چرا کمپین علی کریمی شروع نشده با شکست مواجه شد؟! / آقای کریمی! به جای کمپین نخریدن مردم را به فکر دست کشیدن از درآمد مجانی نفت و حرص زدن برای آن بیانداز / چرا کمپین علی کریمی سطحی و بی فایده است؟

کد خبر: 838547

به نظر بنده طی این سال ها، هیچ گاه مطالبه عامه مردم این نبوده است که کشور باید از حرص دستیابی به درآمد عظیم نفتی دست بکشد و به سمت راهکارهای عقلانی برای اداره کشور نظیر برقراری سیستم صحیح مالیاتی و کوچک کردن دولت حرکت کند.

چرا کمپین علی کریمی شروع نشده با شکست مواجه شد؟! / آقای کریمی! به جای کمپین نخریدن مردم را به فکر دست کشیدن از درآمد مجانی نفت و حرص زدن برای آن بیانداز / چرا کمپین علی کریمی سطحی و بی فایده است؟

پایگاه خبری تحلیلی فردا: علی کریمی بازیکن محبوب فوتبال کشورمان به گرانی های اخیر واکنش نشان داد و اقدام به راه اندازی کمپین نه به خرید کالاهایی که در حال گران شدن هستند کرد.

چرا کمپین علی کریمی شروع نشده با شکست مواجه شد؟! / آقای کریمی! به چای کمپین نخریدن مردم را به فکر دست کشیدن از درآمد مجانی نفت و حرص زدن برای آن بیانداز / چرا کمپین علی کریمی سطحی و بی فایده است؟

سوالی که در ابتدا می توان از خود پرسید این است که در صورت فرض پیوستن همه مردم به این کمپین آیا باز هم قیمتی افزایش پیدا می کند؟ به نظر می رسد پاسخ روشن است. اگر مردم ارز نخرند، در واقع تقاضای ارز به شدت کاهش می یابد و در صورت کاهش این تقاضا قیمت آن نیز کاهش خواهد یافت (حداقل افزایش نخواهد یافت. از طرفی عدم افزایش قیمت ارز باعث می شود که دیگر فشاری به هزینه های تولید وارد نشده و در نتیجه از سمت عرضه نیز شاهد افزایش قیمتی نباشیم اما این تفکر که بتوان اتحادی در آحاد مردم و بازار ایجاد کرد که در شرایط کنونی به چنین کمپینی ملحق شوند جای سوال دارد.

عامل اقتصادی گرانی

آنچه از صحبت های مردم برداشت می شود مقایسه گران شدن کالاها در ایران با برخی کشورهای توسعه یافته است. در آن کشورها بعضا مشاهده شده است که کالایی با افزایش قیمت مواجه شده است و مردم به وسیله برپایی کمپین هایی، خرید خود را از این کالاها به حداقل می رسانند و در نهایت شرکت عرضه کننده کالا ناچار به کاهش قیمت خود می شود و تلاش می کند افزایش هزینه های خود را از طریق بهبود بهره وری و کاهش دهد تا بتواند همچنان در فضای اقتصادی باقی بماند اما مساله در ایران به ویژه در ماههای اخیر متفاوت است.

مهمترین تفاوت فضای نااطمینانی حاکم بر اقتصاد کشور است فضای نااطمینانی در شرایط کنونی، باعث شده است آینده برای مردم و سرمایه گذاران تاریک و غبارآلود باشد. به صورتی که کسی نمی تواند از متغیرهای مختلف اقتصادی نظیر نرخ ارز، نرخ بهره و نرخ تورم در ماه های آتی برآورد روشنی داشته باشد. این شرایط را اضافه کنید به خاطره ای که بسیار شفاف در مقابل چهره مردم از شرایط اقتصادی و جهش ارزی و قیمتی کالاهای مختلف در سال ۱۳۹۱ باقی مانده است. از طرف دیگر باید دانست که افزایش قیمت کالاهای تولیدی یا وارداتی و انتظار افزایش بیشتر آنها، تنها ناشی از افزایش تقاضا نیست که انتظار داشته باشیم با خرید نکردن افزایش قیمت یک یا چند قلم کالا قیمت آن کاهش یابد.

خرید برای حفظ قدرت خرید

تجارت فردا در ادامه تحلیل خود درباره کمپین علی کریمی می نویسد: در این فضا آیا می توان انتظار داشت که همه آحاد جامعه به چنین کمپینی ملحق شوند؟! آنچه حافظه مردم به آنها می گوید این است که در آخرین تنگنای ارزی و تحریمی جدی گذشته، قیمت ارز بیش از س ه برابر افزایش یافت، قیمت مسکن، سکه طلا و نیز جهش شدیدی داشت. اقلام بادوام مورد نیاز مردم که عمدتا وابستگی زیادی به واردات و قیمت ارز دارند افزایش شدیدی داشتند. در این میان همان گونه که در تئوریهای اقتصادی نیز بیانشده است، مردم در جهت حفظ ارزش دارایی های خ ود از دارایی به اسم پول نقد(ریال) گریزان و به سمت خرید ارز، طلا، زمین و ساختمان و نیز کالاهای بادوام نظیر خودرو و حرکت می کنند. در این فضا یک فرد به این فکر می کند که چگونه از داراییهای خود محافظت کند و قدرت خرید و رفاه خود را حداقل به میزان قبل نگه دارد. زمانی که ف رد می بیند با پول خود کالای کمتری می تواند بخرد و هرچه زمان جلوتر می رود قدرت خرید کمتری پیدا می کند ناچار وارد این گردونه می شود. متاسفانه ممکن است تا زمانی که عوامل ایجاد نااطمینانی برطرف نشود و چشم انداز روشنی برای آینده اقتصادی کشور مشاهده نشود، این گردونه به گردش خود ادامه می دهد.

در این شرایط به جز عدهای که شاید کمتر از ۱۰ درصد جمعیت کشور را دارند، همگان در نهایت به صورت حقیقی متضرر می شوند یا در بهترین حالت می توانند سطح قدرت خرید خود را مانند سابق حفظ کنند بدین ترتیب مشخص است که برای اکثر مردم هجوم به بازارها و خرید کالاها و س بب شدن برای افزایش بیشتر قیمتها تقریبا به ضرر همه هست. این نکته ای نیست که بتوان ادعا کرد أحاد مردم از آن بی اطلاع هستند. اما در اکثر موارد خریداران در بازارها از ناچاری صحبت می کنند. آنها به خود می گویند اگر خرید نکنم دیگر نمی توانم این کالا را بخرم و از جریان سریعی که در افزایش قیمتها رخ داده است جا می مانم.

به نظر من گزینه های بهتری نسبت به این کمپین فعلی وجود داشت. کریمی می توانست ریشه ای تر برخورد کند و می پرسید مشکل از کجاست؟ دلیل وابستگی به نفت چیست؟ سودهای بالای موسسات مالی و حتی بانکها در این سالها چه اثری بر وضعیت ارزی کشور گذاشته است و مردم چگونه می توانستند پیشگیری قبل از درمان کنند؟ خیلی خوب می شد اگر سلبریتی های محترم از وجهه و اعتمادی که در بین مردم دارند در راستای کمپین هایی حرکت کنند که مطالبات مردم را در جهت پیشرفت و بهبود اوضاع اقتصادی کشور از مسوولان و دولتمردان در خواست کنند.

آلترناتیو تحریم

به نظر بنده طی این سال ها، هیچ گاه مطالبه عامه مردم این نبوده است که کشور باید از حرص دستیابی به درآمد عظیم نفتی دست بکشد و به سمت راهکارهای عقلانی برای اداره کشور نظیر برقراری سیستم صحیح مالیاتی و کوچک کردن دولت حرکت کند. در مقابل حتی شاید مطالبه مردم برعکس نیز بوده است. در مقابل اگر مطالبه‌مان تنها همین نکته مذکور باشد، خواهیم دید دولتی که می خواهد مالیات بگیرد ناچار است تمام توان خود را بر روی فضای کسب و کار و رقابت در کشور قرار دهد تا با رونق کسب و کارها و افزایش درآمد و رفاه مردم، بتواند مالیات بیشتری کسب کرده و درآمد خود را بیشتر کند. ناچار است برای دریافت مالیات دستش جلوی مردم دراز باشد و اگر بخواهد دستش خالی نماند باید حتما گوش شنوایی داشته باشد. در حالی که در این ۵۰ سال (از ابتدای دهه ۵۰ که قیمت نفت رشد چشمگیری یافت) دولت چه نیازی به مالیات داشته است؟

اگر در مرحله اول خود سلبریتی های محترم بتوانند این مسائل را درک کرده و پذیرا باشند و سپس برای مردم بازگو کنند مطمئنا مردم بسیار بیشتر و بهتر از دیگران از آنها می پذیرند. پس از آن، دولت باید پاسخگو باشد که برای نظام صحيح و عادلانه مالیاتی چه کرده است؟ چقدر از سهم درآمدهای نفتی در بودجه کم شده است؟ رئیس جمهور از آن به بعد باید در گفت و گوی تلویزیونی به مردم بگوید ما در طول این مدت انحصار خودرو و ... را از بین بردیم.

شرکتهای خصولتی را از فضای اقتصادی کشور خارج کرده و به دست سرمایه گذاران خصوصی واقعی دادیم. رانت های موجود در صدور مجوزها را از بین بردیم. درصد اعظمی از پروژه های عمرانی کشور را با سرمایه بخش خصوصی انجام دادیم. رشد قابل توجهی در جذب گردشگر خارجی داشتیم و بدین ترتیب میزان قابل توجهی شغل ایجاد کرده و درآمد ارزی قابل توجهی را نصیب کشور کردیم.

با توجه به سرمایه عظیم انسانی در حوزه مهندسی، و با تسهیل شرایط شرکتهای خدمات مهندسی برای ارتباط و ایجاد بازار در این کشورها، به این میزان ارز به کشور وارد شده است. همه این صحبتها قابل شنیدن است اگر مردم از دولتشان بخواهند برای اداره کشور به جای سرمایه مجانی نفت کمی فکر کند، برنامه بریزد و از تمام راهکارهایی که اکثر کشورهای توسعه یافته دنیا استفاده کرده اند بهره ببرد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت