روزنامه کیهان در گفت و شنود خود نوشت: گفت: بارش برف سنگین مردم را که منتظر نزولات آسمانی و نگران خشکسالی بودند، حسابی خوشحال کرد. اما شهرداری و وزارت راه بدجوری غافلگیر شدند! گفتم: چرا غافلگیر؟! هواشناسی از قبل، بارش سنگین برف را پیشبینی کرده بود و برف سنگینی که از سرشب میبارید نشان میداد که فردای آن روز خیابانهای شهر و جادهها چه حال و روزی خواهند داشت. گفت: البته اعلام کردند که خیابانها لغزنده و جادهها بسته است! گفتم: زحمت کشیدند! این را که ننه قمر هم میدانست! وظیفه شهرداری روان کردن ترافیک، برفروبی خیابانها و جلوگیری از شکستن درختها بود که همه را به حال خود رها کرده بود. گفت: جادههای منتهی به پایتخت هم ساعتها بسته بود و برخی از مسافران ۱۱ ساعت در برف سنگین گرفتار شده بودند و از راهداران وزارت راه خبری نبود! گفتم: سوئیچ ماشینهای برفروب را که قالیباف با خودش برده و تحویل نداده بود! بارش برف هم که از دولت قبل شروع شده بود! و... گفت: یعنی از این همه ناکارآمدی و بیتوجهی به وظایف خود شرمنده نیستند؟! گفتم: قاضی به متهم گفت؛ خجالت نمیکشی؟ این بار پنجم است که به دادگاه میای. یارو گفت؛ خودت باید
خجالت بکشی که هر روز توی دادگاهی!
دیدگاه تان را بنویسید