خبرگزاری فارس: با پیوستن محمد بن صالح الساده، وزیر صنعت و انرژی قطر به وزرای نفت ایران، عراق و ونزوئلا نشست 4 جانبه تهران آغاز شد. در این نشست، نتایج نشست دیروز روسیه، عربستان، قطر و ونزوئلا که به ابتکار الوجیو دل پینو در دوحه جمع شده بودند بررسی خواهد شد. رسانههای غربی از نشست روز گذشته چنین گزارش دادهاند که عربستان و روسیه با «افزایش ندادن تولید نفت» خود موافقت کردهاند تا وضعیت بازار نفت از آنچه هست بدتر نشود، اما روسها و عربستانیها برای عمل به این تعهد خود شرطی را هم قرار دادهاند. آنها گفتهاند به شرطی تولید نفت خود را افزایش نخواهند داد که ایران هم از افزایش تولید نفت خود صرفنظر کند. این در حالی ست که صادرات نفت ایران نزدیک 4 سال به دلیل تحریمهای شدید غرب به نصف کاهش یافته بود و ایران در حال حاضر تنها از نیمی از سهم قبلی خود از بازار نفت بهره میبرد و آماده است با تعلیق تحریمها صادرات نفت خود را به میزان پیش از تحریمها بازگرداند. بیژن زنگنه وزیر نفت ایران در واکنش به این مساله گفته است که ایران از سهم خود در بازار نفت صرفنظر نخواهد کرد. با این وجود نشست دوحه و همچنین وضعیت وخیم مالی در
کشورهای نفتی در اثر سقوط قیمت نفت بار روانی شدیدی را علیه کشورمان ایجاد کرده است و رسانههای غربی هم به شدت این موضع را تبلیغ میکنند که ایران در آستانه یک تصمیم سرنوشتساز برای ایجاد یک توافق بیسابقه در 15 سال گذشته بین اوپکی ها و غیر اوپکیها قرار گرفته است. بر این اساس، اگر ایران که خود از کاهش درآمدهای نفتی به شدت رنج میبرد به خواست سایر تولیدکنندگان برای افزایش تولید نفت تن دهد و تولید نفت خود را به میزان اعلام شده افزایش ندهد، عملا باید به تنهایی بار سنگین کنترل بازار نفت را تحمل کند. این بار سنگین، جدای از انتقادات داخلی جدی و تندی خواهد بود که مسئولان نفتی ایران در داخل کشور باید به جان بخرند. در غیر این صورت نیز با آرایش فعلی نفتیهای جهان و تبلیغات موثر غربیها، ایران که همواره رهبر جناح «باز»های اوپک و طرفداران قیمت بوده است متهم خواهد شد که از یک تصمیم تاریخی برای توافق اوپکیها و غیر اوپکیها درباره بازار نفت حمایت نکرده است. در این شطرنج، صحنه به گونهای چیده شده است که به اصطلاح شطرنجبازان عملا ایران در وضعیت «آچمز» قرار بگیرد،به گونهای که گرفتن هر یک از این تصمیمهای دشوار هزینه قبال
توجهی برای ایران داشته باشد. اما مهمتر از آرایش فعلی شطرنج نفتیها، کسی است که این صحنه را چیده است. در واقع طرف غربی در هر دو حالت منتفع خواهد شد. اگر ایران زیر بار خواسته دیگران برای تثبیت تولید نفت خود نرود، عملا نقش خود را به عنوان یک کشور پیشرو طرفدار قیمت در اوپک و خارج از آن از دست خواهد داد. مهمتر از آن، با مخابره سیگنال عدم توافق اوپکیها، سنگ زیر پای قیمت نفت دوباره از جا کنده خواهد شد و قیمت نفت سقوط بیشتری را تجربه خواهد کرد. از سوی دیگر اگر ایران شانه زیر بار سنگین تثبیت تولید نفت خود بدهد، عملا سهم خود را ازا بازار از دست خواهد داد و فضا برای ورود نفتهای «دیگر» به خصوص نفتهای غیر متعارف تسهیل خواهد شد. در پیش گرفتن یک استراتژی درست در این شرایط قطعا از راه رفتن روی یک طناب نازک و با فاصله زیاد از زمین آسانتر نخواهد بود. اگر همانگونه که وزارت نفت اعلام کرده، اخبار این نشست به بیرون درز نکند، میتوان به کاهش مخاطرات هر تصمیمی که پشت درهای بسته اتخاذ میشود امیدوارتر بود. ونزوئلا با تورم 700 درصدی روبروست، صادرات نفت عراق تکافوی پرداخت حقوق کارکنان دولت این کشور را نمیدهد، عربستان با
کسری بودجه 140 میلیارد دلاری روبرو شده و فکر فروش سهام آرامکو در ذهن شاهزدگان سعودی دور میزند، ارزش روبل روسیه ناشی از سقوط قیمت نفت کاهش پیدا کرده، اقتصاد امارات عملا ورشکسته شده است و شطرنجبازان عرصه سیاست و اقتصاد جهانی بار روانی یک تصمیم سخت را بر دوش ایران گذاشتهاند. با توجه به عزم ایران برای حفظ سهم خود در بازار نفت، حتی یک ابراز امیدواری ساده برای همکاری درباره بازار نفت در پایان نشست یا قول ادامه نشستهای اینچنین در آینده میتواند یک خبر خوش برای بازار نفت تلقی شود. به شرط اینکه طرف مقابل هم قاعده بازی را رعایت کند و زیر میز نزند.
دیدگاه تان را بنویسید