آب در ایران؛ دیروز مقدس و امروز درس عبرت جهانیان!

کد خبر: 594415

ایرانیان که زمانی برای آب قداست خاصی قائل بودند، الگوی فناوری آب در قنات‌ها بودند و آب را مهریه حضرت زهرا(س)می‌دانستند اکنون دریاچه‌ای دارند که شرایط حادش درس عبرت دانش‌آموزان جهان شده است.

آب در ایران؛ دیروز مقدس و امروز درس عبرت جهانیان!
خبرگزاری مهر: قصه پرغصه آب، مقدس‌ترین عنصر طبیعی در سرزمین چشمه‌ها و قنات‌ها این روزها دل هر ایرانی را به‌ درد می‌آورد.
دریاچه ارومیه در کتاب درسی استرالیا
طی روزهای اخیر عکسی در شبکه‌های اجتماعی میان ایرانیان دست به دست می‌شود و همه با دیدن آن آه و فغان سر می‌دهند که ما را چه شده است؟ چه شد که ایرانیانی که آب را آنچنان مقدس می‌دانستند که میهن خویش را «آب و خاک» می‌نامیدند این روزها درس عبرتی برای نسل آینده مردمی آن‌سوی دنیا شده‌اند؟ اما عکس چه بود؟ تصویر مربوط به صفحه‌ای از کتاب جغرافیای دانش‌آموزان استرالیایی درباره پیامدهای مخرب انتقال آب است. تصویری که برای ایرانیان بسیار آشناست: تصویر مقایسه دریاچه ارومیه قبل و بعد از خشک شدن. تصویری که گویای بی‌توجهی ما ایرانیان به مایه حیات است. در این درس آمده است: "چه اتفاقی می‌افتد وقتی ما آب را منحرف می‌کنیم. خیلی از دریاچه‌های بزرگ جهان در حال کوچک شدن هستند و رودخانه‌های بزرگ از جمله کولورادو، ریوگراند، اینداس، گنگ، نیل و مارِی در طول ماه‌ها و حتی سال مقادیر زیادی آب از دریا می‌گیرند. یک سوم از رودخانه‌ها و دریاچه‌های جهان در حال خشک شدن هستند. و چاه‌های آب ۳میلیارد نفر متاثر شده‌اند. استفاده بی‌رویه و انحراف آب مقصران اصلی هستند. چرا آب منحرف می‌شود؟ به دلیل توزیع نامتناسب آب و جمعیت، نیاز به انتقال آب ایجاد می‌شود و انتقال آب در ابعاد بزرگ اغلب نیاز به لوله‌کشی یا پمپاژ آب از حوضه‌ای به حوضه دیگر دارد. به طور مثال می‌توان انتقال آب از رودخانه Snowy River به Murray و Murrumbidgee را ذکر کرد. انتقال می‌تواند کمبود آب را در مناطق دیگر جبران کند و فرصتی برای توسعه کشاورزی یا تامین انرژی برقابی فراهم کند. اما انتقال آب اغلب پایدارترین روش بهره‌وری از آب نیست. مرگ دریاچه ارومیه در ایران بزرگ‌ترین دریاچه خاورمیانه و یکی از بزرگ‌ترین دریاچه‌های نمک در جهان خشک می‌شود. از سال ۲۰۰۵ تاکنون بیش از ۶۵ درصد مساحت دریاچه ارومیه از دست رفته و اراضی نمکی وسیعی را به جا گذاشته است (عکس ۱، الف و ب را ببینید). این دریاچه در سال ۱۹۷۱ در کنوانسیون رامسر به عنوان یک تالاب مهم در سطح بین‌المللی اعلام شده است و در سال ۱۹۷۶ اعلام شد که یونسکو آن را تحت حمایت ذخیره بیوسفر قرار داده است. دریاچه و تالاب‌های اطراف آن، زیستگاه فصلی و منبع مهم غذایی پرنده‌های مهاجری است که از آرتمیاها تغذیه می‌کنند. به غیر از پلانکتون‌ها، آرتمیاها تنها جاندارانی هستند که در این آب می‌توانند زندگی کنند. دریاچه ارومیه، یک پایانه آب است: رودخانه‌های دائمی و فصلی که به دریاچه می‌ریزند با خود، نمک طبیعی می‌آورند. به دلیل اقلیم گرم و خشک، تبخیر بالا منجر به تشکیل بلورهای نمکی در ساحل می‌شوند. عکس ۲ نشان می‌دهد که سطح دریاچه ارومیه کوچک‌تر شده است. چرا دریاچه خشک می‌شود؟ دلیل پایین رفتن سطح دریاچه، ترکیبی از خشکسالی درازمدت و انحراف روزافزون آب برای کشاورزی بوده است. مردم اغلب به طور غیرقانونی از آب بهره می‌برند بدون آن که هزینه آن را پرداخت کنند یا بیش از آن چه اجازه دارند برداشت می‌کنند." متن فوق آن چیزی بود که در کتب درسی دانش آموزان استرالیایی تدریس می شود. آب در گذشته آب در ایران باستان جایگاه ویژه‌ای داشته است تا جایی‌که آب نیز دارای یک ایزدبانو بوده‌ است: ایزدبانویی به‌نام آناهیتا. به‌باور ایرانیان باستان الهه آب، فرشته نگهبان چشمه‌ها و باران و نماد باروری، عشق و دوستی بوده است. در تقویم ایرانی روز دهم ماه آبان باستانی برابر با چهارم آبان فعلی به عنوان جشن آبانگان مشخص شده است. آبانگان جشن آناهیتا (آناهید)، الهه آب است. در جشن آبانگان، ایرانیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رودخانه‌ها، الهه آب را نیایش می‌کردند. آناهیتا الهه بارندگی و رویش و زایندگی بود که به اراده و تدبیرش باران فرو می آمد، رودها به جریان می‌آمدند، گیاهان می روییدند و حیوانات و انسان‌ها زاد و ولد می کردند. برکت آناهیتا شامل تمام موجودات زنده می‌شد و ازین جهت یک امر مقدس برای تمام ایرانیان به شمار می‌رفت. علاوه بر آن در نوشته های مذهبی و براساس روایات دینی، آب مورد تاکید بوده است مثلا از مهم‌ترین توصیه‌ها برای زندگی بهتر، دوری از گناه و پرهیز از دروغ و خودداری از آلوده کردن عناصر چهارگانه موثر بر زندگی بشر یعنی آب، باد، خاک و آتش بوده است. آب در حال‌حاضر شاید اگر روزی که خبر احتمال خشک شدن دریاچه ارومیه به‌گوش رسید، هر ایرانی نسبت به این موضوع حساس می‌شد امروز شاهد از نفس افتادن گاوخونی، سیاه‌بخت شدن بختگان، خشکی هامون، نابودی هورالعظیم، به‌شماره افتادن نفس‌های تالاب انزلی و هزاران دریاچه و تالاب دیگر نبودیم. اینکه آب‌سالاران در کشور چه اندازه قدرت دارند که تاکنون سازمان محیط زیست به‌عنوان نماینده دولت و بسیاری از نمایندگان مردم در مجلس نتواستند با آن مقابله کنند این سوال را ایجاد می‌کند که این افراد کیستند که سرمایه‌ کشور را به تاراج می‌برند و به هیچ کس نیز پاسخگو نیستند. مجادله بر سر آب در ایران نبود مدیریت اصولی در منابع آبی کشور، اکنون یکپارچگی هویت ملی ایرانیان را نشانه رفته است. به‌گفته کارشناسان این حوزه، در صورت عدم رویارویی درست و به موقع با مساله شاهد اختلافات آب در ایران هستیم. درحال حاضر به‌دلیل پروژه‌های انتقال آب بین حوزه‌ای، بسیاری از هموطنان بر سر مساله آب با هم اختلاف دارند. چند روز قبل کشاورزان شرق اصفهان با بولدوزر به جان لوله انتقال آب از استان اصفهان به استان یزد افتاده‌ و آن را شکستند. مردم چهارمحال بختیاری نیز به‌دلیل پروژه‌های انتقال آب بی‌شماری که از این استان به اصفهان اجرا شده با اصفهانی‌ها به مشکل برخورده‌اند و به همین ترتیب، لرها و قمی‌ها، اصفهانی‌ها و کاشانی‌ها، یزدی‌ها، کرمانی‌ها، سیستانی‌ها و ترکمن‌ها درگیر تنش‌هایی هستند. اکنون قدرت آب‌سالاران بزرگ‌ترین دریاچه جهان، یعنی دریای خزر را نشانه رفته‌ است: انتقال آب از خزر به سمنان که به نام شرب است و به کام تبلیغات سیاسی. موضوعی که نشان می‌دهد صدای آخرین قطره‌های آب ایران را دنیا شنیده است اما مسئولان مربوطه هنوز گوشی برای شنیدن آن ندارند و با ادامه روند فعلی به‌زودی صفحات بیشتری از کتاب‌های درسی دانش‌آموزان دنیا به تالاب‌ها و دریاچه‌های خشک شده ایران اختصاص می‌یابد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت