دلیل فنی منفی شدن قیمت نفت آمریکا
یک کارشناس نفت و گاز گفت: اگر کرونا از بین برود مجددا تقاضای نفت در شرق آسیا افزایش مییابد و عربستان و روسیه نیز در شرق آسیا رقیب یکدیگر هستند و حاضر هستند برای تصاحب این بازار هر کاری انجام دهند و جنگ عربستان و روسیه برای تصاحب بازار شرقی آسیا، قیمت نفت در پساکرونا را پایین نگه خواهد داشت.
خبرگزاری فارس: منفی شدن قیمت نفت WTI آمریکا در روز ۲۰ آوریل (دوشنبه) بازتاب گستردهای در رسانههای ایران و جهان داشت. در این بین چرایی منفی شدن قیمت نفت آمریکا به صورت ناگهانی، جدیترین سوالی است که تا به حال پاسخی دقیقی به آن داده نشده است.
برای ارائه پاسخی جامع و کامل به سوال طرح شده لازم است تحولات بازار فیوچر (آتی) و بازار فیزیکی نفت آمریکا به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا با محمدصادق کریمی، کارشناس نفت و گاز به گفتگو نشستیم.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
* منفی شدن قیمت نفت آمریکا، ناظر به تحولات بازار فیوچر و فیزیکی نفت اتفاق افتاد
فارس: به عنوان سوال اول توضیح دهید که دقیقا چه اتفاقی افتاد که قیمت نفت WTI به طور ناگهانی منفی شد؟ یعنی چه تحولاتی در بازار فیوچر و بازار فیزیکی رخ داد که به ناگهان حتی قیمتهای ۴۰- دلار نیز بر روی تابلو بورس ثبت شد؟
کریمی: بازار فیوچرز، بازاری است که میتوان در آن به پیش فروش و پیش خرید نفت اقدام کرد. یعنی کسانی که به بازار فیوچرز مراجعه میکنند میتوانند یک حجم مشخصی از نفت را در قالب قراردادهای ۱۰۰۰ بشکه بخرند یا بفروشند. این خرید و فروشها باید در یک تاریخ مشخص یا یک سررسید مشخص مثلاً ۲۱ آوریل هر ماه با هم تسویه شوند؛ یعنی خریدارها نفت دریافت کنند و فروشندهها نیز نفت تحویل دهند. البته این خریدارها و فروشندهها لزوما تولید کنندههای نفت و مصرف کنندههای نفت نیستند. بازار فیوچرز یک بازاری است که اجازه میدهد هر آدمی با هر تخصصی وارد شود و از این جهت مثل بازار بورس و اوراق بهادار است.
حالا برویم سراغ اینکه دوشنبه شب در بازار فیوچر چه اتفاقی افتاده است. برگههای معاملات نفتی در بازار فیوچر قبل از رسیدن به سررسید تسویه (۲۱ آوریل) بین خریداران و فروشندگان رد و بدل میشود. یعنی قبل از ۲۱ آوریل عدهای میآمدند قراردادهای نفت خام وست تگزاس آمریکا را خریداری میکردند و یک عدهای دیگر نیز میفروختند. در این بین وقتی که بازار فیوچرز به زمان سررسید خودش میرسد دیگر امکان معاملات کاغذی بین خریدار و فروشنده وجود ندارد و الان برگه خرید دست یک نفر و برگه فروش نیز دست یک نفر دیگر قرار دارد و اینها مجبور هستند که با هم معامله فیزیکی انجام دهند.
پس بعد از رسیدن به موعد سررسید که ۲۱ام هر ماه میلادی است، برای یک محموله نفتی یک خریدار و یک فروشنده داریم. حالا آنها باید تصمیم شان را بگیرند که میخواهند با هم تعامل مالی داشته باشند و یک پولی بین هم رد و بدل کنند تا قرارداد اصطلاحاً تسویه شود یا اگر این کار را نکنند باید بروند به فرآیند تسویه فیزیکی نفت. یعنی آن کسی که طبق برگه معاملاتی نفت را فروخته متعهد به تحویل است و کسی که نفت را خریده است متعهد به تحویل گرفتن نفت است.
پس اتفاقی که در بازار میافتد چیست؟ بدین صورت است که از لحظهای که یک قرارداد در بازار فیوچر معرفی میشود یک نفر آن را میخرد و به نفر بعدی میفروشد. همینطور این روند ادامه پیدا میکند یعنی یکی میخرد و یکی میفروشند و آنقدر این مبادلات انجام میشود که نهایتا حجم بازار افزایش پیدا میکند. حال حالتی را در نظر بگیریم که داریم به موعد سررسید نزدیک میشویم. یعنی شما فرض کنید که در دقایق انتهایی ۱۰۰ نفر متعهد به خرید هستند و ۱۰۰ نفر نیز متعهد به فروش. برای بررسی رفتار و تصمیمات این افراد در لحظات پایانی حال باید به واقعیتهای بازار فیزیکی توجه کنیم، چون در این موقعیت این افراد با توجه به واقعیتهای بازار باید تصمیم بگیرند که آیا ارزش دارد وارد فاز دریافت فیزیکی نفت شوند و یا نه. اگر جواب بله بود که وارد مرحله معامله فیزیکی میشوند و اگر جواب منفی بود و ارزش نداشت سعی میکنند این تعهد خرید نفت را به قیمتی بفروشند که خسارات کمتری به آنها برسد.
نفت آمریکا در بندری بنام کوچینگ تحویل فیزیکی میشود و در این بندر مخازن ذخیرهسازی هست. اما طی روزها و ماههای گذشته این مخازن پر شدهاند و در نتیجه این قضیه تقاضا را کاهش داده و قیمت را پایین میآورد. با این حال تولیدکنندگان نفت در آمریکا تولید خود را کاهش نمیدهند؛ زیرا حاضر هستند نفت را حتی به قیمتهای بسیار پایین بفروشند، ولی فرآیند استخراج نفت از چاهها را متوقف نکنند. زیرا در صورت توقف هزینههای بیشتری به آنها تحمیل میشود. پس در بازار فیزیکی تمام مخازن پر شده، ولی تولیدکنندگان همچنان تولید میکنند.
حال یه صاحب قرارداد را در نظر بگیرید که در موقعیت خرید نفت در ماه آینده قرار دارد و الان نیز تنها دقایقی به پایان زمان سررسید باقی مانده است. این فرد به امید اینکه تولید نفت کاهش مییابد و یا ظرفیت خالی برای ذخیرهسازی وجود دارد این برگه خرید نفت را نزد خودش نگه داشته است، ولی وقتی در دقایق پایانی میبیند که نه تولید نفت کاهش یافته و نه ظرفیتی برای ذخیره وجود دارد به ناچار تصمیم میگیرد قرارداد خرید خود را به هر قیمتی شده به فرد دیگری بفروشد.
در این بازه زمانی باقیمانده تا زمان سررسید اگر فرد نتواند قرارداد را بفروشد مجبور است وارد معامله فیزیکی شود و، چون در معامله فیزیکی هم امکان بارگیری نفت را ندارد پس به ناچار معامله برگشت میخورد و باید جریمه بسیار سنگینی بابت آن به تولیدکننده پرداخت کند. در نتیجه فردی که قرارداد خرید را در اختیار دارد محاسبه میکند که مثلا اگر من حتی این قرارداد را به قیمت بشکهای منفی ۴۰ دلار هم بفروشم باز هم نسبت به جریمه برگشت قرارداد ضرر کمتری میکنم در نتیجه در این شرایط قیمت حتی منفی هم خواهد شد. یعنی اتفاقات میافتد که شما مشاهده میکنید به طور ناگهان قیمت نفت آمریکا در آخرین معاملات بازار فیوچر به قیمت ۴۰- معامله شده است.
در مجموع دینامیک منفی شدن لحظهای قیمت در بازار فیوچر را سه عامل میتواند تغییر دهد: ۱- تقاضا برگردد و مصرف شروع شود و از مخازن نفت بردارند. ۲- مخازن جدید ایجاد شود و ظرفیتهای ذخیرهسازی جدید ایجاد شود. ۳- تولید کننده به این تصمیم برسد که تولید را متوقف کند.
هر کدام از این سه عامل اتفاق بیفتد از منفی شدن دوباره قیمت نفت جلوگیری میکند.
*منفی شدن قیمت نفت در بازار فیزیکی در تئوری منتفی نیست
فارس: آیا اساسا امکان منفی شدن قیمت نفت در بازار فیزیکی وجود دارد؟ در چه حالتی این اتفاق میافتد؟
کریمی: در بازار فیزیکی تعیین قیمت نفت بدین صورت است که تولیدکننده نفت یک قرارداد بلندمدت با پالایشگاه منعقد میکند. قیمت آن نفت چگونه تعیین میشود؟ قیمت نفت به صورت ماهانه تعیین میشود و تسویه مالی هم به صورت ماهانه است. این یعنی اینکه خریدار نفت باید هر ماه بر اساس یک فرمولی که قیمت نفت براساس آن محاسبه میشود، پول نفتی که از فروشنده تحویل گرفته است را پرداخت کند. فرمول چیست؟ فرمول بدین صورت است که قیمت نفت تحویل داده شده در ماه آوریل برابر است با میانگین وزنی قیمت نفت WTI در بورس در ماه قبلی (مثلا ماه مارس).
یعنی در ماه مارس هر روز معاملاتی در بازار نفت فیوچر اتفاق میافتد. اگر شما قیمت نفت در هر معامله را در حجم فروش ضرب کنید و در آخر ماه مجموع ارقام به دست آمده را بر کل حجم معامله شده تقسیم کنید میانگین وزنی قیمت نفت در ماه مارس محاسبه میشود که این قیمت همان قیمت نفت در بازار فیزیکی در ماه آوریل است. الان که ما تحلیل کردیم دیدیم که قیمت نفت آمریکا در بازار فیوچر تنها در آخرین معاملات نزدیک به موعد سررسید منفی شده است و قبل از آن نفت با قیمت بین ۲۰ تا ۳۰ دلار به ازای هر بشکه معامله شده است. پس میانگین وزندار قیمت در بازار فیوچر همچنان مثبت خواهد بود و در نتیجه قیمت نفت آمریکا در ماه آوریل هم منفی نخواهد شد و مثبت است.
در نتیجه در عرضه فیزیکی نفت اولا قیمت اصلا منفی نیست و ثانیا در آینده هم منفی نمیشود. چرا منفی نمیشود؟ به خاطر اینکه تولیدکننده نفت را به قیمت میانگین میفروشد؛ بنابراین وقتی تصمیم میگیرد که تولید متوقف کند که این قیمت میانگین پایینتر از هزینه تمام شده یک بشکه نفت باشد؛ بنابراین تصمیمگیری برای تداوم یا توقف تولید بر اساس میانگین قیمت نفت در بازار فیوچر انجام میشود نه براساس قیمت یک لحظه. بدین صورت ریسک تولیدکننده کاهش مییابد، چون در بازار فیزیکی این تنش چند ثانیهای قیمت نفت با یک میانگینگیری خنثی میشود.
در نتیجه در صورتی تولیدکننده تصمیم میگیرد که تولید خود را متوقف کند که میانگین قیمت نفت در بازار فیوچر کمتر از هزینه تولید هر بشکه نفت باشد و این پایین بودن قیمت نفت نیز ناشی از یک اتفاق لحظهای نیست. به طور کلی دینامیک بازار فیزیکی، یک دینامک بلندمدت است و گامهای بزرگتری را در نظر میگیرد. در بازار فیوچرز گامها ثانیهای است، ولی در بازار فیزیکی این گامها ماه به ماه است.
البته امکان منفی شدن قیمت نفت به طور کلی منتفی نیست؛ زیرا تولید نفت از میادین نفتی یک هزینه سرمایهای، یک هزینه عملیاتی و یک ضرر بالقوه ناشی از توقف تولید میادین را شامل میشود. همانطور که میدانید در صورت توقف تولید بخشی از نفتهای موجود در میدان، بسته به ویژگیهای آن میدان دیگر قابل برداشت نخواهد بود؛ لذا حالتی هم وجود دارد که حتی اگر قیمت نفت پایینتر از هزینه تولید آن بیاید باز هم تولیدکننده تصمیم به تداوم تولید بگیرد، زیرا اگر نفت را تولید نکند علاوه بر هزینه عملیاتی باید هزینه سرمایهای و هزینه آسیب رسیدن به میدان نفتی را متحمل شود.
در این حالت ممکن است به قدری ضرر ناشی از آسیب رساندن به میدان زیاد باشد که حتی تولیدکننده حاضر شود نفت تولیدی را با قیمت منفی نیز به فروش برساند. البته باید توجه داشت که منفی بودن قیمت نفت نیز تنها در یک بازه زمانی کوتاه ممکن است اتفاق بیفتد، چون بالاخره این زیان ناشی از فروش نفت به قیمت منفی در یک نقطهای از زیان ناشی از توقف میدان نفتی بیشتر خواهد شد و در نتیجه تولید متوقف میشود.
* جنگ عربستان و روسیه برای تصاحب بازار شرق آسیا، قیمت نفت در پساکرونا را پایین نگه خواهد داشت
فارس: دورنمای بازار نفت از نظر قیمت چگونه است؟ بعد از توقف شیوع کرونا قیمت نفت افزایش مییابد؟
کریمی: پیشبینی بنده از آینده بازار نفت این است که قیمت نفت با همان شیب و با همان علتی که پایین آمد، به قیمتهای بالاتر برمیگردد. نکته کلیدی این است که پس از شیوع کرونا به مردم گفته شد که در خانه بمانند. در خانه ماندن مردم تقاضای حمل و نقل را کاهش داده است و تقاضای حمل و نقل اصلیترین تقاضای نفت خام است؛ بنابراین در صورتی که شیوع کرونا متوقف شود و حمل و نقلها افزایش یابد، تقاضا نفت افزایش یافته و قیمت نیز افزایش مییابد.
البته این اتفاق به تدریج خواهد افتاد. مثلا الان شیوع کرونا در چین متوقف شده است و چین هم به تدریج محدودیت قرنطینه را برمیدارد؛ لذا کم کم شیب تقاضای چین افزایش مییابد. اگر شهر به شهر قرنطینه برداشته شود، با شیب متعادلی تقاضا افزایش مییابد و اگر یکباره قرنطینه برداشته شود یکباره حمل و نقل و تقاضا برای نفت افزایش مییابد. پس در مجموع همه پیشبینیها درباره بازار نفت به شیوع کرونا بستگی دارد. اما سوال این است که فرض کنیم کرونا رو شکست میدهیم و به شرایط قبل از کرونا برمیگردیم. آیا در این شرایط قیمت نفت هم به همان قیمتهای قبلی برمیگردد؟ به نظر من تا حد زیادی این اتفاق میافتد. فقط دو نکته ممکن است این موضوع را تحت تاثیر قرار بدهد.
نکته اول اینکه کرونا واقعا باعث تغییرات اساسی در سبک زندگی و کسبوکارها شود. مثلا اینکه کارها غیر حضوری انجام شود، نظام سلامت عوض شود. اگر واقعا کرونا ادامهدار شود و این تداوم منجر به تغییر سبک زندگی و کسبوکارها شود، در آن صورت به سطوح قیمت قبلی نفت باز نخواهیم گشت و قیمت پایین باقی میماند، چون تقاضا ناشی از تغییر سبک زندگی کاهش یافته است.
نکته دوم درباره مسئله اوپک پلاس و جنگ قیمتی عربستان و روسیه است. الان این عامل مهم نیست. چون عامل اصلی کروناست. اما اگر کرونا از بین برود و به شرایط عادی برگردیم و این دو تا کشور همچنان بخواهند جنگشان را ادامه دهند، شاید باز قیمت به سطوح قبلی برنگردد. زیرا تقاضای نفت به خصوص در شرق آسیا کم شده و این دو کشور در شرق آسیا رقیب هم دیگر هستند. برای به دست آوردن این بازار هم هرکاری انجام میدهند.
یعنی این دو تا کشور حاضر هستند قیمت نفتشان را پایین بیاورند و تولیدشان را افزایش دهند تا بازار شرق آسیا تصاحب کنند. اگر این محرک وجود داشته باشد، احتمال میرود با وجود حذف کرونا و با وجود برگشتن همه چیز به شرایط عادی، قیمت نفت به شرایط قبل برنگردد.
البته یک نکته دیگری ناظر به ذخایر نفتی کشورهای مختلف نیز وجود دارد که آن هم میتواند پس از پایان ماجرای کرونا بازار نفت را تحت تاثیر قرار دهد. در حال حاضر چین، آمریکا و همه مصرفکنندگان و تولیدکنندگان ذخایر خود را پر کردهاند. در نتیجه وقتی همه مصرفکنندگان ذخایر خود را با نفت ارزان پر کردهاند؛ قطعا پس از ماجرای کرونا هم حاضر نیستند نفت گران بخرند که این موضوع سطح قیمت پایین نگه میدارند. البته پایین ماندن قیمت نفت تحت تاثیر این عامل صرفا برای چند ماه اتفاق میافتد، زیرا بعد از آن مخازن ذخیرهسازی نیز خالی میشوند و بالاخره قیمت افزایش پیدا میکند.
*چرا قیمت نفت برنت در بازار فیوچر برخلاف نفت WTI منفی نخواهد شد؟
فارس: آیا این امکان وجود دارد که علاوه بر نفت WTI، نفت برنت نیز در بازار فیوچر قیمتهای منفی را تجربه کند؟ به خصوص با توجه به این نکته که مبنای قیمت گذاری نفت اعضا اوپک از جمله ایران از قیمتهای برنت متاثر است.
کریمی: نکته مهم این است که مخازن کوشینگ، هم از نقاط مصرف فاصله دارند و هم از نقاط تولید؛ زیرا آمریکا هم زیرساختی برای صادرات نفت ندارد و هم قانون اجازه این کار را نمیدهد. این موضوع باعث میشود که دسترسی خریداران نفت محدود شود و در نتیجه اینقدر در مضیقه قرار بگیرند که حتی در معاملات بازار فیوچر نفت را با قیمت منفی به فروش برسانند. اما چرا در بازار نفت برنت این اتفاق نمیافتد؟ چون محل تحویل نفت برنت وسط دریا در بندر سالوم وو است که این بندر به کشتیها و بازارهای بینالمللی وصل است.
یعنی عملا نفت بازار برنت، همه مخازن ذخیرهسازی سراسر دنیا را در دسترس خودش دارد. اما نفت WTI مجبور است در مخازن ذخیرهسازی خشکی امریکا وارد شود و آمریکا هم زیر ساخت صادرات نفت خام به آن صورت ندارد و هم از نظر قانونی اجازه صادرت نفت به خارج آمریکا را ندارد.
در نتیجه امکان منفی شدن قیمت نفت برنت در معاملات بازار فیوچر منتفی است. چون گلوگاهی که باعث شد قیمت نفت WTI منفی شود این بود که ذخایر کوشینگ کاملا پر شده بودند و در لحظه سررسید آن کسی که قرارداد خرید در دستش بود، جایی را نداشت که آن نفت را ذخیره کند. نه کشتی میتواند در آمریکا پهلو بگیرد که نفت را در آن بریزد. نه مخزنی وجود دارد. اما برنت این طور نیست، محدودیت قانونی برای صادرات هم ندارد؛ بنابراین وقتی زمان تسویه سررسید شد، آن خریدار حتی اگر مخزنی هم وجود نداشته باشد میرود نفت را در کشتی میریزد. بعد کشتی میبرد یا هزینه انبارداری میدهد یا در مخزن دیگر آن را خالی میکند؛ بنابراین تمام مخازن نفتی دنیا در دسترس کسی است که نفت برنت معامله میکند. ولی کسی که نفت WTI را معامله میکند ذخایر کوچکی در دسترس دارد.
دیدگاه تان را بنویسید