خبرگزاری تسنیم: حمیدرضا امام قلی تبار، بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران در ادامه اعتراضات جامعه کارگری و کارفرمایی به تصویب بند ز. تبصره ۷ بودجه سال ۹۷ طی یادداشتی برای تسنیم نوشت: مقام معظم رهبری در تکریم کارگر فرمودند:که کارگر قداست دارد، چون کار کردنش باعث عزتمندی و استقلال کشور خواهد شد. در تمام سالهایی که کارگران این مرز و بوم به عشق انقلاب و رهبری و شهدا همواره در صحنه بودند، گمان میکردند که مسئولین مربوطه هم مثل رهبری دغدغهی کارگران را با خود داشته و حتماً در جهت پاسخگویی به مطالبات بحق آنان پیگیری و اقدام خواهند نمود، لذا با تمام وجود از دولتها و نمایندگان مجلس در ادوار مختلف حمایت قاطع و همه جانبه داشتند. اما نتیجهی این حمایت ها، چیزی جز کاهش بیش از هفتادوپنج درصدی قدرت خرید کارگران و افزایش فقر و افزایش فاصله طبقاتی، عایدی دیگری برای آنان نداشته است. همگان میدانند که مشکلات حال حاضر جامعه کارگری کشورمان بواسطه تصمیمات غیر کارشناسی مسئولینی بوده که نه از جنس کارگر بوده و نه دغدغهها و مشکلات کارگری را تجربه کرده اند. اگر در این شرایط، کارگرانمان به احترام ارزشهای خود سکوت کرده اند نبایستی
این سکوت، ابزار سوء استفاده کسانی باشد که به جای جبران مافات به دنبال سهم خواهی از کارگران باشند و بخواهند از جیب این قشر محروم، خود را از باتلاق عملکرد خود برهانند. تأمین اجتماعی بعنوان تنها داشتهی کارگران (بیش ۵۰%جمعیت کشور) و امید آینده آنها هم دچار همین سوء تصمیمات و مدیریت دولتی بوده که به فراخور زمان ابزاری در جهت سوء استفادهی آنان بوده است. اما در این دولت و این روزها که همه منتظر چیدن و تناول از گلابیهای برجام بوده به یک باره در یک هماهنگی حساب شده بین همین مسئولین و برخی پارلمان نشینان از بند ز. تبصره ۷ بودجه سال ۹۷، رونمایی و به آن راًی مثبت داده شد تا از منابع درمان سازمان تامین اجتماعی، مشکلات خود را حل نمایند. طرح شکست خورده تحول سلامت درمان از بدو شروع تاکنون بیش از ده هزار میلیارد تومان (برخی شنیدهها بیش هجده هزار میلیارد تومان) از منابع سازمان را به لطف مدیران آن و برخی وزرای هزار میلیاردی ذینفع بلعیده در حالیکه هیچ منافعی برای صاحبان اصلی سازمان بدنبال نداشته است که اگر اوایل از سوی کارگران پیگیریهای جدیتر انجام میشد کار به اینجا نمیکشید که در روز روشن چنان بی محابانه به منابع
آنان بتازند. کارگران میدانند که طرح سلامت یک طرح دولتی، نیازمند ردیف بودجهای بوده با این حساب در حالی که دولت میبایستی برای نجات خود از این طرح دنبال منابع پایدار برای آن باشد با یک گرای غلط از سوی کارشناسان و مشاوران و وزیر میلیاردی مرتبط در کنار سکوت جامعه کارگری دیواری کوچکتر از دیوار کارگران ندیده و با کمک برخی نمایندگان مجلس برای این منابع غیر دولتی، نقشهای خطرناک و جاه طلبانه کشیده اند تا در ظاهر با شعار مدیریت منابع سازمان، جلوی شکست این طرح را عملی نمایند. با این اوصاف پرسیدن این سوالات دور از ذهن نخواهد بود که مطرح شود! وقتی طرح سلامت درمان منافعی برای زیر محموعههای تامین اجتماعی ندارد، چرا میبایستی مدیران دولتی سازمان اجازه میدادند که منابع غیر دولتی آن برای این طرح هزینه شود؟ چرا با وجود بدهی بالای صد هزار میلیارد تومانی دولت به سازمان، مجددا از منابع بیمه شدگان بابت طرح دولتی سلامت درمان هزینه شده است؟ چرا در ارائه این طرح چه در زمان تنظیم در دولت و زمان بررسی آن در صحن علنی مجلس هیچ خبری از نظر خواهی از شرکای اجتماعی دولت و با صاحبان اصلی سازمان نبوده است؟ در این شرایط مالکان اصلی سازمان
(کارفرمایان و کارگران) بر سر این موضوع اتفاق نظر دارند که دولت در حالی که خود بزرگترین بدهکار به سازمان بوده نه تنها شایستگی مدیریت آن را ندارد بلکه این مسئولیت بایستی از آن سلب گردد، چه برسد به اینکه منابع عظیم آن را به خزانه واریز و به آن چشمداشت داشته باشد و بدون هیچ ملاحظهای بدون نظر خواهی از مالکان سازمان، بی پرده نه تنها شعار سه جانبه گرایی را در عمل به سخره گرفته است بلکه برای خود منافعی را هم تعریف نماید؛ لذا با توجه به تجربیاتی که در سکوت این قشر در قبال عملکرد مدیران شعار گرای این چنینی برای نیمی از جمعیت کشور بوجود آمده، کارگران این مرزو بوم ایستادگی در برابر چنین طرحی را برای خود محفوظ دانسته و برای جلوگیری از تضعیف منافع خود که دولت و برخی نمایندگان مجلس آن را رقم زده اند تا حصول نتیجه آن را پیگیری خواهد نمود البته در این میان شورای نگهبان هم که براساس قانون اساسی بررسی این طرح را انجام خواهد داد قاعدتاً با کارشناسی دقیق این موضوع، ضمن در نظر گرفتن دغدغههای کارگران که در حقیقت آسیب دیدگان این طرح خواهند بود به خلاف موازین شرع و اسلام رای خواهد داد. چون تائید این طرح یعنی اجازه دادن به دست
اندازی آشکار دولت به حق الناس قلمداد شده که هم در این دنیا و هم در آخرت از گناهان نا بخشودنی در محضر خدا و خلق خدا قلمداد خواهد شد. نکته اینجاست: اینکه منابع سازمان که از آن بیمه شده هاست میبایستی به خزانه واریز گردد و سازمان دوباره براساس سازوکاری به آن دسترسی یابد، چه فرقی با نگهداری اورانیم غنی شده ایران در کشور ثالث در بحث برجام دارد؟
دیدگاه تان را بنویسید