سرویس اقتصادی فردا؛ روزنامه گسترش صنعت نوشت: یکی از مشکلات بزرگ صنایع لبنی تصمیمات دستوری برای قیمت شیر است. قیمت شیر به عنوان ماده اولیه تولید مورد مناقشه دامداران، دولت و مدیران صنایع لبنی قرار گرفته است. گاهی مناقشه قیمت شیر تمام میشود و گاهی با افزایش آن هم دامداران دچار مشکل میشوند و هم صنایع لبنی متضرر خواهند شد. نظیر این مشکلات در بسیاری از صنایع کوچک که نیازمند یک ماده اولیه خاص برای شروع تولید هستند به شکلهای گوناگون رخ میدهد. شاید یکی از دلایل این مشکلات ناهماهنگی برای تولید است. به عبارتی ما نیازمند یک زنجیره هماهنگ تولید هستیم تا هم مواد اولیه تامین شود و هم مناقشاتی در کار نباشد که صنایع و مردم دچار مشکل شوند. به عنوان نمونه وقتی در قیمت شیر به عنوان یک ماده کلیدی و راهبردی، بین زنجیره دامداران، دولت و صنایع لبنی بحث و جدل میشود بهتر است تولیدکننده شیر در بالای زنجیره قرار گیرد. به این معنی که هر کارخانه و واحد تولیدی صنعتی لبنیات، همراه با داشتن فروشگاههای متعدد، دامداری یا گاوداری هم دراختیار داشته باشد نظیر کشت و صنعتهایی که هماکنون در کشور ما وجود دارند. هر کارخانه بزرگ یا متوسط
تولید لبنیات، برای تولید ماده اولیه شیر باید گاوداری یا دامداری را نیز در محدوده خود ایجاد کند. در ادامه زنجیره تولید باید تامین نهادههای دامی و خوراک دام نیز در اختیار کارخانه تولیدکننده باشد. این مهم باعث میشود که مشکلی به نام قیمت بالای خوراک دام که عامل مهمی در بالا رفتن قیمت شیر است مورد بحث و جدل نباشد؛ چرا که کارخانه خود اقدام به تامین نهادههای دامی برای گاوداری مربوط به خود میکند و با استانداردهای خاص مربوط به خود به تولید انواع محصولات لبنی میپردازد. این خودکفایی در تولید به تکمیل زنجیره تولید میانجامد. هر چند کارخانههای کوچک لبنیات قادر نخواهند بود چنین زنجیره تولیدی را برای خود شکل دهند اما این مدل برای کارخانههای بزرگ امکانپذیر است. به علاوه اینکه این کارخانهها قادر خواهند بود سیستم فروش محصولات تولیدی خود را نیز منطبق با الگوهای مدرن و پیشرفته روز به انجام برسانند و درگیر مدلهای سنتی توزیع و فروش نباشند. حالا اگر فرض بگیریم این زنجیره تولید در تمامی صنایع کوچک مشابه صنایع لبنی قابل پیگیری و عملیاتی شدن باشد هیچگاه چالشی به نام تامین مواد اولیه رخ نمیدهد. هر چند این مدل اندکی
آرمانی است اما برای کارخانههای بزرگ صنایع لبنی امکانپذیر است. در مراحل بعد حتی کارخانه میتواند با درنظر گرفتن استانداردهای تولید در محصولات لبنی و مشخص کردن میزان چربی در محصولات، نوع دامها و میزان و نوع خوراک آنها را مشخص کند. این شیوه تولید بدون شک میتواند در همگونسازی بین تامین مواد اولیه، تولید و توزیع محصولات در یک کارخانه موثر باشد. به عبارتی هر کارخانه خود مجموعه و زنجیرهای تولیدی به شمار میآید که هم دایره اشتغالزایی بالایی ترسیم میکند و هم اینکه تا حد ممکن از نوسانات قیمت مواد اولیه در امان میماند؛ چراکه یکی از دلایل متضرر شدن کارخانههای لبنی در کوتاهمدت نیاز آنها به تامین ماده اولیه شیر است. تغییر قیمت مواد لبنی نهتنها مردم را ناراحت میکند بلکه صنایع لبنی را هم دچار چالش مصرف خواهد کرد. اگر صنایع لبنی خود بتوانند ماده اولیه را تامین کنند و نیازی به جمعآوری شیر از بیرون نداشته باشند به طور قطع اندکی از مشکلات کاهش مییابد. البته در آن صورت ممکن است که قیمت لبنیات بالاتر رود اما هر کارخانه مجبور میشود برای ارتقای سطح کیفی تولیدات خود از دیگر کارخانهها عقب نماند. هر چند این کار
نیاز به سرمایهگذاری زیادی دارد. نکته دیگر درباره اهمیت تشکیل تولید زنجیرهای در صنایع این است که به نحو مطلوب، خصوصیسازی محقق میشود. به عنوان نمونه یک کارخانه تولید لبنیات که در کنار خود گاوداری، زمین کشت برای نهادههای کشاورزی، انبار خوراک دام و دستگاههای تبدیل نهادههای دامی و حتی فروشگاه و سیستم حملونقل دارد یک شهرک خودکفای لبنی به شمار میشود که این خودکفایی اگر بدون دخالت دولت شکل گیرد به معنای واقعی کلمه مدلی برای خصوصیسازی است. مدلی که مشابه آن در کشت وصنعتها دیده میشود اما میتواند در تمامی صنایع کوچک و متوسط تسری یابد. البته اجرای این مدل نیاز به مراحلی همچون سیاستگذاری صنعتی، امکانسنجی و مکانیابی دارد. به علاوه اینکه نگاه به اصل آمایش سرزمین و توجه به اصل مزیت نسبی باید مدنظر باشد؛ چراکه ایجاد یک زنجیره تولید نیازمند تامین تمامی مولفهها است. به عنوان نمونه در یک منطقه کویری نمیتوان این مدل را اجرا کرد.
دیدگاه تان را بنویسید