سرویس سیاسی «فردا»: هرگاه در سطح جامعه و یا در سطح نخبگان آن، گفتمانی شکل بگیرد و عمومی شود، آرام آرام از روبنای اندیشه ملت عبور کرده و به باورها و ارزشهای آنان بدل میشود. بدین معنا که با تبیین محورهای یک تفکر و شاخصهای گفتمان مبتنی بر آن، میتوان اهداف راهبردی آن را به ملت نشان داد و حتی بنا بر ضرورت از آنان خواست که همراهی کرده و در ترویج و عمومیسازی آن تلاش کنند.
گفتمانی که در سوم تیر توسط مردم صبغه عینی یافت شکل گرفت نیز بر اساس ماهیت خویش، نمایشی از ترویج شعارهای اصیل انقلاب اسلامی را بود و همین موضوع به فراگیر شدن هرچه سریعتر آن در سطح جامعهای که دوران تلخ دوم خرداد را گذرانده بود، منجر شد. چنین رویهای به سرانجامی انجامید که مردم به نمایش شعارهای این گفتمان روی آورده و علاقمندی خویش را با انتخاب فردی که دم از این ارزشهای اصیل میزد، نشان دادند. پس مردم در انتخاب خویش بنا بر ظاهر صحیح عمل کردند و این یعنی اوج اقتدار برای نظام جمهوری اسلامی که مردماش پس از حدود سی سال همچنان به گفتمان و شعائر اصیل
انقلاب خویش پایبند هستند. دولت فعلی در برجستهسازی چنین گفتمانی تلاش کرد همانطور که رهبر انقلاب فرمودند: «بخش ديگر از اين نقاط قوّتى كه به نظر من روى آن بايد تكيه كرد، مسئلهى برجسته شدن ارزشهاى انقلاب است. در اين سالهائى كه دولت نهم و دولت دهم بر سر كار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهاىانقلاب و چيزهائى كه امام به آن توصيه ميكردند و ما آنها را از انقلاب آموختيم، خوشبختانه كاملاً برجسته شده: مسئلهى سادهزيستى مسئولان، استكبارستيزى، افتخار به انقلابيگرى.» اما، دولت نهم و دهم در عین اینکه گفتمان انقلاب را بر زبان میراند و آن را مبلغ بود، آرام آرام نشانهها و علائمی از زوایه گیری خویش را با گفتمان اصیل انقلاب نشان داد. هرچه از عمردولت گذشت به وضوح اختلاف رو به افزایش آنان را با توصیههای امام و انقلاب مشاهده شد. زیر پا گذاشتن اصول اولیه اخلاق، قانونمداری، انصاف، شفافیت، خدمترسانی و تدبیر، عناوین مهمی از فاصله گرفتن چنین دولتی از همان گفتمان اولیه خویش است. به تعبیر دیگر، دولت با نرخ متغیری در شتاب افزایش زاویه خویش با گفتماناش حرکت کرد و البته این زاویهگیری در ماههای اخیر جلوه بارزی داشته
است. چنین رویهای باعث شد تا بسیاری از دوستداران دولت از آن جدا شده و علیالظاهر ساز اختلاف با آن را بزنند. جداسازی که در طول حیات دولت دهم بارز گشت و حتی با حضور برخی وزرا و اعضای این دولت شکل گرفت. اینان با رؤیت زاویهیافتن دولت و سقوط انحرافگونه آن، در تلاش بودند تا گفتمان سوم تیر را بر اساس اندیشههای خویش زنده نگاه دارند و بر پویایی همان آرمانهای اصیل تاکید نمایند؛ اما شاید بتوانیم بگوییم در عمل توفیقی به جز شعارزدگی نیافتند. در عمل شعارهیا گفتمان را بر لب میآورند اما رفتار و مواضعشان همچنان یک سویه است و این یعنی گفتمان را در حد سخن خلاصه کردهاند. اگر چنین افرادی بر گفتمان خویش پایبند بودند در دفاع از اسلام و انقلاب در برابر رفتارهای انحرافی دولت واکنش نشان میدادند و سکوت ناجایز خویش را روا نمیداشتند. اینان همان گروهی هستند که به زعم خویش روشنگران و عماریون فتنه بودند و دیگران به زعم آنها ساکت محسوب میشدند! اما به خاطر داریم که در همان فتنه 88 رهبر انقلاب بر صریح و واضح گفتن حقیقت به قدر فهم و عقول افراد تاکید کردند؛ اما چرا امروز این گروه در برابر مواضع و رفتارهای انحرافی دولت ساکتاند؟
آیا واقعا نمیفهمند و درکی از این رفتارها ندارند و یا اینکه اصول اولیه گفتمان خویش که صداقت است را زیر پا مینهند؟ چنین رویهای اتفاقا نشاندهنده بی گفتمانی است. اگر بنا بود گروه دوستدار دولت رفتاری مبتنی بر اندیشههای ارائه شده در قبل را نمایش دهند، امروز جزء ساکتین نبودند. این سکوت، مواضع قبلی را هم زیر سؤال میبرد و شائبه سیاسی بودن-نه عقیدتی بودن- عملکرد آنها را در فتنه به وجود میآورد. این یعنی شاید آرام آرام، عیار عبارت «کاسبین فتنه» آشکار شود!
دیدگاه تان را بنویسید