نقشه انتخاباتی روحانی برای بورس!/ دولت یازدهم چه بلایی بر سر بورس کشور آورد؟
بازار سرمایه یا همان بورس از «شفافیت»، «نقدشوندگی» و «سود» بالاتری در مقایسه با سایر بازارها برخوردار بوده و همواره یکی از بازارهای جذاب برای سرمایهگذاران محسوب شده است اما...
سرویس اقتصادی فردا: بازار سرمایه یا همان بورس از «شفافیت»، «نقدشوندگی» و «سود» بالاتری در مقایسه با سایر بازارها برخوردار بوده و همواره یکی از بازارهای جذاب برای سرمایهگذاران محسوب شده است اما آنچه بر سر بورس ایران در دوران ریاستجمهوری حسن روحانی آمده است واقعیت دیگری را نشان میدهد که خود گویای وضعیت کارآمدی و میزان تحقق وعدههای اقتصادی رئیس دولت یازدهم است:
دوره اول: از آغاز به کار دولت یازدهم تا اواسط دیماه 92
1) با آغاز به کار دولت یازدهم در 12 مردادماه 1392 و در یک بازه کوتاه 5 ماهه، بورس ایران با رشد خیره کنندهای در شاخص کل بورس مواجه شد و شاخص کل از 57395 واحد به بالاترین رتبه خود در تاریخ بورس یعنی به رقم 89355 رسید که این رشد حبابی، خیلی زود کار دست سهامدارانش داد و آینده تلخی را برای بورس به وجود آورد.
2) امید فعالان بورس به وعدههای اقتصادی حسن روحانی در دوران تبلیغات و هیجانات طبیعی ناشی از تغییر دولتها، تماس تلفنی روحانی با اوباما در حاشیه اجلاس سراسری سازمان ملل و توافق ژنو در سوم آذرماه 1392 بر هیجانات کاذب بورس در دوره 5 ماهه اول دولت یازدهم افزود؛ هرچند نباید از عواملی همچون تشویق و تهییج متعدد دولتمردان بویژه شخص رئیسجمهور به حضور و مشارکت مردم در بازار سرمایه و جلسه نمایشی تیم مذاکرات هستهای با مدیران بازار سرمایه در رشد حبابی بورس بگذریم؛ رشدی که به یکباره صدای ترکیدن آن بسیاری از سهامداران را از خواب رؤیاهایشان بیدار کرد و واقعیت دولت یازدهم و نتایج مذاکرات را برای همگان عیانتر ساخت.
دوره دوم: از اواسط دیماه 92 تا پایان آذرماه 94
3) با مستقر شدن کامل دولت یازدهم و فروکش کردن هیجانات، اما سرنوشت بورس به یکباره تغییر کرد و کشور در یک رکود بیسابقه فرو رفت و روند نزول بازار سرمایه نیز آغاز شد و این سقوط طولانیمدت تا پایان آذرماه سال 94 ادامه داشت و شاخص کل را به 61414 واحد رساند و بازار سرمایه افت خانهمانسوز 28 هزار واحدی را تجربه و ضرر غیرقابل جبرانی را متوجه سهامداران کرد.
4) بینتیجه بودن نتایج مذاکرات در اقتصاد کشور، اختلافات ناشی از قیمت خوراک پتروشیمیها و بهره مالکانه، عدم تحقق وعدههای مسئولان همچون دروغ تزریق ۵۰۰۰ میلیاردی به بازار سرمایه، دستکاری دولت در شاخص و روند بازار نهایتاً منتج به این نتیجه شد که ضرر 30 تا 50 درصدی را متوجه خانواده شش میلیونی فعالان بازار سرمایه کرد.
5) عدم ثبات در مدیریت سازمان بورس و تعویض سه مدیر در دوران ریاستجمهوری روحانی نیز نه تنها اوضاع بورس ایران را بهتر نکرد بلکه روز به روز بر بحران آن اضافه کرد که این خود نشاندهنده عدم کارآمدی برنامههای اقتصادی دولت برای بورس بود؛ وزیر اقتصاد در این دوره با استعفای علی صالحآبادی موافقت کرد و از 25 آذر 93 تا 5 مرداد 95 سکان بورس به محمد فطانتفرد سپرده شد که وی هم نتوانست بر اوضاع وخیم بورس زخم مرهی باشد و بحران آن را مدیریت کند و بورس را به جایگاه واقعی آن برساند.
6) قرمز پوش بودن دائمی سهام آنقدر وضعیت بورس را در وضعیت خطر و قرمز قرار داده بود که مهرماه 94 حتی 4 وزیر اقتصاد، صنعت، رفاه و دفاع را مجبور به نگارش نامهای اعتراضی به رئیسجمهور کرد که در آن نامه ضمن درخواست اقدام عاجل برای رفع مشکلات بورس کشور، خود اعترافنامهای بر صحهگذاری وضعیت رکود شدید حاکم بر بازار سرمایه بود اما 3 ماه پس از نگارش این نامه هم اتفاق خاصی رخ نداده و همچنان بازار سرمایه در رکود شدید به سر میبرد.
دوره سوم: از ابتدای دیماه 94 تا پایان سال 94
7) اواسط دیماه 94 و با اعلام اجرایی شدن برجام، دوباره هیجانات به بازار سرمایه غلبه کرد و تا پایان سال شاخص را در کانال صعودی و بورس را بر مدار سوددهی قرار داد و در کمتر از 4 ماه، سود تقریباً 30 درصدی را نصیب سهامداران خوششانسش کرد؛ هرچند این سوددهی ادامهدار نشد و بازهم ورق بورس برگشت و اندک سود سهامداران را در وعده و وعیدهای مسئولین، ارائه آمار غلط و بزرگنماییهای سیاسی از دستاوردهای برجام در دوران پسابرجام بر باد داد تا دوباره سهامداران در پرتفوی سالیانه خود در مجموع شاهد ضرر باشند.
دوره چهارم: سال 95
8) بورس، سال 95 را با کانال 81 هزاری در شاخص کل آغاز کرد؛ با پایان یافتن مجدد خوشبینیها و امیدواریهای کاذب سهامداران از اجرایی شدن برجام و برملا شدن دروغهای ورود سرمایه خارجی به بورس، بازهم روند نزولی در بورس برخلاف پیشبینیها تا سه ماهه اول سال بدون وقفه ادامه پیدا داد. از تیرماه 95 بورس ایران روند متعادلتری را ادامه داد و با همه افتوخیزهای خود در پایان سال در کانال 76 هزار واحدی به کار خود پایان داد تا سال 95 نیز بورس ایران نه تنها در قعر جدول بازارهای سرمایهگذاری به لحاظ بازدهی جا خوش کند بلکه حتی از رقبای جهانی خود در کسب بازدهی نیز به طور قابل توجهی عقب بیفتد.
9) ابهامات در نرخ سود بانکی، خبر ورشکستی و بدهی بالای بانکها ، اطلاعات نادرست در گزارشهای مالی و سودآوری شرکتها، تداوم رکود در بازار و تغییر مجدد رئیس سازمان بورس عواملی بود که سال 95 را نیز برای سهامداران بورس خوشیمن نکرد. از همه اینها گذشته توقف طولانیمدت بسیاری از سهامها به دلیل عدم شفافیت و اختلافنظرهای نهادهای مالی دولت با یکدیگر، سرمایه بسیاری از سهامداران را بلوکه و دود کرد و شاخصههای شفافیت و نقدشوندگی بورس را نیز در این سال زیر سؤال برد تاجاییکه در این سال نیز شاهد چندین بار تجمعهای اعتراضی مردم در جلوی تالار شیشهای بودیم.
دوره پنجم: ابتدای سال 96 تا [انتخابات ریاستجمهوری]
10) با پایان یافتن تعطیلات رسمی نوروز و شروع به کار بورس، گویا رشد معناداری در شاخص کل بورس شروع شده و اینبار گویا قرار است پیشبینیها درست از آب درآید! بسیاری از اقتصاددانان در کنار سیاسیون معتقدند دولت یازدهم از آنجایی که در آستانه انتخابات قرار دارد، چراغ خاموش قصد دارد وضعیت بورس را تا انتخابات ریاستجمهوری دستوری «سبز» نگه دارد تا هم از اعتراضات فعالان اقتصادی بکاهد و هم کارنامه اقتصادی دولت را در پایان دولت و تبلیغات انتخاباتی موجه جلوه دهد فارغ از اینکه اکثر سهامداران خرد و حقیقی در دولت یازدهم بسیاری از سرمایههایشان دود شده است.
دیدگاه تان را بنویسید