کودتایی که قرار بود از تبریز شروع شود

کد خبر: 842412

مجموعه افرادی که به اتهام شرکت در کودتای نقاب دستگیر و محاکمه شدند اعم از نظامی و غیرنظامی ۲۴۰ نفر بودند که با احتساب کل شرکت کنندگان در داخل و خارج از کشور تعداد آنان به ۵۰۰ نفر نمی‌رسید.

کودتایی که قرار بود از تبریز شروع شود

خبرگزاری فارس: تیره‌گی اتفاقات تیرماه سال ۵۸ شاید تا مدت‌ها بر سر نیروی هوایی ارتش سایه افکنده بود، کودتایی که قرار بود توسط چند خلبان فریب‌خورده انجام شود، اما رهبر و طراح و پشتیبان آن نه در نیروی هوایی که حتی شاید در ایران هم نبودند و البته این کودتا قبل از اجرا عقیم شد.

در این گزارش سعی داریم با نگاهی به کتاب «تاریخ نبرد‌های هوایی» به برخی ابعاد «کودتای نقاب» که به اشتباه و به دلیل محل برخورد با آن یعنی پایگاه هوایی شهید نوژه به کودتای نوژه مشهور شد، بپردازیم.

***

در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با درگیری‌های مرزی ایران و عراق پیش از شروع جنگ تحمیلی، در دی‌ماه سال ۵۸ یکی از هواداران شاپور بختیار به نام مهندس قادسی طرح کودتایی را تهیه کرده و نام آن را «نقاب» گذاشت.

این طرح سازمانی دارای شورایی شامل مسئول تهران، مسئول امور شهرستان‌ها، مسئول تهران، مسئول امور شهرستان‌ها، مسئول امور وزارتخانه‌ها، مسئول امور دانشگاه‌ها، انتشارات و تبلیغات، مسئول امور ایلات و مسئول امور چریکی بود.

از نظر طراحان گروه نقاب، فتح تهران مساوی با پیروزی در سراسر کشور بود و با تصوری که از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ داشتند فکر می‌کردند با سقوط تهران همه کشور تسلیم آن‌ها می‌شود.

بر اساس طرح‌ریزی قرار بود سران کودتا برای برخورداری از پشتیبانی هوایی، پایگاه سوم شکاری (پایگاه شهید محمد نوژه)، را از طریق عناصر زمینی تصرف کنند.

دلایل انتخاب این پایگاه این بود که با تهران فاصله زیادی نداشت، امکان جذب عناصر مستعد و قابل اعتماد از رژیم سابق در آن وجود داشت، خارج از شهر همدان بود و این پایگاه قلب عملیات هوایی در مقابل تجاوز هوایی رژیم بعث عراق تلقی می‌شد.

از نظر جغرافیایی نیز پایگاه یاد شده در ۵۰ کیلومتر شهر همدان (در منطقه کبودرآهنگ) دور از دسترس مردم قرار داشت.

ضمن اینکه سپهبد سیدسعید مهدیون، سرتیپ آیت محققی، سروان حمید نعمتی، سروان ایرج ایران‌نژاد و چند تن دیگر از همدستان عوامل کودتا در آنجا خدمت کرده و اماکن و کارکنان پایگاه را به درستی می‌شناختند.

برای تصرف پایگاه نوژه بعنوان مرکز عملیات کودتا قرار بود ۱۲ تیم مرکب از یک صد تن از کلاه سبز‌های تیپ نوهد، حدود ۳۰۰ نفر از دوستداران، آشنایان و خویشاوندان شاپور بختیار و ۱۲ نفر راهنما از داخل پایگاه به فرماندهی سرگرد کورش آذرتاش (فرمانده تیپ ۲۳ نوهد پیش از انقلاب) برای تصرف پایگاه نوژه وارد عمل شوند.

بنا بود طبق نقشه و پس از تصرف پایگاه تیمسار محققی برای رهبری عملیات هوایی در اتاق فرماندهی مستقر شده و همزمان سروان حمید نعمتی، سروان محمد مالک، سروان کیومرث آبتین و سروان فرخزاد جهانگیری که هر کدام فرمانده یک تیم بودند پس از حمله هوایی رژیم بعث عراق اولین اسکادران هوایی را به بهانه دفاع در برابر تهاجم هواپیمایی عراقی به پرواز درمی‌آورند.

این اسکادران شامل ۱۶ هواپیما از مجموع ۵۳ فروند هواپیمای مجهز به بمب، راکت و موشک سنگین بود که برای عملیات احتمالی و مقابله به مثل با عراق در نظر گرفته شده بود، در طرح کودتا عملیات هوایی از نقشی محوری بر خوردار بود بنابراین هواپیما‌ها باید مسلح به سلاح سنگین بوده و آمادگی کامل پرواز را داشته باشند.

قرار بود پرواز‌های نقشه کودتا بر مبنای طرح موسوم به دستور عملیاتی «البرز» انجام گیرد که طرحی دفاعی برای مقابله با حمله احتمالی عراق به ایران بود و بخشی از امور جاری و عملیاتی پایگاه محسوب می‌شد؛ بنابراین سران کودتا با فرماندهان ارتش بعث عراق به توافق رسیده بودند که هواپیما‌های عراق در روز ۱۹ تیر ۵۹ و در ساعت مقرر وارد حریم هوایی منطقه شده و بلافاصله آژیر قرمز پایگاه که رمز شروع کودتا به صدا درآید.

سپس کارکنان پایگاه سوم همدان، هواپیما‌های نیروی هوایی ایران را مسلح و آماده پرواز کنند تا خلبانان وابسته به کودتا در ظاهر برای حرکت به سمت مرز‌ها و پاسخ به ارتش عراق، ولی در واقع برای حرکت به سوی تهران و بمباران اهداف از پیش تعیین شده به پرواز درآیند. این فرایند باعث انحراف افکار عمومی و مسئولان کشور شده و سوءظن کمتری را به خود جلب می‌کرد.

در طرح‌ریزی اولیه چنین برنامه‌ریزی شده بود که پس از حمله هوایی عراق به ایران در صورت موفقیت مرحله اول کودتا و پرواز هواپیما‌ها به تهران اماکن و مراکز زیر بمباران شوند:

۱- محل سکونت امام خمینی در جماران

۲- فرودگاه و پایگاه یکم شکاری و ترابری مهرآباد

۳- ساختمان نخست‌وزیری

۴- ستاد مرکزی ارتش جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران و کمیته‌های انقلاب اسلامی

۵- مراکز صدا و سیما

قرار بود پس از بمباران هوایی و شکستن دیوار صوتی، مرحله دوم و زمینی کودتا آغاز شود. در این مرحله باید صداوسیما فرودگاه مهرآباد، ستاد ارتش جمهوری اسلامی، پادگان حر، پادگان قصر و پادگان جمشیدیه تسخیر و در سطح شهر تهران با اعمال خشونت و ارعاب وضعیت نظامی ایجاد شود.

افشای کودتای نقاب

اما ۳ روز مانده به موعد کودتا یعنی روز ۱۵ تیر یکی از خلبانان که برای همکاری انتخاب شده بود در تهران با سروان خلبان فراری حمید نعمتی ملاقات می‌کند. نعمتی به او می‌گوید: ماموریت تو بمباران بیت (امام) خمینی است و ما می‌توانیم تا ۵ میلیون نفر را بکشیم.

گویا شگرد حمید نعمتی این بود که در نخستین دیدار توجیهی کودتا به خلبانان فریب خورده چنین جمله‌ای را می‌گفت که تا از میزان آمادگی آن‌ها برای شرکت در کودتا و کشتار میلیونی مردم اطلاع یابد.

خلبان یاد شده* در برابر انجام این ماموریت و الزام به کشتار مردم بی‌گناه مردد می‌شود، اما به دلیل ترس از سران کودتا نمی‌توانست تصمیم عاقلانه بگیرد.

وی در حالیکه نگران بود پس از خروج از منزل حمید نعمتی تصمیم می‌گیرد تا موضوع را با شخص دیگری در میان بگذارد؛ بنابراین شب هنگام در منزل خود قضیه کودتا را برای برادر و مادرش فاش می‌سازد. مادر او که به شدت ناراحت شده بود می‌گوید: تو نه تنها نباید این کار را بکنی بلکه باید به انقلابیون خبر بدهی تا جلوی این کار را بگیرند.

این سخن مادر در وی اثر کرده و موجب شد در نخستین دقایق بامداد چهارشنبه خلبان یاد شده تصمیم خود را بگیرد و با پذیرش احتمال کشته شدن توسط سران کودتا ماجرای کودتا را فاش کند.

او از خانه خارج شده و پس از پرس و جو و دوندگی زیاد حدود اذان صبح منزل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را یافته و خود را به آنجا می‌رساند.

مقام معظم رهبری این واقعه را اینچنین توصیف کرده‌اند:

«شبی حدود اذان صبح دیدم که درب منزل ما را به شدت می‌زنند پرسیدم چه شده گفتند یک ارتشی آمده و با شما کار واجب دارد. دیدم یک نفر تکیه داده به دیوار با حال خسته و آشفته سرش را فرو برده گفتم شما با من کار دارید بلند شد و گفت: بله گفتم چه کار دارید گفت: کار واجبی دارم و فقط به خودتان می‌گویم. من به حرفش حساس شدم احتمال این بود که سوء‌نیتی داشته باشد. اما دیدم نمی‌شود به حرفش گوش نداد. یک جایی گوشه حیاط نشستیم. آثار بی‌خوابی و خیابان گردی و خستگی و هیجان در چهره‌اش موج می‌زد. خلاصه آنچه گفت: این بود که در پایگاه همدان اجتماعی تشکل شده و تصمیمی بر کودتایی گرفته و پول‌هایی به افراد زیادی داده‌اند به خود من هم پول داده‌اند... قرار است جماران و چند جای دیگر را بمباران کنیم پرسیدم کی قرار است این کودتا انجام شود گفت: امشب. من دیدم مسئله خیلی جدی است و باید آن را پیگیری کنم در این بین احتمال می‌دادم که یک سیاست باشد و بخواهند ما را سرگرم کنند، اما در عین حال اصل قضیه آنقدر مهم بود که با وجود این احتمالات لازم بود آن را پیگیری کنیم.»

این در حالی بود که چند ساعت پس از افشای کودتا به وسیله خلبان یاد شده یکی از درجه‌داران تیپ ۲۳ نوهد به کمیته مستقر در اداره دوم ستاد مشترک مراجعه می‌کند و پس از افشای کودتا و اعتراف به این قرار است که به همراه عده‌ای دیگر در براندازی جمهوری اسلامی شرکت کنند. یک پاکت حاوی بخشی از طرح عملیات کودتا را در اختیار کمیته فوق قرار می‌دهد.

به این ترتیب به فاصله چند ساعت از سوی دو عنصر جذب شده به کودتا طرح شوم نقاب فاش شده و انقلاب از خطری که در چند قدمی‌اش کمین کرده بود آگاه می‌شود. هر چند افشای کودتا، توسط این دو نفر که از اقدام یکدیگر بی‌اطلاع بودند، صورت گرفت؛ لذا از همان زمان که احتمال وقوع کودتا احساس شد ستادی به نام ستاد خنثی‌سازی کودتا، مرکب از واحد‌های گروه ضربت در داخل پایگاه هوایی و اطلاعات و مهندسی سپاه پاسداران در همدان انجمن اسلامی نیروی هوایی، تعدادی از کارکنان مومن نیروی زمینی و تیپ نوهد تشکیل شد.

این ستاد اطلاعات موثق و دقیقی از کودتا در اختیار نداشت و یافته‌های خود را متمرکز بر اطلاعات بازگو شده توسط خلبان نیروی هوایی و تا حدودی گفته‌های درجه دار تیپ ۲۳ نوهد قرار دارد. با جمع‌بندی و تکمیل اطلاعات پراکنده و اخباری که از قبل جمع‌آوری شده بود عملیات خنثی‌سازی کودتا به سرعت در دو محور پارک لاله در تهران و پایگاه شهید نوژه طرح‌ریزی و آغاز شد.

پارک لاله محل تجمع ۴۰ تن از افسرانی بود که قرار بود با اتوبوس به پایگاه هوایی نوژه اعزام شد و به دیگر اعضا بپیوندند. بخش عمده نیروی انقلابی و ضد کودتا نیز در پایگاه هوایی شهید نوژه استقرار یافتند.

عملیات خنثی‌سازی کودتا در این پایگاه در دو قسمت داخل و خارج از پایگاه به اجرا گذاشته شد. به این ترتیب همزمان با شروع کودتا، نیرو‌های انقلابی متشکل از کارکنان متعهد و فداکار نیروی هوایی و اعضای سپاه پاسداران وارد عمل شدند و با هدف قرار دادن ریشه‌های اصلی کودتا و دستگیری عناصر اصلی آن ضربه‌ای مهلک به توطئه‌گران و خائنان وارد آوردند.

در میان خلبانانی که در این توطئه دست داشتند چند تن به کشور عراق پناهنده شدند که یکی از آنان سروان حمید نعمتی از خلبان هواپیمای F-۴ بود. او با شروع جنگ تحمیلی پخش برنامه‌ای فارسی را از رادیو بغداد با هدف فریب دیگر خلبانان نیروی هوایی بر عهده گرفت. دیگری سروان آبتین بود که از مرز باختری کشور گریخت و همچنین سروان خسرو بیت‌اللهی که او نیز بعد‌ها به ایالات متحده پناهنده شد.

اما در این عملیات تعدادی از افسران، همافران و درجه داران دستگیر، بازجویی و محاکمه شدند که افرادی که تیرباران شدند، عبارتند از:

۱-سپهبد خلبان سیدسجاد مهدیون

۲-سرتیپ خلبان آیت محققی

۳-سرهنگ خلبان داریوش جلالی

۴-سروان خلبان فرخ‌زاد جهانگیری

۵-سروان خلبان محمد ملک

۶-سروان خلبان علی اصغر سلیمانی

۷-سروان خلبان کریم افروز

۸-سروان خلبان امیدعلی بویری

۹-سروان خلبان ناصر زندی

۱۰-سروان فنی هوایی بیژن ایران‌نژاد

۱۱- ستوان یکم خلبان مهدی عظیمی‌فرد

۱۲-سروان خلبان محمد بهروزفر

۱۳-سروان فنی هوایی هرمز زمانپور

۱۴-ستوان یکم خلبان نجات یحیی

۱۵-ستوان یکم فنی هوایی ایوب حبیبی

۱۶-سرهمافر سوم یوسف پوررضایی

۱۷- سرهمافر جعفر مظاهری کاشانی

۱۸-استوار یکم فنی خداداد رحمتی

۱۹-استوار یکم پرویز بینایی

۲۰-ستوان دوم فنی سیدجلال عسگری

۲۱- ستوان دوم فنی هوایی جعفر راستگو

۲۲-سرگرد هوایی سیاوش بیانی (فرمانده گروه پدافند هوایی تبریز)

نفرات بند‌های ۲۱ و ۲۲ نیز در ششم آذر ماه دادگاهی و به اعدام محکوم شدند.

در این میان، برخی از نیرو‌های اصلی کودتا همانند سروان حمید نعمتی و سروان خسرو بیت‌اللهی نیز موفق به فرار از کشور شدند.

این کودتا چه پیروز می‌شد و چه شکست می‌خورد برای دشمنان مطلوب بود، زیرا در صورت شکست، نیروی هوایی ارتش بعنوان مجری کودتا مورد بی‌اعتمادی ملت و نظام قرار می‌گرفت و تعدادی از کارکنان کلیدی آن دستگیر، محاکمه یا از خدمت رها می‌شدند. در صورت پیروزی کودتا هم بدلیل برخورد‌های داخلی میان ارتش و مردم به طور قطع تلفات زیادی در پی داشته و فرصت ایده‌آلی را برای حمله ارتش عراق فراهم می‌کرد.

در حقیقت کودتای نقاب یک توطئه کاملا طراحی شده از سوی آمریکا بود که محوریت سران آن در خارج از نیروی هوایی قرار داشت و تنها اندکی از کارکنان فریب خورده نهاجا (در سطح یکی از پایگاه‌های آن) قرار بود در آن شرکت داشته باشد غافل از اینکه این پایگاه در آن دوره یکی از پایگاه‌های پیشتاز از نظر انقلابی و عملیاتی بود.

ستوان یکم ناصر رکنی از کارکنان نیروی هوایی و از عوامل دخیل در کودتا در جریان محاکمه خود در دادگاه چنین می‌گوید:

«اگر آمریکا در این کودتا نقشی بر عهده نداشت، مطمئن باشید که اصلا نطفه کودتایی بسته نمی‌شد در سال گذشته ۱۵ اسفند ۵۸ که قرار بود دکتر شاپور بختیار به ایران برگردد. برنامه این بود که وی ابتدا به تبریز یا خوزستان برود. اگر تبریز در جریان اقدامات حزب خلق مسلمان تصرف می‌شد و نیروی زمینی و پایگاه هوایی در آنجا از او تبعیت می‌کردند بختیار به آن جا وارد شده و آذربایجان را به عنوان ایرانی آزاد اعلام می‌کرد.»

نکته کلیدی اعترافات ناصر رکنی در این است که ابتدا قصد داشتند از پایگاه تبریز نیرو‌های خود را جذب کنند که موفق به این کار نمی‌شوند.

حجت‌الاسلام محمدی ری‌شهری ریاست وقت دادگاه انقلاب و مسئول محاکمه کودتاچیان در مصاحبه با رسانه‌های گروهی اظهار داشت:

«برای شناخت ریشه اصلی کودتا ضروری است کلیه اقداماتی که رژیم شاه در جلوگیری از رشد و پیروزی انقلاب انجام داد و همچنین توطئه‌های پس از پیروزی انقلاب یک جا مورد ریشه‌یابی قرار گیرند. روند شکل‌گیری کودتا نیز بدون در نظر گرفتن وقایع قبل از آن قابل ریشه‌یابی نیست.»

از طرف دیگر افکار عمومی جامعه به سمتی سوق داده شده بود که بیشتر آنان تصور می‌کردند عناصر شرکت کننده در کودتا ۵۰۰ نفر بوده و عاملان اصلی طرح‌ریزی و هدایت کننده کودتا از افسران جمعی نیروی هوایی هستند آمار ارائه شده از سوی سخنگوی دادگاه انقلاب اسلامی که پس از محاکمه عاملان کودتا به شرح زیر به اطلاع مردم رسید، خلاف این تصور نادرست را به اثبات رساند.

مجموعه افرادی که به اتهام شرکت در این توطئه دستگیر و محاکمه شدند اعم از نظامی و غیرنظامی ۲۴۰ نفر بودند که با احتساب کل شرکت کنندگان در داخل و خارج از کشور تعداد آنان به ۵۰۰ نفر نمی‌رسید.

بنا به گفته حجت‌الاسلام ری‌شهری:

«از عناصر اصلی و کثیر کودتا که بگذریم تنها تعدادی از نظامیان شاغل در تیپ نوهد و تعداد اندکی از کارکنان ساده دل و فریب خورده نیروی هوایی در آن مشارکت داشتند. با وجود این تبلیغات منفی بسیاری از علیه نیروی هوایی و به ویژه خلبانان غیور آن می‌شد تا نظر امام امت و افکار عمومی را نسبت به این نیروی الهی تغییر دهند.»

این گفته‌ها و بسیاری از حقایق بازگو نشده این کودتای نافرجام می‌توانست به طور شایسته اطلاع‌رسانی شود تا به جای تمرکز روی نام نیروی هوایی و حتی نام شهید والامقام محمد نوژه، عوامل اصلی توطئه به مردم معرفی شوند.

شمار خلبانان فعالی که در این کودتا مجرم شناخته شده و اعدام شدند مجموعا ۱۲ نفر است، در حالی که نهاجا در دوران دفاع مقدس بیش از ۲۱۰ خلبان شهید و ۵۲ خلبان آزاده و تعداد ۸۹ خلبان جانباز که از سوانح هوایی دفاع مقدس بر اثر سقوط هواپیمای خود در عمق جبهه‌های نبرد جان سالم به در برده‌اند، تقدیم انقلاب و دفاع مقدس کرده است.

باوجود این اغلب کسانی که در معرض اتهام کودتا بودند (مطابق خاطرات حجت‌الاسلام محمدی ری‌شهری ریاست وقت دادگاه انقلاب)، هنگام وقوع جنگ تحمیل مورد عفو و بخشش نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته و داوطلبانه به جبهه‌های دفاع مقدس شتافتند. به طوری که تعدادی از آنان همچون ابوالفضل مهدی‌یار به درجه رفیع شهادت نائل گشتند و برخی در زمره قهرمانان جنگ و چهره‌های شاخص دفاع مقدس درآمدند.

در پایان لازم به ذکر است که به درخواست شهید سرتیپ جواد فکوری فرمانده وقت نهاجا و نیز بنا به تقاضای شهید سرلشکر فلاحی ریاست ستاد مشترک ارتش و موافقت حجت الاسلام محمدی و ری‌شهری و با تصویب حضرت امام بسیاری از نظامیانی که به جرم کودتا در زندان بودند مورد عفو و عطوفت نظام اسلامی قرار گرفتند.

علاوه بر آن خانواده‌های معدومین نهاجا از کمک‌های بلاعوض برای خرید مسکن برخوردار شده و در آن سال‌ها ماهیانه حقوقی به مبلغ ۴۵ هزار ریال (با عائله ۴ نفر) به آنان پرداخت می‌شد.

* نام این خلبان «کامبیز آنت» بود که تا سال ۶۴ نیز در نیروی هوایی خدمت کرد و سپس به خارج از کشور رفت.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت