کارنامه ۲۰ ساله محبوب‌ترین فرمانده سپاه

کد خبر: 776705

آنگونه که بسیاری از فرماندهان و کارشناسان معتقدند، میدان نبرد با تهدیدات از مرزهای ایران به سواحل مدیترانه منتقل شده و این نتیجه کارنامه ۲۰ سال فرماندهی قاسم سلیمانی بر نیروی قدس سپاه است.

کارنامه ۲۰ ساله محبوب‌ترین فرمانده سپاه
خبرگزاری فارس: ۲۰ سال قبل، در چنین روز‌هایی سردار قاسم سلیمانی به تهران فراخوانده و مسئولیت فرماندهی یکی از مهمترین نیرو‌های سپاه پاسداران برعهده او گذاشته شد؛ مسئولیتی که تاثیرات آن نه تنها در داخل، که بیشتر در بیرون از مرز‌ها و در گستره‌ای به اندازه جهان اسلام قابل مشاهده است. قاسم سلیمانی، بنازاده کرمانی، ۶۱ سال پیش در اسفند ماه سال ۱۳۳۵ در شهرستان «رابُر» متولد شد و با شروع جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسداران درآمد. او در ابتدای جنگ فرماندهی دو گردان از نیرو‌های کرمانی را برعهده داشت تا اینکه با پیشنهاد شفاهی سردار شهید حسن باقری، تیپ جدیدی از نیرو‌های کرمان را تشکیل داد که اندکی بعد در زمستان سال ۶۱ به لشکر ۴۱ ثارالله ارتقا یافت که شامل نیرو‌هایی از کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان می‌شد. لشکر ۴۱ ثارالله را باید جزو لشکر‌های خط شکن سپاه در سال‌های دفاع مقدس نامید که نیرو‌های آن نقش بسزایی در عملیات‌های بزرگی مثل والفجر ۸، کربلای ۵ و... داشتند. اگر برای بسیاری از همرزمان قاسم سلیمانی، جنگ در تابستان سال ۶۷ به پایان رسید، ولی برای او آغاز دوران جدیدی در میادین نبرد بود. او که پس از دفاع مقدس همچنان فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله را بر عهده داشت، مامور مقابله با اشرار و قاچاقچیان این مناطق شد و، چون خودش فرزند کویر بود و با منطقه اشنایی کامل داشت، به موفقیت‌های زیادی دست پیدا کرد. * فرماندهی بر شاخه برون مرزی سپاه. اما مهمترین دوران زندگی قاسم سلیمانی از سال ۱۳۷۶ آغاز شد. در این سال، با تغییر فرماندهی کل سپاه و انتصاب سردار سرلشکر سید یحیی صفوی به فرماندهی کل سپاه (به جای سرلشکر محسن رضایی)، فرماندهان نیرو‌های مختلف نیز تغییر کردند. طی این تغییرات سردار قاسم سلیمانی که از کرمان به پایتخت فراخوانده شده بود، به عنوان فرمانده «نیروی قدس» جایگزین سردار احمد وحیدی شد. نیروی قدس، یکی از نیرو‌های پنج‌گانه سپاه است که در افکار عمومی (لااقل تا چند سال قبل) کمتر نامی از آن برده می‌شد و مسئولیت عملیات‌های برون مرزی سپاه را بر عهده داشت. قاسم سلیمانی هم تا سال‌های بعد همچنان چهره‌ای ناشناخته برای عموم مردم بود. انتصاب سردار قاسم سلیمانی به فرماندهی نیروی قدس، همزمان بود با درگیری‌های طالبان در افغانستان و به همین دلیل برخی این انتصاب را به آشنایی سردار سلیمانی با مناطق شرق کشور مرتبط می‌دانستند؛ آشنایی که میزان موفقیت آن را چند سال قبل در مقطع فرماندهی بر لشکر ۴۱ ثارالله بخوبی نشان داده بود. ازجمله نقاط درخشان فرماندهی سردار سلیمانی بر نیروی قدس، تقویت حزب‌الله لبنان و گروه‌های مبارز فلسطینی بود که نمود عینی آن را در نبرد‌های متعددی ازجمله جنگ ۳۳ روزه حزب‌الله لبنان و رژیم صهیونیستی و پیروزی مبارزان فلسطینی در جنگ ۲۲ روزه غزه علیه ارتش مجهز اسرائیل دیدیم. در واقع قاسم سلیمانی توانسته بود استراتژی جمهوری اسلامی یعنی کمک به گروه‌های مبارز علیه اسرائیل را به خوبی دنبال کرده و هر روز در این مسیر گام‌های دیگری بردارد. اما این پایان ماجرا نبود. با توطئه جدید غرب و پشتیبانی مالی کشور‌هایی مانند عربستان سعودی، که به شکل‌گیری گروهک‌های تروریستی تکفیری اعم از داعش و جبهه‌النصرة در منطقه انجامید، قاسم سلیمانی ماموریتی تازه یافت و آن هم مقابله با این تهدیدات در دو کشور عراق و سوریه بود. سلیمانی در عراق «حشد الشعبی» و در سوریه «بسیج مردمی» (قوات دفاع وطنی) را شکل داد و با کمک آن‌ها و هدایت و مشاوره نیروی قدس سپاه، طی ۶ سال، بساط تروریست‌ها در این دو کشور تقریبا جمع شد. در واقع باید این طور گفت که او و نیروهایش که با درخواست رسمی دولت‌های سوریه و عراق، به این دو کشور رفتند، مانع سقوط دمشق و بغداد شدند و هم او بود که با سفر به مسکو، نقش بسزایی در همراه کردن روسیه و پوتین برای ورود به میدان نبرد سوریه داشت. برای حاج قاسم -به گفته خودش- فرقی میان مسلمانان نیست و باید به همه آن‌ها در برابر ظالمان و دشمنان یاری رساند. او در اوج مبارزه با تروریست‌ها در سوریه و عراق، اعلام کرد که برای نظام اسلامی، کمک به شیعه و سنی تفاوتی ندارد و برای نمونه به مردم فلسطین اشاره کرد که اگرچه اکثر قریب به اتفاق آن‌ها از اهل تسنن هستند، ولی جمهوری اسلامی ایران بیشترین دفاع و حمایت را از آن‌ها داشته است. این موضوع نیز در تاریخ ثبت شد که وقتی دامنه جنایات داعش به کردستان عراق کشید، این قاسم سلیمانی بود که به کمک آن‌ها رفت و مانع از سقوط اربیل شد. * حلقه مقاومت شکل می‌گیرد شاید یکی از اهداف اصلی دشمنان برای سقوط سوریه، قطع کردن ارتباط ایران و حزب‌الله لبنان بود، ولی با شکست داعش و نقش آفرینی نیروی قدس در سوریه و عراق، یک حلقه مستحکم به نام حلقه مقاومت تشکیل شد و زنجیره ایران، عراق، سوریه و لبنان و فلسطین را به هم متصل کرد. جای تردید نیست که این موضوع خلاف خواست آمریکا و اسرائیل است، ولی با فرماندهی «قاسم سلیمانی» در عمق میدان و تشکیل بسیج مردمی در سوریه و عراق این موضوع به واقعیت بدل گشت و اتحادی از جنس پاسداران، فاطمیون، زینبیون، حیدریون و... ایجاد کرد. نقش بی‌بدیل سردار سلیمانی در مدیریت منطقه و مقابله با دشمنان، القابی، چون «شبح فرمانده»، «قدرتمندترین فرد خاورمیانه» و «کابوس اسرائیل» را از سوی آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها، برای او به دنبال داشته است. «مایک پمپئو» رئیس سازمان سیا اخیرا در سخنانی در همایش سالیانه امنیت ملی ریگان در کالیفرنیا، اظهار داشت که نامه‌ای را برای سردار قاسم سلیمانی ارسال و نگرانی خود را نسبت به اقداماتی که او آن را رفتار تهدیدآمیز ایران در عراق خواند، ابراز کرده است. پمپئو گفت: «من این نامه را پس از آن ارسال کردم که فرمانده ارشد نظامی ایران نشان داده بود که نیرو‌های تحت کنترلش شاید به نیرو‌های آمریکایی در عراق حمله کنند.» رئیس سازمان سیا به زمان ارسال این نامه اشاره‌ای نکرد، اما تصریح کرد: «چیزی که در نامه قصد منتقل کردن آن را به او داشتیم این بود که ما او و ایران را به خاطر هرگونه حمله‌ای به منافع آمریکا در عراق توسط نیرو‌های تحت کنترلش، پاسخگو خواهیم کرد. می‌خواهیم مطمئن شویم که او به طور شفاف این مساله را درک کرده است.» رئیس سازمان سیا گفت: «البته سلیمانی حاضر به بازکردن نامه نشده است.» بی‌شک اگر کمک‌های مستشاری نیروی قدس و فرماندهی قاسم سلیمانی نبود شاید شرایط منطقه به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد، اما با رشادت‌های رزمندگان ایرانی در کنار دیگر رزمندگان مسلمان شاهد پیروزی جبهه مقاومت بودیم. حال پس از گذشت ۲۰ سال از فرماندهی سردار سرلشکر قاسم سلیمانی بر نیروی قدس سپاه، به گفته فرماندهان عالیرتبه نظامی، تهدیدات از مرز‌های کشورمان به سواحل غربی مدیترانه رفته و در آنجا با دشمنان مقابله می‌کنیم و این بی‌شک موفقیتی بزرگ در مواجهه انقلاب اسلامی با غرب است. قاسم سلیمانی در سال ۱۳۸۹ با حکم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا با یک درجه ارتقا به درجه سرلشکری نائل آمد، اما هنوز هم در افکار عمومی همه او را «حاج قاسم» می‌خوانند. آنچه خواندید مروری بود گذرا بر برخی نقاط درخشان در کارنامه دو دهه فرماندهی قاسم سلیمانی بر نیروی قدس؛ نقاطی که هرکدام از آن‌ها دنیایی از حوادث را در دل خود دارند که شاید تا سال‌های سال مکتوم و ناشناخته بماند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت