انتقاد جدی به عملکرد اقتصادی دولت یازدهم/ دولت تنها تورم را کم کرد اما نه برای اشتغال کاری کرد و نه برای افزایش درآمدها/ خطر لغو تحریم ها بیشتر از تحریم هاست

کد خبر: 513265

جمشید عدالتیان، استاد دانشگاه و رئیس سابق کمیسیون آموزش و فرهنگ اقتصادی اتاق بازرگانی ایران در این خصوص معتقد است، تاکید امسال مقام معظم رهبری روی اقتصاد مقاومتی به این دلیل است که برخی از افراد تصور می کنند با لغو تحریم ها دیگر خطری ...

انتقاد جدی به عملکرد اقتصادی دولت یازدهم/ دولت تنها تورم را کم کرد اما نه برای اشتغال کاری کرد و نه برای افزایش درآمدها/ خطر لغو تحریم ها بیشتر از تحریم هاست
انتقاد جدی به عملکرد اقتصادی دولت یازدهم/ دولت تنها تورم را کم کرد اما نه برای اشتغال کاری کرد و نه برای افزایش درآمدها/ خطر لغو تحریم ها بیشتر از تحریم هاست
سرویس اقتصادی فردا: اقتصاد مقاومتی سال هاست که در بیانات مقام معظم رهبری به عنوان کلید حل مشکلات اقتصادی مطرح می شود. حتی نام گذاری های سال رهبر معظم انقلاب نیز چند وقتی است که اقتصادی است و به اقتصاد مقاومتی اشاره مستقیم دارد. با این حال اما نه دولت دهم و نه دولت یازدهم تا به امروز نتوانسته به آنچه مد نظر رهبری است دست یابد.
امسال اما، سال سال " اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل " نامیده شده است و آنچه از معنای کلامی این نام پیداست این است که اقتصاد مقاومتی تنها شعار نیست و اقدام و عمل می طلبد.
جمشید عدالتیان، کارشناس اقتصادی، استاد دانشگاه و رئیس سابق کمیسیون آموزش و فرهنگ اقتصادی اتاق بازرگانی ایران در این خصوص معتقد است، تاکید امسال مقام معظم رهبری روی اقتصاد مقاومتی به این دلیل است که برخی از افراد تصور می کنند با لغو تحریم ها دیگر خطری شرایط اقتصادی کشور را تهدید نمی کند در حالی که چنین نیست. او در گفت و گو با فردا، با اشاره به ارکان مورد نیاز برای عملی شدن اقتصاد مقاومتی تاکید کرده: دولت تنها نرخ تورم را کم کرده و برای درآمد زایی و اشتغال مردم کاری نکرده است.
مشروح گفت و گوی فردا با جمشید عدالتیان به شرح زیر است:
فردا: آقای عدالتیان به نظر شما چرا نام امسال توسط مقام معظم رهبری اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نام گذاری شده است؟
چندین سال است که شعارهای رهبر معظم انقلاب براساس مبانی اقتصادی بوده است، اما تاکید امسال ایشان روی اقتصاد مقاومتی به این دلیل است که برخی از افراد فکرکردند که با لغو تحریم ها دیگر خطری شرایط اقتصادی کشور را تهدید نمی کند در حالی که چنین نیست و خطر مصرف گرا شدن و سقوط اقتصاد در دوران پس از تحریم بیشتر است. ما در دوران تحریم درس هایی گرفتیم به طوری که مفاد اقتصاد مقاومتی درس های گرفته شده از تحریم ها است. در دوران تحریم نقاط ضعف اقتصاد کشور مشخص شد به عنوان مثال صنعت خودروسازی و بسیاری از صنایع دیگر در این دوران به صورت نیمه تعطیل فعالیت می کردند.
بنابراین اشتباهات گذشته دیگر نباید تکرار شود و این درسی جدی است که باید از تحریم ها گرفته شود. باید در راستای اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل کنیم. به عنوان مثال در روابط با شرکت های خارجی باید سه اصل مدنظر قرار گیرد؛ اول اینکه حتما سرمایه گذاری مشترک انجام شود، دوم اینکه انتقال تکنولوژی صورت گیرد و سوم اینکه بازار ایران را در اختیار تولید مشترک نگذارند بلکه همانند کشور چین بازارهای صادراتی در منطقه را هم در اختیار ایران بگذارند.
در دوران تحریم به صنعت خودروسازی کشور ضربه مهلکی وارد شد بنابراین درس های گرفته شده از تحریم نباید فراموش شود به طوری که باید نقاط ضعف اقتصادی مشخص شده در دوران تحریم برطرف شود و اقتصاد مقاومتی به صورت اقدام و عمل انجام شود.
فردا: چرا تا به امروز این سیاست به صورت کامل اجرایی نشده و چه مشکلاتی در زمینه اجرای آن وجود دارد؟
ببینید، بزگترین مشکل اقتصاد ما اسیر شدن در دام واردات و قاچاق کالاست. در ارتباط با شرکت های خارجی حتما باید سرمایه گذاری به صورت مشترک صورت گیرد تا یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی انجام گیرد.در واقع در زمان انعقاد قرارداد نباید فقط بازار داخلی و منطقه را در اختیار شرکای خارجی قراردهیم و خود فقط واردکننده باشیم.
دومین مساله در این خصوص، حفظ روابط بین المللی با تمام بازارهای جهانی است به طوری که باید علاوه بر کشورهای اروپایی، خاور دور را هم در برنامه خود داشته باشیم تا از این طریق موازنه تجاری داشته و روابط تجاری کشور را متنوع کنیم.
سومین موضوع استفاده کردن از ارزهای خارجی در مبادلات اقتصادی است یعنی باید علاوه بر دلار تنوع ارزی به صورت یورو، پوندانگلیس، یوآن چین در کشور ایجاد شود.
چهارمین موضوع این است که متاسفانه مدت زمان طولانی است که صنایع کوچک و متوسط کشور رها شده اند که برای دستیابی به اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل توجه به صنایع کوچک و متوسط کشور بسیار ضرورت دارد.
همچنین ارتباط بین صنایع کشور بسیار کم است به طوری که صنایع کوچک و متوسط کشور نباید برای تامین مواد اولیه و ماشین آلات به کشورهای خارجی متکی باشند . باید یک واحد تولیدی مواد اولیه و ماشین آلات واحد تولیدی دیگر را تولیدکند و به طور کلی ارتباط بین صنایع باید به صورت زنجیره وار باشد تا سیاست اقتصاد مقاومتی براساس اقدام و عمل تحقق پیدا کند.
نکته حائز اهمیت پنجم هم خود دولت است که دولت باید الکترونیک، چابک و کوچک شود و به هیچ عنوان متکی به درآمدهای نفتی نباشدو قانون هدفمندی یارانه ها باید واقعا هدفمند اجرا شود. همچنین در بازار پولی کشور باید بازسازی اساسی صورت گیرد. این ها نکاتی است که دروان تحریم از آن ها درس گرفتیم و نباید پس از اجرایی شدن برجام اشتباهات گذشته دوباره تکرار شود.
فردا: به نظر شما در سال 95 فضای کسب و کار رونق پیدا می کند؟
تفکرات متعددی در این زمینه وجود دارد اول اینکه دولت بخواهد از بالا به پایین رشد اقتصادی را در کشور ایجاد کند به طوری که شرکت های بزرگ را راه اندازی کند و این شرکت های بزرگ به عنوان صنایع پیشران صنایع کوچک را به دنبال خود راه بیندازند.
دیدگاه دیگر این است که رشد اقتصادی متوازن صورت گیرد یعنی اینکه برنامه ریزی برای تمام صنایع کوچک،متوسط و بزرگ انجام شود.
پیشنهاد اتاق بازرگانی ایران به وزارت صنایع، معادن و تجارت این است که صنایع کوچک و متوسط را در سال جاری جدی بگیرد به طوری که یکی از معاونت های مهم وزارتخانه کند.
اگر بخواهیم همانند سال های گذشته فقط به صنایع بزرگ از جمله خودرو، فولاد و پتروشیمی توجه کنیم و از آن طریق به رشد مثبت اقتصادی برسیم این عملکرد کافی نیست لذا معتقد هستم باید یک رشد اقتصادی متوازن برنامه ریزی شود .
فردا: منظورتان رشد اقتصادی است که باعث ایجاد شغل می شود؟
بله. سرمایه گذاری یعنی ایجاد شغل که درحال حاضر سرمایه گذاری صورت نمی گیرد. صنایع کوچک و متوسط معمولا نیروهای انسانی بیشتری را جذب می کنند و هزینه های پایین تری دارند بنابراین برای ایجاد شغل لازم است که صنایع کوچک و متوسط راه اندازی شوند. بنابراین اگر صنایع کوچک و متوسط را فعال کنیم رشداقتصادی متوازن درکشور ایجاد می شود.
فردا: به طورکلی وضعیت اقتصادی مردم طی سال های اخیر تا چه اندازه متاثر از عملکرد دولت یازدهم بوده است؟
عملکردی که دولت یازدهم تا به امروز داشته این است که سعی کرده نرخ تورم را کنترل کند و حداقل قیمت ها را در سطح معینی نگه دارد. این عملکرد باعث شده که هزینه خانواده ها گران تر نشود اما این بدان مفهوم نیست که درآمد ها افزایش پیدا کرده یا شغل در کشور ایجاد شده، در واقع این مساله تنها باعث شده تنها که خانواده ها هزینه های سنگین مضاعف را که بر اثر تورم تحمیل می شد ، نپردازند .
این در حالی است که باید تعادل هزینه ای واقعی خانواده ها افزایش پیدا کند. یکی از مشکلات صنایع برای تولید این است که مشتری برای خرید کالاهای تولیدی به دلیل کاهش قدرت خرید خانواده ها وجود ندارد. متاسفانه در این چند ساله درآمد واقعی خانواده ها کاهش پیدا کرده است. در حال حاضر طرح های متنوعی در قالب تخصیص وام برای افزایش تقاضا در کشور انجام می شود اما مادامی تقاضا در کشور به وجود می آید که فرد احساس کند درآمد ماه آینده اش برای پازپرداخت اقساط وام افزایش پیدا می کند .
الان مردم نمی توانند این کار را بکنند پولشان را می دهند بانک و از بهره استفاده می کنند چون دیدشان نسبت به آینده هنوز به این سمت نرفته که درآمد واقعی آن ها افزایش پیدا می کند.
از سال 90 تا به امروز نرخ دلار 1000 تومانی به 3500 تومان رسیده است به طوری که قیمت یک دستگاه آپارتمان یک میلیون دلاری در سال 90 درحال حاضر به 300 هزار دلار رسیده است.
یک میلیون تومان که در سال 90 معادل هزار دلار بوده است درحال حاضر 3 میلیون و 500 هزار تومان معادل 1000 دلار است. همچنین هم اکنون حداقل حقوق کارگران که حدود یک میلیون تومان است معادل 280 دلار است در صورتی که در سال 90 حداقل حقوق 500 هزار تومان بوده که معادل 500 دلار بوده است پس نتیجه می گیریم که با افزایش نرخ دلار درآمد ماهانه مردم کاهش شدیدی پیدا کرده است و این یعنی دولت یازدهم هنوز کاری اساسی برای مردم انجام نداده است.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت