تردید افکار عمومی در آمارهای اشتغالزایی دولت
مرکز پژوهشهای مجلس در جدیدترین گزارش خود با عنوان «واکاوی افزایش اشتغال در سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵» اعلام کرد:باوجود آمارهای رسمی افزایش تعداد قابل توجه شاغلان، هنوز به این موضوع با دیده تردید نگاه میشود.
خبرگزاری فارس: مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارش رسمی خود اعلام کرد که دفتر مطالعات اقتصادی این مرکز با اشاره به آمارهای ارائه شده از میزان اشتغال ایجاد شده طی این دو سال افزود: شواهد نشان می دهند که در حال حاضر و در فضای کنونی کشور ، شکافی بین ادراک عمومی جامعه و دادههای اقتصادی در زمینه اشتغال قابل مشاهده است. به عبارت دیگر به نظر می رسد بین برداشت ذهنی جامعه و آنچه در دادههای اقتصادی نمایان شده است، شکافی موجود است که سبب می شود برداشت عمومی قائل به اتفاقاتی نباشد که طی دو سال اخیر در بازار کار رخ داده است. به عنوان مثال آمار و اطلاعات رسمی مرکز آمار ایران نشان می دهد که طی سالهای 1394 و 1395 به ترتیب تعداد 615968 و 667782 نفر به شاغلین اضافه شده و به عبارت دیگر در مجموع یک میلیون و سیصد هزار نفر فرصت شغلی ایجاد شده است. از این تعداد نزدیک به 500 هزار نفر به شاغلین مرد و 800 هزار نفر به شاغلین زن اضافه شده است. همچنین به تعداد بیکاران در سالهای 1394 و 1395 به ترتیب 474306 و 214926 نفر اضافه شده است. * 400 هزار نفر از یک میلیون فرصت شغلی در اختیار زنان است از کل 1 میلیون و 300 هزار نفر شاغل اضافه شده در کشور طی سالهای 1394 و 1395، بخش خدمات در حدود یک میلیون نفر افزایش اشتغال داشته است که 600 هزار نفر آن مردان و 400 هزار نفر از آن زنان بودهاند و خالص افزایش تعداد شاغلین بخش صنعت طی این سالها، حدود 7 هزار نفر بوده است؛ به عبارت دیگر تعداد 214 هزار نفر از شاغلین مرد کاسته شده و 220 هزار نفر به شاغلین زن اضافه شده است. بخش کشاورزی طی سالهای 1394 و 1395 ، تعداد 250 هزار نفر افزایش شاغلین داشته است که در حدود 70 هزار نفر آن مردان و 180 هزار نفر از آن زنان بودهاند. * علل به وجود آمدن شکاف موجود چیست؟ با این وصف و به رغم اینکه آمارهای رسمی حکایت از افزایش تعداد قابل توجه شاغلین دارد، به نظر می رسد که افکار عمومی به این موضوع با دیده تردید مینگرد. حال سوال این است که علل به وجود آمدن این شکاف چیست؟ مرکز پژوهشها در ادامه مهمترین عوامل ایجاد این شکاف را بدین شرح برشمرد: 1- عدم همسویی تحولات جمعیتی با اشتغالزایی: افزایش تعداد شاغلان و همزمانی آن با موج جمعیت جوان و تحصیلکرده کشور. 2- ترکیب جمعیت جوان بیکار و بالا بودن حساسیتهای جامعه به سرنوشت این قشر 3- افزایش جمعیت غیرفعال: حضور 61 درصدی جمعیت غیرفعال در جمعیت در سن کار طی سال 1384 تا 1395 و به تبع آن کاهش نرخ مشارکت. 4- پایین بودن سهم اشتغالزایی عمومی: 82 درصد مشاغل ایجاد شده در سال 1394 در بخش خصوصی، 8 درصد مشاغل ایجاد شده در بخش دولتی. 5- افزایش اشتغال غیررسمی: افزایش 668 هزار نفر به جمعیت شاغل کشور سال 1394 (53 درصد فاقد بیمه و 47 درصد بیمه) ، افزایش 615 هزار نفر به شاغلین اضافه شده در سال 1395 (29 درصد بیمه و 71 درصد فاقد بیمه). 6- بالا بودن سهم اشتغالزایی بنگاههای خرد: در سالهای 1394 و 1395 به ترتیب 82 و 100 درصد از شاغلین اضافه شده، مربوط به بنگاههای زیر 10 نفر کار کن. 7- پایین بودن سطح دستمزد شاغلین: دریافت دستمزدی کمتر از 500 هزار تومان در ماه برای کارگران در 522 بنگاه صنعتی در سال 1392، وجود کارگران شاغل زیر خط فقر و با دستمزد پایین، عدم کفایت سطح حداقل دستمزد برای خروج از فقر. 8- توزیع نامتوازن منطقهای اشتغال: تاثیر تحولات منطقهای بر ذهنیت مردم، پراکندگی نامتوازن اشتغال و بیکاری بین مناطق، دسترسی نامتعادل مناطق به نهادهای ارتباطی و رسانهای، عدم تفارن میان حسیاستهای اجتماعی، حسیاست زیاد جامعه به خبرهای منفی تا خبرهای مثبت. 9- ایرادهای تعریف رسمی شاغل: بدین معنی که تعریفیهای ارائه شده از فرد شاغل یا بیکار جامع و کامل نیستند.
دیدگاه تان را بنویسید