجام در تاریخ 14 تیرماه در پاریس از دنیا رفت.
اما حاشیه ها از زمان مرگ او و با خبر پیگیری پرونده پزشکیش آغاز شد. علیرضا زالی، رییس کل سازمان نظام پزشکی طی نامهای به معاون و دادستان انتظامی نظام پزشکی برای پیگیری و رسیدگی به پرونده پزشکی عباس کیارستمی دستور داد. همچنین در 18 تیرماه وزیر بهداشت نیز طی نامه ای خطاب به رییس کل سازمان نظام پزشکی عنوان کرد: «نظر به وظایف قانونی آن سازمان و درخواست خانواده آن مرحوم و جامعه هنری کشور، لازم است پرونده پزشکی این کارگردان ارجمند و نامی، در تهران و پاریس با دقت، سرعت و شفافیت بررسی و گزارش کاملی به اینجانب ارائه شود. همچنین پس از انجام بررسی های کارشناسی، ضروری است افکار عمومی را در جریان امور قرار دهید و اگر شخص یا اشخاصی قصوری در انجام وظایف داشته اند، به مراجع قضایی معرفی شوند.»
راهی برای برداشتن یک مشکل اصلی در جامعه پزشکی ایرانی!
آنگونه که فرزند عباس کیارستمی اعلام کرده است پرونده پزشکی پدرش را پیگیری می کند و امیدوار است این اقدام «تاثیر مثبتی برای برداشتن یک مشکل اصلی در جامعه پزشکی ایران» داشته باشد. احمد کیارستمی با اشاره به پیگیری پرونده پزشکی عباس کیارستمی گفت: در این پرونده موضوع فقط شخص پدرش نیست، بلکه «یک معضل بزرگتری است که باید به آن معضل نگاه شود و اینکه چگونه میشود این معضل برطرف شود.» وی تاکید کرد که حل این «معضل پزشکی»، جزو وظایف وزارت بهداشت است. او در گفتوگو با رادیو فرانسه گفته است؛ خانواده کیارستمی از این پس «از راه درست» به اطلاعرسانی بیشتر در زمینه پرونده پزشکی عباس کیارستمی خواهند پرداخت و «برخورد احساسی» در این زمینه به کسی کمک نخواهد کرد. احمد کیارستمی بار دیگر با رد شایعه سرطان پدرش، گفت که امیدوار است پرونده عباس کیارستمی به عنوان «یک مشکل همگانی» به صورت «درستتر و ریشهایتر» پیگیری شود و این پیگیری «تاثیر مثبتی برای برداشتن این مشکل در جامعه پزشکی ایران» داشته باشد. اما این مشکل همگانی که فرزند این کارگردان نامی سینما از آن سخن گفته است چیست؟
مرگ برای هیچ
حتما برایتان پیش آمده است زمانی که بیمارتان برای جراحی وارد اتاق عمل می شود، امضاهایی از شما به عنوان همراهش گرفته می شود؛ امضایی که همه چیز را به گردن نازک بیمار انداخته و پزشک و تیم پزشکی را از هرگونه آسیب در امان می دارد. موضوعی که همراهان بیمار معتقدند دست و پایشان را برای هر گونه شکایتی می بندد. در این میان شاید پرونده هایی مانند کشیدن بخیه از صورت «صدرا» 5 ساله و یا اجبار یک تیم پزشکی برای انجام زایمان طبیعی در بیمارستان شریعتی اصفهان که باعث مرگ نوزاد شد رسانه ای شود؛ اما مواردی است که هیچ خبری از آن منتشر نمی شود.
در بسیاری از پرونده های مرگ افراد در بیمارستان و به ویژه در بیمارستان های دولتی به دلیل طویل بودن مراحل شکایت از بیمارستان بسیاری از خانواده ها بی خیال طی مراحل می شوند. پس از اینکه یک مرگ مشکوک، چه در هنگام عمل و چه به دلیل عدم توجه برخی پرستاران و پزشکان شیفت رخ می دهد، همراهان بیمار با قطعیت تصمیم به شکایت می گیرند. پیش از تحویل جسد باید به یک کلانتری رفته و شکایت خود را عنوان کنند. شکایتی که هم می تواند ازمجموعه بیمارستان باشد و هم از تیم پزشکی. تحویل جسد به پزشک قانونی و فرآیند کالبد شکافی در همان روز اول انجام می شود و در نهایت جسد تحویل خانواده فوتی داده می شود. حال اینکه پس از 6 ماه پزشک قانونی نتایج را اعلام می کند. در بیشتر موارد خانواده ها بعد از شش ماه شکایت خود را پس می گیرند چرا که یا درگیر روزمره گی های زندگی خود شده اند و یا از ادامه مراحل که شامل رفت و آمد به دادگستری و برگزاری دادگاه می شود فاصله می گیرند. در این میان علت مرگ هرچه که باشد، پزشک، پرستار و بیمارستان پاسخگو نیستند هرچند که در بسیاری از موارد شکایت ها نیز با امضاهایی که پیش از عمل از بیمار و همراه گرفته شده است، یک مرگ پوچ
جلوه داده می شود. در بسیاری از این موارد علت مرگ در جواز کفن و دفن، با درج عبارت«نامعلوم» بسته می شود.
نظارتی که کافی نیست
پزشک و پرستار بر اساس سوگندی که در قبال بیمار خورده اند باید آنچه را که در توان دارند برای بیمار ارائه دهند تا به بهبودی او کمک کنند. در قبال آن بیمار نیز سعی می کند با انجام آنچه پزشک می گوید در تسریع بیماری خو تاثیرگذار باشد. در این بین برخی رفتارها چه سهوی و چه عمدی که هر یک دلایل خود را دارد موجب می شود سلامت بیمار به خطر بیفتد. قانون می گوید «اگر پزشک با جراح و یا سایر متصدیان امور پزشکی در جریان انجام امور پزشکی مرتکب بی احتیاطی یا بی مبالاتی شوند یا بدون مهارت در قسمتی از امور به انجام آن مبادرت ورزند و در نتیجه قتل یا صدمه بدنی حادث شود عمل وی با توجه به مفهوم مخالف ماده 59 قانون مجازات اسلامی و همچنین تبصره 3 ماده 295 همین قانون جرم بوده و در حکم شبه عمد خواهد بود.» اما باتوجه به فرآیند طویل مراحل پیگیری پروند و همچین حمایت های بیمارستانی احتمال رسیدن به چنینی جرمی تقریبا ناممکن جلوه می کند، علی الخصوص زمانی که قصور به مرگ بیمار منجر شود. اگر پای درد و دل بیماران بشینید، آن ها بیشتر از عدم نظارت به وضعیت بیمارستان ها و عملکرد کادر پزشکی انتقاد دارند. بیماری از عدم برخورد صحیح پرستار می گوید و
بیماری دیگر نیز از اینکه بعد از عمل حتی یک بار نیز دکتر جراح خود را ندیده است گله دارد. یک شهروند که بیمار خود را بر اثر این اشتباهات از دست داده است به «ابتکار» می گوید: «پدرم درد شدیدی داشت، پزشک درخواست سونوگرافی کرد اما به دلیل خراب بودن آسانسور، تیم پرستاری از بردن او به آزمایشگاه خودداری کردند و چند ساعت بعد پدرم مقابل چشمانمان جان خود را از دست داد.» عدم نظارت بر اقدامات کادر بیمارستانی در برخی شهرستان ها باعث شده است مردم محلی به آن نام «کشتارگاه» بدهند و از بردن بیماران خود به این بیمارستان ها ممانعت می کنند. در سال های اخیر خبرهای زیادی درباره تخلفات پزشکی منتشر شده خبرهایی که مردم هم در مراجعه به مراکز درمانی با پوست و گوشت خود آن را درک می کنند. مساله ای که باعث شده است دیوار اعتماد میان پزشک و بیمار هر روز بیش از پیش تخریب شود. موضوعی که اگر به موقع برای آن چاره اندیشی نشود سلامت جامعه را نشانه می رود. موضوعی که بارها وبارها درباره آن نوشته و گفته شده است و هر بار وزارت بهداشت به آن پاسخ داده اما آب از آب تکان نخورده و بار دیگر در پرونده ای دیگر شاهد ماجرایی بودیم که به تخریب دیوار اعتماد
میان پزشک و بیمار کمک کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید