واردات سالانه ۵ میلیارد دلار «محصولات تراریخته» به کشور

کد خبر: 544142

معاون دفتر پژوهش سازمان محیط زیست با بیان اینکه «آلودگی ژنی» یکی از پیامدهای کشت GMO در کشور است، گفت: محصولات تراریخته طی ۱۰ سال گذشته سالانه ۵ میلیارد دلار به کشور وارد شده است‌؛ هیچ‌گاه در کشورمان این محصولات ارزیابی مخاطرات نشده‌اند.

خبرگزاری تسنیم: محصولات دستکاری شده ژنتیکی یا همان تراریخته محصولاتی هستند که از انتقال یک یا چند ژن بین دو نوع موجود زنده مختلف به وجود می‌آید و تولید این دسته از محصولات تا به امروز بحث‌ها و چالشهای مختلفی را در کشورهای مختلف جهان میان اساتید و صاحب‌نظران حوه بیوتکنولوژی در دو طیف مخالفان و موافقان این محصولات ایجاد کرده است به‌گونه‌ای که طرفداران این محصولات بدون درنظر گرفتن نتایج برخی از آزمایشات که عوارض مختلفی برای برخی از محصولات دستکاری شده ژنتیکی نشان می‌دهد، منتقدان را به فرار از تکنولوژی متهم می‌کنند و منتقدان نیز بر عوارض و مخاطرات محصولات تراریخته بر سلامت انسان و محیط زیست تأکید دارند و خواستار آگاهی عمومی درباره این نوع محصولات هستند.

سرطان، تومورهای خطرناک، ناباروری، میکروسفالی، پیری زودرس و تغییرات فیزیکی بخشی از خطرات احتمالی محصولات تراریخته بر انسان است که از سوی منتقدان و با استناد به نتایج برخی آزمایشات برشمرده می‌شود؛ محصولاتی که این روزها دولتهای بیش از 38 کشور دنیا آن را ممنوع کرده‌اند.

برای بررسی ابعاد و اثرات مختلف کشت، تولید و رهاسازی محصولات دستکاری شده ژنتیکی بر محیط زیست و طبیعت به‌سراغ دکتر «داوود حیات‌غیب» معاون دفتر پژوهش و توسعه فناوریهای محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست و هماهنگ‌کننده ملی پروژه توانمندسازی ایمنی‌ زیستی رفتیم و به بررسی چگونگی تولید محصولات تراریخته، کشورهای تولید‌کننده و پروتکل ایمنی زیستی به‌همراه مخاطرات این نوع محصولات بر محیط زیست پرداختیم.

بخش نخست گفت‌وگوی تسنیم با معاون دفتر پژوهش و توسعه فناوریهای محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست با عنوان عدم‌‌ بررسی اثرات «محصولات تراریخته» در کشور سؤال‌برانگیز است/ ایجاد تومورهای سرطانی بر اثر تغذیه با ذرت تراریخته مونسانتو منتشر شد و در ادامه مشروح بخش دوم این گفت‌وگو تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:

جناب آقای دکتر! قوانین برچسب‌گذاری بر روی محصولات دستکاری شده ژنتیکی از چه زمانی در دنیا مورد توجه قرار گرفت و آیا این قانون در کشور ما اجرا می‌شود؟

کشورهایی از جمله ایران و اتحادیه اروپا در سال 2000 پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا را امضا کردند؛ در این میان اتحادیه اروپا در همان سال، قانون برچسب‌گذاری را آغاز کرد و در سال 2003 این قانون اجباری شد و در سال 2007 نهایی شد؛ قوانین برچسب‌گذاری نیز بسیار محدود‌کننده بود یعنی تا قبل از سال 2007 محصولات دستکاری شده با درصد تغییرات ژنتیکی بین 0.9 تا 1 برچسب‌گذاری می‌شدند ولی از سال 2007 به بعد حتی اگر این درصد به صفر هم نزدیک شود نیز برچسب‌گذاری می‌شود.

ممنوعیت کشت تراریخته در 38 کشور جهان و در رژیم صهیونیستی

این رویکرد نشان‌دهنده وجود قوانین سختگیرانه در مورد محصولات دستکاری شده ژنتیکی است همچنین نشان‌دهنده اجرایی کردن سریع این پروتکل در کشورهای اروپایی و سایر کشورهای پیشرفته است؛ بعد از گذشت یک سال از انتشار مقاله سرالینی(سالهای بین 2012 تا 2014) نیز 38 کشور جهان کشت این محصولات را ممنوع کردند که از جمله بیشتر کشورهای اروپایی و تعدادی از کشورهای آسیایی (اسرائیل، عربستان، قرقیزستان و بوتان) و آفریقایی (الجزایر و ماداگاسکار) و برخی از کشورها در امریکای لاتین و مرکزی (بلیز، اکوادور، پرو، ونزوئلا) بودند.

البته ایران جزو این 38 کشور نیست؛ در فاصله سالهای 2000 تا 2015 نیز تحقیقات زیادی در مورد این موضوع انجام شده است و بعد از مطالعات بسیار و آشکار شدن اثرات و پیامدهای محصولات GMO در 64 کشور برچسب‌گذاری انجام شده است؛ همانطور که می‌بینیم قانون ملی ایمنی زیستی ایران در مورد کشت آزمایشگاهی حتی مثل کشورهایی مانند رژیم صهیونیستی هم عمل نکرده است چرا که همانطور که می‌دانیم اسرائیل حتی بعد از آزمایشات میدانی و تحقیقاتی، محقق موظف است تمام این محصولات را از بین ببرد این نشان‌دهنده این است که ممکن است حتی کشت میدانی در مقیاس آزمایشگاهی نیز با خطراتی همراه باشد.

آیا ما در ایران مطابق قانون ایمنی زیستی ممنوعیت کشت محصولات دستکاری شده ژنتیکی را داریم؟‌

ماده 2 قانون ایمنی زیستی می‌گوید که تمامی امور مربوط به تولید، رهاسازی، نقل و انتقالات خارج مرزی، صادرات و واردات، عرضه، خرید و فروش، مصرف و استفاده از موجودات تغییر یافته ژنتیکی با رعایت مفاد این قانون مجاز است و دولت مکلف است تمهیدات لازم را برای بخشهای غیر‌دولتی فراهم آورد.

معمولاً در مقابل یک پروتکل بین‌المللی، باید قانون ملی و داخلی یک کشور خیلی قوی‌تر و جامع‌تر باشد و تمامی جنبه‌های ممکن را درنظر بگیرد اما متاسفانه قانون ایمنی زیستی کشورمان این طور نیست چرا که در حالی که پروتکل کارتاهنا بیشتر جنبه حفاظتی دارد و مطابق با رویکرد احتیاطی اعلامیه ریو بر کمک و همیاری برای تضمین حفاظت از تنوع زیستی و استفاده ایمن از محصولات دستکاری شده ژنتیکی تاکید دارد اما قانون ایمنی زیستی (مصوبه سال 88 مجلس) بیشتر جنبه تجاری دارد و در این قانون درباره عدم کشت در ایران مطلبی قید نشده است.

در حال حاضر وزارت جهاد کشاورزی طبق قانون ایمنی زیستی اگر بخواهد 1.5 میلیون هکتار را که در برنامه ششم توسعه به مجلس داده شده کشت کند، آیا محدودیت قانونی ندارد؟

محدودیت قانونی این است که وزارت جهاد کشاورزی باید ارزیابی مخاطرات سلامت انسان را از وزارت بهداشت و ارزیابی زیست محیطی را بر اساس شیوه‌نامه سازمان حفاظت محیط زیست از این سازمان دریافت کند؛ اگر تمامی مراحل ارزیابی مخاطرات طی شود و تحقیقات لازم انجام شود، کشت تراریخته در کشورمان ممانعتی ندارد؛ هر چند در ایران تمامی تحقیقاتی که بر روی محصولات دستکاری ژنتیکی انجام شده است، صرفا با هدف کشت بوده و هیچ‌گاه به ارزیابی مخاطرات پرداخته نشده است.

محصولات دستکاری شده ژنتیکی در ایران هنوز مراحل ارزیابی را پشت سر نگذاشته‌اند

طرح این ادعا که تولیدات داخلی محصولات GMO باعث کاهش واردات محصولات تراریخته می‌شود، فقط یک هجمه رسانه‌ای است چرا که هنوز هیچ یک از محصولات برنج و پنبه، مراحل تحقیقات میدانی و ارزیابی را پشت سر نگذاشته و مورد تایید قرار نگرفته‌اند و هنوز از سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت بهداشت گواهی ارزیابی مخاطرات محیط زیستی و سلامت را دریافت نکرده‌اند.

حتی اگر هم این محصولات مورد تایید قرار‌ گیرد، تنها قسمتی اندک از سهم واردات را جبران می‌کند و از طرفی برای سایر اقلام وارداتی از آنجا که تحقیقات و مراحل آزمایشی اغلب طولانی‌مدت است، دهها سال طول می‌کشد تا محصولی بتواند تجاری‌سازی شود و بتواند سهم واردات را کاهش دهد.

با واردات محصولات دستکاری شده ژنتیکی مخالفیم/ واردات 5 میلیارد دلاری «محصولات تراریخته» به کشور

از طرف دیگر کشت تنها یک میلیون هکتار برنج، کل نیاز کشور را تامین نخواهد کرد؛ شدیداً تاکید می‌‌کنیم که با واردات محصولات دستکاری شده ژنتیکی به داخل کشور مخالفیم و معتقدیم واردات این محصولات باید به‌شدت محدود و حتی قطع شود؛ هر چند این محصولات طی 10 سال گذشته سالانه 5 میلیارد دلار به کشور وارد شده است‌.

هر سال 20 درصد از واردات محصولات دستکاری شده ژنتیکی کاسته شود

پیشنهاد ما این است که در طول برنامه ششم توسعه، هر سال 20 درصد از واردات محصولات دستکاری شده ژنتیکی کاسته شود و باید بیشتر به کشاورزی ارگانیک مبتنی بر مبارزه بیولوژیک بپردازیم و به این ترتیب در انتهای برنامه 5 ساله، واردات به میزان زیادی کاهش خواهد یافت و در نهایت به صفر خواهد رسید.

چه دلایلی باعث واردا ت آزادانه و بی‌ضابطه محصولات تراریخته به کشورمان شده و آیا در این زمینه تعمدی در کار بوده است؟

به عنوان کارشناس این حوزه معتقدم که شرایط برای اطلاع‌رسانی عمومی وجود داشته است؛ به‌علاوه با توجه به اینکه ایران عضوی از پروتکل ایمنی زیستی کارتاهناست و بند 23 پروتکل هم بر اطلاع‌رسانی به مردم تاکید دارد باید این مهم مورد توجه واقع می‌شد.

اما هر چند که متاسفانه در قانون ایمنی زیستی کشورمان به اطلاع‌رسانی اشاره نشده است اما بر اساس پروتکل باید به‌طور دائم در برنامه‌های مختلف و رسانه‌ها به بحث و گفتمانهای علمی در این زمینه پرداخته شود و نتایج تحقیقات در قالب مقاله‌های علمی ـ ترویجی در اختیار عموم قرار گیرد.

حال با توجه به اینکه دانشمندان ما هم به این موضوعات اشراف کامل داشته‌اند بنابراین تمامی شرایط از 10 تا 15 سال گذشته برای اطلاع‌رسانی و حتی برچسب‌گذاری این محصولات آماده بوده است اما طی 10 سال اخیر عمل اطلاع‌رسانی به حد کافی انجام نشده هر چند بعضی از کتابچه‌های اولیه در این مورد را دوستان بیوتکنولوژیست به رشته تحریر درآورده‌اند اما نکته این جاست که برگ برنده در امر اطلاع‌رسانی، به موقع انجام شدن آن است‌.

دراین زمینه اطلاع‌رسانی نیز سازمان حفاظت محیط زیست دارای انتشاراتی است که نخستین قدمهای این کار مهم را در زمینه محصولات دستکاری شده ژنتیکی از سال 1379 تاکنون انجام داده اما تغییر مدیریتها باعث به تعویق افتادن کارها شد؛ تا سال 84 شرایط آگاهی عمومی انجام شده و سالهای بعد هم با شدت کمتر انجام گرفت اما در حال حاضر تقریبا از سال 92 به بعد به دلیل دسترسی مردم به سایتها و رسانه‌های مجازی سطح اطلاع‌رسانی به‌شدت افزایش پیدا کرده و این موضوع موجب ناخوشایندی گروههای طرفدار محصولات دستکاری شده ژنتیکی در ایران شده است .

قانون برچسب‌گذاری بر روی محصولات دستکاری شده ژنتیکی می‌توانست از 15 سال پیش انجام گیرد

با وجود سایتهای بازتاب‌دهنده و بالا رفتن سطح استفاده مردم از اینترنت، خوشبختانه وظیفه اطلاع‌رسانی در سطح بالاتری انجام می‌گیرد؛ هر چند که این فعالتیهای اطلاع‌رسانی تنها دو تا سه سال است شدت گرفته است اما اقدامات اساسی مثل برچسب‌گذاری می‌توانست مانند اتحادیه اروپا از 15 سال پیش (یعنی از سال 2000) انجام شود.

به‌خصوص که این زیست‌فناوری منجر به تولید محصولات غذایی می‌شود و در اختیار مردم قرار می‌گیرد و به‌طور مستقیم با سلامت آنها ارتباط دارد بنابراین مردم حق دارند که در جریان موضوع قرار گیرند اما باید پرسید ما در این مورد، بر حسب گزارشهایی که وجود دارد، چه کارهایی انجام داده‌ایم؟ ما غیر از محکوم کردن همدیگر چه کرده‌ایم؟ سؤال اینجاست که افراد متخصص کشور که همگی در زمینه بیوتکنولوژی صاحب‌نظر هستند و بر حسب گزارشها از 1380 نسبت به این مسئله تسلط و آگاهی دارند، چرا این مفاد قانونی را پیگیری نکردند و بر چسب‌گذاری را از 10 سال پیش انجام ندادند.

برخی از روغنهای دستکاری شده ژنتیکی بعد از چند سال صاحب برچسب شده‌اند

در حال حاضر وزارت بهداشت با استفاده از یک سری آزمایشگاههای معتمد که در اختیار دارد، محصولات را از سطح شهر رصد می‌کند و اندازه‌گیری را انجام می‌دهد که در صورت GMO (دستکاری شده ژنتیکی ) بودن آن محصولات، برچسب‌گذاری انجام شود اما شاهدیم که بعد از چند سال که این محصولات دستکاری شده ژنتیکی (مثلا روغنها ) در بازار مصرف وارد شده‌اند، به تازگی برای آنها برچسب زده شده است‌.

مسئله دیگر، فرآورده‌های این محصولات هستند؛ یعنی علاوه بر اینکه روغن ذرت دستکاری شده ژنتیک برچسب‌گذاری شده، فرآورده‌های حاصل از آن مانند ذرت مکزیکی یا روغن حاصل از آن در دیگر فرآورده‌های آن مانند پاپ کورن و غذای کودک که حاوی آن نوع ذرت هستند نیز باید برای برچسب‌گذاری مدنظر قرار گیرد؛ این موضوع در مورد شیرینی و بیسکویت و غذاهایی مانند سیب‌زمینی سرخ‌کرده و فست‌فودها که حاوی روغن دستکاری شده هستند هم صدق می‌کند.

فرآورده‌های محصولات دستکاری شده ژنتیکی باید برچسب‌گذاری شود

برخی از این محصولات نیز به صورت کنسرو یا کنسانتره از خارج از کشور وارد می‌شوند که همگی فاقد برچسب است؛ می‌توان گفت هنر برچسب‌گذاری این است که علاوه بر محصولات دستکاری شده ژنتیکی باید فرآورده‌های آنها هم جست‌وجو شده و بر چسب‌گذاری شود.

آیا می‌توانیم بگوییم در کشور ما عمده واردات GMO محصولات دستکار شده ژنتیکی شامل سویا، روغن و ذرت هستند؟

ذرتها به صورت روغن یا ذرت مکزیکی وارد می‌شوند؛ سویا و ذرت و سایر موارد نیز جزو اقلام وارداتی هستند اما باید دقت در نوع محصولات یا فرآروده‌های که از آنان به دست می‌آید نیز مورد لحاظ قرار گیرد.

«آلودگی ژنی» یکی از تهدیدات ناشی از کشت محصولات دستکاری شده ژنتیکی برای محیط زیست

کشت این نوع محصولات چه اثراتی روی محیط زیست کشور دارد و چه تبعاتی را به بار می‌آورد؟

دانشمندان بیشتر در مکزیک و اسپانیا و در درجه بعدی در برزیل و اروپا کار تحقیقاتی انجام داده‌اند و اثراتی سوء که این گیاهان دستکاری شده بر زمین زراعی یا بر روی خویشاوندان غیر دستکاری شده خود دارند را بررسی کرده‌اند؛ یکی از این تهدیدات، پدیده‌ای بنام «آلودگی ژنی» است.

در آلودگی ژنی از طریق لقاح بین گرده گیاه GM و گیاه غیر GM‌، ژن خارجی به گیاه غیر GM نیز انتقال پیدا می‌کند؛ با توجه به اینکه در گرده‌افشانی‌ها شاید تا شعاع 200 کیلومتر این گرده‌ها منتقل شوند و گرده روی پایه دیگر لقاح یابد، بنابراین توصیه می‌شود در جاهایی که محصولات GM کشت می‌شوند، محصولات غیر GM هم‌خانواده آنها وجود نداشته باشد و باید به این موضوع توجه ویژه‌ای شود و ساز و کار مناسب برای آن تامین شود؛ این بدان معنی است که اگر قصد کشت برنج دستکاری شده ژنتیکی را داریم نیاید آن را در مزارع شمال کشور یعنی گیلان و مازندران بکاریم؛ نباید این محصولات را در محلهای کشت رسمی برنج، کشت کنیم زیرا احتمال آلودگی مزارع غیر GM برنج به‌شدت بالا می‌رود.

احتمال آلودگی ژنی در مزارع شمال کشور در صورت کاشت برنج تراریخته

باید خاطر‌نشان کرد کشورهایی مثل برزیل، آرژانتین، کانادا و امریکا دارای مزارع مکانیزه و بزرگ بوده و می‌توانند شرایط محصور را برای محصولات دستکاری شده ژنتیکی در مزارع خود فراهم کنند اما این امکان در مزارع ما وجود ندارد چرا که مزارع در ایران( به‌ویژه شمال کشور) به هم پیوسته و کوچک هستند و فاصله خیلی کمی بین آنها است و احتمال انتقال گرده و آلودگی ژنی بین مزارع بیشتر وجود دارد.

آلودگی ژنی قدمت گیاهان را دستخوش تغییر می‌کند

این مسئله بسیار مهم است چرا که آلودگی ژنی باعث می‌شود گیاهان و گونه‌هایی که قدمت آنها به میلیونها سال می‌رسد و در واقع منشأ تنوع زیستی و ژنتیکی هستند، دستخوش تغییر شده و سرزمینهای اولیه کشت دنیا که محل اصلی و اولیه این گونه‌ها هستند نیز آلوده به ژن خارجی شوند بنابراین مسئولیت‌پذیری، اخلاق زیستی و وجدان کاری یک محقق ایجاب می‌کند که برای حفاظت از محصولات بومی مراتب لازم را رعایت کند.

از جمله تحقیقات در زمینه آلودگی ژنی می‌توان به موردی که درسال 2000 طی یک پروژه تحقیقاتی در زمینهای کشاورزی در مکزیک انجام شد، اشاره کرد که در آن اکولوژیست میکروبی بنام" کوئیست" از دانشگاه کالیفرنیا متوجه شد که ذرتهای تولید شده بومی مکزیک حاوی بخشی از DNA ای بودند که در ساختار ژنی منتقل شده به این گیاهان برای ایجاد مقاومت به حشرات و تحمل کننده سم گلایفوسیت استفاده شده بود.

از آنجا که تولید تجاری گیاهان دستکاری شده ژنتیکی در آن سالها در مکزیک قانونی نبوده است بنابراین احتمالا این ترانسژنها از طریق واردات محصولات دستکاری شده ژنتیکی از ایالات متحده وارد مکزیک شده‌اند و با گیاهان محلی آمیزش انجام داده و ژن خارجی منتقل شده است.

از طرفی این بذرهای آلوده توسط کشاورزانی کاشته شدند که از دستکاری ژنتیکی و وجود ژن خارجی در این بذرها هیچ اطلاعی نداشتند و از سوی دیگر تحقیقات انجام شده در سال 2001 تا 2004 در نقاط مختلف مکزیک این موضوع را تایید کرد البته درسال 2009 هم یک مطالعه جامع تر وجود ژن خارجی را در ذرت های مکزیکی ثابت کرد.

آیا در کشت تراریخته در کشور، این شرایط لحاظ شده است؟

تا به‌حال کشت رسمی نداشته‌ایم؛ کشتها به‌صورت پژوهشی و میدانی بوده که برحسب قانون ایمنی زیستی باید به‌طور محصور انجام شود و تمام مسائل حفاظتی در نظر گرفته شود؛ هر چند در اینجا فقط بحث بر سر اخلاق و وجدان است و در واقع همان افراد بی‌مسئولیتی که با آزولا، تالاب انزلی را آلوده کردند یا سموم شیمیایی و پسماندها را وارد رودخانه‌ها می‌کنند مسلما این ملاحظات را نیز رعایت نمی‌کنند.

اطلاع‌رسانی در مورد محصولات دستکاری شده ژنتیکی حق مردم و احترام به حقوق آنها است

مردم شاید مقالات علمی را نخوانند و تمام جوانب محصولات تراریخته را درک نکنند؛ در این مورد چه اطلاع‌رسانی و رویکردی برای کشت یا استفاده محصولات تراریخته باید انجام گیرد؟

با توجه به اینکه اصل آگاهی عمومی و اطلاع‌رسانی یکی از ارکان اصلی پروتکل کارتاهینا است‌، به هر حال مقالات علمی و ترویجی باید نوشته شود؛ انیمیشن، مطالب و گفتمانهای علمی در رسانه‌ها باید به سمع و نظر مردم برسد؛ برای اینکه به نتیجه ای مطلوب برسیم باید مقالات را به زبان ساده‌تر منتشر کنیم.

باید میزان تحقیقات را بالا برده و بر اساس نتایج تحقیقات خود، اطلاع‌رسانی کنیم و معایب و مزایای محصولات دستکاری شده را مطرح کنیم چرا که زیست‌فناوری وقتی مفید است که همه بخشهای آن در راستای هم حرکت کنند یعنی هم اخلاق و هم ملاحظات خطر در نظر گرفته شوند تا بتوانیم به نتیجه‌ای از هر نظر مفید و قابل قبول دست پیدا کنیم.

برخی مسئولان کم‌اطلاع بر این باورند که مردم مسائل مربوط به محصولات دستکاری شده ژنتیکی را نمی‌فهمند

هدف محقق باید جامع باشد و فقط تولید محصول مد‌نظر نباشد بلکه کیفیت آن نیز اهمیت داشته باشد؛ برخلاف تفکر مسئولان کم‌اطلاع که در زمینه محصولات دستکاری شده ژنتیکی معتقد به اطلاع‌رسانی نبوده و بر این باورند که مردم مسائل مربوط به ژنتیک و دستکاری شده ژنتیکی را نمی‌فهند باید خاطر‌نشان کرد که اطلاع‌رسانی حق مردم است.

اگر وجود این محصولات در سبد غذایی لازم است به همان اندازه نیز برچسب‌گذاری لازم بوده و حق آنها بوده و احترام به حقوق مردم است؛ چنانچه اعتقاد برخی افراد بر این است که دستگاهها باید این مسئله را بین خود حل کنند پس در این صورت تا یافتن راه حل مسئله باید محصولات دستکاری شده ژنتیکی از بازار و از سبد غذایی مردم باید جمع‌آوری شود.

خرید تضمینی محصولات تراریخته یعنی فشار به کشاورزان سنتی‌کار

از طرفی جهاد کشاورزی در زمینه کشت دستکاری شده ژنتیکی از خود نظری ندارد ولی ستاد توسعه زیست‌فناوری تصمیم به کشت یک میلیون هکتار می‌گیرد و حتی به وزارت کشاورزی خرید تضمینی را تحمیل می‌کند؛ خرید تضمینی در مورد بذر عقیم بدین معناست که کشاورز بعد از یک بار کشت مجبور به خرید دوباره بذر از شرکت فروشنده ( به‌عنوان مثال خرید از شرکت مونسانتو) است.

سؤالی که پیش می‌آید این است که مگر چند درصد از محصولات ما دستکاری شده ژنتیکی است که نیازمند پیش‌بینی خرید تضمینی برای آن باشیم؛ این موضوع کشاورزی سنتی ما را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد چرا که در صورت اجبار به خرید بذر دستکاری شده ژنتیکی، آن عده از کشاورزان که محصول دستکاری شده ژنتیکی نمی‌کارند زیر فشار اقتصادی قرار می‌گیرند.

شما شرکت مونسانتو را مثال زدید، مالکیت معنوی آن را مثال زدید که بذر را با ویژگی خاصی تولید می‌کنند و این مالکیت‌اش برای آن شرکت است و امتیاز محصول برای آنان است؛ در ایران چطور؟ آیا بذرها با مهندسی ژنتیکی مونسانتو یا خارجی است یا کار را تماما خودشان انجام می‌دهند؟

در مورد مالکیت معنوی باید گفت که شرکتهای تولید‌کننده این محصولات چنانچه در هر کشوری و روی نمونه‌های بومی آن کشورها کار کنند اما در نهایت آن محصول تولیدی را به‌عنوان محصول خود نامگذاری می‌کنند البته اینها شرکتهای چند ملیتی و خصوصی هستند اما در ایران این تحقیقات به‌وسیله سیستمهای دولتی و با بودجه بیت‌المال انجام می‌شود بنابراین مالکیت معنوی برای فرد محقق نبوده و متعلق به دولت است و همه آنها باید با پسوند IRI(Islamic Republic of Iran ) نامگذاری شود.

یعنی این موضوع که دوستان مطرح می‌کنند که از ابتدا تا انتهای کار را خودشان انجام می‌دهند و صفر تا صد کار را در اختیار دارند، در حد ادعاست؟

تکنولوژی یک مسئله قابل خرید است، تجهیزات نیز قابل تهیه است؛ به‌طور حتم در سال 1995 تا 2000 ‌کشور ما فاقد تجهیزات و همچنین نیروی انسانی و از همه مهمتر فاقد دانش فنی و بومی در این مورد بودیم و چنانچه تحقیقی بر نمونه‌های بومی داخل کشور بوده توسط افرادی با بورسیه دولتی خارج از کشور و با انتقال نمونه‌های بومی به مراکز تحقیقاتی آنها و با کمک تجهیزات آن کشورها به انجام رسیده و بعد از آن اساس تحقیقات داخل ایران قرار گرفته‌ است.

از طرف دیگر شرکتهای تولید‌کننده محصولات دستکاری شده ژنتیکی مانند مونسانتو به دلیل منافع مالی و سرمایه‌گذاری کلان به دنبال بازارهای مصرف جدید و وارد کردن آنها به جرگه مصرف‌کنندگان این محصولات دستکاری شده ژنتیکی هستند بنابراین سرمایه‌گذاری در بخش تحقیقات، یکی از ارکان مهم آنها محسوب می‌شود.

در ایران روی چه محصولات و فرآورده‌هایی برای رسیدن به محصولات تراریخته، تحقیقات به عمل آمده است؟

در ایران روی برنج و پنبه کار شده و در هر دو محصول، صفت مقاومت به حشره آفت را به گیاه منتقل کرده‌اند؛ در مورد برنج‌، رقم مولایی آن مد‌نظر بوده است؛ همین برنج مولایی نیز حاصل کار تحقیقاتی خارج از کشور است؛ روی محصولات دیگر هم کار شده که البته باید بر اساس نیاز کشور و هدفمند باشد اما متاسفانه نقشه راهی در این زمینه نداریم‌.

آیا کشت محصولات GMO در کشورمان، ذخایر ژنتیکی غلات کشور را به مخاطره می‌اندازد؟

بله؛ این کار باعث می‌‌شود تنوع ژنتیکی محیط زیست کشورمان را از دست بدهیم‌؛ تنوع ژنتیکی پدیده‌ای نیست که در عرض یکی دو سال به‌دست آمده باشد بلکه حاصل صدها هزار یا میلیونها سال گذر زمان است و چنین گیاهانی ذخایر ملی هر کشوری هستند و از لحاظ اهمیت و حفظ و نگهداری، به عنوان خط قرمزهای سرمایه ملی کشور محسوب شود.

بعضی مناطق در کشورهای مختلف وجود دارند که مرکز تنوع زیستی یا ژنتیک برای یک گونه محسوب می‌شود به عنوان مثال گفته می‌شود سیب‌زمینی در اروپا، گندم در ایران، برنج در آسیای شرقی جزو گونه‌های بومی این مناطق هستند یعنی از 10 هزار سال قبل از آنجا به‌دست آمده و آن منطقه در واقع مرکز اولیه و اصلی (Center of origin) آن محصول خاص هستند.

بنابراین انتظار است که اگر ایران مرکز اولیه و مهد گیاه گندم محسوب می‌شود، کسی برای دستکاری ژنتیکی بر گندم دست نگذارد تا تنوع ژنتیکی گندم دستخوش تغییر نشود و چنانچه تصمیم به تولید محصولی گرفته می‌شود، حتما باید با در نظر گرفتن نمونه‌های بومی و مناطق اولیه ژنتیکی صورت گیرد.

وجود یک مرکز مرجع تصمیم‌گیرنده در کشور برای تعیین اینکه محققان بیوتکنولوژی روی چه محصولی می‌توانند کار کنند، لازم و ضروری است که باید این مهم احداث و راه‌اندازی شود؛ باید درباره منشأ گیاهان به موارد تاریخی، تمدن و محصولات استراتژیک کشور نیز توجه کنیم و آن را لحاظ کنیم.

تمام آزمایشهای ارزیابی مخاطرات سلامت و زیست محیطی باید در مزرعه انجام گیرد

آیا کسی از متولیان امر، خطرات زیست‌محیطی کشت محصولات دستکاری شده ژنتیکی را احساس کرده است؟

این مسئله‌ای است که باید توسط محققان مورد توجه قرار گیرد؛ باید قبل از اقدام به تولید محصولی خاص، یک مرجع تصمیم‌گیرنده و ناظر در نظر گرفته شود تا توانایی رصد کردن تمام جوانب را داشته باشد؛ باید بالاترین استانداردها را در محیط آزمایشگاهی رعایت کنیم؛ از آنجا که عواملی چون رطوبت و حرارت و کنش و واکنشهای محیط آزمایشگاه و محیط طبیعی متفاوت است بنابراین باید تمام آزمایشها ارزیابی مخاطرات سلامت و زیست محیطی را در مزرعه نیز انجام دهیم و بنابر همین موضوع، بیشترین درک را باید از آزمایشهای میدانی به‌دست آوریم.

دستاورد کشور در حوزه کشاورزی در صورت تحقیق و توسعه GMO چه خواهد بود؟

در دنیا محصولات دستکاری شده ژنتیکی عمدتا به دو صورت وجود دارند: نخست محصولات مقاوم به آفت که ژن تولید سم حشره‌کش(سم بی‌تی) را به ژنوم آنها منتقل کرده‌اند و دیگری محصولات مقاوم به علف‌کش که به آنها ژن تحمل‌کننده علف‌کش منتقل شده است.

در حال حاضر تمرکز در کشور ما بر روی محصولاتی است که دارای صفت ژن مقاومت به حشره آفت است؛ در حال حاضر آفت را با آفت‌کشهای شیمیایی از بین می‌بریم و در صورت انتقال ژن مقاومت به گیاه‌، دیگر به آفت‌کش نیاز نداریم چرا که گیاه خودش سم آفت‌کش را تولید می‌کند بنابراین باید میزان مصرف آفت‌کش کاهش یابد و در کنار آن نیز قیمت کاهش یابد اما همیشه امکان به‌وجود آمدن «ابر آفت» وجود دارد چرا که بعد از چند سال کاربرد چنین روشهایی، محققان متوجه به‌وجود آمدن ابر آفت شدند.

به‌وجود آمدن ابر آفت یا ابر علف هرز به این دلیل است که حشرات و علفهای هرز موجود زنده هستند و مکانیزمهای خاص خودشان را دارند مثلا حشرات رفته‌رفته نسبت به سم BT مقاوم شده و به علت قابلیت تکثیر و زادآوری بسیار بالایی که دارند( درعرض یک سال 30 نسل حشره به‌وجود می‌آید) طی چندین نسل دچار جهش ژنتیکی شده و نسبت به آن ژن به‌خصوص نیز به راحتی مقاوم می‌شوند بنابراین از آنها با نام ابر آفت یاد می‌کنند چرا که علاوه بر سم به ژن نیز مقاوم شده‌اند.

بنابراین در محصولات دستکاری شده ژنتیکی که مقاوم به آفت شدند (تنها 15 درصد محصول جهانی) هر چند مصرف آفت‌کش حذف می‌شود اما اگر در مزارع علف هرز وجود داشته باشد همچنان باید علف‌کش را به‌کار برد؛ از طرفی به‌غیر از مقاومت به آفت، برخی از گیاهان هم تحمل‌کننده علف‌کش هستند؛ تقریبا 57 درصد این محصولات دستکاری شده ژنتیک دارای ویژگی تحمل علف‏کش هستند و 28 درصد دارای هر دو صفت تولید‌کننده سم BT و تحمل به علف‌کش هستند.

به عبارتی در 85 درصد محصولات تراریخته، علف‌کش استفاده می‌شود؛ لازم به ذکر است که علفهای هرز هم بعد از مدتی می‌توانند با دریافت ژن مقاومت، نسبت به آن علف‌کش مقاوم شده و با رشد بی‌رویه در مزارع‌، مشکلات جدی را باعث شوند.

«پایان بخش دوم»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت