دورریز سفره‌های ایرانی؛ سالی ۸ میلیارد دلار

کد خبر: 540872

نانی برمی‌دارد، چند تکه اش می‌کند، چند لقمه‌ای می‌خورد و بقیه را می‌گذارد کنار؛ نان‌ها خشک می‌شود. چند کفگیر برنج می‌کشد، آب خورش را روی برنج‌ها می‌ریزد و مشغول خوردن می‌شود اما فقط تا نصف بشقاب؛ دیگر اشتها ندارد.

جام جم: نانی برمی‌دارد، چند تکه اش می‌کند، چند لقمه‌ای می‌خورد و بقیه را می‌گذارد کنار؛ نان‌ها خشک می‌شود. چند کفگیر برنج می‌کشد، آب خورش را روی برنج‌ها می‌ریزد و مشغول خوردن می‌شود اما فقط تا نصف بشقاب؛ دیگر اشتها ندارد. سبزی می‌خرد، با وسواس پاک می‌کند و می‌شوید، یک بشقاب سبزی ترو تازه را سرسفره می‌گذارد اما چون زیاد خریده سبزی‌ها زرد می‌شود و می‌پلاسد؛ اینها دیگر به درد نمی‌خورند. دو بطری شیرخریده، یادش رفته هر روز لیوانی شیر سر سفره بیاورد، به خودش که می‌آید تاریخ مصرف شیرها گذشته؛ مایعی سفیدرنگ راهی سینک ظرفشویی می‌شود... در زندگی خودمان و دیگران که باریک شویم صدها مثال مانند اینها پیدا می‌کنیم که راوی خریدن و ناقص مصرف کردن و دور ریختن است؛ چرخه‌ای بی توقف و تقریبا همگانی. سفره‌های بیشترما ایرانی‌ها توپخانه‌ای علیه جیب‌مان است، همین‌طور تفنگی سرپُرعلیه نظام تولید؛ عده‌ای تولید می‌کنند و ما نیم خور، بی‌آن‌که قدرنعمت‌ها را بدانیم هدرشان می‌دهیم . سازمان جهانی خواربار(فائو) یک ماه قبل آمارهای سرگیجه‌آوری را از میزان حیف و میل موادغذایی در جهان منتشرکرد که آن قسمتش که به ما مربوط بود، نه فقط چنگی به دل نمی‌زد که وحشتناک بود، آماری مشتمل بر اسراف 35 میلیون تنی مواد غذایی د ر ایران و فاسدشدن و پوسیدن خوراکی‌هایی که می‌تواند شکم 15میلیون نفر را سیرکند. در دقت این آمار گرچه تردید بوده و هست، اما اگر رقم مواد غذایی حیف و میل شده در کشورمان چیزی حول و حوش این عدد نیز باشد یعنی سبک زندگی‌مان غلط است و نیاز به اصلاح دارد ، ما که اسراف را مثل مهمانی عزیز، پای سفره‌هایمان نشانده‌ایم . سبقت شهرها از روستاها از همه صحبت نمی‌کنیم ؛ ما آنهایی را که هنوز نان را قابل احترام می‌دانند و آب را مایه حیات، از دیگران جدا کرده‌ایم، کسانی که از همه چیز تا آنجا که مقدور است استفاده می‌کنند، آنهایی که خرده‌نان‌های مانده در سفره را توی مشت می‌ریزند و می‌خورند، لیوان آب نیم‌خور را پای گیاهان می‌ریزند، از میوه‌های پلاسیده تنقلات و قاقا لی‌لی‌های ایرانی درست می‌کنند و کلا دست به دور ریختنشان خوب نیست. اینها قدرنعمت‌های الهی را می‌دانند، کسانی که به تعبیر دکتر حبیب جباری، جامعه‌شناس توسعه، ارزش‌های دینی و فرهنگی در آنها بسیارقوی است. او یاد می‌کند از آدم‌های قدیم و برخی آدم‌های عصر جدید که به حرمت تکه نانی به زمین افتاده کمر خم می‌کنند و از چیزهایی که در اختیار دارند ضایعات نمی‌سازند، افرادی درست نقطه مقابل آدم‌های اهل بریز و بپاش که دکتر یاسر رستگار، جامعه‌شناس معتقد است از ترس چسبیدن انگ خساست، به اسراف متوسل می‌شوند. رستگار می‌گوید اگرجامعه ما گرفتار اسراف شده یک سرش برمی‌گردد به در دسترس بودن همه چیز، به فعالیت مداوم چرخه تولید که هرکالا و خدمتی را درکمترین زمان برای مصرف‌کننده آماده می‌کند، نه مثل گذشته که مردم برای داشتن چند قرص نان مجبور به ایستادن درصف‌های طولانی بودند یا میوه و سبزی و خوراکی‌های مختلف را درمقطع محدودی از سال در اختیار داشتند. از دیدگاه این جامعه‌شناس، مشکل در دسترسی آسان به هرآنچه است که می‌خواهیم، موضوعی که می‌توان بریز و بپاش در محیط‌های شهری و سبقت اسراف در شهر نسبت به روستا را به کمک آن توضیح داد. مردم روستا هنوز سخت‌تر از مردم ساکن شهرها به کالا و خدمات دسترسی دارند و چون هنوز برای سیرکردن شکم خود باید زحمت بکشند، قدر مواد غذایی را می‌دانند، اما این معادله در شهرها شکسته که نتیجه‌اش یک چیز است؛ حیف و میل . جامعه پسا کمیابی، ضایع کردن تظاهری جامعه جهان سومی‌، جامعه در حال گذار و حالا جامعه پسا کمیابی؛ این سه لقب به جامعه ما می‌چسبد و این لقب آخری، لقب پسا کمیابی، همان است که رستگار در سطرهای بالا توضیح داد. در چنین جامعه‌ای تولید انبوه وجود دارد و کالاها و هر آنچه مورد نیاز است آسان به دست می‌آید، در نتیجه کسی نگران از دست دادن کالاهای در اختیارش نیست و نسبت به هدررفت آنها بی‌اعتنایی پیشه می‌کند. بنابر این کمتر کسی برای مدیریت زندگی روزمره‌اش استراتژی تعریف می‌کند. اما شاید توپ تقصیرها فقط در زمین جامعه پسا کمیابی نباشد و آن‌طور که تورستن وبلن (اقتصاددان و جامعه‌شناس) گفته مشکل به ضایع کردن تظاهری مربوط باشد. رستگار این نظریه را که مشابه آن در جامعه ما بسیار مشاهده می‌شود، اینچنین تشریح می‌کند که گروهی از افراد درجوامع، بخشی ازمنزلت خود را در ضایع کردن اشیا می‌بینند برای این‌که با این کارثابت می‌کنند اوضاع مالی خوبی دارند و ربطی به طبقه فقیر ندارند. اما حتما باید راهی برای مقابله با این وضع وجود داشته باشد؛ راهی برای هدایت سبک زندگی به مسیرهای درست و راهکارهایی برای اصلاح الگوی مصرف و درک عمیق اقتصاد مقاومتی . دکتر جباری، جامعه‌شناس معتقد است اگر مردم یاد بگیرند میزان خرید و مصرف خود را کنترل کنند، یا دورریزهای خود را به نحوی قابل مصرف کنند بخشی از این مشکل رفع می‌شود. دکتر رستگار، جامعه‌شناس نیز براین باور است که کارفرهنگی جواب می‌دهد به این نحو که مردم بیاموزند مصرف بدون توجه، فساد (به معنی تخریب) به بار می‌آورد: هدردادن هربرگ کاغذ = تخریب درخت ، اسراف نان = تخریب گندم و حیف‌و‌میل میوه = تخریب آب و ... پس این‌بار باید در جبهه فرهنگی جنگید یا به قول جباری در جبهه تقویت ارزش‌های دینی و اخلاقی تا جامعه کم کم ارزش چیزهایی را که دراختیار دارد به یاد بیاورد . چند آمار تکان دهنده برآوردهای فائو یا سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد از سازمان‌های بین‌المللی نشان می‌دهد هر سال 3/1 میلیارد تن غذا در جهان هدر می‌رود که 35میلیون تن از این رقم معادل 7/2 درصد در ایران دور ریخته می‌شود. همان آمارها می‌گویند این 35 میلیون تن غذای دور ریخته شده می‌تواند 15میلیون نفر را سیر کند. ارزش غذاهایی که هر سال دور ریخته می‌شود بین پنج تا هشت میلیارد دلار است. بنا بر آمار رسمی گمرک ایران، در دو ماهه نخست سال 95، بیشترین میزان واردات به کشور متعلق به ذرت دامی، لوبیا و کنجاله سویا بوده است و محصولات کشاورزی در حال تبدیل شدن به بزرگ‌ترین نیاز وارداتی کشور هستند. ایران هم‌اکنون جزو سه کشور اول جهان در دورریز مواد غذایی قرار دارد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت