خبرگزاری فارس: آن شخصیت برجستهای که دفاع از مفسدین اقتصادی را به خطبههای نمازجمعه کشید و با هوشیاری مردم و شعار مرگ بر غارتگر بیت المال، خطبهاش قطع شد باید از خدا و مردم عذرخواهی کند. سردار محمدرضا نقدی معاون فرهنگی اجتماعی سپاه در یادداشتی نوشت: همه ما انصاف داریم، فهم داریم و میفهمیم. اگر آنها نمیفهمند و خود را اصلاح نمیکنند در محضر خدا و ملت شریف ایران باید پاسخگو باشند. اما ما میفهمیم که رهبری در تمام این چهل سال انقلاب، اولا از ابتدا عزم و نیت عدالت داشته اند. ثانیا اراده عدالت داشته و همیشه به عدالت امر و راهنمایی فرموده و همه را از غفلت در این زمینه بر حذر داشته اند. ثالثا عدالت را به طور مستمر و پیگیر از همه دستگاهها و مسئولین مطالبه کرده اند. رابعا مهمتر از همه اینکه عدالت را در مورد خود و نزدیکان سختگیرانه رعایت کرده اند. بر فرض مثال، اگر رهبری کوچکترین ضعفی در این ارتباط داشتند دشمنان خارجی که با همه قدرت اطلاعاتی شان در این زمینه جاسوسی دارند آن را پیراهن عثمان کرده و منافقان داخلی که بسیاری مسئولیتها را داشته و از همه چیز باخبرند امان مملکت را میبریدند. این در حالی است که هم
دشمنان مستکبر و منافقان ترسو به عدالت آقا اذعان داشته و از آن بیمناکند. انقلاب اسلامی ایران آغازی بود بر پایان بی عدالتی و استبداد و اشرافیت رژیم فاسد و وابسته پهلوی که در ظلم و بیداد حکومت میکرد. انقلاب اسلامی بر ظلم و بی عدالتی پیروز شد تا ندای عدالت را بر گوش مستضعفان و مظلومان جهان برساند و زمینه ساز حکومت عدل مهدوی شود. بحمدالله انقلاب اسلامی کشور را در همه زمینهها پیش برده و ما امروز سربلندیم که علاوه بر حفظ انقلاب، کشور هم بسیار پیشرفت کرده است. اگر امروز کسی بگوید همه دنیا در این چهل سال پیش رفته اند به او خواهیم گفت: انقلاب در پرتو مردمسالاری دینی، استعدادها را شکوفا کرد و پیشرفت ایران خیلی سریعتر بود و از دیگران جلو زد، زیرا در تمام شئون جایگاه ایران میان کشورها، نه یک یا دو رتبه بلکه دهها رتبه ترقی کرده است. مثلا رتبه علمی ما از جایگاه ۵۳ در جهان به رتبه ۳۷ ارتقاء به جایگاه ۱۶ در سلامت رسیده است. در امید به زندگی با ۷۹ رتبه صعود از رتبه ۱۴۲ جهان به ۶۳ رسیده ایم. البته در عدالت هرچند به نسبت گذشته غیر قابل مقایسه و در قیاس با سایر کشورها مطابق با شاخصهای شناخته شده جهانی بهبودهای چشگیری
داشته ایم، اما برقراری عدالت درحد و شان ولایت و در تراز نام اسلام و انقلاب اسلامی نبوده است که لازمه آن تلاش ما برای تحقق دولت اسلامی است. پس از گذشت چهار دهه از انقلاب بزرگ اسلامی ایران از مولایمان امام خامنهای عزیز شنیدیم که فرمودند: «خب، نتیجهی مردمسالاری، پیشرفت کشور است؛ پیشرفتها هم واقعاً خارقالعاده است. ما دههی چهارم انقلاب را دههی پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم و پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتّفاق افتاده است؛ عدالت را نمیگویم؛ درمورد عدالت ما عقبمانده هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان اعتراف میکنیم، اقرار میکنیم. در دههی پیشرفت و عدالت بایستی هم در پیشرفت موفّق میشدیم، هم در عدالت؛ در پیشرفت به معنای واقعی کلمه موفّق شدیم، واقعاً پیشرفت کردیم و در همهی زمینهها پیشرفت اتّفاق افتاده است؛ [امّا]در زمینهی عدالت، باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم. درمورد عدالت مشکل داریم و انشاءالله با همّت مردان و زنان کارآمد و مؤمن، در این ناحیه هم پیشرفت خواهیم کرد، امّا در زمینهی پیشرفت مادّی انصافاً کارهای بسیار زیاد و بسیار مهمّی انجام گرفته». این
بیانات نورانی یک هوشیار باش به همه ملت و هشدار و بیدارباشی به و جدانهای مسولان فعلی و قبلی کشور بود، ولی بعضیها آن را اشتباه فهمیده اند و به جای اصلاح خود و توبه از عملکردهای خلاف عدالت خود رهنمود هم میدهند. این درست است که حضرت آقا فرمودند: به خاطر عقب ماندگی در اجرای عدالت درخور نام اسلام و انقلاب اسلامی باید عذر خواهی کنیم. اگر قدری انصاف داشته باشیم خودمان باید بفهمیم که چه کسی باید عذرخواهی کند؟ آقاجان شما چرا؟ شما که به خاطر دغدغه عدالت و پایبندی به احکام الهی واعتقاد راسخ به سیره پیامبر (ص) و علی (ع) دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت و عدالت نامیدید. شما که در شان ولایت دغدغه داشته و مطالبه کردید. شما نباید عذر بخواهید، بلکه جریانی باید عذرخواهی کندکه برای باز گذاشتن دست خود و یارانشان در غارت بیت المال، توسعه را مقدم بر عدالت دانستند و اجرای پیشرفت توام با عدالت را تخطئه کردند وآن را «توزیع عادلانه فقر» نامیدند و اینگونه بی عدالتی را تئوریزه کردند. واقعا چه کسی باید از خدا و مردم عذر خواهی کند؟ کسی که سال ۷۲ را سال عدالت اجتماعی، سال ۷۳ را سال صرفه جویی، سال ۷۴ را سال انضباط اقتصادی، سال ۷۵ را
سال پرهیز از اسراف و حفظ ثروت عمومی، نامگذاری کرد و در هر دیدار مهم با مسولان، عدالت را مطالبه کرد یا کسی که در همان سالها پاداش سی میلیون تومانی (به قیمت امروز یک میلیارد تومان) به هر یک از اعضای هیات دولت خود داد؟ آن رئیس جمهوری که وجدان را زیر پا گذاشت و سوگندی را که به رعایت قانون و عدالت خورده بود زیر پاگذاشت و برای اولین بار جلسه پنج ساعته هیات دولت را نه برای رسیدگی به کار و مشکلات مردم، بلکه برای بررسی راههای نجات یک شهردار قانون شکن و مفسد اقتصادی از دست قانون و عدالت، سپری کرد باید عذرخواهی کند. آن آقای محترم که ادعای رهبری اصلاحات را دارد و از مفسد اقتصادی حمایت میکند باید از خدا و ملت عذرخواهی کند نه شما آقا جان. پایگاههای اطلاع رسانی، مطبوعات و نشریاتی که برای حمایت از پروندههای فساد بزرگ اقتصادی جوسازی کردند و با سیاسی خواندن پرونده ها، عرصه را بر قضات و ضابطین قضایی تنگ کردند و حتی گاهی اعدام مفسد اقتصادی را تحت عنوان نخبه کشی تخطئه کردند باید عذر خواهی کنند نشریات و مطبوعاتی که چکهای دهها میلیونی از مفسدین اقتصادی گرفتند و با حمله به مردان عدالت، تیغ آنها را کند کردند باید
عذرخواهی کنند. آنان که حتی برای یکبار هم از اجرای عدالت در مورد مفسدان اقتصادی که شریک سیاسی شان بودند حمایت نکردند بلکه بر همراهی مفسدان رژه رفتند. آقا جان! آن احزاب سیاسی که مفسد اقتصادی محکوم شده در دادگاههای صالحه را پس از طی چند سال حبس و طی دوره محکومیت در رهبری حزب و جبهه سیاسی خود قرار دادند و هر روز عکس او را بر صفحه اول سایتها و نشریات خود میزنند تا قبح ظلم و تبعیض و فساد اقتصادی شان را بشکنند باید عذر خواهی کنند. شما چرا باید عذرخواهی کنید؟ شما که همیشه و همه جا از بی عدالتی تبری جسته اید. آن شخصیت برجستهای که دفاع از مفسدین اقتصادی را به خطبههای نماز جمعه کشید و با هوشیاری مردم و شعار مرگ بر غارتگر بیت المال، خطبه اش قطع شد باید از خدا و مردم عذر خواهی کند. هرچند برای او شاید دیر شده باشد. یادم هست زمانی به تصور اینکه بی اطلاعی از پرونده فساد، موجب حمایت او از مفسدین شده به ملاقات اش رفتم و جزئیات را مستند مطرح کردم و انتظارحمایت داشتم، ولی ایشان به جای حمایت یا لااقل نقد و رد مستندات ارائه شده، حرف اصلی اش خطاب به یک ضابط و پیگیر تحقق عدالت این بود که: «آقای نقدی شما دیگر اعتبار خودت را
ازدست داده ای». چرا؟ چون اهل رشوه گرفتن و یا ترسیدن نبودم ترس از دست دادن اعتبار را به رخم کشید و این به نظر او تنها حربهای بود که میتوانست بنده را از پیگیری پرونده منصرف کند و همین حرف را زد. رهبری که در رفیعترین جایگاه نظام، اعضای خانواده خود را از ورود به کوچکترین فعالیت تجاری و اقتصادی منع میکند و خود و خانواده و فرزندانش سادهترین زیست و زندگی را دارند چرا به خاطر ضعف اجرای عدالت توسط دیگران عذر بخواهد؟ بلکه آن مقام بلند مرتبهای که از اعمال قانون روی برادر متخلفش ممانعت میکند باید عذر بخواهد. آن کسی که در بدو ورود به ریاست جمهوری، ۷ میلیارد تومان خرج تجملات دفترش میکند و برخلاف دستورات صریح اسلام در خانه دهها میلیارد تومانی زندگی میکند باید عذر خواهی کند. امام خامنهای که میفرماید اشرافیگریِ مسئولان، امتیازطلبیِ مسئولان، بیمبالاتیِ به بیتالمال، بیاعتناییِ به طبقهی مستضعف و... حرکتهای ضدّ انقلابی است و همه تشکیلات نظام بایستی با نگاه به اهداف انقلاب حرکت بکند و این کارها را ضد انقلابی میدانند برای چه عذر بخواهند؟ آن آقایی که با شعار عدالت سر کار آمد و نیمه راه عهد شکنی کرد و خلاف
عدالت عمل کرد و مسولان معلوم الحال را بر خلاف تذکراتی که به او داده شد سر کار آورد و آن افتضاحات چند هزار میلیاردی را ببار آورد و مبارزه با قاچاق کالا را در نقطه حساس رها کرد باید عذرخواهی کند. کسی که رسیدگی به مفاسد اطرافیانش را خط قرمز خود قرارداد و کشور را بین دو راهی اجرای عدالت و بروز تشنج، ناامنی و از هم گسیختگی و یا صرفنظر کردن موقت از رسیدگی به پرونده فلان دولتمرد قرار داد باید عذرخواهی کند. همه ما انصاف داریم، فهم داریم و میفهمیم. اگر آنها نمیفهمند و خود را اصلاح نمیکنند در محضر خدا و ملت شریف ایران باید پاسخگو باشند. اما ما میفهمیم که رهبری در تمام این چهل سال انقلاب، اولا؛ از ابتدا عزم و نیت عدالت داشته اند. ثانیا؛ اراده عدالت داشته و همیشه به عدالت امر و راهنمایی فرموده و همه را از غفلت در این زمینه بر حذر داشته اند. ثالثا؛ عدالت را به طور مستمر و پیگیر از همه دستگاهها و مسئولین مطالبه کرده اند. رابعا؛ مهمتر از همه اینکه عدالت را در مورد خود و نزدیکان سختگیرانه رعایت کرده اند. اگر امروز رهبری میفرمایند به خاطر عقب ماندگی در اجرای عدالت باید از خدا و مردم عذر بخواهیم این عذر خواهی از
جنس عذرخواهی پدری است که فرزندش خلافی کرده باشد یا معلمی که شاگردانش مرتکب خلافی شده اند؛ بنابراین او عذر میخواهد تا همگان عذر خواهی کردن را یاد بگیرند. ملت ایران قدر این رهبر و، ولی را میدانند و اگر امید به تحقق عدالت دارند فقط به پشتوانه ولایت فقیه عادل و آگاه است و میدانند که تحقق عدالت تنها با ولایت میسر است و همه تا اخرین نفس برای تحقق عدالت پشت سر امام و مولا خواهند ایستاد.
دیدگاه تان را بنویسید