روزنامه وطن امروز: سعید حاجیپور: سال 88 بود که دولت وقت تحت عنوان «طرح تحول اقتصادی» بحث تغییر واحد پول ملی را مطرح کرد. آن زمان سخن از «حذف 3صفر» بود که اگر پشتوانه اقتصادی و ارزیاش فراهم میبود و شرایط اقتصادی ثبات داشت و میشد بعد از حذف صفرها تورم را کنترل کرد، میتوانست تحول بزرگی در نظام پولی کشور و ارزش پول ملی حاصل کند اما در نهایت آن طرح به سرانجامی نرسید و فراموش شد. در روزهای اخیر پس از گذشت چند سال، دولتمردان تدبیر و امید با تصویب «لایحه قانون بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» به دنبال اجرای طرحی مشابه آن هستند با این تفاوت که براساس موادی از این لایحه بهجای حذف 3 صفر از واحد پول کشور، تنها میخواهند «تومان» را برابر «10 ریال» تعیین کنند، یعنی کاری که قبلا مردم خود انجام میدانند [انگشت روی صفر آخر اسکناسها گذاشتن] را دولت اعمال کند و رئیس کل بانک مرکزی هم میگوید تغییر واحد پول ملی از «ریال» به «تومان» صرفا اقدامی برای تسهیل نسبی مبادلات اقتصادی آحاد جامعه است و حذف یک صفر آثار روانی و تورمی ندارد و قائممقامش خبر داده تغییرات اسکناسها از سال آینده آغاز میشود.
طرحی که تغییری در وضعیت اقتصادی کشور حاصل نمیآورد اما طبیعتا از هفتههای آینده بحث قابل تاملی برای محافل اقتصادی خواهد شد و رسانهها و مردم را مشغول خود خواهد کرد تا مضرات و فواید آن لیست شود و مورد مباحثه و ارزیابی قرار گیرد.
درست است اجرای این قبیل طرحها و حذف صفر از پول ملی در دیگر کشورها نیز سابقه دارد بهگونهای که آلمان در سالهای پس از جنگ اول جهانی 12 صفر و ترکیه سال 2005 میلادی 6 صفر را از پول ملی خود حذف کردند. درست است کشور ما نیز نیاز به اصلاح واحد پول ملی دارد و در این مساله شکی نیست و در بین علمای اقتصاد در این موضوع اتفاق نظر وجود دارد اما این کار باید با حذف 3 یا 4 صفر انجام شود و نه کمتر! درست است بهنظر میرسد الزامات اجرای این طرح نیز در کشور ما مغفول مانده است که اساساً یکی از اصلیترین شرایط برای اجرای چنین طرحی، وجود ثبات اقتصادی است و بیثباتی و افزایش مداوم قیمت کالاها و خدمات میتواند عملاً آثار حذف صفر را از بین ببرد.
اما از همه درستتر این است که حذف یک صفر در مقطع کنونی، جز تحمیل هزینههای زیرساختی، هیچ تأثیر اقتصادی مثبتی به همراه نخواهد داشت.
بهنظر میرسد این قبیل تحلیلها به گوش دولتمردان و تصویبکنندگان این لایحه نیز رسیده باشد. اما چرا بیتوجه به این امر تصمیمی اینچنین اتخاذ کردهاند شاید تعجبانگیز نباشد. بهنظر نگارنده این طرح نه یک طرح اقتصادی در جهت بهبود فضای اقتصادی مملکت، بلکه بازیای رسانهای است که نام آن را بازی دولت با صفرها میگذارم. وقتی دستاورد دولت از برجام- که زمانی فتحالفتوح بود و خورشید تابان- به بیان رئیسکل بانک مرکزی «تقریبا هیچ» باشد، وقتی وضعیت اشتغال جوانان صدای همه، از جمله طرفداران دولت را هم درآورده باشد، وقتی رکود، تولیدکننده ایرانی را به خاک سیاه نشانده باشد، وقتی اختلاسها، وامهای کلان و حقوقهای مدیران، شنیدن عددهای نجومی را برای ملت عادی کرده باشد، وقتی دولت همه تخممرغهایش را در سبد برجام گذاشت و حالا نمیداند باید با بدعهدی آمریکا چه کند، وقتی کنسرتبازیها و لغو سخنرانیها و مایه شرمساری بودنها هم پس از مدتی دیگر در صدر اخبار نباشد، وقتی بنابه نظر بزرگان، دولت هیچ سیاست اقتصادی مشخصی ندارد و وقتی هیچ دستاورد شگرفی برای ارائه به ملت در چند ماه باقیمانده به انتخابات ندارد، مجبور میشود با صفرهای
اسکناسهای در جیب مردم بازی کند و چند ماهی اذهان عمومی را سرگرم این قبیل امور کند و وعدههای سرخرمن بدهد. حال آنکه همه میدانیم این حذف صفر هیچ اثری در بهبود وضعیت اقتصادی ندارد اگرچه هزینهزایی بالایی در حوزه اقتصادی خواهد داشت.
شاید نیاز است متخصصان امر، دولتمردان را از عواقب هزینهای و اقتصادی چنین طرحی آگاه کنند، چراکه احساس میشود بزرگواران بسیار سادهانگارانه به موضوع مینگرند و گمان میکنند همانطور که یک صفر در ریاضیات به تنهایی ارزشی ندارد در اقتصاد نیز به همینگونه است و با حذف یک صفر ناچیز از پول ملی عملا اتفاقی رخ نخواهد داد. البته امید است نمایندگان مجلس در بررسی این لایحه با انصاف و دقت عمل کرده و در گیر و دار فضای انتخابات 96 تصمیمگیریهای عجولانه نداشته و یک طرف بازی دولت با صفرها نشوند.
دیدگاه تان را بنویسید