کدام باور اخلاقی ما سبب سودجویی تاجران بی‌اخلاق شده است؟

کد خبر: 688328

در دنیای مدرن امروز با موقعیت‌هایی مواجه می‌شویم که علی رقم اینکه بسته‌بندی‌ها خیلی شکیل هستند اما کالای محتوی آن بنجل‌ترین و بی‌کیفیت‌ترین کالایی است که برایمان قابل‌تصور است. پس درجایی که هدف تنها کسب سود و فروش به هر قیمت ممکن است دیگر نمی‌توانیم انتظار داشته باشم که ظاهر زیبا نویدبخش درونی خوب و بدون عیب باشد.

کدام باور اخلاقی ما سبب سودجویی تاجران بی‌اخلاق شده است؟
کدام باور اخلاقی ما سبب سودجویی تاجران بی‌اخلاق شده است؟
سرویس اقتصادی فردا؛ محمدحسین عامری: آورده‌اند که روزی هارون‌الرشید به‌اتفاق بهلول به حمام رفت خلیفه از بهلول پرسید: اگر من غلام بودم چقدر ارزش داشتم؟
بهلول او را گفت: ۵۰ دینار. هارون برآشفت که‌ای دیوانه. فقط لُنگی که بر خود بسته‌ام
۵۰ دینار می‌ارزد! بهلول گفت: من هم فقط لُنگ را قیمت کردم. وگرنه خلیفه که ارزشی ندارد!
این حکایت زیبا درس‌های زیادی را با خود به همراه دارد، گاهی شاهدیم که ظرف‌ها از محتویاتشان ارزشمندترند، به این معنا که ارزشی که بسته‌بندی به مشتری منتقل می‌کند بیشتر از ارزش کالای واقعی است. تا حدودی می‌توان از این اختلاف ارزش چشم‌پوشی کرد اما وقتی این اختلاف شدید باشد خریدار حس ضرر و شکست می‌کند.
ما اغلب چون توان دیدن کالای اصلی را نداریم با اعتماد به‌ظاهر تصمیم می‌گیریم.
اغلب زرق برق پوشش‌ها چنان ما را محو خود می‌کنند که از اصل و واقعیت موجود غافل می‌شویم. این باور سبب می‌شود که احتمال وجود کاستی را به علت وجود کیفیت خوب در بسته‌بندی صفر فرض کنیم.
فرض پیروی صددرصدی کیفیت محتویات از کیفیت بسته‌بندی فرض غلطی است که در باور ما وجود دارد.
ضرب‌المثل از کوزه همان برون تراود که در اوست؛ کاملاً گویای وجود این باور در لایه‌های پنهانی باور ماست، این باور ما در سالیان اخیر تبدیل به ‌یک خطای ادراکی شده است چراکه هرچند بارها از این باورمان ضرر کرده‌ایم هنوز بر آن اصرار داریم که کیفیت محتویات یک محصول همواره با ظاهر آن رابطه مستقیمی دارد.
شاید بگویید منطقی هم به نظر می‌رسد که هر محصول ارزشمندی در داخل پوششی زیبا و آراسته قرار داشته باشد؛ اما دقت کنید این گزاره که بسته‌بندی زیبا همواره برای کالای باکیفیت است همیشه صحیح نیست.
در دنیای مدرن امروز با موقعیت‌هایی مواجه می‌شویم که علی رقم اینکه بسته‌بندی‌ها خیلی شکیل هستند اما کالای محتوی آن بنجل‌ترین و بی‌کیفیت‌ترین کالایی است که برایمان قابل‌تصور است. پس درجایی که هدف تنها کسب سود و فروش به هر قیمت ممکن است دیگر نمی‌توانیم انتظار داشته باشم که ظاهر زیبا نویدبخش درونی خوب و بدون عیب باشد.
وجود الگوی رفتاری ظاهر زیبا حتماً باطنی خوب را به همراه دارد سبب می‌شود تا افراد سودجو وارد شوند و سعی ‌کنند با دروغ گفتن و استفاده از باور ما سودهای غیراخلاقی کسب کنند.
به‌عبارت‌دیگر توقع اینکه بسته‌بندی زیبا همیشه نویدبخش کالای باارزشی است سبب می‌شود که هر موقع بسته‌بندی زیبایی را دیدیم اقدام به خرید کنیم و فرد سودجو نیز از این رفتار ما سوءاستفاده کرده و کالای بی‌کیفیت را با ظاهری زیبا به ما بفروشد.
بهلول، هارون‌الرشید را محتویات و درون‌مایه بی‌ارزشی می‌داند که ارزشش به لباسش محدودشده است، به این معنا که آن‌قدر که لباسش ارزشمند است او ارزشی ندارد.
ارزش واقعی به کیفیت است
شعر زیبای تن آدمی شریف است به جان آدمیت؛ نه همین لباس زیباست نشان آدمیت نیز کاملاً گویای این مطلب است که ارزش واقعی به درون‌مایه است نه آنچه ظاهر و پوسته را تشکیل می‌دهد.
به‌طور مشابه ارزش واقعی یک محصول به کارایی و کیفیت آن است و الا بسته‌بندی هرچقدر هم زیبا باشد اگر محصول کیفیت مطلوب را نداشته باشد و خواسته‌مان را برآورده نکند عملاً متضرر شده‌ایم.
اما این به این معنا نیست که تولیدکننده‌های داخلی به مقوله بسته‌بندی‌ها اهمیت ندهند، برعکس این بار روی سخنم با کالاهای وارداتی بود که با استفاده از شیوه غیراخلاقی فوق در بازار جولان می‌دهند و در حال کلاه گذاشتن بر سر خریدار ناوارد و بااخلاقمان هستند.
مورد دیگری که زمینه سودجویی را برای کالاهای وارداتی بازکرده است کیفیت بسته‌بندی نامطلوب تولیدات داخلی است و این خود سبب آن شده است که کشورهای دیگر محصولات ما را به‌صورت فله و باقیمت ناچیز خریداری کرده و با بسته‌بندی شکیل خود راهی بازارهای جهانی کنند.
به خاطر عیوب ثانویه که محصولاتمان به دلیل کیفیت نامطلوب بسته‌بندی و حمل غلط دچارش می‌شوند، کیفیت محصولات شدیداً افت پیداکرده و ماندگاری‌اش به حداقل ممکن کاهش پیدا می‌کند، از طرفی جذابیت‌های خرده‌فروشی را نیز از دست می‌دهد و بنابراین مسئله صادرات عملاً منتفی می‌شود.
در مورد بازار داخل هم به علت عدم توجه به ایجاد جذابیت‌های بصری و تبلیغات هدفمند توان رقابت با کالاهای واردشده که حتی ازلحاظ کیفیت درجه پایین‌تری رادارند نداریم.
دفعه بعدی که برای کالایی هزینه کردید ولی بعد از خرید متوجه شدید که تنها بسته‌بندی آن ارزشمند بود و یا بهتر بگویم بسته‌بندی آن سبب شده بود که بیشتر از ارزش واقعی کالا هزینه کنید به یاد این خطای ادراکی که ناشی از بی‌اخلاقی‌های تجاری است بیافتید که چرا بازهم از روی ظواهر قضاوت کردید؟
آن موقع احتمالاً به این خطای انتخاب خود که ناشی از باورهای اخلاقی‌تان است مواجه می‌شوید و دفعات بعد در خریدهای خود دقت بیشتری را به کار می‌بندید.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت