جهان نیوز: آن روز که آقای علیاکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی به تیم مذاکرات هستهای ایران اضافه شد، انتظار میرفت که در اثر پیادهسازی برجام، اولاً در بخش فنی کمترین آسیب به تجهیزات و زیرساختهای هستهای کشور وارد شود، ثانیاً مراحل انجام تعهدات فنی ایران گامبهگام و متوازن با اقدامات سیاسی طرف مقابل تعریف و عملیاتی شود و ثالثاً در زمان اجرای برجام از سقف امکان فعالیت در تاسیسات هستهای عدول نشود. اما آنچه امروز با آن مواجهیم چیست؟ اولاً جمعآوری تجهیزات اصلی درون سایتها نظیر سانتریفیوژها و همچنین زیرساختهای آن با بدترین شکل ممکن صورت پذیرفت و به بهانه از رده خارج بودن فناوری قدیمی، عملاً تجهیزات قبلی دیگر به هیچوجه قابل استفاده نیست. ثانیاً تقریباً تمامی تعهدات فنی ایران نظیر تعطیلی فردو، کاهش تعداد دستگاهها، کاهش میزان ذخایر، امحای قلب رآکتور اراک و... در ابتدا و بالمره انجام پذیرفت بدون آنکه طرف مقابل گام عینی و عملی بردارد و امروز تقریباً هیچ عاید ایران شده است. ثالثاً در مدت چند ماه از آغاز اجرای برجام بسیاری از اقدامات اصلی یا مقدماتی برای آینده پسابرجام میتوانست صورت پذیرد که رها شد
و چه بسا باید گفت: عامدانه تعطیل شد. شاهد این ادعا دستور اخیر و صریح رهبرانقلاب است که با قید «فعلاً در چهارچوب برجام» صادر شد. همین قید کلیدی نشان میدهد که بسیاری از اقدامات فنی و اجرایی بدون آنکه خدشهای به برجام وارد کند میتوانست در طول مدت پس از توافق هستهای صورت پذیرد که انجام نشده است. فهرست این اقدامات به اذعان کارشناسان خبره در حوزه فناوری هستهای شامل دهها مورد میشود که سازمان با فعالیت در آن حوزهها، میبایست هم مانع از عقبماندگی بیشتر ـ. و بیش از اثر طبیعی برجام ـ. میشد، هم مقدمات کار را برای روزهای پس از پایان مدت برجام یا شکست آن پیشبینی میکرد. اکنون نیز موارد فعالیتهای هستهای که آقای صالحی اعلام کردند ظاهراً چندان جدید و شامل تغییرات جدی رو زمین نیست و از آنجاکه کلیه فعالیتهای هستهای ایران زیر چشم بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی -بخوانید جاسوسان غرب-صورت میگیرد، علامت خوبی از جدیت ایران در احقاق حقوقش به آنها ارسال نمیکند و حتی بالعکس میتواند پیامی سربسته از داخل ایران تلقی شود که چندان به سخنان مقامات توجه نکنید آنچه در عمل اتفاق میافتد چیز دیگری است که نباید زیاد
از آن احساس نگرانی شود. فهرست اقدامات ضعیف، تاریخگذشته و البته بزکشده اخیر آقای صالحی در سازمان انرژی اتمی کاملاً با حرارت ایشان در بیان قسمهای جلاله سهگانه در مجلس قابل مقایسه است و هر بیننده تیزهوشی خواهد فهمید که کدامیک از عمق جان یک انسان برخاسته است. تقدیر آن مقام آمریکایی از نقش سازنده دکتر صالحی در مذاکرات و به سرانجام رسیدن برجام را باید چگونه تفسیر کرد وقتی در داخل ایران هیچ کس از فعالیت این رییس دیپلمات سازمان انرژی اتمی راضی نیست؟ عدم رضایت تا حدی است که حتی در پشت پرده خود او نیز چندان علاقهای به ادامه تصدی مسوولیت این سازمان ندارد؛ البته این موضوعی است که نباید گذاشت اتفاق بیفتد چراکه احتمالاً از یکی دو ماه آینده و مشابه ماجرای سالهای ۸۲ تا ۸۴، همانها که در رآکتور اراک بتن ریختند و تجهیزات را جمعآوری و پلمب کردند باید ادعاهای خود در توانمندی برای راهاندازی چند هفتهای کل تاسیسات هستهای تعطیل و رها شده را عملی سازند و نسبت به نچرخیدن چرخ هستهای در کنار چرخ پنچر اقتصاد پس از پنج سال پاسخگو باشند.
دیدگاه تان را بنویسید