سمت و سوی بازار ارز در سالجاری
سال گذشته در شرایطی پایان یافت که بازار ارز با خواستههای تحققنیافته بسیاری روبهرو بود. در سال 95 امیدواریهای زیادی نسبت به تکنرخی شدن ارز به وجود آمده بود که نه تنها محقق نشد، بلکه در مقاطعی از سال ارز سه نرخی شدن را نیز تجربه کرد.
روزنامه دنیای اقتصاد: سال گذشته در شرایطی پایان یافت که بازار ارز با خواستههای تحققنیافته بسیاری روبهرو بود. در سال 95 امیدواریهای زیادی نسبت به تکنرخی شدن ارز به وجود آمده بود که نه تنها محقق نشد، بلکه در مقاطعی از سال ارز سه نرخی شدن را نیز تجربه کرد. امید بسیاری وجود داشت که با توجه به ضرورت تحرک اقتصادی و نیز حمایت از تولید داخلی، نرخ ارز بهعنوان ابزار اقتصادی قدرتمندی در جهت منافع اقتصادی عمومی به کار گرفته شود که این مساله نیز محقق نشد. البته این سرخوردگیها در بازار ارز نتیجه اقدامات دولت خاصی نیست، بلکه ساختار مدیریت نظام ارزی در ایران و نیز تلقی افکار عمومی و سیاستمداران از نرخ ارز مانع از آن است که اصول اثبات شده اقتصاد در این بازار پیاده شود. تا زمان رفع این نقیصه نمیتوان به سامان یافتن بازار ارز در ایران چشم امید داشت؛ بنابراین از این منظر، اگر شرایط سیاسی داخلی و خارجی پیرامون بازار ارز تغییر جدی نداشته باشد، تداوم رفتارهای گذشته در بازار ارز را با کمی تغییر میتوان انتظار داشت. اما شرایط سیاسی سالجاری، نهتنها برای ایران بلکه برای تمام دنیا میتواند پرتلاطم و نامطمئن باشد. در حقیقت مهمترین فاکتوری که بازار ارز در سالجاری را تحتتاثیر قرار خواهد داد، مسائل سیاسی پیرامون آینده برجام است. درست است ایراداتی به دستاوردهای برجام، بهخصوص در گشایش روابط بانکی، وارد میشود، اما برجام بهخوبی توانسته است مشکلات بر سر راه فروش نفت و صنعت حملونقل را مرتفع سازد. بنابراین برجام نه صددرصد، موفق و نه صددرصد، شکست خورده است. مسلما در انتخابات ریاستجمهوری پیشروی ایران، ممکن است همانند انتخابات آمریکا، عدهای چشم بسته و فقط در جهت منافع سیاسی خود، برجام را مورد هجمه قرار دهند. اما فارغ از اینکه چه گروه سیاسی در قدرت باشد، تا زمانی که منافع برجام بیش از زیانها یا فرصتهای از دست رفته آن است، حفظ آن منطقی، در جهت منافع ملی و حتی منافع جناحی است. منطق حکم میکند که اگر قرار است کسی برجام را کنار گذارد، جایگزین بهتری برای آن داشته باشد. به راستی جایگزین درآمدهای نفتی و دسترسی به بازارهای مختلف مالی و کالاها برای تامین مایحتاج کشور در کوتاهمدت و میانمدت و حتی گاه در بلندمدت چیست؟ آیا قرار است کشور با حرفهای سیاسی یا احساسی، دوباره در مسیر آزمون و خطا قرار بگیرد یا قرار است برنامه مدون و عملی ارائه شود؟ دیگر مساله سیاسی مهم اثرگذار بر برجام، مربوط به وضعیت سیاسی ایالاتمتحده است. ترامپ نه تنها برای ایران، بلکه حتی برای متحدین دیرین خود ایالاتمتحده ریسک بیسابقهای ایجاد کرده است. در مورد مساله ایران، البته ترامپ تنها نیست و او همراهی دو مجلس آمریکا را با خود دارد که هر دو جمهوریخواه هستند و مدتها منتظر فرصتی برای برخورد با ایران بودند. اما همانطور که برجام برای ایران برد یا باخت کامل نیست، برای طرفهای مقابل نیز منافعی دارد که مانع از آن میشود که به سرعت و بدون برنامه خاصی آن را کنار بگذارند. مساله مهم آنها نیز این است که جایگزین برجام برای آنها چیست؟ اگرچه ریسک بیمنطقی در هیات حاکمه آمریکا، بیش از هر زمان دیگری است، اما بازگشت به گذشته، حتی برای آمریکا، چندان منطقی بهنظر نمیرسد. البته یک رویکرد آمریکا به قضیه برجام میتواند این باشد که با فشارهای مختلف، ایران را به سمتی هدایت کند که ایران آغازگر نقض برجام باشد. تا زمانی که اروپا در قضیه برجام در کنار ایران است، این فشارها میتواند تعدیل شود. اما تحولات سیاسی در اروپا بهخصوص فرانسه نیز ممکن است مسیر دیگری را رقم بزند. در حقیقت سرخوردگی از رکود اقتصادی و بحران بیکاری در اروپا در کنار حملات تروریستی، افکار نژادپرستانه را در این منطقه دوباره بیدار کرده است. نظرسنجیها دلالت بر آن دارند که خانم لوپن، نماینده راست افراطی فرانسه، در این انتخابات موقعیت بدی ندارد، اما رای نخواهد آورد. ولی با توجه به شکست نظرسنجیها در قضیه برگزیت(خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) یا انتخابات آمریکا، این احتمال را باید در ذهن داشت که ممکن است برخلاف نظرسنجیها، یک راست افراطی در فرانسه به قدرت برسد. در این حالت نزدیکی او به ترامپ میتواند موقعیت برجام را به ضرر ایران تضعیف کند. در این مقاله کوتاه برای بررسی نرخ ارز در سالجاری، بیش از هر چیزی به مسائل سیاسی پرداخته شد که بیدلیل نیست! رژیم پولی ایران «شناور مدیریت شده» است. در این سیستم پولی، سرنوشت بازار ارز به خواست و توانایی دولت در اعمال نرخهای مورد نظر خود بستگی دارد. «خواست دولت» بعید است که در سالجاری چیزی متفاوت از سالهای گذشته باشد. تداوم سرکوب نرخ ارز و مماشات با چند نرخی بودن ارز از آن جمله است. اما آنچه در این برهه زمانی مهم است این است که مسائل سیاسی پیرامون برجام تا چه حد دولت را قادر میسازد بازار ارز را تحت کنترل نگه دارد. گذشته نه چندان دور این بازار پیش روی ماست. هرگونه بازگشت به گذشته، بهخصوص در زمینه تحریم فروش نفت و تحریم بانک مرکزی، میتواند تبعات غیرقابل پیشبینی و غیرقابل کنترلی در بازار ارز داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید