روزنامه ایران: دیروز دلار در ساعاتی از روز خود را تا 4100 تومان هم بالا برد. روندی که در ماههای اخیر با نوسانهایی ادامه داشته و باعث شده است از ابتدای سالجاری تاکنون نرخ دلار امریکا نزدیک به 17 درصد افزایش یابد. درحالی که در فروردین ماه امسال هردلار امریکا 3493 تومان قیمت داشت دیروز این نرخ به 4086 تومان رسید. افزایش نرخ ارز البته بازار طلا را نیز تکان داد. درشرایطی که اونس طلای جهانی بدون تغییر باقی مانده بود رشد نرخ دلار باعث شد تا تمام انواع سکه با افزایش قیمت مواجه شود. دیروز سکه تمام طرح جدید با رشد 10 هزار تومانی به یک میلیون و 140 هزار تومان، سکه تمام طرح قدیم با رشد 10 هزار و 800 تومانی به یک میلیون و 167 هزار و 600 تومان، نیم سکه با 4 هزار تومان رشد به 609 هزار تومان و ربع سکه نیز با 4 هزار تومان افزایش به 326 هزار تومان رسید. هرگرم طلای 18 عیار نیز 612 تومان بالا رفت و 114 هزار و 37 تومان به فروش رسید.
حال این سؤال مهم پیش میآید که دلایل نوسان نرخ ارز در ماههای اخیر و تشدید آن در هفتههای اخیر چیست؟ این درحالی است که رئیس کل بانک مرکزی نیز طی هفتههای اخیربه موضوع انتظارات بهعنوان مهمترین دلیل افزایش نرخ ارز اشاره و اظهار امیدواری کرده است که در آینده نزدیک این روند صعودی متوقف و تعادل به بازار بازگردد. درمیان اقتصاددانان نیز تحلیلهای گوناگونی وجود دارد. برخی از آنها اعتقاد دارند که پایین نگهداشتن مصنوعی نرخ ارز توسط دولتها همواره باعث فاصله نرخ واقعی و اسمی ارز شده و اکنون ارز به دنبال نرخ واقعی خود است. عدهای نیز این افزایش را خواست دولت میدانند که برای افزایش صادرات و کاهش واردات اعمال شده است. این درحالی است که محمد خوش چهره اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با «ایران» معتقد است که در تحلیل عوامل اثرگذار در رشد نرخ ارز نباید تنها به بخشی از عوامل توجه کرد چراکه عوامل متعددی در آن دخیل است و در برهه اخیر عوامل غیراقتصادی نقش پررنگ تری پیدا کرده است. این اقتصاددان در ابتدای دولت نهم و زمانی که دلار در محدوده 900 تومان قرارداشت به دولت وقت هشدار داد که بازی با نرخ ارز به بهای کسب
درآمد ریالی بیشتر خطرناک است و به ضرر اقتصاد ملی تمام میشود، اتفاقی که به فاصله چند سال رخ داد و با رشد چند درصدی ارز تورم چند ده درصدی نیز میهمان ایرانیها شد. اکنون او خطاب به مدیریت کلان اقتصادی خواستار هشیاری و عقلانیت بیشتر، نظارت فعالانه و مدیریت مسئولانه تر بازار ارز شده است. به گفته این استاد دانشگاه هماکنون تقاضاهای پنهان و البته کلانی درحال ورود به بازار است که مشاهده نمیشود. این غلط است که مبنای رهگیری و تشخیص تقاضای بالفعل و بالقوه صرفاً از طریق کارگزاران محدودی به نام صرافیها انجام شود. بنابراین اینکه در صرافیها تقاضای اضافهای دیده نمیشود تنها مربوط به متقاضیان به نسبت خرد میشود درحالی که برخی از تقاضاهای بزرگ با مشاهده افزایش نرخ ارز و به منظور سودجویی وارد بازار شده است. به گفته او سفرهای خارجی تنها تقاضای موجود در بازار نیست و تقاضاهای پنهان دیگری وجود دارد که به سادگی دیده نمیشود.
نکته دیگری که خوش چهره به آن اشاره و به دولت گوشزد میکند این است که ممکن است برخی از عوامل و جریانهایی که بدون ملاحظه منافع ملی برای اختلال در اقتصاد و بویژه با حوزه ارز به تقاضای غیرواقعی ارز دامن بزنند و دولت را ناکارآمد جلوه دهند. وی همچنین هشدار میدهد که نباید دیو خفته تقاضایی که ریشه در حجم بالای نقدینگی سرگردان، انگیزه سوداگری و در نهایت نگران از کاهش ارزش داراییهای ریالی خود، باردیگر بیدار شود چرا که همه ضرر میکنند نه تنها دولت بلکه تک تک ایرانیها و حتی کسانی که با نیت کسب سود دارایی خود را به ارز تبدیل کردهاند نیز متضرر میشوند چراکه پس از این اتفاق افزایش تورم تمام دارایی آنها را میبلعد.
نباید به ارز تک وجهی نگاه کرد
به گفته خوش چهره اگر در تحلیل بازار ارز تنها به یک دسته از دلایل توجه شود، نخستین انحراف درتشخیص این پدیده رخ میدهد. چون که عوامل متعددی در نرخ ارز مؤثر است که با همافزایی یکدیگر باعث رشد نرخ ارز میشوند.
درواقع کسانی که تک نگاری میکنند و پدیده ارز را تک وجهی نگاه میکنند اگر در درون دولت باشند به زیان سیاستهای اقتصادی کلان تمام میشود و اگر در رفتارهای فردی تجلی پیدا کند باعث زیان فردی میشود.
وی ادامه داد: به طور عمده نرخ ارز بهعنوان یک ابزار سیاستی تجاری تلقی میشود و اگرچه در سایر بخشها مانند قیمت تمام شده کالا و خدمت تأثیر میگذارد ولی جای اصلی آن در تجارت است. وی تأکید کرد: با وجود این طرف دیگر نرخ ارز با ارزش پول ملی ارتباط دارد که بشدت حساس است. این درحالی است که حفظ ارزش پول ملی جزو وظایف ذاتی بانک مرکزی است که باید اساس تصمیمگیری باشد. بنابراین این موضوع که برخی از کشورها برای افزایش صادرات عمدی ارزش پول ملی خود را کاهش میدهند ناصحیح است و چنین اقدامی تنها در مواجهه با ارز سایر کشورها اجرایی میشود.
اشتباههایی که در بازار ارز انجام شد
این اقتصاددان گفت: درحالی که درگذشته ریشه ارزش پول ملی در میزان ذخایرطلا بود ولی بعد از مطرح شدن پیمان «برتون وودزاین» تولیدناخالص داخلی و ملی کشورهاست که جای طلا را گرفته است. هرچند که در ایران به دلیل تولید نفت بخشی از تولیدناخالص داخلی با نفت پر میشود.
وی با اشاره به اینکه ارز از دوطریق تقاضا و عرضه مدیریت میشود، افزود: در دولت گذشته اشتباهی که انجام شد این بود که مدیریت ارز با تأکید روی عرضه انجام میشد و درآن سالها از تزریق سکه و ارز به بازار خبر میداد. درحالی که مدیریت تقاضا تأثیر مطلوبتری دارد.
خوش چهره تصریح کرد: علاوه براین در دهههای گذشته در قوه مجریه و مقننه این تمایل وجود داشته است که با افزایش نرخ ارز ریال بیشتری به دست بیاورند تا صرف هزینههای عمومی دولت مانند بهداشت، درمان و این اواخر یارانه نقدی کنند. درحالی که این افزایش درنهایت با تورم تأثیر معکوسی بر اقتصاد خواهد داشت. در بهمن سال 1390 خوش چهره در خصوص التهابات بازار ارز و طلا گفته بود: وظیفه دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور است که همسویی تحریمها و بسترسازیها را با اقدامات و سیاستهای داخلی کشف و عیان کند و متعاقباً برخوردهای لازم را صورت دهند. به گفته وی نواقص مدیریت کلان اقتصادی از سوی مسئولان دولت، وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی در جای خود، اما نقص اصلی را باید در مجلسی جستوجو کرد که ضعیف است و نخواسته یا نتوانسته مسئولانه با این مسائل برخورد کند. آن قدر فضا تعجببرانگیز است که شائبه تعمدی بودن برخی سیاستهای اقتصادی در جهت دامن زدن به فضای سوداگری را تداعی میکند.
زمانی که باید نگران شد
این استاد دانشگاه هشدار داد: اگر نرخ ارز مدیریت و بر بازار نظارت دقیقی نشود ارزش پول ملی در سراشیبی سقوط قرار میگیرد و آثار زیانباری برای اقتصاد به همراه خواهد داشت. به گفته وی در اقتصاد ایران جریانهایی به نام نقدینگی سرگردان و نیتهای سوداگری و رکود وجود دارد که میتواند خطرآفرین باشد. حتی برخی از شرکتها حاضرند که داراییهای خود را به ارز تبدیل کنند تا پس از مدتی با افزایش نرخ ارز سود بیشتری به دست بیاورند. درحالی که نمیدانند همین افزایش نرخها به تورم تبدیل شده و سود و دارایی آنها را در بلندمدت از بین میبرد. وی اظهارکرد: هماکنون رشد حدود 20 درصدی نرخ ارز در سالجاری و رسیدن آن به نرخ 4 هزار تومان جای نگرانی زیادی ندارد ولی درصورتی که نرخ از این محدودهها بگذرد و باعث داغ شدن بازار شود نگرانیها ایجاد میشود. بنابراین نباید بازار ارز به جایی برسد که مردم برای حفظ داراییهای خود آن را به ارز تبدیل کنند.همان اتفاقی که در چند سال گذشته و در دولت قبل افتاد و بنیانهای اقتصاد را با مشکل مواجه کرد. دولت قبل تصور میکرد با افزایش حدود 50 درصدی میتواند علاوه براین که به خواستههای خود میرسد بازار را نیز
مدیریت کند اما در فرصت کوتاهی نرخ ارز تا 300 درصد هم افزایش یافت. وی ادامه داد: بنابراین باید جلوی بیدار شدن دیو سوداگری و تقاضای غیرواقعی را در بازار ارز گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید