راهکارهای مدیریتی که صنایع را پر بازده می‌کنند

کد خبر: 507512

مدیران در محیط‌های صنعتی به هر میزان از دانش فنی و خلاقیت لازم در جریان تولید برخوردار باشند نیازمند شیوه‌ها و راهکارهایی هستند تا منابع انسانی و نیروی کار خود را بهتر و بهینه‌تر تجهیز کنند. مدیریت صحیح منابع انسانی در افزایش ارزش‌افزوده تولید و بهره‌وری نیروی کار موثر است.

صمت: مدیران در محیط‌های صنعتی به هر میزان از دانش فنی و خلاقیت لازم در جریان تولید برخوردار باشند نیازمند شیوه‌ها و راهکارهایی هستند تا منابع انسانی و نیروی کار خود را بهتر و بهینه‌تر تجهیز کنند. مدیریت صحیح منابع انسانی در افزایش ارزش‌افزوده تولید و بهره‌وری نیروی کار موثر است. اگر از هر شخص با هر جایگاه اجتماعی درباره ویژگی‌های یک مدیر موفق سوال شود به‌طور قطع می‌داند و مواردی همچون قابل اعتماد بودن، تدبیر و استعداد، حفظ روحیه کار گروهی و جمعی و... را مثال می‌زند. اما از لحظه‌ای که سخن از حضور یک مدیر صنعتی به میان می‌آید دیگر مردم عادی نمی‌توانند به صراحت ویژگی‌هایی کلی را مثال بزنند. در نگاه نخست باید تفاوت‌های جزئی بین مدیران در محیط‌های اداری و معمولی و مدیران صنعتی وجود داشته باشد. البته این تفاوت‌ها ناقض ویژگی‌های اصلی جایگاه مدیریتی نیست، بلکه به‌طور قطع مفهوم و جایگاه مدیریت صنعتی اندکی تخصصی‌تر جلوه می‌کند تا جایی که مولفه‌ها و ویژگی‌های مدیر صنعتی گسترده‌تر می‌شود. با این همه دردسرهای مدیریت صنعتی نیز شاید بیشتر باشد. این دردسرها از آنجا شروع می‌شود که سخن از مدیریت منابع انسانی به میان می‌آید. در هر محیط صنعتی به طور قطع یک مدیر وجود دارد که باید از دانش کافی نسبت به آن صنعت برخوردار باشد و ریزه‌کاری‌ها و مخاطرات آن صنعت را بشناسد و حتی پیش‌بینی کند. به‌طور معمول مدیران در محیط‌های غیرصنعتی شاید با هر سطح دانشی با حفظ و فراگیری اصول کلی مدیریت بتوانند محیط خود را اداره کنند. به ویژه اینکه منابع انسانی و نیروی کار در محیط‌های غیرصنعتی تابع اصول اولیه‌ای هستند که در میان‌مدت و بلندمدت تغییر چندانی نخواهد کرد اما در یک محیط صنعتی شرایط به این نحو نیست بلکه علاوه بر دانش و هوش و استعداد مورد نیاز، یک مدیر صنعتی باید تابع تغییرات در محیط کار و حتی امور محول به نیروی انسانی باشد. به عبارت دیگر محیط‌های صنعتی بسیار زودتر از محیط‌های غیرصنعتی به لحاظ نحوه فعالیت‌ها و چیدمان تولید، نیازمند تغییر و بروز شدن هستند. از لحظه‌ای که یک مدیر صنعتی قابلیت پذیرش این ویژگی را داشته باشد باید بپذیرد که نیروی کار نیز در میان‌مدت و بلندمدت قادر به بروز خلاقیت‌ها است و این ابراز تغییرهای موثر و نوین می‌تواند در میزان ارزش‌افزوده و بهره‌وری تولید موثر واقع شود، از این‌رو باید تحول در نیروی انسانی و بکارگیری نیروهای زبده و بامهارت را آغاز کند. چنین ویژگی بسیار کمتر در محیط‌های غیرصنعتی به وجود می‌آید. در نگاه دیگر مدیریت صنعتی برای تجهیز نیروی انسانی باید مهارت‌آموزی را مهم بداند. بهروز فروتن، از مدیران باسابقه صنعتی کشورمان اعتقاد به این اصل دارد و در این زمینه به صمت گفت: مدیریت در یک محیط صنعتی یعنی مدارا کردن؛ به این معنی که برای بالا بردن سطح و کیفیت تولید و افزایش ارزش‌افزوده کار باید روابط عاطفی و فرهنگی مدیر با نیروی انسانی برقرار باشد؛ چرا که موفقیت یک محیط صنعتی از گذر منابع انسانی فراهم می‌شود. از این‌رو باید مدیر صنعتی برای تجهیز نیروی انسانی، آموزش را در محیط کار برای کارکنان در دسترس قرار دهد تا جایی که این آموزش زمینه ایجاد شغل‌های گوناگون را در آینده فراهم سازد. این مهم زمانی بیشتر به چشم می‌آید که یک مدیر صنعتی بداند مهندسان و تکنسین‌های به کار گمارده شده در کارگاه و کارخانه وی، در دانسته‌های خود کمتر آموخته‌های عملی دارند. مدیران صنعتی باید بتوانند این کم‌کاری دانشگاه‌ها را جبران کنند. البته اگر دانشگاه‌ها مهارت‌آموزی را در کنار تئوری‌های فنی قرار می‌دادند شاید صاحبان صنایع به دنبال نیروی کار باتجربه نمی‌رفتند. با این همه مدیریت صنعتی باید در برخورد با نیروی کار توانایی تغییر و معماری در صحنه را داشته باشد. به عبارتی با دیدگاه آینده‌نگرانه نسبت به شرایط تولیدی در صنعت مربوط خود، آموزش هنگام کار را نیز برای منابع انسانی برگزار کند. مدل‌های مهندسی، راهکار مدیران صنعتی سخنان فروتن هرچند ساده به نظر می‌رسد اما در عمل و برای مدیران صنعتی شاید اندکی سخت باشد. از آنجا که یک مدیر صنعتی حتی اگر از دانش و خلاقیت برخوردار باشد و هزینه‌های مالی برای افزایش و بروز شدن تولیدات خود کند به طور معمول ممکن است در مدیریت نیروی کار نتواند تمام و کمال، نگاه جامع داشته باشد، از این‌رو است که داوود فدایی، استاد دانشگاه امیرکبیر استفاده از مدل‌های مهندسی و طراحی شده برای تجهیز نیروی‌انسانی را برای این دسته از مدیران تولیدی پیشنهاد می‌کند. فدایی این‌گونه به صمت گفته است: مدیریت صنعتی یا باید دانش مدیریت منابع انسانی را طرح کند یا باید از بیرون این دانش را احراز کند. از آنجا که تمامی بنگاه‌های تولیدی نمی‌توانند تمام مشکلات را به دلیل گران بودن هزینه‌ها به‌صورت یکجا حل و فصل کنند از این رو باید از یک مدل و شبکه مهندسی کمک بگیرند تا حداکثر استفاده را از فناوری روز ببرند و منابع انسانی نیز سودآوری بیشتر داشته باشند. نظیر طرح «امداد صنعت» که برخی صاحبان صنایع از آن برای مدیریت امور استفاده می‌کنند. یک کارگاه کوچک برای کارهای بزرگ پیشنهاد استاد دانشگاه امیرکبیر از آن جهت برای مدیران صنعتی سازنده است که بدانیم نیروی انسانی، دیگر ماشین‌آلات و روبات‌های آهنین نیستند که هر روز به یک شیوه کار کنند. هر مهندس و کارگری در محیط صنعتی هر روز با خلق و خوی متفاوتی بر سر کار می‌آید. مدیر صنعتی باید بتواند نیروی کار خود را که هر روز حال و هوایش متفاوت می‌شود، بشناسد. از این مرحله کار مدیریت سخت‌تر می‌شود. حالا اگر گروهی متشکل از روانشناس صنعتی و مهندسان برنامه‌ریز حل رویدادهای اینچنینی را تقبل کنند هر اتفاقی بیفتد نیروی انسانی از چشم مدیریت نمی‌بیند. با این شناسایی از نیروی کار، مدیریت صنعتی می‌تواند آنها را در جریان تصمیم‌سازی وارد کند و از مشارکت آنها بهره بگیرد؛ چراکه محیط‌های صنعتی برخلاف محیط‌های غیرصنعتی نیاز به بروز خلاقیت دارند. میثم موسایی، استاد دانشگاه تهران با تاکید بر این موضوع به صمت گفت: نباید بروز مشکلات مانع از ابراز اختراع و کشف‌های گوناگون هنگام کار شود. به علاوه اینکه باید مدیریت صنعتی به نحوی نیروی انسانی خود را به هم نزدیک کند که حداکثر بازدهی را درپی داشته باشند. برای استفاده بهینه از تجربه و دانش کارکنان خود باید مدیر صنعتی، کارگاه و بنگاه کوچک پژوهشی در کنار محیط صنعتی خود ایجاد کند. این مرکز پژوهشی می‌تواند به‌عنوان اتاق فکر متشکل از مهندسان و تکنسین‌های زبده در همان محیط تولیدی باشد به گونه‌ای که در کوتاه‌مدت بتوانند روش‌هایی جدید برای تولید محصولات از دل بازار بیرون بکشند و نیاز مردم را رصد کنند. این اتاق فکر منابع انسانی حتی می‌تواند با کمک مدیریت صنعتی راه‌هایی برای کم کردن هزینه‌ها و افزایش فروش پیدا کنند. همه اینها در سایه این است که مدیر صنعتی بداند تنها علاوه بر مدیریت به نیروی انسانی به آنها نیاز فکری نیز دارد. مدیران صنعتی یا مدیران دوجانبه نگاه نرم‌افزاری از مدیریت منابع انسانی در محیط صنعتی را بازگو کردیم اما باید درنظر بگیریم که محیط‌های صنعتی به لحاظ وجود ماشین‌آلات و کار با آنها اندکی جدی‌تر و حتی خشن‌تر به نظر می‌رسند موضوعی که مدیران غیرصنعتی چندان با آن سروکار ندارند اما یک مدیر صنعتی هم باید روحیه کار گروهی و ارتباط فرهنگی خود را با کارکنان حفظ کند و هم اینکه ماشین‌آلات و تجهیزات محیط کارگاه و کارخانه را بشناسد و بفهمد. از این رو مدیر صنعتی یک مدیریت دوجانبه است که در تلفیق بعد نرم‌افزاری و سخت‌افزاری باید اعتدال ایجاد کند. از این‌رو کار مدیریت صنعتی سخت‌تر از مدیران دیگر در فضای غیرصنعتی است. اگر قرار است ویژگی‌های مدیران عمومی را در ذکاوت، سیاست، تدبیر و اعتماد و دانش و استعداد بدانیم باید برای مدیران صنعتی ویژگی‌های خاص‌تری مطرح کنیم. به‌عنوان نمونه یک مدیر در صنعت پوشاک باید از خصوصیاتی همچون شم قوی تجاری، توان برقراری ارتباط خوب با منابع انسانی، قوه خلاقیت بالا، مهارت در طراحی، قدرت شناخت خوب مواد اولیه، مهارت در دوخت، آگاهی از روند مد روز و قدرت تخیل قوی برخوردار باشد. شاید گفته شود که نیاز نیست این همه ویژگی در یک مدیر باشد و کار اصلی را نیروی انسانی انجام می‌دهد اما این‌گونه نیست؛ چرا که اگر این ویژگی‌های بارز را یک مدیر در صنعت پوشاک نداشته باشد شاید تنها بتواند در بعد نرم‌افزاری موفق باشد و نتواند در بخش سخت‌افزاری و فهم تجهیزات و ماشین‌آلات صنعتی قوی عمل کند. حتی ممکن است نتواند به درستی بین نگاه نیروی انسانی به صنعت پوشاک و نگاه خود ارتباط ویژه برقرار کند. این ضعف در میزان بازدهی و افزایش تولید و دامنه رقابت این مدیریت صنعتی تاثیر می‌گذارد. مثال‌های گوناگون از صنایع گوناگون را می‌توان برشمرد و جایگاه مدیران را برآورد کرد. حتی می‌توان در این مجال، راهکارها و مدل‌های عقلانی برای بهبود روند کار پیشنهاد کرد. اگر شما به‌عنوان خواننده و مخاطب این مطلب می‌خواهید کارگاه تولیدی و کارخانه راه‌اندازی و نوسازی کنید یا در حال حاضر مدیر صنعتی هستید که در انجام امور و مدیریت منابع انسانی و برخورد با نیروی کار مشکل دارید باید بدانید که با کارگران و مهندسان خود جلسات ماهانه و هفتگی را فراموش نکنید. همچنین از نقش مشاوران آگاه غافل نباشید. البته این نکته را درنظر بگیرید که گاهی یک کارگر ساده می‌تواند از ۱۰۰ مشاور زبده کارآمدتر و خلاق‌تر عمل کند و بار اضافی هزینه‌های تولید را از دوش شما بردارد؛ چراکه نیروی کار بهتر از شما ماشین‌آلات را می‌فهمد. این یک واقعیت است. پس در پیوند ویژگی‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری خود کوشا باشد. این را هم بدانید که هر چقدر فضای اقتصادی در رکود باشد باید حقوق منابع انسانی رعایت شود. البته این نکات کلی در هر صنعتی به‌صورت متفاوت جلوه می‌کند اما هر مدیر صنعتی می‌تواند یک مدل سیاست‌گذاری سازمانی برای خود ترسیم کند که در این مدل نقش نیروی انسانی پررنگ‌تر باشد. نکته آخر که در این گزارش گوشزد می‌کند این است که بی‌شک تفاوت‌های مدیریت صنعتی و غیرصنعتی شاید بیشتر از موارد گفته شده نیز باشد که هر مدیری بنا بر جایگاه صنعتی خود از آن تعریف جداگانه دارد. حتی محیط پیرامون و شرایط اقتصادی را در اعمال مدیریت خود بسیار دخیل می‌دانند. اما این گزارش به عمد از فضای اقتصاد فاصله گرفته و با نگاه کلان در صدد تحلیل و ارائه پیشنهاد به مدیران تولیدی تنظیم شده است.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت