گرد و غبار پرونده ۴۰ ساله
یوسف کلاهدوز، سید موسی نامجو، جواد فکوری، محمد جهانآرا و، ولی الله فلاحی، فرماندهانی که نامشان لرزه بر اندام دشمن میانداخت، چه کسی فکر میکرد این فرماندهان همگی در یک تاریخ، یک روز و یک ساعت شهید شوند، حادثهای هولناک که ضربهای غیرقابل جبران به سازمان رزم ارتش و سپاه زد.
صبح نو: یوسف کلاهدوز، سید موسی نامجو، جواد فکوری، محمد جهانآرا و، ولی الله فلاحی، فرماندهانی که نامشان لرزه بر اندام دشمن میانداخت، چه کسی فکر میکرد این فرماندهان همگی در یک تاریخ، یک روز و یک ساعت شهید شوند، حادثهای هولناک که ضربهای غیرقابل جبران به سازمان رزم ارتش و سپاه زد.
در هفتم مهر سال۱۳۶۰ بعد از موفقیت عملیات ثامنالائمه و شکست حصر آبادان فرماندهان نظامی برای ارائه گزارش این پیروزی به امام، عازم تهران بودند، به این منظور، یک فروند هواپیمای C۱۳۰ با چهل نفر سرنشین و ۲۷ مجروح و ۳۲ نفر از شهدای عملیات ثامن الائمه از فرودگاه اهواز به مقصد تهران به پرواز در آمد. ساعت ۷:۱۵ این هواپیما در ۳۰ کیلومتری فرودگاه مهرآباد در جنوب غربی کهریزک دچار سانحه شد و آتش گرفت.
روایت کمکخلبان از لحظه سقوط محمود خرمدل، کمک خلبان هواپیمای C۱۳۰ واقعه را چنین روایت میکند: هفتم مهرماه سال ۱۳۶۰ بود که حدود ساعت ۱۹ به اهواز رسیدیم. به برج اعلام کردم تا برای چند لحظه چراغهای باند را برایمان روشن کند. نشستیم دور زدیم و هواپیما را رو به قسمت سوخت نگه داشتیم. ۵۴ نفر مجروح، ۲۲ شهید، ۳۳ نفر مسافر و ۹ خدمه پروازی در هواپیما بودند. چهار نفر را هم که نمیتوانستند راه بروند بهوسیله برانکاردهای متصل به بدنه هواپیما حمل میکردیم.
در محوطه فرودگاه امیران، فلاحی و فکوری قدم زدند و روبهروی در سالن نیز گروه VIP شامل سردارانی همچون نامجو، کلاهدوز، جهانآرا و محافظانشان بودند. از تیمسار فلاحی خواستیم که داخل کابین خلبان بنشیند. وی تبسم کرد و گفت: نه! در آن صورت محافظان ناراحت میشوند.
حدود ساعت ۲۰ در کوههای حسنآباد قم بودیم که یک لحظه تمام برقهای هواپیما قطع شد! ظلمات کامل. یک لحظه احساس کردم هواپیما ایستاده، موتورها به طور کامل خاموش شدند. به کمک چراغقوه بیرون را نگاه کردم دیدم ملخها فقط با نیروی باد میچرخند.
شرایط بسیار سخت و هولناکی بود! پس از چند لحظه امیر فکوری به کابین آمد چراغ قوه را از دست من گرفت، اول به دورسنج موتور و بعد به خود موتورها نگاه کرد احساس کردم متوجه شده که مشکل فقط الکترونیکی نیست. وی با سرعت از کابین خارج شد و با یکی از مهندسان پرواز رفتند تا چرخها را بهصورت دستی باز کنند. چنین احساس میشد که فکوری فهمیدهاست مشکل فراتر از قطع برق است. از آنجا که فرمان هواپیما تریم شده بود هواپیما با سرعتی آهسته و بهطور افقی به سمت زمین در حرکت بود. به همین دلیل هواپیما در بیابان فرود آمد. از آنجا که یکی از چرخها قفل نشده بود، هواپیما به یک سمت خم شده و روی زمین کشیده شد.
انفجار مهیب در قسمت راست کابین همچنین امیر «علی صولتی» خلبان این سانحه درباره جزییات این حادثه به فارس گفته است که «۷۰-۸۰ مایلی تهران بودیم که از مرکز کنترل تقاضای کمکردن ارتفاع را کردیم. قبل از اینکه به ارتفاع مجاز برسیم، مجدداً با برج تماس گرفتم و گفتم ما
در حال رسیدن به ارتفاع مجاز هستیم، به محض اینکه مکالمه تمام شد، یک انفجار مهیب در قسمت راست کابین مانند یک جریان «های ولتاژ» صورت گرفت و همزمان کابین روشن شد. حالت وحشتناکی در تاریکی شب بود که بیانش سخت است.
هواپیما مثل یک گلوله سنگی شروع به سقوط کرد و همزمان برق هم قطع شد. چراغقوه را روشن کردم. هواپیما به سرعت به سمت پایین میآمد. با فشار زیاد سعی کردم با کنترل فرامین، از شیرجه مستقیم جلوگیری کنم تا هواپیما با دماغه به زمین نخورد. همزمان تیمسار فکوری آمد بالا. چون خودش خلبان بود، متوجه ماجرا و وجود اشکال شده بود. من به همراه مهندس پرواز -حسینی- که شاگردی هم بهنام تهرانی داشت، مشغول بودیم تا شاید بتوانیم مجدداً هواپیما را راهاندازی کنیم، اما هیچ اتفاقی نمیافتاد.
تیمسار فکوری پرسید جوان چه شده؟ گفتم تیمسار خواهش میکنم بروید بنشینید و کمربند خود را هم ببندید. هواپیما موتور و برق خود را از دست داده، هیدرولیک نداریم و همه چیزمان را هم از دست دادیم و اصابتمان به زمین قطعی است. چند لحظه به سمت سیستم اینسترومنت (نشان دهندهها و آلات دقیق) چراغ قوه انداخت و دسته گاز را جلو داد، اما دید هیچ اتفاقی نمیافتد. چراغ قوه را به من داد و رفت.
هر لحظه منتظر برخورد بودم. تنها چیزی که از هواپیما باقی مانده بود، باطری بود. با دیسپچ تماس گرفتم و وضعیت را اطلاع دادم و گفتم من مسیر را از پالایشگاه منحرف کردم، دیگر هر اقدامی که میدانید بکنید. سانحه ما صد در صد است. هواپیمای C۱۳۰ این امکان را دارد که اگر در شرایطی همهچیز از دست رفت و برق و هیدرولیک هم نبود، از یک سیستم هندلی استفاده کرده و از این طریق چرخها و درها باز شود. بعدها شنیدم که خود تیمسار فکوری هم به بچهها کمک میکرد.
سکوت خبری شهادت جهانآرا تا چهلمین روز بر اساس بیانیه ستاد مشترک ارتش که در هشتم مهرماه منتشر شد، سرلشکر شهید، ولی فلاحی جانشین ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، سرتیپ نامجو، وزیر دفاع و نماینده امام در شورای عالی دفاع و فرمانده دانشکده افسری، سرتیپ شهید فکوری وزیر دفاع سابق و فرمانده سابق نیروی هوایی و مشاور رئیس ستاد مشترک ارتش و برادر شهید کلاهدوز قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در سقوط هواپیمای C۱۳۰ به شهادت رسیدند. روزنامه اطلاعات دو روز بعد فهرستی از شهدای احتمالی حادثه سقوط C۱۳۰ منتشر کرد که تعداد زیادی از اسامی آن با فهرست روزنامه جمهوری اسلامی مشترک بود، اما نکته قابل توجه در هر دوی این فهرستها این بود که نامی از شهید محمد جهانآرا در میان نبود. رادیو و تلویزیون نیز همچون مطبوعات که آن زمان بیشتر اخبارشان متأثر از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بود، اشارهای بهنام فرمانده شهید سپاه خرمشهر نکرد.
این سکوت خبری ادامه داشت تا حوالی چهلم شهدای سقوط که سپاه پاسداران در بیانیه دعوت به مراسم چهلمین روز شهادت سرنشینان سی ۱۳۰ در مدرسه فیضیه قم در کنار نام چهار فرمانده شهید ارتش و سپاه بهنام شهید محمد جهانآرا نیز اشاره کرد.
سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ ارتش با شماره پرواز ۵۰۵ در منطقه کهریزک تهران که منجر به شهادت افرادی، چون ولیالله فلاحی، یوسف کلاهدوز، محمد جهانآرا، جواد فکوری و سید موسی نامجو شد، عملاً معادلات جنگ ایران و عراق را تغییر داد، فتح خرمشهر به هشت ماه بعد از آن موکول شد و عملاً جنگ بیش از هفت سال دیگر ادامه یافت. اهمیت سرنشینان پرواز یادشده تا جایی بود که نیروی هوایی ارتش، وزارت دفاع، ستاد مشترک ارتش و قائممقام سپاه پاسداران، در یک روز با خلأ فرماندهان خود مواجه شدند و معادلات جنگ تغییر کرد. ابهامها درباره دلایل سقوط هواپیمای C۱۳۰ با گذشت ۳۷سال از این حادثه ابهامها درباره دلایل سقوط هواپیمای C۱۳۰ ارتش در هفتم مهر ۱۳۶۰ همچنان پابرجاست و روایتهای گوناگونی از واقعه بیان شده است؛ کارشناسان معتقدند این سقوط، خرابکاری و در ادامه پروژه نفوذ بود که نمود اصلی آن در تابستان سال ۱۳۶۰ خود را در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، انفجار دفتر نخستوزیری و همچنین ترور و شهادت دادستان انقلاب کشور نشان داد؛ نفوذی که تا بیت رهبر فقید انقلاب اسلامی رخنه کرد و اگر هوشیاری مقامهای مسوول نبود، امکان داشت بمب هشت شهریور۱۳۶۰، حوالی بیت امام منفجر شود.
سابقه ترور فرماندهان شهید حادثه C۱۳۰ افراد بیشتری از جمله تیمسار سرلشکر قاسمعلی ظهیرنژاد و مهدی چمران در هواپیمای C۱۳۰ حضور داشته باشند که به دلایلی کنسل شد، بعد از عملیات موفق شکست حصر آبادان، قرار بود طرحریزی برای فتح خرمشهر در همان پاییز صورت بگیرد که انجام نشد. سقوط این هواپیما عملیات را به چند ماه بعد منتقل کرد. مضافاً بر این تمام این افرادی که سوار این هواپیما شدند افراد برجسته و فرماندهان تراز اول این مملکت بودند. قرار بود خدمت امام برسند و برای فتح خرمشهر فکر کنند. سرلشکر جواد فکوری نظامی تحصیلکرده در آمریکا بود طراح اصلی عملیات مهم و برجسته کمان ۹۹ است که هنوز هم در دنیا جز عملیات مهم شناخته میشود. او بهدلیل عملیاتهای موفق کمان ۹۹ و حمله به اچ۳ بارها توسط ارتش صدام تهدید شده بود و برای سر وی جایزه تعیین شده بود. یک ماه قبل از پرواز ۵۰۵ شهید نامجو و کلاهدوز در بمبگذاری نخستوزیری زنده ماندند. سرلشکر سید موسی نامجو از مؤسسان دانشکده افسری بودند و بعد از انقلاب هم وزیر دفاع انتخاب شده بودند. سرلشکر، ولی الله فلاحی بعد از انقلاب در ماجرای پاوه نقش برجستهای داشتند و سال۵۸ در کردستان سابقه ترور ناموفق داشت. سرلشکر یوسف کلاهدوز قبل از انقلاب عضو گارد بودند. بعد از انقلاب از بنیانگذاران سپاه بودند و از ارتش به سپاه منتقل شده بودند. محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر بودند و احتمالاً اگر به شهادت نمیرسید در بازپسگیری خرمشهر نقش کلیدی داشت.
دزفولی: احتمال نقش منافقین در حادثه سقوط هواپیمای فرماندهان وجود دارد آقای سید مهدی دزفولی مستندسازاثر «معمای پرواز ۵۰۵» در گفتگو با روزنامه «صبح نو» درباره ابهامات سقوط هواپیمای فرماندهان جنگ گفت: «در مستند با خلبان پرواز بهنام آقای صولتی صحبت کردیم که گفتند؛ یک روز قبل آقای پهلوان کمک خلبان ایشان گفته بود که دو نفر به بهانه اینکه در هواپیما اسلحه وجود دارد، کابین را بازرسی کردند که این در گزارش سانحه نوشته شده بود.» وی ادامه داد: «آقای علی اصغر کریمی هم که فیلمبردار صداوسیما بوده است و برای تهیه گزارش به اهواز رفته بود و زنده مانده بود میگفت که یک نفر برای عیادت از افراد سانحه هوایی آمده بود و مثالی زدند که چقدر احتمال دارد چهار ماشین همزمان به سمت اتوبان قم راهی شوند و هر چهار ماشین در یک زمان، مکان مشخص و بهدلیل فنی نامشخص از کار بیفتند؛ دقیقاً اتفاقی که برای هواپیمای c۱۳۰ افتاد و به دلیل نامشخصی هر چهار موتور هواپیما در یک لحظه از کار افتاده است.» این مستندساز با تاکید بر اینکه در این مدل هواپیما تنها چندمورد سقوط نامشخص وجود دارد، تصریح کرد: «سقوط این هواپیما در زمان گشایش جنگ رخ داد، هر کدام از این فرماندهان نخبگان جنگ بودند و در لیست ترور دشمنان قرار داشتند، قرار بود این فرماندهان عملیات موفقی را هدایت کرده و با دست پر بر سر میز مذاکره پایان جنگ بنشینند، اما با این حادثه فتح خرمشهر ۹ ماه به تعویق افتاد و شرایط جنگ عوض شد.» دزفولی ادامه داد: «بنا بر گفته خلبان پرواز، گزارش سانحه تاکنون منتشر نشده است و این جزء شبهات است، وقتی هواپیما چه مسافربری و چه نظامی سقوط میکند، دلیل سقوط منتشر میشود، اما در این ۳۷ سال اخیر سندی مبنی بر دلیل سقوط این پرواز پیدا ارائه نشده است بهدلیل اینکه آن ایام شرایط کشور جنگی بوده است پرونده به حاشیه رفته است، درحالیکه پرونده مهمی است و سانحهای است که شرایط و تاریخ جنگ ما را تغییر داده است.» وی افزود: «از سال ۵۷ که انقلاب پیروز شده است تا ۶۰ یا ۶۱ شبکه حزب توده نفوذ بالایی داشتند و حتی این نفوذ در ارتش هم سابقه داشته است، فردی مثل محمدرضا کلاهی که نفوذ کرده است یا مسعود کشمیری که از اول انقلاب در ستاد خنثی سازی بوده است و عامل بمب گذاری دفتر حزب جمهوری و شهادت آقایان رجایی و باهنر بود، اما در ۳۷سال اخیر نتیجهای از پیگیریها بهدست نیامده است. آقای بهشری که در آن زمان مسوول دادگاه نیروهای مسلح بودهاند هیچ موقع در مورد این پرونده اشاره نداشتند و آقای هاشمی احتمال خرابکاری را دادهاند.» این پژوهشگر با اشاره به عمیق بودن نفوذ تصریح کرد: «در حقیقت در این سالها اصلاً به بحث مهم نفوذ در نیروهای مسلح، خصوصاً ارتش در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته نشده است. به طور مثال، افرادی همانند دریادار احمد مدنی و ناخدا بهرام افضلی که به عنوان نفوذی تا فرماندهی نیروی دریایی ارتقا پیدا کرده بودند. بیژن کبیری از افراد ارتشی که مسئول تیپ ویژه در آزادسازی خرمشهر بود و در خنثی کردن کودتای صادق قطب زاده نقش داشت، معاون آیت الله ری شهری بود و حتی قرار بود معاون وزیر اطلاعات شود که مشخص شده نفوذی کا. گ. ب. شوروی بوده است.
تا به حال کسی به اتفاقات مهمی که ارتش بعد از انقلاب، پشت سر گذاشته، نپرداخته است.» دزفولی درباره احتمال نقش منافقین در حادثه سقوط هواپیمای فرماندهان گفت: «دو ظن و گمان وجود دارد که یک بحث سازمان مجاهدین خلق است و دیگری گروه مهدی هاشمی، برخی از این افراد مانند آقای نامجو و کلاهدوز جزء گروه زیرزمینی ارتش بودند و احتمال تسویه توسط گروههای رقیب وجود داشته است، اخیراً هم کتابی منتشر شده با نام «خروج بینام» که مربوط به گروه زیرزمینی ارتش است مانند آقایان رحیمی، سلیمی و نامجو که در این گروه عضویت داشتند و در زمان تلاش برای کودتا قبل از انقلاب مانع تحقق آن شدند به همین دلیل هم برخی از سازمانها و افرادی به دنبال تلافی بودند؛ البته اینها تنها حدس و گمان است و بهصورت قطعی نمیشود گفت که کار کدام سازمان بوده است.»
شهید کلاهدوز که در گارد شاهنشاهی بود توطئه بمباران فرودگاه، مجلس، مرکز رادیو و تلویزیون، میدان ارگ، راهآهن و بیت امام را که توسط ارتش و سلطنتطلبان طراحی شده بود، با اطلاع به امام و بیرون آوردن سوزن چکاننده تانکها خنثی کرده بود.
این مستندساز در پایان تاکید کرد: «متاسفانه گرد و غباری روی پرونده سقوط هواپیمای فرماندهان جنگ گرفته است، امیدواریم با همکاری مسوولان بتوانیم قسمت دوم مستند درباره صحبتهای خانواده شهدا که درباره روند پرونده است، منتشر کنیم.»
دیدگاه تان را بنویسید