اقتصاد آمریکا دچار یک حباب بزرگ دلاری
تنها عامل نگهداشت دلار از سقوط کلی، ارتش آمریکا و استقرار سازمان های فریبنده غیر دولتی آمریکا در سراسر جهان برای تسهیل غارت اقتصاد جهانی است.
آمریکا از اقدامات کشورها برای حذف دلار ناراضی است در حال حاضر چین که به طور روزافزونی از روسیه حمایت می کند اقدامات قاطعی را برای ایجاد جایگزین مناسب به جای دلار و پایان دادن به استبداد آن در زمینه تجارت انجام می دهد. کشور آمریکا از این کار چین و روسیه و سایر کشورهای جهان جهت پایان دادن به سلطه دلار رضایتی ندارد. ولی قادر به متوقف کردن آن نیز نیست. به عنوان نمونه اخیرا آمریکا کشور چین را نسبت به اقداماتش مبنی بر تضعیف دلار تهدید نموده و بیان کرده که دسترسی کشور چین به سیستم سوئیفت را قطع خواهد نمود. تدابیر مهندسی شده آمریکا برای حفظ سلطه دلار در جهان تا امروز کمی قبل از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا به توصیه بانک های بزرگ بین المللی وال استریت، استاندارد دلار مبتنی بر طلا را ایجاد نمود که سایر اعضای صندوق بین المللی پول نیز ارزش ارزهای خود را بر اساس دلار تثبیت نمودند. در آن زمان آمریکا توان تحمیل سیستم دلار به جهان را داشته است، چرا که بانک مرکزی این کشور حدود ۷۵ درصد از کل پول و طلای جهان را به دلیل مسائل مربوط به جنگ و تحولات مربوطه در اختیار داشت. کنفرانس برتون وودز سیستم دلاری را تأسیس کرده و پس از آن دلار به ارز ذخیره جهانی و وسیله تجارت جهانی گشت که توسط بانک های مرکزی نگهداری می شود. در پایان دهه ۱۹۶۰ با افزایش کسری بودجه فدرال آمریکا ناشی از هزینه های جنگ ویتنام و دیگر هزینه های جاهلانه، استاندارد دلار شروع به نشان دادن نقص های ساختاری عمیق خود کرد. اروپای غربی و ژاپن بهبود یافته پس از جنگ جهانی دوم دیگر نیازی به میلیاردها دلار تأمین مالی برای بازسازی نبوده اند و دلارها را به آمریکا بازگشت داده و در عوض طلا خواستند. آلمان و ژاپن با بهره وری بالاتری نسبت به تولیدات آمریکا به اقتصاد جهانی صادرات انجام می دادند و این بدلیل فقدان رشد کافی صنایع پایه ای مثل فولاد به زیرساخت های اساسی مثل خودروسازی بوده است. لذا پس از آن آمریکا باید ارزش دلار را نسبت به طلا به طور قابل ملاحظه ای کاهش می داد تا نابرابری تجارت رو به رشد در جهان را اصلاح نماید. کاهش این چنینی ارزش دلار باعث افزایش درآمد صادرات تولیدی ایالات متحده شده و تعادل تجارت را کاهش داد. این امر برای بخش واقعی اقتصاد آمریکا بسیار مهلک بوده و برای بانک های وال استریت زیان های بزرگی را بوجود آورد. در عوض دلارهای بیشتری نیز توسط آمریکا چاپ شده در نتیجه تورم را به جهان صادر نمود. بانک های مرکزی دنیا مخصوصا بانک های مرکزی فرانسه و آلمان به این عمل آمریکا واکنش نشان داده و خواهان طلاهای خود در عوض تحویل دلارهای به آمریکا شدند. تا آگوست سال ۱۹۷۱ بازخرید طلاها در عوض دلار به یک نقطه بحرانی رسید که نیکسون رئیس جمهور آمریکا به توصیه پائول ولکر، مقام ارشد وزارت خزانه داری اقدام به قطع رابطه طلا و دلار نمود. در اکتبر ۱۹۷۳ یک شوک قیمتی مهندسی شده برای نفت اتفاق افتاد که در ظرف چند ماه قیمت دلاری نفت با جهش ۴۰۰ درصد مواجه شد و یک سیستم دلاری مبادلات نفت، که هنری کسینجر آن را پترو دلار نام نهاد، شکل گرفت. اقتصاد جهان نیاز به نفت داشت. همچنین واشنگتن در تدابیر مهندسی شده دیگری در سال ۱۹۷۵ در قراردادی با عربستان سعودی این تضمین را بدست آورد که اوپک عرب نفت خود را به پولی به غیر از دلار مبادله نخواهد کرد. بدنبال این قبیل اتفاقات ارزش دلار در برابر ارزهایی دیگری از مانند مارک آلمان و ین ژاپن افزایش یافت و بانک های وال استریت نیز لبریز از سپرده های مربوط به دلارهای حاصل از فروش نفت کشورها بود. اقتصاد آمریکا دچار یک حباب بزرگ دلاری امروزه دلار به یک پدیده عجیب تبدیل شده و ایالات متحده بوسیله این ارز از سال ۱۹۷۱، از یک کشور صنعتی برتر به یک کشور بدهکار و سفته باز بزرگ تبدیل شده است. نرخ بهره بین ۰ و۱ فدرال رزو آمریکا در ۹ سال اخیر که در تاریخ مدرن بی سابقه بوده است، ساخته دست بانک های بزرگ وال استریت است؛ کسانی که بحران مالی بزرگ ۲۰۰۷-۲۰۰۸ را ایجاد کردند و این مجموعه در حال ایجاد یک حباب سفته بازی دیگر می باشد. این بانک ها به جای اینکه به شهرهای توسعه یافته برای ساخت زیربناهای مورد نیاز فوری و یا سایر قسمت های تولیدی و واقعی اقتصاد وام دهند، سبب ایجاد یک حباب عظیم دیگری در بازار سهام شده اند. شرکت های بزرگ از اعتبارات ارزان بانک ها برای خرید سهام در بورس استفاده کرده و قیمت سهام را در بورس اوراق بهادار وال استریت افزایش داده اند. افزایشی که ناشی از تبلیغات بوده است. به عنوان نمونه شاخص S&P-۵۰۰ از پایان سال ۲۰۰۸ رشد ۳۲۰ درصدی داشته است و به یقین می توان گفت که این افزایش سهام به دلیل رشد واقعی اقتصاد آمریکا نیست بلکه ناشی از یک حباب در بازار است. همچنین دولت آمریکا بدهی ۲۰ تریلیون دلاری نیز دارد که غیر قابل کنترل شده است. آمریکا برای حفظ دلار به ارتش خود متوسل شده است تنها عامل نگهداشت دلار از سقوط کلی، ارتش آمریکا و استقرار سازمان های فریبنده غیر دولتی آمریکا در سراسر جهان برای تسهیل غارت اقتصاد جهانی است که از طریق جنگ و اقدامات نظامی، کشورها را به سمت استفاده بیشتر از دلار حرکت می دهند. بین المللی شدن دلار در طول حدود ۷۰ سال اخیر منافع عظیم و سرشاری برای آمریکا داشته و از طرف دیگر نیز برای سایر کشورها مشکلات عدیده ای پدید آورده است؛ این مسائل سبب شده تا کشورها به فکر کنار گذاشتن دلار و طراحی جایگزین هایی برای آن باشند.
دیدگاه تان را بنویسید