سرویس اقتصادی فردا؛ سایت الف نوشت: امروز بیش از ۷۶ میلیون نفر یعنی بیش از ۹۵ درصد جامعه یارانه نقدی دریافت میکنند و حذف یارانه افراد ثروتمند و اغنیا همیشه موردبحث بوده، اینکه به دلیل مسائل سیاسی تا نبود اطلاعات برای شناسایی این افراد و عدم قطع یارانه آنها عنوانشده بود؛ این موضع چند سالی است بین دولت مجلس به یک چالش تبدیلشده، نمایندگان میگفتند دولت ملزم به حذف یارانه ثروتمندان و افراد غیر نیازمند است و دولت هم این موضوع را به گردن مجلس میانداخت که باید تکلیف قانونی باشد. مجلس در قانون بودجه امسال این موضوع را به دولت تکلیف کرد تا یارانه افرای که در سال ۳۵ میلیون تومان حقوق میگیرند را قطع کند، اما به دلیل ملاحظات سیاسی دولت از انجام آن سرباز زد با ارائه اصلاحیه این تکلیف قانونی را برداشت؛ حال دولت که بعد از انتخابات در لایحه بودجه ۹۷ حذف یارانه بیش از ۳۰ میلیون نفر را پیشبینی کرد. پس از اینکه لایحه بودجه در جلسه روز یکشنبه مجلس رشد شد؛ یکی از دلایل آن موضوع حذف یارانه بگیران بود، اما دولت مجلس سر حذف یارانه ۲۰ میلیون نفر به توافق رسیدن؛ هرچند که این موضوع باید در صحن علنی مجلس
تصویب شود، اما در صورت اقدام برای آن باید افراد غیر نیازمند و ثروتمند شناسایی شوند، موضوعی که دولت بارها بر ناتوانی انجامش تاکید کرد؛ اما معیار و نحوه شناسایی باید چگونه باشد؛ آیا واقعاً شناسایی این افراد سخت است یا.... ابراهیم رزاقی، استاد بازنشسته دانشگاه تهران در مورد حذف یارانه بگیران و شناسایی افراد ثروتمند، گفت: دولت اقتصاد لیبرالی را پیاده و اجرا میکند؛ البته آنهم بدترین نوع آن و اصلاً برایش مستضعفان به قول امام خمینی (ره) معنا ندارد که هرکسی ندارد و بمیرد. وی با بیان اینکه در سخنان آقای روحانی و جهانگیری سیاست حمایت از اغنیا مشهود است، افزود: امروز ۶۶ میلیون نفر در سن کار قرار دارند، اما فقط ۲۲ میلیون نفر داری شغل هستند؛ آقای فتاح رئیس کمیته امداد امام خمینی میگوید ۴۰ میلیون نفر فقیر هستند و آقایان گوششان بدهکار این موضوعات نیست و فقط تظاهر میکند. رزاقی با طرح این سوال که آیا واقع افرادی که یارانه نقدی شاملشان نمیشود را نمیتوان شناسایی کرد؛ بیان کرد: در دنیای امروز و با ابزاری که وجود دارد، اینکه بهراحتی امکانپذیر است، امروز میتوان تشخیص داد چه افرادی چند تا خانه دارد و در کجا واقعشده
و قیمت آن چند است؛ میتوان بررسی کرد که فرد چه میزان بدهی و چه امکاناتی در خارج از کشور دارد؛ در کجا سرمایهگذاری کرده، بچههای او کجا هستند؛ آیا فرد دو تابعیتی است یا نه؟ از کدام بانکها و چه میزان وام گرفته است و انواع اطلاعات دیگر میتوان شناسایی کرد، اما چرا این کار را انجام نمیدهند که حتی فقرا را هم شناسایی کنند. استاد اقتصاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه احمدینژاد در زمان اجرای هدفمندی یارانهها اطلاعات خانوارها را جمعآوری کرد، اما به همه بهصورت یکسان یارانه داد، گفت: در کشور ما بعد از رحلت امام خمینی (ره) (از ۲۸ سال پیش تاکنون) برخی طبقهای در جامعه به وجود آوردند که حالا اسم آن را اشرافی یا هر چیز دیگر که بگویم؛ اما این قشر از بانکها وام میگیرند و پس نمیدهند؛ فساد میکنند؛ مالیات نمیدهند؛ و از واردات منفعت میبردند و ثروتهایی بینهایت اندوختند. وی در مورد اینکه آیا با حذف یارانه ۳۰ میلیون نفر موافق هستید، پاسخ داد: بله؛ البته به شرطی که این تعداد شناسایی شود و معیار حذف هم اطلاعاتی هم عنوان کردم. باید یارانه ثروتمندان حذف شود؛ البته شناسایی افراد که یارانه به آنها تعلق نمیگیرد، آسان
است؛ نمایندگان کارگری میگویند مبلغ ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان حداقل هزینههای زندگی است؛ میتواند افرادی که بالای ۳ میلیون تومان حقوق و مزایا میگیرند را شناسایی کنند و یارانه افراد را بر اساس امکان، درآمد، املاک، اموال، سپرده بانکی و... حذف کنند؛ اما عمدی در کار است و نمیخواهند آن انجام دهند. به اعتقاد او، برای شناسایی افراد پردرآمد برای حذف یارانه، میتواند بر اساس درآمد و ثروت، اینکه فرد چه املاکی با چه مساحتی دارد؛ و چند بار مسافرت میرود؛ در داخل کشور چه فعالیت تولید یا غیر تولید انجام میدهد یا اینکه در خارج از کشور چه میکند و چه میزان وام گرفته و چه میزان به بانکها بدهکار است؛ اصلاً چقدر سپرده بانکی و پسانداز دارد و... که این اطلاعات را بهراحتی و آسانی میتوان کسب کرد. رزاقی ادامه داد: دولت حتی میتواند برای شناسایی ثروت افراد و افراد ثروتمند با ارائه سند جایزه دهد یعنی فرد شناسایی کننده مامور دستگاه مالیاتی شود و نیازمند سازمان مالیاتی قدرتمندی هستیم؛ اکنون در آمریکا وزارت دارایی (سازمان اطلاعات مالیاتی) بهاندازه افبیآی و سازمان سیا قدرت و اختیار دارد تا اطلاعات را جمعآوری کند؛ حتی
میتواند افراد را مورد بازجویی قرار دهند. وی تصریح کرد: امروز ۶۰ درصد مزدبگیران و حقوقبگیران و ۸۰ درصد بازنشستهها زیرخط فقر هستند؛ البته افراد بازنشسته جدید وضعیت بهتر دارند؛ اکنون دولت به خارجیها یارانه میدهد، زیرا دلار ۱۲ هزارتومانی را ۴ هزار تومان در بازار میفروشند؛ درحالیکه یارانه را باید به معنای واقعی داد و بیانصافی و ظلم است که به افراد بیکار و فقیر صدقه دهیم، هرچند ازنظر کسی که صدقه میدهد یک عمل خیر انجام داده، ولی فردی که صدقه میگیرد، بر اساس قانون اساسی بایدشان او رعایت شود، ولی امروز تحقیرشده و بهجای تامین کار و مسکن، به او یارانه میدهند. استاد دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه شناسایی ثروتمندان برای قطع یارانه جز سادهترین کارها است، گفت: یارانه باید به ۶ دهک جامعه پرداخت شود و یارانه ۴ دهک دیگر که ۴۰ درصد جمعیت کشور را تشکل میدهند، باید قطع شود، البته در پرداخت یارانه به آن ۶ دهک نباید یکسان باشد باید حداقل و حداکثری تعیین با توجه به شرایط شخص داده شود. رزاقی با بیان اینکه یارانه ۴۵۵۰ تومانی اکنون ارزشی برابر با ۱۰ الی ۱۵ هزار تومان دارد، گفت: نباید به ۴ دهک یارانه داد و هیچ لزومی
هم ندارد؛ البته دولتمردان نسبت به مردم و حل مشکلات آنها طوری سخن میگویند و خود را از شاه هم شاهانهتر میدانند درحالیکه باید خدمت گذار باشند و نه سرور. وی در مورد اینکه دولت عنوان میکند به حسابهای بانکی سرکشی نمیکند، گفت: آمریکاییها که ایدئولوژی لیبرالی را در دنیا بهزور و... اجرا میکنند، حسابهای بانکی یکی از راههای دریافت مالیاتشان است؛ اینکه عدم انجام آن یعنی ظلم به فقرا محسوب میشود؛ اساساً یکی ظلم میکند و یک مظلوم است که از طرق اقتصادی به مردم ظلم میشود و باید ظالم را شناخت تا مالیات پرداخت کند. رزاقی اضافه کرد: اگر نمیخواهند مالیاتبگیرند، را چگونه میتوان کشور اداره کنند و فقط نفت میماند که بفروشم درحالیکه نفت برای فقرا است و عملاً به پولدارها کمک میکنند و ۱۵۰۰ میلیارد دلار کالا و خدمات وارد کشور شده؛ کسی از آن نفع برده است؛ جز یک طبقه خاص بودند. استاد اقتصاد دانشگاه تهران تصریح کرد: افرادی که جامعه فساد که انجام میدهند و بانک و موسسات مالی تاسیس کرده و از همه سپردههای مردم سوءاستفاده کرده و پس نمیدهند که چند سال است مردم در خیابانها اعتراض میکنند. این افراد اقتصاد کشور،
نمایندگان مجلس، قضات و صداوسیما را اداره میکنند و کسانی که از اینها پشتیبانی میکنند، در راس مسائل هستند. به گفته وی، افراد بانفوذ؛ از زمان دولت سازندگی تا امروز؛ هر چه زمان گذشته نفوذشان بیشتر، تعدادشان افزایش و قدرتشان بیشتر شده؛ اما چرا برای این موضوعات اقدامی نمیشود، البته نمیخواهند شناخته شوند؛ برای اینکه در جمهور اسلامی بر مبنای وصیتنامه امام خمینی (ره) کوخنشینان باید مسئول شوند و اگر فردی خوی کاخنشینی پیدا کرد به او اطمینانی نیست. کارشناس اقتصادی با اشاره به مشکل بیکاری و معیشت مردم، اظهار کرد: امروز جوان این کشور با حقوق ماهانه ۲۰۰ هزار تومان الی ۵۰۰ هزار تومان کار میکند، البته حداقل دستمزد حدود ۹۰۰ هزار تومان است، اما چه کسی میتواند با این مبالغ زندگی کند؛ یا اینکه عدهای زیادی از بازنشستهها نمیتواند اجاره خانه و هزینههای خود را پرداخت کند یا وضعیت بیکاری را نگاه کنید؛ به نظرم این موارد یا آگاهانه یا غیرآگاهانه برنامه است. رزاقی در ادامه گفت: در دولت آقای روحانی (از سال ۹۲ تاکنون) ۲۵۰ میلیارد دلار واردات کالا و خدمات به کشور داشتیم که این رقم شاید به ۳۰۰. دلار هم رسیده باشد؛ که با
این میزان پول میتوان ۳۰ میلیون شغل ایجاد کرد، اما چرا این کار را انجام نمیدهند، زیرا اعتقاد به آن ندارند و به نفت وابسته هستند و تا زمانی که نفت داریم و میفروشیم به این مسائل توجهی ندارند. وی با اشاره به سیاست خام فروشی تاکید کرد: نفت خام استخراج و صادر میکنیم یا فولاد و محصولات پتروشیمی که مواد اولیه است، خام فروشی میشود درحالیکه باید آن را به کالای نهایی تبدیل کنیم تا از آن اشتغال و ارزشافزوده ایجاد شود؛ اما مواد خام و نیمهخام صادر و کالای نهایی را وارد کشور کرده و فقط هزینههای آن برای ما است و بدون اراده بسیار قوی و توجه به قانون اساسی، اندیشه امام خمینی (ره)، اقتصاد مقاومتی و اقتصاد امن؛ میخواهند کشور را طوری اداره کنند که صدای کسی درنیاید و همه امید ببندند به اینها که همهچیز را درست خواهند کرد، فرقی هم نمیکند چه کسی سرکار باشد. استاد دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه بر اساس قانون اساسی یک نفر هم نباید در جامعه بیکار و فقیر باشد، گفت: مگر نمایندگان مجلس مشکلات را نمیدانند، آیا دولت میتواند بدون پول نفت اقدامات را انجام دهد؛ آمریکایی چگونه تمام هزینههای خود را از مالیات تامین و فساد
مالی را کنترل میکنند، خب همان روش در ایران اجرا کنند و کاملاً امکانپذیر است. رزاقی در پاسخ به این سوال آیا سیاستهای دولت به سمت اغنیا است؟ گفت: بله؛ سخنان وزرا را بررسی کنید که چه میگویند و مثلاً آقای روحانی در با تلویزیون حرف زد، آیا از مشکلات مردم، بیکار و فقرا سخن گفت، هرگز درحالیکه اکثر مشکلات مردم این است نظام سیاسی همه در خدمت طبقه اشرافی و یک اقلیتی در حدود ۵ الی ۱۰ درصدی بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید