روزنامه شرق: توجه به توسعه فرصتهای شغلی، حفظ مشاغل موجود و ایجاد مشاغل جدید، نیازمند رویکردهای جدید و توجه به الزامات آن است. بهعبارتی دیگر حفظ مشاغل موجود و جلوگیری از بیکاری و ایجاد فرصتهایی برای توسعه اشتغال در ظرفیتهاي شغلی موجود مستلزم توجه به مشکلات و موانع سر راه مشاغل موجود و الزامات لازم برای حفظ سطح اشتغال آنان است.
از سوی دیگر ایجاد یک کسبوکار و شغل نیازمند نگرش سیستمی است که همه ابعاد مورد نیاز برای پایداری فعالیت و شغل همراه با ملاحظات زیستمحیطی را دربر بگیرد. در این میان آنچه مسلم است اینکه بدون شناخت قابلیتها و توانمندیهای اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، توسعه اشتغال بر حسب هر بخش اقتصادی و هر فعالیتی و در هر منطقه، امکان برنامهریزی و مدیریت بهینه و پایدار اشتغال به وجود نخواهد آمد.
یکی از ابزارهای کارآمد برای این موضوع آمایش سرزمین است؛ اینکه مشخص شود در هر منطقهای چه توانمندیهایی برای توسعه اشتغال بالقوه یا بالفعل وجود دارد تا بتوان برنامهریزی صحیح كرد و با نگرشی جامع به موضوع نگریست. برای بخش کشاورزی و توسعه اشتغال در بخش کشاورزی آمایش سرزمین نقطه آغازین است که بدانیم چه منابع پایهای داریم، اقلیم و جغرافیای متفاوت چه تنوع شغلیای را ایجاب میکند، چه زیرساختهای فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی نیازمند است و چه داریم، همه اینها همراه سیاستهای مناسب دولت میتواند توسعه اشتغال برای کشاورزی (تا حد ظرفیت بالقوه اشتغالزایی) را به همراه داشته باشد. از طرف دیگر نظریات توسعه بیان میکند در روند توسعه سهم بخش کشاورزی از اشتغال کاهش یافته و سهم دو بخش خدمات و صنعت اضافه میشود.
اطلاعات بانک جهانی نشان میدهد در دوره زمانی ٢٠١٠ تا ٢٠١٢ سهم اشتغال بخش کشاورزی در کشور انگلستان ١,٢ درصد، آمریکا ١.٦ درصد، دانمارک ٢.٦ درصد، فرانسه ٢.٩ درصد، ترکیه ٢٣.٦ درصد، اندونزی ٣٥.١ درصد، هندوستان ٤٧.٢ درصد و چین ٣٤.٨ درصد است. آمار نشان میدهد در هر کشوری براساس ساختار اقتصادی آن کشور بخش کشاورزی در اشتغالزایی نقش و سهم دارد. از سوی دیگر این واقعیت را هم بپذیریم که با وقوع انقلاب صنعتی و توسعه صنعتی، بخشی از اشتغال حوزه کشاورزی بهعنوان نیروی کار صنعت و خدمات از بخش کشاورزی جدا شده و روند نزولی سهم در گذر زمان داشته است.
روند کاهشی بدان معنا نیست که بخش کشاورزی دیگر در تولید نمیتواند فرصت شغلی ایجاد کند، بلکه اشتغال کل افزایش یافته و نسبت اشتغال کشاورزی به کل اشتغال بهدلیل سرعت بیشتر ایجاد اشتغال در دو بخش صنعت و خدمات و افزایش بیشتر مخرج نسبت به صورت کسر باعث کاهش سهم بخش کشاورزی شده است. مشاغل سبز که رویکرد سازمان جهانی کار(ILO) است نمونهای از قابلیتهای توسعه شغل در بخش کشاورزی است. بر این اساس به نظر میرسد هنوز بخش کشاورزی میتواند یکی از فعالیتهایی باشد که توان اشتغالزایی دارد. در ایران هم اطلاعات نشان از آن دارد که بخش کشاورزی میتواند در توسعه فرصتهای کشاورزی کمک كند. براساس اطلاعات موجود مرکز آمار ایران سهم بخش کشاورزی از اشتغال کشور از ٢٩ درصد در سال ١٣٦٥، به ٢٤.٥ درصد در سال ١٣٧٠، ٢٣ درصد در سال ١٣٧٥، ١٨.٦ درصد در سال ١٣٨٥ و ١٨.٦ درصد در سال ١٣٩٠ و در پاییز سال ٩٥ به ١٧.٣ درصد رسیده است. بخش کشاورزی بعد از بخش خدمات و صنعت نقش مهمی در اشتغال کشور دارد. براساس ساختار اقتصادی کشور همواره خدمات بیش از حدود ٤٣ درصد اشتغال کشور را به خود اختصاص داده است؛ اما آمار نشان میدهد براساس سرشماری سال ٩٠ در حدود
٢٠هزارو ٥٤٧ نفر شاغل در کشور بوده که در حدود سههزارو ٩٠٢ نفر در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند.
در سرشماری سال ١٣٨٥ میزان اشتغال کل کشور ٢٠هزارو ٤٧٦ نفر بوده که برای بخش کشاورزی اشتغال سههزارو ٦٨٧ نفر ثبت شده است. مقایسه دو سرشماری نشان میدهد بین سالهای ٨٥ تا ٩٠ حدود ٧١ هزار نفر اشتغال اضافه شده که برای بخش کشاورزی در حدود ٢١٥ هزار نفر اشتغال اضافه شده است؛ یعنی بیشتر از میزان اشتغال کل کشور (به دلیل کاهش اشتغال در سایر بخشهای اقتصادی میزان اشتغال اضافهشده کشور کمتر از بخش کشاورزی است)؛ یعنی سه برابر اشتغال اضافهشده در کشور، در بخش کشاورزی اشتغال ایجاد شده است. این ارقام نشان میدهد هنوز بخش کشاورزی قابلیت توسعه فرصتهای شغلی را دارد اگر از ظرفیتهای موجود، برای توسعه فرصتهای شغلی در بخش کشاورزی استفاده بهینه شود. این موضوع به آمایش سرزمین و توجه به تجربیات جهانی درباره چگونگی توسعه فرصتهای شغلی سبز در بخش کشاورزی برمیگردد.
دیدگاه تان را بنویسید