طغیان طبقه مزد بگیر آمریکا علیه میلیاردرها
طبقه مزد بگیر آمریکا در حال طغیان هستند، با پوپولیستهایی که به تازگی به شکلی دمکراتیک انتخاب شده اند، مثل الکساندریا اوکاسیو- کورتز که نرخ مالیات ۷۰ درصدی را برای درآمدهای بالاتر از ۱۰ میلیون دلار پیشنهاد کرده است
خبرگزاری فارس: یکی بود یکی نبود روزی روزگاری جایی بود که اعتقاد غالب ثروتمندترین افرادش این بود که ثروت مسئلهای است مرتبط با شانس و خوش اقبالی که یک تعهد نسبت به خیر و مصلحت عمومی نیز با آن میآید.
باورتان بشود یا نشود این مکان ایالات متحده آمریکا بود. ولی این کشور کجا رفته است؟
اخلاقیات غالب باشگاه میلیاردرهای امروزی نوعی شایستگی، برتری و پر دبدبه و کبکبه بودن است، از جمله اینکه همچون بارونهای اشراف زاده و سارق قدیمی باید ثروتشان را به رخ بکشند. برای مثال برای یکی از بارونهای روزگار مدرن ما، «خانه»ای به غایت بزرگ در فلوریدا در دست ساخت است که ۱۱ آشپزخانه، ۵ استخر شنا و ۳۰ گاراژ اتومبیل دارد.
بدتر آنکه طبقه میلیاردرها با تبدیل کردن ثروت کلان خود به اسلحه، میکوشد بر حس برتری توانگرسالارانه خود تاکید کند. آنها مبالغی هنگفت (و غالبا محرمانه) را برای ایجاد یک فرهنگ نابرابری در سراسر سرزمین ما هزینه کرده اند.
اما با وجود نگرانی و وحشت آنها، اکثریت طبقه مزد بگیر آمریکا در حال طغیان هستند، با پوپولیستهایی که به تازگی به شکلی دمکراتیک انتخاب شده اند، مثل الکساندریا اوکاسیو- کورتز که نرخ مالیات ۷۰ درصدی را برای درآمدهای بالاتر از ۱۰ میلیون دلار پیشنهاد کرده است. در پاسخ میلیاردرهایی نظیر سلطان رایانهای مایکل دل جیغ کشیدند: «وای وحشت.» و با حالتی ناباورانه درخواست کرد: «یک کشور را نام ببرید که این قانون در آن اجرا شده باشد.»
بسیار خوب مایکل، ایالات متحده یکی از آن کشورها. چه میگویی؟ بله در فاصله بین پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ و دولتِ «دست نوازش بر سر ثروتمندان بکش» رونالد ریگان در سال ۱۹۸۱ حداکثر نرخ مالیات هرگز پایینتر از ۷۰ درصد نبوده که در نتیجه آن دوره مذکور، دورهای از رشد و رفاه بی مانند برای طبقه متوسط آمریکایی بوده است. دل که در یک خانه ۳ هزار متر مربعی بی در و پیکر با تمام افسون و جذابیت یک مجموعه فروشگاهی زندگی میکند، ارزش را با پول اشتباه گرفته و هیچ درکی از غنای ذاتی مساوات طلبی آمریکایی ندارد. ما نباید فقط به این دلیل که آنها ثروتمند هستند، به حرفهای کسانی، چون او (که کم و بیش تحت حاکمیت آنها قرار داریم) گوش فرادهیم. نویسنده: جیمهای تاور (Jim Hightower) مفسر رادیویی، نویسنده و سخنران عمومی منبع: yon.ir/zXiaO
دیدگاه تان را بنویسید