خبرگزاری تسنیم: در پی بالا گرفتن بحثها درباره محصولات دستکاری شده ژنتیکی یا تراریخته و حجم گسترده اعلامنظر موافقان و مخالفان این محصولات، این مسئله هر روز ابعاد و زوایای جدیدی به خود میگیرد بهگونهای که در حال حاضر گذشته از موضوع سلامت یا عوارض مصرف این محصولات آنچه هم از سوی موافقان و هم توسط جبهه مخالفان بر آن تأکید میشود "مسئله واردات گسترده محصولات تراریخته به کشور" است که دست بر قضا تا به امروز نظارت خاصی بر کموکیف واردات این محصولات در گمرکات کشور وجود ندارد. این نکته که محصولات و بذرهای تراریخته طی سالیان درازی در تنوع و حجم بسیار زیاد وارد کشور میشده است و هیچ قانون خاصی نیز برای نظارت بر آنها وجود نداشته باعث شده که تا به امروز، عوامل و جریانات واردکننده این محصولات در پناه این خلأ قانونی و عدم نظارت، بهراحتی اقدام به واردات این محصولات کنند بدون اینکه مشخص شود که آیا این محصولات وارداتی تراریخته هستند یا خیر، در صورت تراریخته بودن، میزان آن چقدر بوده، این محصولات حاوی چه صفتی بودهاند، مصرف آنها چه عوارض و مخاطرات احتمالی را بههمراه داشته است و ... همچنین نباید از سود هنگفت این
واردکنندگان بهواسطه قیمت ارزانتر 25 درصدی محصولات تراریخته در بازارهای جهانی غافل ماند که آنها از همین خلأ قانونی در کشورمان نهایت سودجویی را داشته و این محصولات وارداتی تراریخته را همقیمت محصولات معمولی در داخل به فروش رساندهاند. برای بررسی ابعاد مختلف چنین موضوعاتی و پاسخ به این سؤال مهم که در حال حاضر برای قانونمند کردن مسئله واردات محصولات تراریخته و نظارت حداقلی بر واردات محصولات غذایی، چه قوانین و آییننامههای اجرایی تدوین و اجرا شده است و وضعیت عینی و فعلی محصولات تراریخته در بازار مصرف داخل به چه صورت است، بهسراغ دکتر «محمدعلی ملبوبی» معاون فناوری پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری که سمت "پرزیدنت" فدراسیون بیوتکنولوژی آسیا و ریاست کارگروه کشاورزی ستاد توسعه زیستفناوری را نیز بهعهده دارد، رفتیم و در این گفتوگو، ابعاد و زوایای جدیدی از پرونده پرابهام تراریخته در کشورمان تشریح و شفافسازی شد. معاون فناوری پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری در این گفتوگو آخرین وضعیت «قانون ایمنی زیستی» و ابلاغ آییننامه اجرایی آن را تشریح کرد و بر این حقیقت تلخ تأکید کرد که «کشورمان در تمام سالهای
قبل از سال 88 هیچ قانونی برای نظارت بر محصولات تراریخته نداشته است» همچنین در سال 88 هم که قانون ایمنیزیستی تصویب میشود، پس از 6 سال آییننامه اجرایی آن در سال 94 ابلاغ شده یعنی بهمدت 6 سال پس از تصویب این قانون نیز بهدلیل نبود آییننامه اجرایی، این قانون اصلاً اجرا نشده است! همچنین وی همانگونه که در بخش نخست این مصاحبه منتشر شد، بر این نکته تأکید دارد که«در گمرکات کشور هیچ آزمایشگاهی برای تشخیص تراریختگی محصولات وارداتی مستقر نیست.» وی در پاسخ به این سؤال که آیا قرار است فرایند کشت تراریخته در ایران نیز قرار است مانند "افدیای" آمریکا باشد که اسناد محصولات تراریخته تولید شده را خود تولیدکنندگان ارائه کنند و صرفاً بر اساس خوداظهاری شرکتها، تاییدیه نهایی برای تولید و سلامت محصول صادر شود؟ میگوید «عمده دنیا این طور است، فقط جهان سومیها هستند که خودشان امتحان میکنند.» ملبوبی برای این نظر خود که «فکر میکنم یکی از دلایلی که سروصدای زیادی در مورد تراریخته و موضوع تولید داخلی این محصولات ایجاد شد، این است که "واردات" محصولات تراریخته به خطر افتاده است» دلایل و بحثهای فنی جالب و خواندنی دارد که در
ادامه مشروح بخش دوم و پایانی این گفتوگوی چالشی تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم میشود: آقای دکتر! آیا شما پروندهای در رابطه با ارزیابی مخاطرات محصولات تراریخته بررسی کردهاید؟ 10 سال پیش پروندهای درباره برنج تراریخته را مورد بررسی قرار دادهام؛ اینکه بگویند ما فردی را برای بررسی نداریم شاید درست باشد در حالی که آن شخص مورد نظر را هم در اختیار داریم. در پی بررسیهای انجام شده، به چه نتایجی رسیدید؟ برای بررسی پرونده برنجهای تراریخته تیمی تشکیل شده بود که بنده صرفا به عنوان شخص امین و ناظر علمی در این کمیته عضویت داشتم؛ سپس هر انجمن سه نماینده معرفی کردند و مسئولی نیز از مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی انیستیتو پاستور که مخالف تراریخته بود در جلسه حضور داشت که این مسئول بهطور کل مخالف تراریخته بود؛ بعضیها ذاتا مخالف هستند، عدهای علمی مخالفت میکنند و برخیها به طور اشتباه مخالف هستند، افرادی که علمی مخالفت میکنند، حرفهایی شنیدنی دارند و ما برای اینکه بتوانیم به سؤالات مخالفان پاسخ دهیم ارزیابی مخاطرات محصولات تراریخته را انجام میدهیم. پس از ارزیابی مخاطرات مدیریت مخاطرات میکنیم؛ برای اینکه روشن شود مثالی را مطرح
میکنم؛ پس از ارزیابی مخاطرات بر روی اتومبیل متوجه میشویم که اگر ترمز و فرمان نداشته باشد آسیب میرساند، سپس مدیریت مخاطرات میکنیم و فرمان، بوق و ترمز قرار میدهیم تا مخاطرات آتی مدیریت شود. برای گیاهان تراریخته فعالیتهایی را انجام میدهیم و نمیگوییم که هیچ کدام بدون مخاطره است بلکه برای مخاطرات گیاهان تراریخته فکر میکنیم به طور مثال بحث یکنواختی ژنتیکی که خیلی مهم است ما روشهایی را برای آن در نظر میگیریم؛ ژن را به چندین رقم منتقل میکنیم و مدیریت مخاطرات میکنیم. یک روش دیگر به نام "اطلاعرسانی ریسکها" وجود دارد که باید به مردم اطلاعرسانی شود که مثلا ذرتی که شما مصرف میکنید، ذرت 204 است که "فرانژن" به آن منتقل شده است و شاید شخصی به این ژنها حساسیت داشته باشد که این امر همان "لیبلینگ" یا برچسبگذاری است و کاری که شما انجام میدهید را بهصورت ساده به مردم آگاهی میدهید البته "بیسیاچ" هم جز "risk communication" است یعنی یک سایت جهانی تشکیل شده است تا هرکس هر اطلاعات مثبت و منفی که درباره محصولات دستکاری شده ژنتیکی در اختیار دارد را آنجا قرار دهد تا همه بخوانند. با توجه به اینکه هر شخصی میتواند
اطلاعاتی بر روی بیسیاچ قرار دهد، آیا این اطلاعات قابل اعتبار و اعتماد است؟ بله، معتبر و مستند است چرا که عمدتاً توسط مخالفان اداره میشود. آقای دکتر! بسیاری از اطلاعات محصولات تراریخته به صورت محفوظ نزد تولیدکنندگان این محصولات میماند و ارائه نمیشود، چطور میتوان به محصولاتی که بخش عمدهای از اطلاعات آن مخفی شده است، اطمینان کرد؟ بحثهای زیادی در این خصوص وجود دارد البته اینطور نیست که در ایران فردی مطلبی را درباره این محصولات بگوید و بررسی نشود بلکه اگر شخصی مطلبی که حقیقت نداشته باشد را بگوید با او برخورد میشود به خصوص شرکتها که نمیتوانند حرفهای غیرمعتبر بزنند؛ اعضا شرکت امریکایی مونسانتو به کانادا رفته بودند و دولت کانادا در هنگام دریافت مجوز متوجه شد که دادههای مونسانتو اشتباه تفسیر شده است سپس کاناداییها علیه مونسانتو بسیار سروصدا کردند. بله! در مورد مثالی که شما مطرح کردید، طرف مقابل مونسانتو، دولت کانادا قرار داشت در حالی که در ایران هیچ آزمایشی بر روی محصولات وارداتی تراریخته انجام نمیشود طبیعتاً هیچ سروصدایی علیه محصولات تراریخته بلند نمیشود! بله! برای اینکه کسی اطلاعی از محصولات
وارداتی تراریخته ندارد؛ شخص واردکننده اعلام نکرده که چه چیزی وارد میکند تا بر روی آن آزمایش صورت گیرد. آقای دکتر! شما به عنوان مدافع تولید تراریخته داخلی در کجای پروژه آقای بهزاد قرهیاضی؛ رئیس پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی و مقام مسئول در سازمان مدیدریت به عنوان بانی پیشبرد طرح کشت صنعتی تراریخته قرار دارید؟ من اطلاعی از برنامه این فرد ندارم! یعنی شما به عنوان حامی تولید تراریخته در کشور، اطلاعی از برنامههای آقای قرهیاضی و بندهای گنجانده شده در برنامه ششم توسعه برای کشت صنعتی تراریخته در کشور ندارید؟! من شنیدم که بندی در برنامه ششم توسعه وجود دارد ولی به خود آقای قرهیاضی که گفتم، چیزی به من نگفت. در بند ششم برنامه توسعه آمده است که کشت و رهاسازی محصولات تراریخته در سطح 1.5 میلیون هکتار از اراضی کشور در اقلام پنبه و برنج باید اجرا شود؛ آیا شما موافق این طرح هستید؟ راهی است که باید برویم و اگر نرویم اشتباه کردهایم. آیا کار پژوهشی برای برنج و پنبه "بیتی" در ایران انجام شده است؟ این موضوع خیلی مهم نیست و فقط باید بدانیم چه چیزی است؛ آقای دکتر م.ا که من در علم او به دلیل بیان حرفهای غیرعلمی شک
دارم، میگوید ما این ژنها را از غربیها میگیریم و به سازههایمان انتقال میدهیم؛ درست میگوید اما این جمله به چه معناست. در صورتی که این ژنها را کسی به ما ندهد، "سنتاتیک" میسازیم مثل این است که من قسمتی از خبر روزنامه غربیها را در خبر شما انتشار دهم، سپس بگوییم روزنامه شما نجس شده است، بلکه خبر را قرار دادهام؛ در علوم زیستی به دلیل پیچیدگی موضوع تقابل داده بسیار شدید است. آیا شما موافق رهاسازی و کشت آزاد تراریخته در کشور بدون ارزیابی مخاطرات هستید؟ ارزیابی مخاطرات باید انجام شود. آقای قرهیاضی در مصاحبهای گفتهاند که برای صدور مجوز و کشت تراریخته نیازی به تایید سازمان محیط زیست نیست یعنی ارزیابی مخاطرات را قبول ندارد، آیا با نظر وی موافق هستید؟ اشتباه گفته است. به هر حال اگر اشتباه گفتهاند یا نه، در حال حاضر خط مقدم پیشبرد پروژه تراریخته، قرهیاضی است و این مسئول بسیاری از ملاحضات قانونی را برنمیتابد؛ آیا شما با این روند همراهی دارید؟ خب! چه کاری انجام دهم، از ایشان دفاع کنم. خیر، زمانی که شما میگویید با کشت تراریخته با وضعیت اعلامی فعلی موافق هستید یعنی به نوعی با عدم ارزیابی مخاطرات این محصولات
هم موافق هستید، آیا این طور نیست؟ عالمانه رفتار کنیم؛ عالمانه این طور است که کسی که میخواهد مجوز کشت تراریخته بگیرد باید از وزارت جهاد کشاورزی مجوز بگیرد و مستندات خود را به سازمان محیط زیست ارائه بدهد؛ مسئولیت حفظ تنوع زیستی برعهده سازمان محیط زیست است و مسئولیت سلامت انسان، برعهده وزارت بهداشت است. در ماده پنج بند ج قانون ایمنی زیستی مطرح شده که تمام اشخاص حقیقی و حقوقی که پس از انجام آزمایش میدانی قصد رهاسازی موجودات تغییر شکل یافته ژنتیکی در محدوده مسئولیتی فوقالذکر را دارند، تهیه شناسنامه میکنند و دستگاههای اجرایی موظفند که این اقدام را انجام دهند؛ در قسمتی از این قانون آمده که برای رهاسازی باید استعلام شود یعنی رسیدگیکننده که وزارت جهاد کشاورزی است باید نظر محیط زیست را استعلام کند. زمانی که نظر محیط زیست با جهاد کشاورزی مخالف باشد، چه اتفاقی میافتد؟ متن قانون باید رعایت شود و اگر اشتباه باشد، منطقی است که رعایت کنیم همچنین قانون ایمنی زیستی، قانونی است که خیلی بحث و کارشناسیها و جدلهای بسیاری بر روی آن صورت گرفته است؛ قانون ایمنی زیستی میگوید که دستگاههای اجرایی مذکور موظفند پس از اخذ
مستندات علمی مربوط به ارزیابی مخاطرات احتمالی انجام شده توسط متقاضی، نظرات مستدل و کتبی خود مبنی بر موافقت یا مخالفت را اعلام کنند. در ماده چهارم قانون ایمنی زیستی آمده است که رهاسازی تولیدات بخش کشاورزی بر عهده وزارت جهاد کشاورزی است، اگر رهاسازی درباره سلامت باشد، وزارت بهداشت باید نظر دهد و در صورتی که در رابطه با ارزیابی مخاطرات زیست محیطی باشد، سازمان محیط زیست بر اساس مستندات علمی ارائه شده از سوی متقاضی نظرات خود را باید تحویل دهد. یکی از مسئولان در جلسهای گفت که هیچکس به ما مستنداتی ارائه نداده تا بررسی کنیم در حالی که آن مسئول نمیتواند بررسی کند زیرا فرایندی هفت ساله است که ابتدای این فرایند توسط پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک شروع میشود. آیا منظور شما از شخص متقاضی کسی است که پس از تولید بذر، قصد رهاسازی در زمین کشاورزی را دارد؟ بله. آیا فرایند کشت تراریخته در ایران نیز قرار است مانند "افدیای" آمریکا باشد که اسناد محصولات تراریخته تولید شده را خود تولیدکنندگان ارائه کنند و صرفاً بر اساس خوداظهاری شرکتها، تاییدیه نهایی برای تولید و سلامت محصول صادر شود؟ عمده دنیا این طور است، فقط جهان سومیها
هستند که خودشان امتحان میکنند. اگر تولیدکنندگان تراریخته، بخشی از حقایق محصولات خود را کتمان کند و تغییراتی که در بذر تولیدی ایجاد شده را ارائه ندهد، در این صورت چه اقدامی صورت میگیرد؟ اگر متقاضی بخشی از حقایق را کتمان کند با وی برخورد شدیدی میشود. آقای دکتر! مسئله این است که اصلاً از چه طریقی حقایق کتمان شده، افشا میشود تا در مرحلهی بعدی برخورد با متخلف صورت گیرد؟ زمانی که حقایق کتمان شده مشخص شود، آن شرکت از هستی ساقط میشود. در کدام قسمت آییننامه اجرایی قانون ایمنی زیستی گفته شده که هر زمان حقایقی که کتمان شده است مشخص شود با طرف مقابل برخورد میکنیم و پیگرد قانونی دارد؟ بند ب ماده هفت قانون ایمنی زیستی میگوید تمام اشخاص حقیقی و حقوقی که قصد واردات، صادرات یا حمل و نقل داخلی و فرامرزی موجودات زنده تغییر شکل یافته ژنتیکی موضوع این قانون را دارند، موظفند شرایط لازم از نظر بستهبندی و حمل و نقل و برچسبگذاری را رعایت کنند؛ شرایط بستهبندی و برچسبگذاری و حمل و نقل داخلی و فرامرزی، توسط شورای ملی ایمنی زیستی ظرف شش ماه تهیه و پس از تأیید رئیسجمهور ابلاغ میشود، قانون ایمنی زیستی روشن است و
میگوید که مرتکب، بنابر رای مراجع قضایی به جبران ضرر و زیان وارده محکوم میشود. در قانون ایمنی زیستی آمده است که مرتکب ... در حالی که سؤال بنده این است که اگر چندین و چند سال بعد از تولید یک محصول تراریخته مشخص شود که حقیقتی کتمان شده بوده است، در کدام قسمت قانون و آئیننامه اجرایی ایمنی زیستی قید شده که مثلا حتی اگر 20 سال بعد از تولید یک محصول تراریخته، حقیقتی کتمان شده، روشن شود، میتوان تولیدکننده خاطی را مجازات کرد؟ آیا چنین بندی در این قانون آمده است تا خاطر مردم و افکار عمومی از بازدارندگی قانون ایمنی زیستی و تضمین سلامت محصولات تراریخته تولید شده آسوده باشد؟ اگر این طور باشد، اصلا نباید حرکت کنیم! یکسری حرفهایی را میگویید که مقدمات، درست است اما نتیجهگیری، غیرمنطقی است؛ بنده زمانی برای فردی اروپایی مثالی زدم که باعث صدور مجوز شد که "بدون آب نمیشود شنا کرد و اگر شنا نکنیم خواهیم مرد" هر دو این جمله درست است اما ممکن است شما در خشکی باشید. دغدغه مردم و ما رسانهها این است که قانون ایمنی زیستی که تصویب و ابلاغ شده است باید «جامع و مانع» باشد تا مردم بتوانند به تامین سلامت محصولات تراریخته تولید
شده اطمینان کنند؛ آیا قانون ایمنی زیستی مصوب سال 88 که در سال 94 آییننامه اجرایی آن ابلاغ شده است، چنین ویژگیهایی دارد؟ از قانونگذار آن بپرسید! شما به عنوان یک مسئول در این حوزه و کارشناس امر که قانون ایمنی زیستی را مطالعه کردهاید، آیا این قانون جامع و مانع است؟ بله! آقای دکتر! اشکالات متعددی به قانون ایمنی زیستی وارد شده است؛ یکی از اشکالها همین مسئله است که اگر کتمان حقیقتی توسط تولیدکننده محصول تراریخته صورت گرفت و پس از 20 سال این کتمان حقیقت، افشا شد، چه کسی میخواهد خسارات غیرقابل جبران آن را عهدهدار شود و آیا اصولاً در آن صورت، صرف مجازات فرد خاطی کفایت میکند، اگر برخی تخلفات در تولید این محصولات منجر به مرگ یا آسیب جدّی مصرفکنندگان این محصولات شد، قانون ایمنی زیستی چه کاری از دستش بر میآید ؟! چطور میشود این دغدغه و سؤال شما را در قانون ایمنی زیستی گنجاند. به طور مثال میتوان در این قانون، بندی را گنجاند که در صورت افشا شدن حقیقت کتمانشدهای درباره محصولات تراریخته، حتی اگر 50 سال نیز از آن گذشته باشد باید فرد و شرکت تولیدکننده آن محصول تراریخته لااقل خسارات مادی این مسئله را بپذیرد و
مورد پیگرد قضایی قرار گیرد. قانون ایمنی زیستی میگوید هرگاه دستگاههای اجرایی ذیصلاح که مجوز صادر میکنند، متوجه شوند تخطی از مفاد قانون ایمنی زیستی صورت گرفته یعنی مدارکی را تحویل نداده باشند با آنها برخورد خواهد شد؛ اگر مدارک ارائه نشود، ضمن تعلیق مجوز، شخص خاطی مجوز را به دستگاه قضایی ارجاع میدهد و مرجع قضایی پرونده را در فرصت ویژه یا فوقالعاده رسیدگی میکند. در صورت تایید تخلفات توسط مرجع قضایی اگر تخلف موجبات تضییع حقوق سایر اشخاص را فراهم کرده باشد یا خساراتی را به سایر اشخاص یا زیست بوم وارد کرده باشد، شخص متخلف به جبران خسارت وارده محکوم شده و در صورت تکرار برای بار دوم علاوه بر جبران خسارات به پرداخت دو برابر خسارات وارده بهصورت جزای نقدی محکوم و تمام مجوزهای صادره قبلی باطل و از فعالیتهای اجرایی وی ممانعت به عمل خواهد آمد. آقای دکتر! اما این مواردی که شما اظهار میکنید ناظر بر کشف تخلفات 20 سال آینده نیست! دارویی وارد بازار شده شما از کجا میدانید که از مصرف آن در 10 سال آتی، فردی مریض نخواهد شد. آقای دکتر! اصرار ما در این خصوص به دلیل نوع نگاه خطرناکی است که در برخی از متولیان اصلی پیگیری
تجاریسازی تراریخته وجود دارد؛ در همایشی که توسط معاونت علمی ریاستجمهوری درباره تراریختهها برگزار شده بود یکی از اساتید بیوتکنولوژی همین سؤال و دغدغه را از یکی از مسئولان اصلی این پروژه که در سازمان مدیریت مسئولیت دارد، پرسیده بود و این مسئول با خونسردی گفته بود "مگر 20 سال آینده من یا شما هستیم که بخواهیم دغدغه و نگرانی چنین مسئلهای را داشته باشیم!» شما در حال حاضر یک خبرگزاری کشوری هستید یا علیه شخص خاصی قرار دارید. آقای دکتر! ما به عنوان یک خبرگزاری، موظف به پیگیری دغدغههای موجود و تضمین سلامتی مردم به واسطه مصرف محصولات تراریخته هستیم؛ ما از شما سؤال واضحی پرسیدیم که نقش حضرتعالی در این پروژه(تجاریسازی کشت تراریخته در کشور) چیست و شما در جواب گفتید نقشی ندارید. آقای قرهیاضی مسئول پژوهش است و بنده مسئول تولید هستم؛ چطور است که مادهای که در برنامه ششم توسعه آمده، یک روز بعد تبلیغات علیه آن را شروع میکنید و این در حالی است که من مسئول هنوز این ماده در برنامه ششم توسعه را ندیدهام؛ جز این است که یک ستاد مشترک، این جریان مخالف را راهنمایی و راهبری میکند؛ چطور یک خبرنگار خبر دارد و بنده خبر ندارم!
اتفاقاً سؤال بنده از شما این است که چرا مثلاً بنده به عنوان یک خبرنگار از بنده مربوط به گنجانده شدن تجاریسازی تراریخته در برنامه ششم توسعه (که رسانهای هم شد) مطلع شدهام اما شما میگویید که از این بند در برنامه ششم توسعه بیاطلاع هستید؛ آیا شما به عنوان فرد مسئول در پژوهشگاه ملی ژنتیک و یک پایه اصلی مسئله تراریخته، نباید در جریان بند گنجانده شده در برنامه ششم درباره تراریختهها باشید؟! در برنامه ششم توسعه ما پیشنهاد درصدی برای سطح زیر کشت داده بودیم؛ عدد 2.5 درصد سطح زیر کشت را تغییر دادند و ما پیشنهاد یک درصد را داده بودیم که در طی چند سال آینده به 2.5 درصد برسد؛ 1.5 میلیون هکتار همان یک درصد میشود و 16 میلیون هکتار 1.6 درصد میشود. آیا سطح زیر کشت کل کشور را 16 میلیون هکتار در نظر گرفتهاید؟ بله؛ 12 میلیون هکتار زراعی و 4 میلیون هکتار باغی است. آیا دکتر! چرا نظرات شما به عنوان پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک را در برنامه ششم در بند مربوط به تراریختهها اعمال نکردند؟ نظرات ما حذف نشده بلکه یک درصد پیشنهادی ما را به 1.6 درصد تغییر دادهاند؛ اشکال بنده این است که چرا یک نفر جملهای که دقیقا چه چیزی در
پیشنویس برنامه ششم توسعه نوشته شده است را فردای آن روز، خبر دارد و من خبر ندارم! آقای دکتر! متن پیشنویس برنامه ششم توسعه انتشار عمومی پیدا کرده است شما هم میتوانستید همان روز مطلع شوید و این اشکال در ابتدا به خود شما وارد است. خیر! در اینترنت جستوجو کردم و چیزی نیافتم بلکه مقاله خانمی را خواندم و پرسیدم چه زمانی انتشار یافته است و گفتند روز گذشته منتشر شده است. شیوه مجلس در برنامههای توسعه به این نحو است که ابتدا برنامه توسعه توسط دولت، تقدیم مجلس میشود و پس از اینکه به هیئت رئیسه ارجاع شد، بندهای آن متناسب با محتوای آن بین کمیسیونها توزیع میشود؛ بخش مربوط به علم و فناوری که ذیل آن بحث تراریخته آمده بود به یکی از کمیسیونهای اصلی یعنی کمسیون آموزش و تحقیقات در همان روز ارجاع شد و پیشنویس برنامه ششم توسعه بر روی میز اعضای کمیسیون قرار گرفت و انتشار عمومی پیدا کرد. خیر؛ این خبر زودتر انتقال پیدا کرده است و فردای آن روز که توسط دولت تصویب شده بود، مقالهای را با اطلاع قبلی نوشتند؛ این در حالی بود که من اطلاع نداشتم در مجلس تصویب شده است؛ برنامه ششم سیری داشته است و به ما گفتهاند که عدد جزئی که شما
پیشنهاد دادهاید باید کلیتر باشد، سپس گفتیم چرا وارد جزئیات نمیشوید و در جواب گفتند این چنین تصمیمگیری شده است. سپس مشخص شد برنامه ششم دو قسمت شده است، بخشی برنامههای توسعهای کشور که در آن کلیگویی شده است و دیگری برنامه ششم توسعه که در مجلس بر روی آن بحث است و وارد جزئیات شده بودند. آقای دکتر از این مسئله بگذریم؛ شما به عنوان یکی از اساتید مطرح حوزه بیوتکنولوژی که مسئولیت حساسی نیز در حوزه تراریخته دارید، به ما به عنوان یک رسانه و خبرگزاری چه مسیری را برای پیگیری موضوع تراریخته و حواشی ایجاد شده در آن پیشنهاد میکنید؟ توصیه من این است که خبرنگار و خبرگزاری باید خبر بدهد ولی شما تفسیر میکنید. خیر؛ ما اشکالات و دغدغههایی که کارشناسان امر و منتقدان تراریخته داشتهاند و به طبع آن این نگرانیها در افکار عمومی هم وجود دارد را از شما به عنوان مسئول پیگیری کردهایم و خواستار پاسخ قانعکننده توسط شما شدهایم؛ اتفاقاً در مسئله تراریخته نیز ما تا به امروز در خبرگزاری تسنیم هم به سراغ اساتید بارز و برجسته منتقد تراریخته رفتهایم و هم به سراغ مسئولان مدافع کشت و تجاریسازی تراریخته رفتهایم و اظهارات هر دو
طیف را به دقت و بهصورت کامل منعکس کردهایم. توصیه من این است که از بحثهای جنجالی دوری کنید؛ خبر واقعی و بحث علمی ـ تخصصی را به شکل ساده شده بیان کنید زیرا ما نمیتوانیم مانند شما رسانهها به بیان ساده صحبت کنیم و این هنر شماست که مطالب علمی ما را به زبان قابل فهم برای همه تبدیل و منتشر کنید.
دیدگاه تان را بنویسید