روزنامه ایران: آژیر رعبآور حمله شیمیایی، صدای انفجار و دود آبی خوشرنگی که به تندی پخش میشود. تکاوران کلاه سبز از چادرهایی که زیر تورهایی به رنگ شنهای ساحل و به شکل فلسهای ماهی استتار شده، بیرون میآیند و به سمت محوطه آلوده میدوند. آنها با ماسکهای شیمیایی و دستگاههای عجیب و غریبی که در دست دارند، هیبت ترسناکی پیدا کردهاند.
ریتم آژیر تغییر میکند؛ شبیه جیغ انسانی که درحال سوختن است. ماشین آبپاش بزرگی از راه میرسد و محوطه را شست و شو میدهد. دقایقی بعد، آژیر از نفس میافتد.
موتورسواران با ماسکهای شیمیایی و سلاحهای دوش پرتاب در کنار موتورهای چهارچرخ و دوچرخ تاکتیکی، منتظرند تا منطقه از آلودگی پاک شود. ضدهواییها به تندی آسمان را میکاوند و توپچیها منتظر دستور شلیک اند. آنها توپ 122 را علی علی گویان با جک بالا میآورند، چرخهای توپ مثل یک ربو ماشین بالا میرود و پاها مثل خرچنگ باز میشود. این وضعیت هر روزه تکاوران و تفنگداران پادگان امام حسین(ع) بندرعباس است. تکاورانی که به کلاه سبزهای نیروی دریای ارتش شهرت دارند؛ آموزشی بیوقفه و هرروزه.
با امیر حمزه علی کاویانی، فرمانده تکاوران و تفنگداران نیروی دریایی، ناخدا یکم امیرعلی سلطانینژاد، رئیس ستاد فرماندهی و هماهنگکننده تیپهای تکاوران و ناخدا یکم مهدی شعبانزاده، فرمانده تیپ یکم تکاوران امام حسین(ع) همراه میشوم تا بازسازی عملیات کلاه سبزها را از نزدیک ببینم. شعبانزاده با تشریح جنگهای نوین و انواع رزم دریایی میگوید: «این تیمهای عملیاتی، همان تیمهایی هستند که در خلیج عدن کشتیهای تجاری را اسکورت میکنند و با دزدان دریایی میجنگند. ما در قالب توسعه مهارت و ورزیده شدن نیروها، تمرینات مربوط به عملیات را هر روز دنبال میکنیم.» او چیزی شبیه یک میز تشریح را نشان میدهد که سه تکاور با ماسکهای شیمیایی دور آن مشغول باز و بسته کردن یک تیربارند. آنقدر سریع که دقیقاً نمیشود فهمید، قطعات چگونه به هم چفت میشوند:
«این تیم در شب و با چشمانی بسته، در شرایطی که منطقه آلوده است یا زیر بمباران هواپیمای دشمن قرار گرفته، باید بتواند هر سلاح را بسرعت باز و بسته کند. در اصطلاح نظامی وقتی سلاحی به هر دلیل گیر کرد، این تیم باید بسرعت رفع گیر کند.»
فرمانده تیم توپخانه با احترام نظامی به ناخدا شعبانزاده گزارشی از «تمرین فرامین آتش» میدهد. فرمانده تیپ تکاوران امام حسین(ع) به توپخانه سنگین، تیم توپخانه نیمه سنگین و خمپاره اندازها فرمان حاضر به آتش میدهد. بیسیمها به کار میافتد و کدهای نظامی بلند بلند رد و بدل میشود. ازسوی دیگر میدان رزم، جیپهای حامل راکتانداز شروع به تاخت میکنند و درنهایت تکاورانی که با مسلسلهای دستی میدوند و سینهخیز میروند. یکی از تکاوران، سرنیزهاش را به سمت من میگیرد و میدود. نفسم بند میآید. لحظه رو به رو شدن با یک تکاور، لحظه ترسناکی است. امیر حمزه علی کاویانی، فرمانده تکاوران و تفنگداران نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، پس از فرمان «آزادباش» به تیپ تکاوران، در تشریح مأموریتهای این یگان ارتش میگوید: «پس از انقلاب اسلامی، نخستین مأموریت تکاوران و تفنگداران دریایی ارتش، خنثی کردن راهبرد سریع دشمن برای تسخیر خوزستان و از بین بردن انقلاب اسلامی بود. صدام این استراتژی را دنبال میکرد که ظرف یک تا سه روز خوزستان را تسخیر کند و ظرف 7 روز تا یک ماه انقلاب اسلامی را از بین ببرد. در آن مقطع تکاوران نیروی دریایی یکی از
نیروهای محوری مستقر در خرمشهر بودند که میبایست با دو لشکر مکانیزه صدام میجنگیدند. تفنگداران نیروی دریایی با جنگ خانه به خانه و کوچه به کوچه 34 روز مقاومت کردند که در نهایت بخش غربی شهر به دست دشمن افتاد. همچنین دشمن نتوانست وارد آبادان شود و رؤیای تسخیر خوزستان در سه روز و راهبرد سریع او برباد رفت.
علاوه بر این نیروی دریایی ارتش توانست بلافاصله ناوگان دریایی دشمن را به طور کامل نابود کند. یعنی درست 67 روز پس از آغاز جنگ. در آن مقطع نیروی دریایی دو کار بزرگ انجام داد؛ یکی اینکه شناورهای ناوگان دریایی عراق را که در خور عبدالله تردد میکردند، کاملاً از بین برد و دوم اینکه توانست «البکر» و «الامیه» دو پایانه نفتی این کشور را به طور صددرصد نابود کند که به همین واسطه، بخش عمدهای از پشتیبانی جنگی عراق از دست رفت و این کشور تا پایان جنگ نتوانست حتی یک قطره هم نفت از سمت دریا بفروشد.
بنابراین نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تا پایان جنگ توانست سیادت خود را در خلیج فارس، دریای عمان و تنگه هرمز، حفظ کند و این روحیه دیگر نیروهای نظامی را در یگانهای زمینی و هوایی بالا برد. آن زمان پدافند از جزایر نیز اهمیت بالایی داشت که به همین دلیل در سال 61 تیپهای تفنگداران در جزایر خلیج فارس حضور پیدا کردند؛ یک مأموریت سنگین که تا سال 73 ادامه داشت و در سال 73 با تهدید دوباره جزایر از سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس، تکاوران نیروی دریایی چنان حضور سنگینی در این مناطق پیدا کردند که کشورهای مدعی از حرفی که زده بودند، پشیمان شدند.» کاویانی به اهمیت پشتیبانی جنگ توسط نیروی دریایی ارتش اشاره میکند و درباره تأمین امنیت اقتصادی کشور در آن سالهای حساس میگوید: «آن زمان پشتیبانی جنگ نیاز به ترابری دریایی داشت و نیروی دریایی میبایست برای حجم عظیمی از کالاها که از دهانه هرمز و دریای عمان وارد یا خارج میشد، امنیت ایجاد کند. در آن مقطع نیروی دریایی توانست بیش از 10 هزار کشتی را اسکورت کند و از این تعداد تنها در 20 مورد نتوانست موفق به پهلوگیری کشتیها در بنادر شود.»
خلیج فارس و تنگه هرمز، قلب انرژی جهان است و نبض بخش عمدهای از اقتصاد جهان در این نقطه میتپد. از کاویانی میپرسم کشورهای مختلف، برای به حرکت درآوردن چرخهای توسعه و اقتصاد خود ناچارند کشتیهای تجاریشان را به خلیج فارس بفرستند و این بدون احساس امنیت ممکن نیست. اما آنها تا چه اندازه روی اقتدار نیروی دریایی ایران برای تأمین امنیت حساب باز میکنند؟ وی میگوید:
«یکی از وظایف نیروی دریایی رصد کردن رفتار نیروهای فرامنطقهای در دریاست. امروز ما میبینیم که کشتیهای تجاری جهان با احساس امنیت در این منطقه تردد میکنند و یگانهای نظامی نیروهای فرامنطقهای از رویارویی با ما پرهیز دارند و به آبهای سرزمینی و آبهای تحت نظارت ما نزدیک نمیشوند. آنها موقع عبور از تنگه هرمز به جنوبیترین نقطه تنگه میچسبند و در دریای عمان هم رفتار مشابهی را شاهدیم.» در سال 1387 حوزه مأموریت «نداجا» نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از خلیج فارس به دریای عمان و آبهای آزاد جهان تغییر کرد و حراست از خلیج فارس به نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپرده شد. فرماندهان ارشد نیروی دریایی ارتش از این تصمیم استراتژیک فرماندهی کل قوا بهعنوان پنجرهای باز برای پیشرفت یاد میکنند. در این سال نداجا ناوشکن «البرز» و ناو «بوشهر» را بهعنوان نخستین ناوگروه به خلیج عدن فرستاد و امروز چهل و چهارمین ناوگروه، به سمت دماغه «امیدنیک» آفریقا رفته، بندر «کیپ تاون» آفریقای جنوبی را دور زده و در بندر «دوربان» این کشور پهلو گرفته است.
از سوی دیگر با انتقال پایگاه دوم نیروی دریایی ارتش از بوشهر به بندر جاسک، زمینه آبادانی و رونق اقتصادی سواحل رها شده دریای عمان یا سواحل مکران فراهم شده است. همچنین از جمله موفقیتهای سیاست دریانوردی در آبهای دوردست، ایجاد امنیت در کریدور کشتیهای تجاری خلیج عدن و مبارزه با دزدان دریایی است. کاویانی در این باره میگوید:
«از سال 87 تا امروز بیش از 3 هزار و 800 نفتکش را اسکورت کردهایم. همچنین اگر کشتی کشور دیگری از ما کمک خواسته بیدریغ کمک کردهایم. مثل کشتی چینی که وقتی ما رسیدیم، 23 نفر دزد دریایی روی عرشه بودند. ما دزدها را دستگیر کردیم و تحویل کشور چین دادیم.»
امیر دریادار دوم عرشه بابک عبدالهی، جانشین فرماندهی پایگاه یکم نیروی دریایی ارتش مستقر در بندرعباس، پیشرفتهای انسانی و تکنولوژیکی نداجا را این گونه توصیف میکند: «نیروی دریایی از 12 - 10 سال قبل روی ریل تحول قرار گرفت. قبلاً حوزه مسئولیتی پایگاه یکم بهعنوان پیشانی نیروی دریایی محدود به خلیج فارس و یک مقداری هم دریای عمان بود. اما پس از تغییر حوزه مسئولیت، از نظر فنی و انسانی پیشرفت زیادی کردیم. همین حالا یگانهای شناور ما در مناطق دور از آبهای سرزمینی به گشت زنی و کنترل تردد و کنترل خطوط مواصلاتی مشغولند.»
به گفته وی پس از وقوع دزدیهای دریایی ائتلافی بینالمللی برای ایجاد کریدوری امن شکل گرفت که اغلب شامل نیروهای فرامنطقهای اعم از نیروهای ناتو، یگانهای دریایی اروپا و امریکاست. ایران نیز در همان سال یک محور گشت زنی با نام محور گشت امام محمد باقر(ع) در خلیج عدن تعریف کرد که تاکنون به موفقیتهای قابل توجهی دست یافته است. از جمله بالا بردن قدرت رزم دریایی، نمایش پرچم بهعنوان یک قابلیت مهم بینالمللی، بالا بردن قدرت پشتیبانی ناوگروهها و... بنا به گفته امیر کاویانی، ورزیدهترین نیروها در دریا، بدون تجهیزات فنی و پیشرفتهای تکنیکی و پشتیبانی، نمیتوانند پنجاه متر هم پیشروی کنند. بنابراین ناگفته پیداست که اقیانوس پیمایی دقیقاً به چه معناست و نیروی دریایی ارتش با تغییر حوزه مسئولیت به چه اندازه از پیشرفت دست یافته است. امیر عبدالهی بخشی از این دستاوردها را این گونه تشریح میکند: «سیستمی که نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی دارد، سیستم مستقل و غیر وابستهای است. نیروی دریایی سایر کشورها موقع تردد در آبهای آزاد مجبورند برای سوخت، تهیه غذا، آب آشامیدنی، کمکهای فنی و... در بنادر مختلف پهلو بگیرند اما ما
همه موارد را در یگان پشتیبانی در نظر میگیریم. بنابراین یگان رزمی ما تا جایی که امکان دارد از توان خود استفاده میکند و پس از آن از یگان پشتیبانی کمک میگیرد. یگان پشتیبانی میتواند بین 80 تا 100 روز یگان رزمی را بینیاز کند. بنابراین ما در بنادر مختلف فقط برای تبادل فرهنگی پهلو میگیریم. از استقبالهای رسمی گرفته تا نوع پوشش و حتی نوع غذای ما هنگام پذیرایی.
اینکه یک یگان شناور 5 هزار مایل دور از آبهای سرزمینیاش بتواند غیروابسته مأموریتش را انجام دهد، کار سادهای نیست. یک یگان در دریا شبیه یک شهر است که از نانوایی و خشک شویی گرفته تا تلفن ماهوارهای و سوخت و ادوات جنگی و وسایل ورزشی نیاز دارد.» امروزه کشتیهای تجاری جهان در نقاط ریسک پذیر منطقه روی توان نیروی دریایی ارتش حساب ویژهای باز کردهاند. آنها میدانند که تکاوران ارتش ایران، خدمات امنیتی خود را برخلاف سایر کشورها نه با ایمیل کردن حساب بانکی بلکه به صورت رایگان در اختیار خواهند گذاشت. دستم را بلند میکنم و به تکاوران و تفنگداران پادگان امام حسین(ع) خسته نباشید میگویم؛ بیهوا. انگار در تحریریه روزنامه به دوستی گفته باشم. پاسخ اما اینجا جور دیگری است؛ پادگان یکصدا فریاد میزند نصر منالله و فتح قریب.
دیدگاه تان را بنویسید