حکایت عجیب موشکهای نقطهزن و خودروهای تاریخ مصرف گذشته!
در چند روز اخیر خبر رونمایی از لامبورگینی مورسیه لاگوی ایرانی در تبریز، مورد توجه برخی از رسانهها قرار گرفت؛ مرادی یکی از اعضای تیم سازنده این ماشین دستساز که در برنامه حالا خورشید شبکه سه حاضر شد، گفت: «دانش فنی ساخت خودروهای سوپر اسپرت به قدری پیچیده است که شما ابتدا به ساکن نمیتوانید به آن برسید؛ حتما باید الگوی خوب داشته باشید و روی آن کار کنید تا این یادگیری و بومی کردن دانش اتفاق بیفتد... ما در آینده نزدیک بهترین سوپر خودرویمان را خواهیم ساخت...
روزنامه کیهان: ذدر چند روز اخیر خبر رونمایی از لامبورگینی مورسیه لاگوی ایرانی در تبریز، مورد توجه برخی از رسانهها قرار گرفت؛ مرادی یکی از اعضای تیم سازنده این ماشین دستساز که در برنامه حالا خورشید شبکه سه حاضر شد، گفت: «دانش فنی ساخت خودروهای سوپر اسپرت به قدری پیچیده است که شما ابتدا به ساکن نمیتوانید به آن برسید؛ حتما باید الگوی خوب داشته باشید و روی آن کار کنید تا این یادگیری و بومی کردن دانش اتفاق بیفتد... ما در آینده نزدیک بهترین سوپر خودرویمان را خواهیم ساخت... در واقع ما یکی از بهترینهای دنیا را انتخاب کردیم و با استفاده از مهندسی معکوس، هم خودمان به این باور رسیدیم که میتوانیم یکی از بهترینها را بسازیم و هم احیانا به آن سرمایهگذارها و اهل فنهایی که ممکن است در آینده با آنها ارتباط داشته باشیم، اثبات کردیم که ما میتوانیم و حتما پروژه بعدی یک طرح جدید خواهد بود.» پیش از این نیز در سال ۹۴، محمدرضا ریحانی در مشهد، به گفته خودش با هزینه کمتر از ۱۵۰ میلیون تومان نسخه ایرانی لامبورگینی آونتادور که قیمت اصلی آن میلیاردها تومان است، ساخته بود؛ کار به جایی رسید که حتی دویچه وله آلمان نیز برای پیگیری این قضیه با او مصاحبهای ترتیب داد. هرچند نسخه کپی شده این خودروها در برابر نسخه اصلی، از نظر فنی تفاوتهایی دارد، اما تلاش این افراد با همه محدودیتها و استفاده آنها از امکانات داخلی، ستودنی و تحسینبرانگیز است؛ در این مورد چند نکته قابل ذکر است: ۱- در دنیای امروز اقتصاد کشورهای مهم دنیا به صنعت خودروسازی که یک صنعت مادر محسوب میشود گره خورده است؛ اگر چرخ خودروسازی یک کشور بچرخد، خود به خود چرخ سایر صنایع وابسته نیز خواهد چرخید. ۲- متاسفانه در سالهای پس از انقلاب به دلیل حاکم نبودن تفکر انقلابی و جهادی در صنعت خودروسازی، این صنعت پیشرفت قابل ملاحظهای نداشته و با وجود استعدادهای فراوان در این زمینه، هم اکنون ایران جایی در خودروسازی روز دنیا ندارد و افتخار صنعت خودروسازی این است که پراید و مانند آن را صادر میکند که باعث آبروریزی و تحقیر ملتی است که موشکهای نقطهزن آن خواب را از چشم دشمنانش ربوده و آنها از هر دری وارد میشوند تا برجام دیگری را در زمینه موشکی بر نظام تحمیل کنند. ۳-متاسفانه خودروسازان وطنی نه تنها خودروساز نیستند که باید بگوییم غالبا مونتاژکار خودروهایی هستند که میروند تا به زبالهدان تاریخ خودروسازی دنیا بپیوندند؛ از آنجا که خریدار ایرانی مجبور به انتخاب آنها است، خودروساز حتی به خود زحمت تغییر چهره همین خودروهای پلاسیده را نمیدهد تا حداقل ظاهری دلچسبتر و متناسب با طراحیهای روز دنیا داشته باشند و گمان میکند با برداشتن قسمتی از شیشه در عقب پراید و یا گذاشتن تکهای فلز براق در صندوق عقب ماشین، و یا عوض کردن نوع چراغها و عوض کردن حروف پشت صندوق عقب و امثال این کارها میتواند ذهنیت مردم را نسبت به خود تغییر دهد؛ با این تفکر نه تنها در بازارهای جهانی سهم قابل توجهی نخواهیم داشت بلکه در عرصه داخلی نیز همچنان شاهد نارضایتی مشتری خواهیم بود؛ در واقع با این شرایط به جای اینکه مردم سوار بر خودروهای داخلی باشند، این خودروسازها هستند که بر پشت مردم سوار شده و فکر میکنند مردم مانند دستگاه چاپ پول هستند که به حلق آنها سرمایه سرازیر میکنند! آیا پولهایی که مردم با اجبار به آنها میدهند، برکتی هم برای صنعت خودروسازی دارد؟ ۴- بلایی که امروز در صنعت خودروسازی مشاهده میکنیم این است که دولت با حمایتهای بدون توجیه و مدیریت غلط خود در واقع چوب لای چرخ صنعت خودروسازی گذاشته و بازار خودروی کشور را به قبضه دو خودروساز با آن سابقه درآورده است و نقش مافیای خودرو نیز در این زمینه قابل کتمان نیست. دولت کره جنوبی نیز در صنعت خودروسازی این کشور دخالت داشت، اما با سیاستهای درست و هدایت شرکتهای خودروسازی، نه تنها توانست به خودکفایی ملی برسد بلکه به بازارهای جهانی نیز راه پیدا کرد. ۵- سرمایهگذاری خارجی و ورود شرکتهای خودروسازی خارجی به این شرط میتواند مناسب باشد که با انتقال دانش و تکنولوژی همراه باشد و ضمانتهای قابل اجرایی از طرف مقابل گرفته شود تا با تحریم و امثال آن به راحتی از کشور خارج نشود. آنچه که مهم به نظر میرسد این است که معمولا خودروساز خارجی، فوت آخر کوزهگری را به خودروساز یاد نمیدهد تا همچنان بتواند محصول خود را بفروشد و این زیرکی و تلاش متخصصین داخلی است که باید دانش فنی را از دست طرف مقابل برباید و یا اینکه با مهندسی معکوس و امثال آن به ساز و کارهای تولید قطعات دسترسی پیدا کنند؛ بعد از آن است که همین جوان ایرانی با انگیزهای که دارد میتواند نمونهای کارآمدتر از نمونه خارجی بسازد؛ ضمن اینکه باید گفت: دانش ساخت خودروهای سوپر اسپرت به مراتب سختتر از خودروهایی است که مردم عادی در زندگی روزمره به آن نیاز دارند؛ بنابراین تولید خودروهای پیشرفته نمیتواند کار سختی برای جوانان ایرانی باشد. ۶- نمونه شکست خورده ورود شرکتهای خودروسازی در ایران را میتوان در پژو دید که پس از دههها حضور خودروهای این شرکت در کشورمان، به عنوان تولیدکننده - البته با اغماض- مونتاژکار خودروهایی هستیم که باید آنها را در فهرست موزههای صنعت خودروسازی بیابیم و نتیجهاش این شده که خلاقیت نشان میدهیم و بعد از چند سال با تغییر چراغ و امثال آن میگوییم که به روز شده است! ۷- نیروی هوافضای سپاه در آذرماه سال ۹۰ توانست پهباد RQ۱۷۰ آمریکایی را که به حریم هوایی ایران وارد شده بود، شناسایی کرده و ارتباط آن را با مرکز فرماندهی قطع کند و کنترل آن را به دست گرفته و در نهایت این پهباد را به زمین بنشاند. مدتی بعد رمزگشایی این پهباد صورت گرفت و با استفاده از مهندسی معکوس از مدل ایرانی آن رونمایی شد؛ در مهر ماه سال ۹۱ پهباد ایوب- که با همکاری ایران و حزبالله لبنان ساخته شده بود- توانست بدون شناسایی شدن، تمام ردیابها و رادارهای اسرائیل از جمله ناوهای آمریکایی و اسرائیلی موجود در سواحل فلسطین اشغالی را پشت سر بگذارد و به تعبیری ادعای پوشالی گنبد آهنین اسرائیل را به مضحکه بگیرد و خود را به نزدیکی سایت هستهای مرموز اسرائیل برساند. اسرائیلیها برای شناسایی بهتر این پهباد باید کاری مشابه آنچه متخصصان ایرانی با RQ۱۷۰ انجام دادند، ترتیب میدادند تا اطلاعاتی از این پهباد به دست بیاورند؛ اما شاهد آن بودیم که نه تنها نتوانستند این کار را انجام دهند بلکه پهباد ایوب توانست مدت زیادی در خاک اسرائیل جولان دهد و عملیات شناسایی خود را انجام دهد و بعد از آن توسط اسرائیلیها منهدم شد؛ جالبتر اینکه گفته میشود که شناسایی این پهباد با رادارها صورت نگرفته بلکه از طریق دیدهبان و چشم بوده که به وجود آن پی بردهاند! سردار حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه در مهرماه سال ۹۶ در کنگره شهدای دانشجوی استان قم گفته بود که اگر دورتادور ما را حصار بکشند، باز هم تولید موشک ما متوقف نمیشود، زیرا متکی بر صنعت داخلی است و مدل اقتصاد مقاومتی در بخش نظامی انجام شده است؛ چرا در صنعت خودروسازی که با ساخت موشکهای نقطهزن به هیچوجه قابل مقایسه نیست، تا این اندازه عقب ماندهایم؟ واقعیت این است که تا زمانی که مدیریت و کار جهادی مانند موشک، هستهای، نانو و همچنین به کارگیری نخبگان و جوانان جویای نام نباشد، با توجه به پیشرفت لحظهای صنعت خودروسازی، فعلا با مدیریتهای موجود باید فاتحه صنعت خودروسازی کشور را خواند.
دیدگاه تان را بنویسید