خبرگزاری فارس: موضوع بهرهوری در صنعت فولاد از موضوعات بسیار مهم در رابطه با قیمت تمامشده محصول و رقابتپذیری با بازارهای جهانی است. با داشتن بیش از ۹۰ درصد منابع اولیه، متاسفانه هنوز شاهد قیمت تمامشده بالای محصولات فولادی هستیم که منجر به کاهش حاشیه سود این نهاده ارزشمند شده است. ایران جزو معدود کشورهایی است که از نعمت انرژی ارزان بهره میبرد. به طور متوسط قیمت انرژی در ایران یک پنجم کشورهای اروپایی است. این موضوع میتواند کمک شایانی به اقتصاد کشور و رونق در بخشهای مختلف تولید نماید. حتی برخی صنایع انرژی بر مانند فولاد از رانتهای ویژهای در این خصوص برخوردارند. اما نکتهای که وجود دارد این است که قیمتهای تمام شده فولاد در ایران با داشتن این امتیازات هم تراز و در برخی موارد بالاتر از کشورهای رقیب است. این بدان معنی است که به جای صادرات فولاد، در حال صادرات رایگان انرژی هستیم. در ابتدا هدف اصلی دولت از در اختیار قرار دادن این امتیازات به فولادسازان وضعیت استراتژیک این صنعت و نیاز مبرم کشور در بخشهای مختلف توسعه به این نهاده مهم بود. در حال حاضر هدف، بالا بردن توان رقابت پذیری فولادسازان در
بازارهای تجارت خارجی است. در واقع صنعت فولاد تبدیل به صنعتی شده که در صورت برداشتن حمایت دولت به صورت ناگهانی سقوط کرده و این یکی از ضعفهای اساسی سیستم است. با یک محاسبه ساده میتوان دریافت که صادرات این حجم انرژی برای دولت به صرفهتر از تولید فولاد خواهد بود. اگر قرار باشد تمامی مواد و منابع اولیه با قیمتهای نازل در اختیار فولادساز قرار بگیرد و در نهایت قیمت تمام شده محصول تفاوت چندانی با قیمتهای جهانی نداشته باشد، تعطیلی واحدها و واردات فولاد برای کشور بصرفهتر خواهد بود. با مشاهده آمار قیمتهای تمام شده اعلامی از سوی فولادسازان اصلا وضعیت مطلوبی در مقایسه با کشورهای رقیب وجود ندارد. البته لازم به ذکر است این مشکلات فقط به بحث مصرف انرژی معطوف نبوده و بخشهای دیگر از قبیل: نیروی انسانی، حمل و نقل، هزینههای تعمیر و نگهداری، ضعف شدید تکنولوژیکی و امثال آن در آن نقش دارند. برخی از واحدهای فولادی که نیازی به بردن نام آنها نیست، چنان با افتخار آمار صادرات محصولات نیمه آماده خود را اعلام میکنند که گویی اقدام خوبی انجام داده اند! صادرات ۲.۸ میلیون تن بیلت و اسلب به معنی صادرات ۷۰ میلیون دلار رانت
انرژی است. نکته جالب توجه آن است که سود حاصله از این معامله حدود ۳۰۰ میلیون دلار است. واقعا جای تعجب دارد که چطور دولت به واحدی که فقط و فقط به منافع بنگاهی میاندیشد، یارانه میدهد. مسلم است که با این شرایط مشتری خارجی حاضر است همه محصولات نیمه آماده این واحدها را خریداری نماید چرا که بخشی از سود قابل توجه در محصول نهایی است. در رابطه با بهینه سازی مصرف انرژی در حوزه فولاد سالیانه کنفرانسهای متعددی برگزار میشود که شرکتهای دانش بنیان داخلی و خارجی آخرین دستاوردهای خود را در خصوص طراحی و بهینه سازی کورهها و تجهیزاتی که با نصب آنها روی سیستم، خروجیهای قابل توجهی را متوجه فولادساز میکند، ارائه مینمایند. اما متاسفانه به دلیل هزینه جزیی انرژی در مقابل سود هنگفت فولادساز به جز چند واحد خاص مورد استقبال عموم قرار نمیگیرد و تنها دلیل آن در اختیار قرار دادن ارزان انرژی است. دولت باید به عنوان یک مقام نظارتی به حل این مشکل بپردازد، در غیراین صورت فولادسازان همچنان با این روند به مصرف بیرویه و کاملا غیربهینه انرژی ادامه خواهند داد. این در حالی است که اگر قیمتها به مقدار واقعی خود نزدیک شوند، تمامی
واحدها اعم از کوچک و بزرگ به فکر بهینهسازی مصرف انرژی خواهند افتاد. پیشنهاد میشود با یک برنامهریزی دقیق و تفکیک واحدها از نظر میزان تولید و همچنین مصارف انرژی آنها به اعمال سیاستهای تنبیهی و یا تشویقی جهت کاهش مصرف انرژی پرداخته شود. سیاستهایی که هم واحدهای پر مصرف را تنبیه کند و هم به حمایت از واحدهایی که اقدام به بهینهسازی مصارف خود میکنند، بپردازد.
دیدگاه تان را بنویسید