سرویس اقتصادی فردا: عبدالملکی کارشناس مسائل اقتصادی در یادداشتی عنوان کرد: مدیریت جهادی محقق شود، مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی هموار میگردد مدیریت جهادی یکی از مولفههای اقتصاد مقاومتی به شمار میرود. در واقع برای تحقق اقتصاد مقاومتی ما نیازمندیهایی داریم که یکی از آن موارد تاکید مدیران بر مولفههای مدیریت جهادی است. اصولا اقتصاد مقاومتی یک الگوی اقتصادی است که برآمده از مکتب اقتصادی اسلام است. این الگو که متناسب با شرایط امروز کشور ماست، به دنبال عملیاتی کردن مکتب اقتصادی اسلام در شرایط فعلی است. اقتصاد مقاومتی دو رکن اصلی دارد. رکن اول آن تقویت تولید ملی است و رکن دوم نیز تقویت فرهنگ جهادی است. در واقع تولید و جهاد دو رکن اقتصاد مقاومتی به شمار میروند که در تمام رفتارها و فرایندهای اقتصادی باید تسری پیدا کنند. در واقع تولید مشخص است و هر کسی در هر جایگاهی که قرار دارد، باید حوزه بندی را تقویت کند. یکی در جایگاه رئیس جمهور است که میبایست سیاستهای حمایت از تولید ملی را در دستور کار قرار دهد. اولویت یکی که کارخانه دار هست هم باید تولید با کیفیتتر و بیشتر باشد. یک نفر که سرمایه دار است
باید سرمایه اش را در مسیر تولید قرار دهد و یک نفر که دانشمند است میبایست دانش خود را به شکلی مورد استفاده قرار دهد که به تولید کمک کند. از سوی دیگر شخصی که مصرف کننده است نیز با مصرف خود تولید را پشتیبانی کند. واقع امر این است که هر کسی در هر جایگاهی باید در جهت ترویج اقتصاد ملی گام بردارد. در بعد جهادی نیز همین طور است. جهاد باید در همه رفتارها و فرایندهای زندگی جامعه امروز نهادینه شود. مدیر در همه سطوح میبایست باید جهادی عمل کند. از وزرا و رئیس جمهور تا مدیران میانی و پایین دستی. حتی سطوحی همانند مدیر یک دبستان و مهدکودک هم باید جهادی عمل کند. در حوزه تولید، تولید کننده و در بخش مصرف نیز مصرف کننده و مردم باید جهادی عمل کنند. اگر این جهاد در جامعه به منصه ظهور نرسد، طبیعتا تولید ملی هم پیشرفت نمیکند. باید یک بیان نسبتا خوب و عامه فهم و عملیاتی از اقتصاد مقاومتی ارائه کنیم. اولا باید به این نکته توجه کنیم آن گاهی که مدیران و مسئولان و حکومت پای کار اقتصاد مقاومتی میآیند، این مهم با سرعت بیشتری پیشرفت و حرکت میکند. در اقتصاد مقاومتی هم مردم وظیفه دارند و هم دولت و حاکمیت، اما وظیفه کلیدی برای دولت
و حاکمیت است، چون آنها هستند که ریل گذاری میکنند و مردم نیز حمایت و پشتیبانی لازم را به عمل میآورند. به همین دلیل اگر دولت و حاکمیت کار خودشان را به درستی انجام دهند، زحمت مردم خیلی کمتر خواهد شد. در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی بحث حاکمیتی را هم به طور طبیعی مدیران هدایت میکنند. قوانین و سازمانها و همچنین ساز و کارهایی که به صورت رسمی تعریف میشوند بخشی از داستان به حساب میآیند. روحیات و تفکر و آن انگیزهها و هنجارهایی که حاکم است بر روح و دل و جان مدیر بخشهای مختلف اجرایی کشور خواهد نشست. گاهی این بخش را حتی با ساز و کار فرایند قانونی و رسمی هم نمیتوان هدایت و تنظیم کرد، یعنی شما در فضای مدیریت بخشهای حاکمیتی و دولتی به شکل بدیهی و طبیعی به ساز و کار و قانون نیاز دارید، اما به روحیه و فرهنگ مدیریت صحیح که همان فرهنگ و روح مدیریت جهادی نام گرفته هم به شدت نیازمند هستیم. اگر مدیریت جهادی محقق شود مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی خیلی هموارتر میگردد و خود آن عنصر جهاد یک مولفهای به حساب میآید که میتواند عوامل مختلف را با سهولت و روانی بیشتری هدایت کند و کنار همدیگر قرار دهد. به عنوان مثال ما در اقتصاد
مقاومتی یکی از بحثهای جدی مان اصلاح نظام بانکی است که در تولید فوق العاده موثر است. نظام بانکی به دو شکل بر روی تولید اثر میگذارد. یکی اینکه میتواند منابع سرمایه را در اختیار تولید کننده قرار بدهد که متاسفانه الان که با شما سخن میگویم چنین اقدامی را در دستور کار ندارد. دوم این که میتواند قدرت خرید در اختیار مصرف کننده قرار بدهد که باز هم این نکته در سالهای اخیر هرگز محقق نشده است. نکته حائز اهیمت این است که اگر نظام بانکی اصلاح شود، تولید تقویت میشود و از طرف دیگر معیشت مردم و همچنین رفاه مردم به صورت قابل توجهی افزایش مییابد.
دیدگاه تان را بنویسید