خبرگزاری فارس: برای بررسی نظر سهامداران و حال و هوای تالار حافظ بورس تهران، با سهامداران حاضر در تالار گفتوگو شده است که از نظر خوانندگان میگذرد. رضا الموسوی یکی از سهامداران حاضر در تالار بورس تهران با بیان اینکه از حدود ۴ سال قبل با مبلغ یک میلیارد تومان عمدتاً در گروه خودروییها و به طور مشخص سهام سایپا سرمایه گذاری کرده، میگوید: مانده سبد سرمایه گذاری که ۹۰ درصد آن گروه خودرویی و بطور مشخص مجموعه متعلق به گروه سایپا بوده، در ۲۶ اسفند ماه ۹۴ به ۸۰۰ میلیون تومان رسید. از آن موقعی که هر سهم سایپا را ۱۸۰ تومان و ایران خودرو را به مبلغ ۴۷۰ تومان خریداری کردهام، تا اردیبهشت امسال ارزش این پرتفوی به حدود ۷۵۰ میلیون تومان و الان ارزش این پرتفوی ۴۵۰ میلیون تومان را نشان میدهد، ولی شاخص کل قیمت و بازده نقدی بورس تهران از سقف خود در سال ۹۲ عبور کرده و هم اکنون ۹۰ هزار واحد را نشان میدهد. دخل و حرج سهامدار با شاخص بورس جور در نمیآید وی افزود: با چنین شاخصی، ارزش پرتفوی سرمایه گذاری من باید هم اکنون یک میلیارد تومان باشد. مگر چقدر سود نقدی در مجامع سه سال اخیر گرفتهام؟ در این سه سال سود
نقدی در حدود کمتر از ۲۰ میلیون تومان دریافت کردهام که از محل سهام سایر شرکتهای حاضر در پرتفوی خود از جمله سهام بورس و بورس کالا بوده است. به گفته این سهامدار اگر هفته پیش به تالار شیشهای میآمدید ۵۰ سهامدار دیده نمیشد، اما این روزها تالار معاملات حافظ شلوغتر شده است. الموسوی با پیشنهاد بازگرداندن فرمول محاسباتی شاخص کل بورس به زمان قبل از ۱۳۸۷، عنوان کرد: با توجه به شرایط اقتصادی موجود باید فرمول محاسباتی شاخص کل بورس به زمان قبل از دولت احمدی نژاد باز گشته و از تکیه به شاخص پرهیز شود، زیرا نیازی به بالابردن شاخص به قیمت زیان دیدن مردم نیست. از طرفی شفافیت در سازمان بورس و ارکان آن و به تبع آن در کارخانجات و بنگاههای اقتصادی باید تسری یابد. به گفته وی شرکت ذوب آهن در حال حاضر نمونهای از این دست است. حسابرس این شرکت هم اکنون نمیتواند عملکرد شش ماهه ذوب آهن را حسابرسی کند، زیرا فروش صادراتی این شرکت که ۹۰ درصد کل فروش را تشکیل میدهد، با یک شرکت خصوصی صورت گرفته که هیچ اطلاعاتی به حسابرس نمیدهد. یا مثلاً ًدر سرمایه گذاری آتیه دماوند که به تازگی شرکت کاغذ سازی کارون با زیان انباشته بالایی را
واگذار کرده، اما به یکباره فرد دیگری با ادعای مبنی بر مالکیت این شرکت پیدا شده است. وقتی کلاهبرداری مد میشود/تکلیف صندوقهای بازنشستگی روشن نیست سهامدار دیگری که خود را صابری معرفی میکند، به خبرنگار فارس میگوید: وقتی کلاهبرداری مد میشود، عدهای معدود در بازار سرمایه برای عقب نماندن از قافله با کارهای تیمی به سمت اغفال مدیران و سهامداران برای تحقق مطامع ناجوانمردانه خود روی میآوردند. ماجراهایی مثل کنتور سازی، ایران ارقام، سمگا و بانک گردشگری، بانک آینده، سایپا، ماشین سازی اراک، بیمه ملت و ... از این دست اقدامها است. وی با بیان اینکه هم اکنون اغلب سهامداران در بازار دچار زیان هستند، گفت: باید مسئولان بگویند بیمه سلامت که دولت روحانی این همه برای آن حرفهای پر طمطراق میزد، امروز چه حال و روزی دارد؟ این طرح دو سال نتوانست زنده بماند و به مرگ تدریجی افتاد آن هم در دوران دولتی که آن را بوجود آورد. کشور زیانی از افت سهام سهامدار حقیقی نمیبیند، اما تکلیف صندوقهای بازنشستگی در این بازار چیست؟ صندوقهایی که ۸۰ درصد منابع آنها در داخل این بازار تبدیل به سهام شده و با افت ارزش مواجه شده،
تکلیف آنها چیست؟ صابری با ادعای اینکه در حال حاضر رانت و اختلاس به دنبال خشکاندن ریشه اغلب شرکتها است، تصریح کرد: باید بطور جدی تکلیف صندوقهای بازنشستگی و سایر صندوقها در بورس روشن شود، زیرا اگر با این روال وضعیت بازار سهام ادامه یابد، همه آنها ورشکست خواهند شد. از این رو بخاطر آنها باید حتماً فکری به حال بورس کرد. وی به مردم توصیه کرد: بازار سهام هم اکنون افت خود را طی کرده و از این پس به عقب باز نخواهد گشت، اما در مجموع آینده سهام شرکتهای صادرات محور و مبتنی بر ارز بهتر از دیگر گروهها از جمله خودروییها است. به گفته این سهامدار، گروه فلزات اساسی به نرخهای جهانی ارتباط دارند، اما در مجموع شرکتهای صادرات پایه با چشم انداز روشنی روبرو هستند، زیرا دوران دلار ارزان در کشور به پایان رسیده و دولت از این به بعد مجبور است، با افزایش نرخ ارز کسری درآمد خود را جبران کند و یارانهای برای ارز واردتی و مسافرتهای خارجی تخصیص ندهد، بنابراین مجبور خواهد بود قیمت ارز را افزایش دهد. این سهامدار ادامه داد: رشد تورم در ایران لذت بخش است و افراد تصور میکنند با نوسان قیمتها کاسب شدهاند، در حالی که تورم به معنای
افزایش هزینهها و یک نوع مالیات مخفی است. در بازار مسکن نیز به نظر میرسد حرکت قیمتها در این بازار تمام شده و هر رشد قیمتی در حد تورم خواهد بود. سهامدار دیگری نیز معتقد است: آنچه در بازار مسکن رخ داده ناشی از تورم قیمت مصالح ساختمانی و کارمزد است، اما اینکه تصور شود مثل سالهای ۹۰ و ۹۰ امروز یک آپارتمان بخرید و فردا با فروش آن دو میلیون تومان منفعت ببرید یا قیمت دو برابر شود، تصور غلطی است، زیرا امروز با فرض تورم واقعی ۲۵ درصدی شاید بتوان به گران شدن ۵ الی ۱۰ درصدی قیمت آپارتمان مسکونی در سال امیدوار بود، ولی بیشتر از آن رخ نخواهد داد. سرمایه گذاری در کدام بازارها صرفه دارد؟ وی در برابر این پرسش خبرنگار فارس که اگر یک میلیارد تومان داشته باشید، در کدام بازارها سرمایه گذاری میکنید، پاسخ داد: سکه در حال حاضر حباب دارد و بزودی حباب آن خالی خواهد شد. برخی بانکها در بازار آتی سکه بورس کالا برای ساختن پولهایی که بتوانند با آن سودهای ۲۲ درصدی خود به سپردههای بانکی قبل از ۱۵ شهریور امسال را بدهند، در این حباب دمیدهاند. به باور این سهامدار، سرمایه گذاری در بورس به شرطی که دانش و تخصص آن
را داشته باشید، بیشتر از بانک بازدهی میدهد، اما همچنان اولویت سپرده گذاری در بانکها مد نظر پولداران است. اگر سرمایه گذاری بتواند سود ۲۲ درصد در سال از بانکها دریافت کند، توصیه میشود وارد بورس نشود، ولی در صورت وجود سود روزشمار ۱۴ الی ۱۵ درصدی بانکی بطور حتم پول به سمت بازار سهام خواهد آمد. وی افزود: بازار سهام از مهر ماه ۹۷ با سررسید شدن سپردههای یکساله ۱۵ درصدی و آگاهی مردم از تورم واقعی ۲۵ درصدی در زندگی خود برای گرایش سرمایه به سمت بورس به تکاپو میافتند. هم اکنون سهام در بازار با نسبت قیمت بر درآمدی (پی به ای) سه مرتبهای وجو ددارد که سود سالیانه ۲۰ الی ۲۵ درصدی را برای سرمایه گذار به ارمغان میآورد. مضاف بر اینکه اگر بازار سهامی نیز رشد کند، منفعت بیشتری برای سرمایه گذار در بر خواهد داشت. سهامدار دیگری با بیان اینکه سرمایه گذاری در مسکن منفعتی نخواهد داشت، گفت: قدرت خرید در حال حاضر بسیار پایین است و فقط خرید و فروش سهام برای آپارتمانهای حدود ۲۰۰ الی ۳۰۰ میلیون تومان ارزنده خواهد بود. تکیه تنها به شاخص کل خطا است وی در برابر این پرسش فارس که آیا معاملات عادی سهام و رشد شاخص کل
بورس روندی طبیعی با سایر نماگرها را نشان میدهد، گفت: با نگاهی به شاخص کل قیمت و بازده نقدی بورس تهران به نظر میرسد، محاسبات چندان دقیق نیست. حتی یک بار در حضور مدیر عامل بورس تهران این موضوع از سوی سهامداران عنوان شد که محاسبه این نماگر منطقی نیست. شاخص کل هم وزن برای عموم سهامداران باید کاربرد بیشتری داشته باشد و مطلوبیت بیشتری برای تحلیگران داشته باشد. با این همه نگاهها به شاخص کل بورس دوخته شده و این شاخص با خود دغدغههای سیاسی و دولتی را نیز در پی دارد. وی با بیان اینکه شاخص کل هم وزن در حالی منفی شده که شاخص کل قیمت و بازده نقدی بورس تهران رقم قابل توجهی از رشد را نشان میدهد، گفت: مردم به شاخص کل بورس نگاه میکنند و ویترین بازار نیز بر این اساس نمایش داده شده، اما افراد حرفهای بازار میدانند که نباید تنها به این شاخص اکتفا کنند. هم اکنون برای برخی نیز شبههای وجود دارد که آیا شاخص دست کاری میشود یا نه که البته مسئولان عنوان کردهاند که چنین کاری نمیشود. محسن سعید لو دیگر سهامداری است که خود را یک حسابدار معرفی میکند و معتقد است: در دوره حسابداری مدارک ناقص داشتیم که مثلاً صورت سود زیان گم
شده و ترازنامه هم آتش گرفته، اما لیست دادهها و مطالبات طلبکاران وجود دارد و باید از روی دادههایی که وجود دارد، صورتهای مالی را استخراج کرد. وقتی اطلاعات بطور کامل در دسترس نیست، باید بخش عمدهای از آنرا ساخت و در عین حال دادههای موجود را پردازش کرد. وی ادامه داد: در حال حاضر شاخص کل بورس وجود دارد، اما همه اطلاعات موجود نیست. شرکتها عمدتاً آن دسته از اطلاعاتی که علاقهمند به شفاف سازی آنها دارند را ارائه میدهند. قبل از این ریز اطلاعات شرکتها برای بررسی صحت اطلاعات دریافت میشد، اما اکنون بدون توجه به این اطلاعات نمادهای معاملاتی بازگشایی میشود. هر چند که در اغلب بورسها از جمله آمریکا نیز اشتباه و سهل انگاری و گاهی تخلف نیز وجود دارد. توصیه به مردم و نقش گم شده صندوقهای سرمایه گذاری این سهامدار بازار برای توصیه به مردم گفت: در هیچ نقطهای از شاخص کل بورس حتی اگر به ۱۵۰ هزار واحد نیز برسد، توصیه به ورود مردم عادی به بورس نخواهم کرد، زیرا مردم عادی باید به سمت ابزارهای کم ریسک و یا صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت گرایش پیدا کنند. به باور وی ماهیت صندوقهای درآمد ثابت به
نوعی دور زدن بانک مرکزی و بورس است، چرا که بورس درآمد ثابت ندارد و نمیتوان رقم دقیقی برای تثبیت سود عنوان کرد: بنابراین یا باید در جیب سرمایه گذار سودی بگذارد یا از جیب آن در بیاورد. ماهیت سرمایه گذاری در بورس مضاربه است، فارغ از وجوه شرعی خرید سهام در بازار، اما عملکرد صندوقهای با درآمد ثابت به نظرم شائبه دارد. این سهامدار معتقد است:مشابه مؤسسات مالی اعتباری غیر مجاز یا تعاونیها اکنون صندوقها تبدیل به اهرمی برای بی انضباطی در بازار پولی و مالی شدهاند. وی با این انتقاد که کدام یک از صندوقهای درآمد ثابت که پول مردم را جذب کردند، منابع خود را به سمت بورس و بازار سهام بردهاند؛ تصریح کرد: این صندوقها منابع کلان خود را که پول مردم است، به سمت بازار سهام نمیآورند، زیرا میدانند اگر ضرر کنند، نمیتوانند از پس سود ۱۵ درصدی مالکان واحدهای سرمایه گذاری خود بر آیند. رسالت خبر در بازار سرمایه به گفته این سهامدار، رسالت خبرنگاران بازار سرمایه علاوه بر اطلاع رسانی باید به چالش کشیدن مدیران بورس در مورد مسئولیتهایی است که قبول کردهاند، اما انجام نمیدهند. سعید لو با بیان اینکه چرا به
صندوقهای قابل معامله درآمد ثابت اجازه داده شد با جمع آوری منابع از بازار سرمایه در بازارهای دیگری این منابع را به کار اندازند، افزود: چنین اقدامهایی به اسم بازار سرمایه تمام میشود، اما به کام سفته بازی و بانکها است. چرا برای ۵۰ الی ۳۰ درصد منابعی که این صندوقها از بازار جمع میکنند، فشار نمیآورند که در همین بازار سرمایه گذاری کنند. به باور وی در بازار سرمایه نگاه صرف سیاسی برای ارزیابی عملکرد مدیران بازار سرمایه اشتباه است، زیرا هر مدیری که حضور داشت و نتوانست به وظایف خود عمل کند، حتماً مدیر خوبی نیست. این موضوع ربطی به گرایشهای سیاسی افراد ندارد. این سهامدار در انتها با اشاره به ارزندگی سهام شرکتهای پالایشی گفت: شرکتهای پالایشی با توجه به کف جدید قیمت جهانی نفت خام و در عین حال نرخ جدید فرآوردههای نفتی نشان میدهد که این گروه میتوانند منافع خوبی برای سهامداران خود در بر داشته باشند.
دیدگاه تان را بنویسید